با کلید خوردن پروژه اتحادیه اقتصادی اوراسیا و احیای جاده ابریشم، قزاقستان به عنوان یکی از کشورهای کلیدی در مسیر تحقق هر ۲ طرح، تلاش دارد خود را به عنوان یکی از بازیگران اصلی ژئوپلیتیک در منطقه مطرح سازد.
هماکنون در آسیای مرکزی 2 طرح اقتصادی بزرگ در حال شکل گرفتن است که قطعا در معادلات آینده سیاسی این منطقه نیز نقش تعیینکنندهای را ایفا خواهند کرد.
از یک سو روسیه با ایجاد اتحادیه اقتصادی اوراسیا در پی تحکیم نفوذ خود در آسیای مرکزی است و هماکنون اتحادیه گمرکی بین این کشور، قزاقستان و بلاروس فعال میباشد.
در تکمیل این فرآیند از ابتدای سال 2015 اتحادیه اقتصادی اوراسیا بین کشورهای عضو اتحادیه گمرکی فعال خواهد شد که جمهوری قرقیزستان و ارمنستان کاندیداهای بعدی ورود به این فضای گسترده اقتصادی هستند.
از طرف دیگر، چین نیز به دنبال احیای «جاده ابریشم» و ایجاد کمربند اقتصادی پیرامون آن و راهیابی آسانتر به بازارهای اروپا میباشد که در این رابطه اخیرا رئیس جمهور چین از سرمایهگذاری پکن در زیرساختهای بازرگانی قاره آسیا و احیاء و بازسازی جاده ابریشم خبر داد.
«شی جین پینگ» گفت: چین به همین منظور راهاندازی پروژهای به نام «صندوق سرمایهگذاری جاده ابریشم» را با سرمایه 40 میلیارد دلار در دست اقدام دارد و از سایر کشورهای قاره کهن میخواهد که در این پروژه عظیم شرکت کنند.
با فعال شدن این 2 پروژه بزرگ اقتصادی در حوزه اوراسیا، قزاقستان در این میان به عنوان یکی از کشورهای کلیدی در مسیر تحقق هر 2 طرح محسوب شده و مقامات «آستانه» در تلاشند تا نقش قزاقستان را به عنوان یکی از بازیگران اصلی ژئوپلیتیکی در منطقه ارتقاء دهند.
در مطلب زیر تلاش شده است تا با کنکاشی پیرامون هر یک از این 2 پروژه اقتصادی بزرگ در حوزه اوراسیا، دیدگاههای برخی تحلیلگران در مورد رفتار قزاقستان در زمینه ایفای نقش کلیدی در آنها بررسی شود.
به گفته مورخین، «جاده ابریشم بزرگ» که در قرن دوم پیش از میلاد به وجود آمده بود، در آن زمان نقش مهمی در سیاست جهانی ایفا میکرد.
این راه نه تنها به مسیر تبادل کالا بین آسیا و اروپا تبدیل شده بود بلکه به انتقال تکنولوژی و ارزشهای فرهنگی نیز مساعدت میکرد.
توسعه سریع کشورهای واقع در مسیر راه ابریشم یعنی کشورهای آسیای مرکزی مسئله مهمی میباشد که در آن زمان امپراطوریهای اصلی به آن توجه میکردند.
هماکنون نیز رهبران کشورهای آسیای مرکزی همین هدف را دنبال میکنند. آنها در سالهای پس از استقلال ایده بازسازی کریدور حملونقل جنوب– غرب را تحت عنوان «جاده ابریشم جدید» با حمایت آمریکا و اتحادیه اروپایی پیش میبرند.
قزاقستان که بزرگترین شریک روسیه در آسیای مرکزی میباشد، قصد دارد به مرکز این همگرایی حملونقلی تبدیل شود که در نگاه اول این مسئله با فرآیندهای جاری در منطقه متناقض به نظر میآید.
اما سؤال اصلی اینجاست که تقویت روابط چین با اروپا از طریق آسیای مرکزی، چه پیامدهایی را برای قزاقستان در پی خواهد داشت؟
این مسئله در کنفرانسی تحت عنوان «همگرایی حملونقل اوراسیایی» که در شهر آستانه برگزار شد، توسط کارشناسان امور اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت.
