مرکز آمار ایران در گزارش اخیر خود درباره بازار کار ایران، موضوع «اضافهکاری» به مفهوم حضور افراد با ساعات کار بیشتر در محیطهای کاری مشخص را بررسی و وضعیت استانها را اعلام کرده است. بر اساس این گزارش، گرایش به اضافهکاری در استانهایی مانند یزد، خراسان جنوبی، کرمان و لرستان حدود ۵۰ درصد کمتر از دیگر مناطق کشور است.
شاید امروزه کشوری نباشد که دستکم بخشی از مردم آن ساعات بیشتری از وقتهای معمول قانونی را در محلهای کار سپری نکنند. با این حال، دلایل اضافهکاری در کشورها متفاوت است. هرچند اولین تصوری که از نام اضافهکاری به ذهن افراد میرسد تلاش برای کسب درآمد بیشتر است، اما اضافهکاری همیشه به این مفهوم اتفاق نمیافتد و چهبسا بنگاههایی را نیز داریم که با مجبور کردن افراد به اضافهکاری، حقوقشان را نیز نمیپردازند
در مواردی نیز اضافهکاریها به دلیل درخواست کارفرمایان برای افزایش تولید، حفظ بازار، ارائه محصولات جدید، باقی ماندن در رقابت با دیگر تولیدکنندگان و انجام تعهدات و قراردادهای کاری اتفاق میافتد که البته با پرداخت حقوق اضافه به نیروی کار همراه است، اما ممکن است بخشی از نیروها تمایلی برای اضافهکاری نداشته باشند و تنها به درخواست کارفرما باشد.
اصولا اضافهکاری از سوی بنگاههای اقتصادی بهدلایلی چون رونق تولید و فروش، تلاش بنگاهها برای پذیرش تعهدات بیشتر و در نتیجه بهبود شرایط حقوقی نیروی کار رخ میدهد بنابراین اضافهکاری همیشه بد نیست، اما نکته حائز اهمیت درباره افزایش گرایش جامعه به انجام اضافهکاری، پیامی است که میتوان از این نوع رفتار افراد شاغل در جامعه دریافت کرد.اضافهکاری در اشکال دیگری نیز خود را نشان میدهد که همان دوشغله و چند شغله شدن افراد است. گرایش به مشاغل کاذب، نیمهوقت، فعالیت در بازارهایی که افراد اطلاعی از نحوه سرمایهگذاری در آن مانند بازارهای سکه، ارز، طلا و بورس را ندارند نیز معانی دیگری از اضافهکاری افراد است.
کمترین و بیشترین اضافه کاران
در گزارش مرکز آمار،شرایط حضور با ساعات بیشتر از معمول هفته در محلهای اصلی و رسمی کار افراد مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است. به عنوان نمونه، آمار ارائه شده نشانگر تمام فعالیتهای افراد در زمینههای گوناگون به نحوی که شرح داده شد نیست و صرفا شرایط حضور در یک رشته شغل تحلیل شده است.
بر این اساس، در استان همدان طی بهار امسال بالاترین میزان اضافهکاری در کشور انجام شده به نحوی که از هر دو نفر شاغل، یک نفر اشتغال بیشتر از ۴۹ ساعت را در هفته تجربه کرده است. ۵۵٫۴ درصد شاغلان ساکن در استان همدان در بهار امسال، اضافهکاری کردهاند.
پس از آن تهرانیها در جایگاه دوم انجام بالاترین میزان اضافهکاری قرار دارند. طی بهار امسال ۵۳٫۶ درصد پایتختنشینان بیشتر از ۴۹ ساعت در هفته کار کردهاند. در پایتخت نیز هر دو نفر شاغل، یک نفر اضافهکاری کرده است.