* «جاده ابریشم جدید»؛ پروژهای ژئوپلیتیکی
در این رابطه «سلطان حکیمبایف» مدیر انستیتوی سیاست اقتصادی بینالمللی بنیاد اولین رئیس جمهور قزاقستان معتقد است که «جاده ابریشم جدید» قبل از هر مسئلهای پروژهای ژئوپلیتیکی میباشد.
به نظر وی با شروع دوره ناوبری، «جاده ابریشم بزرگ» ناپدید شد و در خاک آسیای مرکزی تمدنهای بزرگی از میان رفتند و این کشورها به مناطقی تبدیل شدند که برای مدت زمان طولانی در حاشیه سیاست جهانی باقی ماندند.
وی در این همایش گفت: در حال حاضر قزاقستان علاقمند است به بازیگری مهم در چشمانداز بلندمدت در عرصه سیاست جهانی تبدیل شود.
در پروژه عظیم جاده ابریشم با ایجاد زیرساختهای حملونقلی، چین و دیگر کشورهای آسیای جنوب شرقی با اروپا، کشورهای آفریقا و جهان عرب در قالب مسیری کوتاه به یکدیگر میپیوندند.
بخشهای اصلی این مسیر در قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان، آذربایجان و افغانستان قرار خواهند گرفت.
همچنین برنامهریزی میشود از طریق خاک ایران و ترکیه مسیرهای خروجی به سمت اروپا تنظیم شود.
در ضمن، قرار است یکی از شاخههای اتومبیلرو این مسیر از روسیه عبور کند (قزاقستان بخش مربوط به خود را تا منطقه «ساراتوف» ساخته است اما روسیه به بهانه عدموجود منابع مالی، این کار را به تأخیر میاندازد).
به نظر این اندیشمند قزاق، با وجود برخی اختلافات میان کشورهای درگیر در این پروژه، در زمینه بهرهبرداری از «جاده ابریشم جدید» نیز نه تنها منافع اقتصادی بلکه منافع سیاسی کشورهای چین، روسیه، آمریکا، اروپا و کشورهای عربی تداخل مییابند.
به گفته وی، در حال حاضر در این رابطه 2 فرضیه محتمل است؛ یا باید منتظر وخامت اوضاع بود و یا سازشهای جدید پیرامون این مسئله شکل خواهد گرفت اما با این حال، قزاقستان به امر ساختن «جاده ابریشم جدید» سرعت بخشیده است.
سلطان حکیمبایف در این زمینه اظهار داشت: در ساخت «جاده ابریشم جدید» چالشهایی نیز وجود دارد زیرا فعلا معلوم نیست روابط غرب با روسیه و آسیا چگونه خواهد بود؟
به عنوان مثال، چین و روسیه نمیخواهند منافع طرف سوم یعنی آمریکا را در این منطقه لحاظ کنند.
وی تصریح کرد: با وجود این اختلافات، قزاقستان با سرعت بخشیدن به ساخت این جاده، در حال حاضر به طور فعال به عرصه سیاست جهانی وارد شده و میخواهد به عنوان یک بازیگر فعال ژئوپلیتیک ایفای نقش کند.
* سیاست چندجانبهگرایی آستانه
کارشناسان بر این باورند که روسیه بنا به دلایل اقتصادی با شک و تردید به ساخت خط لوله گاز «ناباکو» نگاه میکند در حالی که این پروژه، خط لوله اصلی انتقال گاز ترکمنستان به اروپا است که 3300 کیلومتر طول دارد و مسیر آن از ترکمنستان و آذربایجان به کشورهای اتحادیه اروپا و پیش از همه به اتریش و آلمان کشیده میشود.
ساخت خطلوله گاز «تاپی» که از ترکمنستان شروع میشود و از افغانستان عبور میکند و سپس به مرزهای پاکستان و هندوستان میرسد نیز برای روسیه ناخوشایند میباشد.
این پروژهها منجر به کاهش صادرات گاز روسیه به کشورهای آسیا و اقیانوس آرام خواهد شد ضمن آنکه در پروژه «جاده ابریشم جدید» نیز قبل از همه منافع سیاسی چین، اروپا و کشورهای آسیای مرکزی مطرح میباشد.
در همین حال، از اول ژانویه سال 2015 موافقنامه سهجانبه میان روسیه، بلاروس و قزاقستان در جهت همگرایی در قالب اتحادیه اقتصادی اوراسیا به اجرا درمیآید.
این امر قطعا باعث عصبانیت اروپا و آمریکا میشود و به همین سبب قزاقستان میخواهد بازی خود را در قالب سیاست چندجانبهگرایی و ایفای نقش اصلی ژئوپلیتیکی در منطقه پیش ببرد.
«نورسلطان نظربایف» رئیس جمهور قزاقستان در این موقعیت حساس هنگامی که این کشور در میان منافع قدرتهای بزرگ مانند چین، آمریکا، روسیه و اروپا قرار گرفت، تاکتیک سیاست چندجانبهگرایی را انتخاب کرد.
در این رابطه، «غیرت کلیمبتاف» رئیس بانک ملی جمهوری قزاقستان معتقد است که مجمع اقتصادی اوراسیا برای 3 کشور عضو امکانات صادراتی فراوانی را فراهم میکند اما در حال حاضر تحریمهای غرب علیه روسیه، برای همه اعضای اتحادیه مزاحمتهایی ایجاد میکند.
کلیمبتاف تصریح میکند: در آینده تقویت داد و ستد مستقیم کالا با اتحادیه اروپایی، به توازن برقرار شده در مجمع اقتصادی اوراسیا صدمهای وارد نمیسازد ضمن آنکه امکانات آن را در همه موارد گسترش میدهد.
علاوه براین، پروژه «جاده ابریشم جدید» نیز نه تنها مسیرهای موجود بلکه مسیرهای آتی که از طریق خاک روسیه عبور میکنند را تکمیل میسازد.
به عنوان مثال، برای به وجود آوردن کریدور جدید چین– اروپا پروژههایی برای تسریع در امر ترافیک در قزاقستان، روسیه و بلاروس برنامهریزی میشود که با این هدف شرکت مشترکی با حضور کشورهای عضو اتحادیه گمرکی تحت عنوان شرکت حملونقل لجستیکی تأسیس شده است.
به گفته «یوری شربانین» مدیر انیستیتوی پیشبینی اقتصادی وابسته به آکادمی علوم روسیه، بعید است که در حال حاضر مجمع اقتصادی اوراسیا برای پروژه «جاده ابریشم جدید» موانعی داشته باشد چرا که کشورهای عضو این اتحادیه منافع ملموسی را از این ناحیه کسب میکنند.
یوری شربانین معتقد است: با ایجاد اتحادیه گمرکی حجم تجارت بین 2 کشور قزاقستان و روسیه افزایش یافته و دلیل آن حذف محدودیتهای گمرکی و هماهنگسازی قوانین در قالب اتحادیه مذکور میباشد که این امر حتی بر حوزه مسافربری نیز تأثیر خود را گذاشته است.
در ضمن، روسیه امکان پیوستن به «جاده ابریشم جدید» را نفی نمیکند و پیشنهاد میدهد بزرگراه «بایکال» و «آمور» و راهآهن سراسری سیبری نیز شامل آن شود.
به گفته غیرت کلیمبتاف، هنگامی که اتحادیه گمرکی در حال تأسیس بود، عده زیادی در آن خطرات ژئوپلیتیکی را تصور میکردند اما در حال حاضر چین و هندوستان نیز منافع خود را در آن میبینند که این امر باعث تقویت روابط آنها با روسیه نیز میشود.
«تیمافی بارداچو» مدیر مرکز بینالمللی تحقیقات جامع اروپایی موسوم به «نیو وشه» نیز معتقد است که «جاده ابریشم جدید» به هیچ عنوان برای مجمع اقتصادی اوراسیا که به احتمال زیاد قرقیزستان و ارمنستان نیز به این پروژه میپیوندند، خطری ندارد چراکه این پروژه نهادی حقوقی نیست بلکه طرحی لجستیکی– تجاری میباشد.
به عبارتی دیگر، کشورهای عضو این اتحادیه برای پیوستن به آن ملزم به تغییر قوانین خود بجز در برخی مسائل فنی نیستند.
* چالشهای پیشروی احیای جاده ابریشم
پس از خروج ارتشهای اصلی ناتو از افغانستان، این کشور دوباره وارد جریانات ژئوپلیتیکی شد زیرا مهمترین پروژههای مرتبط با «جاده ابریشم جدید» از نظر لجستیکی با افغانستان گره خوردهاند.