این شرایط درباره استانهای دیگر نیز قابل مشاهده است. در آذربایجان شرقی نیز چهار نفر از هر ده نفر اضافهکاری میکنند. این شرایط در مورد اردبیل تقریبا پنج نفر از هر ده نفر شاغل است و در البرز نیز از هر ده نفر چهار نفر دارای ساعت کار بیشتر از ۴۹ ساعت در هفته هستند.
زنجانیها نیز دارای آمار اضافهکاری بالایی هستند بهنحوی که در این استان نیز نزدیک به پنج نفر از هر ده نفر اضافهکاری میکنند و این وضع در قزوین و کردستان نیز وجود دارد که البته در این دو استان چهار نفر از هر ده نفر شاغل اضافهکاری انجام میدهند. شاغلان در گیلان، مازندران و هرمزگان نیز دارای ساعات کار بیشتر از ۴۹ ساعت در هفتهاند و از این بابت جزو استانهای با میزان اضافهکاری بالا محسوب میشوند. در نقطه مقابل شرایط حضور افراد در بازار کار برخی از استانها بسیار کمتر از مناطق یاد شده است که میتواند به بُنیه مالی افراد، بافت فرهنگی منطقه، پایینتر بودن هزینههای زندگی نسبت به مناطق یاد شده، قانع بودن افراد یا وجود نداشتن بستر مناسب برای انجام اضافهکاری مربوط باشد.
به صورت کلی، استانهایی مانند ایلام با ۲۵٫۱ درصد، خراسان جنوبی با ۱۹٫۶ درصد، سیستان و بلوچستان با ۲۷٫۹ درصد، کرمان با ۲۷٫۳ درصد، لرستان با ۲۷٫۸ درصد و یزد با ۲۱٫۲ درصد؛ دارای کمترین آمار اضافهکاری شاغلان هستند و نسبت به استانهایی مانند تهران و همدان تا ۵۰ درصد کمتر است.
ضعف فرهنگ کار؛ بستر گرایش به اضافه کاری
در تحلیل علل گرایش فضای کاری کشور (چه در بخش خدمات و اداری وچه در بخش صنعت) به اضافه کاری، علاوه بر دلایل اقتصادی می بایست عنصری مهم وتاثیرگذار یعنی ضعف«فرهنگ کار» را نیز در نظر گرفت.
متاسفانه فرهنگ کار در ایران نسبت به کشورهای توسعه یافته در سطح پایین تری قرار دارد.آنچه به فرهنگ کار مشروعیت میبخشد نظمپذیری جمعی، کار دلسوزانه و باورهای عملی به ارزش کار یدی، فکری و سازگار شدن با شرایط، قواعد و رفتارهای صنعتی و تولیدی است
اگر فرهنگ را مجموعه ارزشها، باورها و دانشهای مشترک و پذیرفته شده یک گروه دانسته و کار را فعالیتهای اقتصادی منجر به ارزش افزوده در نظر بگیریم فرهنگ کار عبارت است از:« مجموعه ارزشها، باورها و دانشهای مشترک و پذیرفته شده یک گروه کاری در انجام فعالیتهای معطوف به تولید و یا ایجاد ارزش افزوده». به عبارت دیگر این که در وجود کارکنان یک سازمان چه ارزشها و نگرشهایی درونی شده و مورد پذیرش جمعی قرار گرفته است، فرهنگ کاری حاکم بر آن سازمان یا گروه را تبیین میکند.