در این خصوص ازبکستان از منطقه «حیرتان» تا «مزار شریف» در افغانستان راهآهن ساخته اما از سوی دیگر، ترکمنستان بر اثر تغییر اوضاع، فعلا دست به ساخت خطلوله گاز «تاپی» به هندوستان و پاکستان نمیزند.
سلطان حکیمبایف در این رابطه اظهار میدارد: در حال حاضر اوضاع افغانستان به لحاظ ژئوپلیتیکی مهم میباشد زیرا خطرات مرتبط با افراطگرایی اسلامی و قاچاق مواد مخدر از این ناحیه وجود دارد اما تجربه جهانی شدن نشان میدهد در جایی که تأثیرات مخرب نیروهای خارجی نباشد، درگیری نیز وجود نخواهد داشت.
از سوی دیگر با تقویت بنیه اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی، خطرات مربوط به مدیریت خارجی بحران در افغانستان به حداقل خود خواهد رسید.
در ضمن، چنانچه ازبکستان و ترکمنستان به دریا دسترسی پیدا کنند و در پرتو ارزان شدن تحویل کالاها، حجم صادرات و واردات را افزایش دهند، مشکلات افغانستان نیز به تدریج کاهش خواهد یافت.
«فریدریک ستار» کارشناس انیستیتوی آسیای مرکزی و قفقاز دانشگاه آمریکایی «جانز هاپکینز» نیز معتقد است ساخت مسیرهای ریلی و مراکز صنعتی پیرامون افغانستان، باعث تقویت اقتصاد این کشور میشود که این امر گروههای مختلف را مجبور به تأمین امنیت بیشتر در منطقه میکند.
وی ادعا میکند که آمریکا و کشورهای ناتو در این کار نفع مستقیم دارند زیرا آنها در حال حاضر مجبورند سالانه به افغانستان کمک مالی به میزان 20 میلیارد دلار ارائه دهند.
از سوی دیگر، «تیمافی بارداچف» یک کارشناس قزاق بر این باور است که امروزه امکان تحقق پروژههای حملونقلی در افغانستان پایین میباشد و بعید است که آمریکا به طور کامل از نقش کنترلکننده و مخرب خود در این منطقه دست بکشد.
به گفته وی، روسیه و قزاقستان میخواهند تا حدممکن خود را از خطرات نشأت گرفته از افغانستان محافظت کنند زیرا در غیر این صورت، آنها مجبور میشوند در مسیر ساخت تأسیسات خود با تهدیدات افراطگرایی محلی روبهرو شوند.
* موقعیت بهینه ایران در مسیر جاده ابریشم
به نظر کارشناسان، ایران یکی از نقاط لجستیکی بهینه برای تمام کشورهای عضو پروژه «جاده ابریشم جدید» میباشد که در حال حاضر از طرف آمریکا و اتحادیه اروپایی تحریم شده است.
سلطان حکیمبایف تصریح میکند: ایران کوتاهترین راه به اروپا است ضمن آنکه در تمام پروژههای حملونقلی مهم منطقه، این مسیر در نظر گرفته میشود اما تا زمانی که ایران تحریم شده است، به ناچار احداث مسیر از طریق خاک گرجستان و ترکیه مورد بررسی قرار میگیرد.
«ویکتور پرادداویچ» مدیر برنامه همکاری اقتصادی مرکز منطقهای سازمان «USAID» نیز عنوان میکند که با وجود منافع مستقیم اقتصادی چین و اروپا و علاقه سیاسی آمریکا، «جاده ابریشم جدید» مشکلات سیاسی زیادی دارد و کشورهای آسیای مرکزی برای ساخت آن باید تلاش زیادی به همراه هماهنگیهای دیپلماتیک انجام دهند.
از نگاه وی، سیاست چندجانبهگرایی قزاقستان در حلوفصل این معادلات مهم منطقهای تأثیرگذار خواهد بود و به فعال شدن کامل «جاده ابریشم جدید» مساعدت میکند و از سوی دیگر، جایگاه این کشور را به عنوان یکی از بازیگران اصلی ژئوپلیتیکی در منطقه به سبب ترانزیت کالاها از طریق خاک روسیه ارتقاء خواهد بخشید.
Sorry. No data so far.