براساس این رویکرد میتوان فرهنگ سازمانی را به عنوان پدیده عام تری در نظر گرفت که بخشی از آن مربوط به چگونگی انجام کار بوده و به آن فرهنگ کار گفته میشود. بر این اساس هنگامی که فرهنگ کار در یک سازمان یا جامعه ضعیف ارزیابی میشود بدین معنا است که کارکنان به انجام کار مفید و مولد تمایل نداشته و در نتیجه فعالیتهای آنها از راندمان و اثربخشی کمتری برخوردار است و منابع به کار گرفته شده حداکثر بازده ممکن را نخواهد داشت
یکی از جلوههای فرهنگ کار این است که ساعات کار مفید کارکنان افزایش یابد. برای بالا بردن ساعات کار مفید کارکنان لازم است بر عملکرد کارکنان به شکل منطقی مدیریت شود. یعنی با اندازه پذیر کردن عملکرد، زمینههای عملکرد نامطلوب و خلاهای کاری از بین خواهد رفت. یکی از جنبههای ضعیف بودن فرهنگ کار بیکاری پنهان کارکنان است که خود منشاء بروز بسیاری از نارساییها و مشکلات سازمانی است. با ساز و کارهای عملیاتی زیر میتوان به ارتقاء ساعات مفید کار و تقویت فرهنگ کار کمک کرد.
▪ ارزیابی عملکرد کارکنان و مشخص شدن کار مفید از غیرمفید.
▪ شناسایی و کنترل گلوگاههایی که در آن بیکاری پنهان وجود دارد.
▪ اندازه پذیر ساختن ساعات کار مفید از طریق شاخصسازی.
▪ تشویق موثر کسانی که ساعات کاری مفید داشتهاند.
▪ تفویض اختیار به کارکنان و مسئولیت خواهی در قبال کار.
▪ تدوین برنامههای مشخص کاری برای کارکنان.
برای حرکت شتابنده به سمت شکوفایی اقتصادی، وضعیت فرهنگ کار بایستی از طریق دخالت در عوامل شناخته شده فرهنگ کار متحول گردد و گرایشها، بینشها و دانش لازم نسبت به کار در جامعه و سازمانها ایجاد شود. برای تحول و ارتقای فرهنگ کار استفاده و توجه به شاخص ارزشهای درونی و بیرونی کار توصیه میگردد. در واقع به رغم پارهای از نظرات موجود در جامعه هنوز کار به عنوان پدیدهای ارزشمند تلقی شده و جا دارد تا از این نگرش به عنوان یک فرصت برای تحول استفاده شود.
بی تردید ساختار اقتصادی جامعه بر فرهنگ کار موثر است. بدیهی است در شرایطی که سودهای سرشاری در گروه کثیری از مشاغل که نتیجه تغییر در ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعه هستند وجود دارد و توزیع درآمد به ضرر دارندگان عامل تولید، کار و به نفع دارندگان عامل سرمایه تغییر مییابد فرهنگ کار سست و متزلزل خواهد شد. زمانی که نرخ تورم بالا به صورت پایدار در اقتصاد جوامع وجود دارد و به علت عدم قابلیت انعطاف مزد با شرایط دائماً در حال تغییر- هزینه جبران خدمات کاری روز به روز کاهش مییابد- نباید انتظار روحیه و اخلاق کاری بالا را داشت.
از جمله عواملی که در ویژگیهای نیروی انسانی با کیفیت بالا بیشتر مورد توجه قرار میگیرد میتوان احساس تعهد، حساسیت و وفاداری نسبت به سازمان، مهارتهای ارتباطی خوب، تواناییهای مشارکتی، تعهد اجتماعی، مهارتهای فنی و پذیرش تغییر را نام برد. قبل از هر چیز میتوان گفت نیروی انسانیای که از کیفیت بالا برخوردار است، رفتار مولد دارد. کار نقش کلیدی در توازن بخشیدن به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد. میتوان گفت تمام پیآمدهای دیگر زندگی بشر به کار بستگی دارد.در صورت پیاده شدن الگوی مناسب فرهنگ کار، شاید بخش عمده ای از آنچه «اضافه کار» خوانده می شود واقعاً «اضافه» بوده و جز صرف هزینه های سنگین و فرسایش جسمی و روانی نیروی کار نتیجه دیگری نداشته باشد. پس لازم است تا این فرایند در کنار ارتقای وضعیت اقتصادی شاغلین مورد توجه مسولان و متولیان عرصه اقتصاد کشور قرار گیرد.
Sorry. No data so far.