تریبون مستضعفین- محمدصادق شهبازی
سریال معراجیها به کارگردانی و سرپرستی گروه نویسندگان مسعود دهنمکی یکی از پربینندهترین آثار سینمایی و صداوسیمای جمهوری اسلامی بود، که طیفهای مختلف مردم را پای فیلم نشاند. اما چند نکته مهم در معراجیها قابلتأمل است:
۱- زبان مردمی، ماجراهای مردمی، دغدغههای مردمی
فارغ از جذابیتها و حاشیههای حول مسعود دهنمکی که باعث جذب مخاطب به تولیدات اوست، دهنمکی با زبان مردمی صحبت میکند، در فیلم او حرفهای روشنفکری و ثقیل دیده نمیشود، دست روی دغدغههای مردم میگذارد، با تحریک موارد فطری و مهم برای مردم، نظیر نقد و نفی ریاکاری و نفاق به طرح حرف حق میپردازد. ماجراها و داستان فیلم از درون مردم انتخاب شده است. دغدغهها و مسائل مردم نظیر جریانهای ریاکار، مسائل اقتصادی و شکافهای طبقاتی، مشکلات دارو و درمان و دردهایی ازایندست در زندگی، ماهواره و تهاجم فرهنگی ترس از برخوردهای امنیتی، کشاکش بسیجیها و روشنفکران در دانشگاهها و… درون فیلم وجود دارد. فیلم در حال تلاش است تا ایثار و مقاومت را به زبانی غیرکلیشهای و مردمی نمایش دهد. حتی روایت از جنگ روایت مردمی است که آمیخته با شادیها، غصهها و مسائل واقعی مردم نظیر کشاکش خانوادهها و شهر بر سر رفتن و نرفتن به جنگ، روابط همسران و خانواده رزمندگان، فضاهای منفی نسبت به دعوت به حضور در جبهه و سوءاستفادهها از عنوان رزمنده و… فضای کلی فیلم را شکل داده است. چهرههای سریال دهنمکی هرکدام تیپ ایدهآل یک جریان موجود در جامعه است. اینهمه به مردمی بودن خود دهنمکی و عدم گرفتاری او در اشرافیت سیاسی، فرهنگی و مذهبی برمیگردد.
۲- صراحت و وجههٔ نمادین ضمن لطافت طنز
معراجیها مثل سهگانه اخراجیها و رسوایی صراحت در بیان پیام خود دارد، این صراحت ضمن همراهی با بیان طنز موجب نشده تا مخاطب از فیلم برداشت شعاری پیدا کند. نفی غربزدگی و نشان دادن دغدغههای قدرتطلبانه پشت آن، نفی دعواهای راست و چپ سیاسی، نفی دعوای بسیجی انجمنی رایج در دهه هفتاد در دانشگاهها، نفی قدرتطلبی مسئولین و جناحها بهویژه دانشگاهیان و سوءاستفاده آنها از دانشجویان، سوءاستفاده از تاریخ باستان برای حمله به ارزشها، پیام ایثار و شهادت و حاملان آن گفتمان برای امروز، نفی رفتارهای سیاسیون مثل بازی برد-برد، بگم بگمهای جدید و…. اما همه اینها در لطافت زبان طنز جا گرفته و لذا شیرین شده است. طنز دهنمکی فکاهی ساده نیست، نشانهشناسی کرده و از ادبیات اجتماعی و سیاسی، تیپشناسی مردمی و…. طنز خود را بیرون کشیده است.
۳- بازتولید مشروعیت نظام
دهنمکی باوجود آنکه خود قربانی بعضی برخوردهای جزء بیضابطه نظیر پنج روز زندان در زندان توحید به جرم انتقاد به ریاست جمهوری دوره سازندگی، بسته شدن بیضابطه نشریات شلمچه، جبهه و برداشته شدن کمک نشریه صبح، لغو مجوز فیلم و… بوده است، اما در فیلم برخلاف رایج سینمای ایران و حتی صداوسیما مشروعیت نظام را بازتولید کرده است. ضعفها را به مشتی مدیر قدرتطلب داده که سیستم با آنها همراه نیست، مجموعه امنیتی درون نظام حسابشده و فرهنگی به مقوله امنیت نگاه کرده و خود وارد محیط دانشگاه نشده یا در صورت ورود حاضر به برخورد نیست، ناظر فعالی است، که تلاش میکند مسائل سیاسی، امنیتی و فرهنگی را با صبغه فرهنگی حل کند.
۴- زدن اسلام آمریکاییهای مختلف و توجه همزمان بهافراط و تفریط
دهنمکی با روشنفکران و غربزدهها مسئله دارد، اما از سوی دیگر با جانمازآبکشها و متحجرین و امثال حاجی گرینف که در این فیلم بالازاده و فرید ده دو! نماینده آنها هستند هم مشکل دارد. به فقرا و مسائل آنها پرداخته، اما به نمایش ابعاد پلید زنگی اشرافی نیز بیتوجه نیست. او با زدن دعواهای موجود نسل جوان، دعوای قدرت بزرگان را عامل در برابر هم قرار گرفتن آنها میبیند، که باید جوانان با عبور از آنان و بازگشت به حماسهٔ دفاع مقدس، نظم نابرابر موجود را به هم بزنند.
۵- برداشت واقعی از جبهه خودی
او برداشت واقعی از جبهه خودی دارد. مشکلات و مسائل بچههای بسیجی، برچسب خوردنها، برخوردها، تحتفشار قرار دادنها را موردتوجه قرار میدهد. بسیجی او مظلوم شهر و شهید جبهه است، گرچه آدم عادی است، گاهی زیرفشار تند میشود، عجله میکند، بازی میخورد، اما در جبهه حق به تلاش خود ادامه میدهد. شاذهایی هم در بینشان هست. اشتباهات، نفوذیها و افراطهای جبههٔ خودی را میبیند، اما ظلم بزرگ را از یاد نمیبرد و اقدامات روشنفکران، متحجرین و قدرتطلبان را هدف نقد خود قرار میدهد.
۶- فیلم او دغدغههای روز را به همراه دارد
فیلم دهنمکی دغدغههای روز را درون خود دارد. به کار بردن المانهای سیاسی روز بگمبگم گذشته، شال بنفش و… نمونهای از آن است. کمااینکه اخراجیهای سه بر اساس مسائل انتخابات 88 سامان یافته بود.
۷- توجه به فقر و غنا
با اینکه فیلم با محوریت دعوای فرهنگی و دانشگاهی و… است، اما توجه به فقر و غنا در پشت آن وجود دارد. نمایش بدبختیهای خانواده راضیه برای تهیه پول عمل فرزندشان، نمایش فقر عناصری از دو طرف موجود است. نمایش مشکلات اقتصادی مردم و رزمندگان ضمن حضور در جبهه و…
۸- زیباییهای جنگ
در معراجیها دردهای مردم و خانواده شهدا نمایش داده میشود، اما زیباییهای جنگ در آن هست، وجود عناصر مختلف مردمی، شوخیها، علایق عاطفی مادر و پدر به فرزند، یا زن و شوهر بدون آنکه تبدیل به کاری ضد جنگ شود، تلاش برای رفتن به جبهه و شهادت، ایثار ضمن سختیها و… نمایش داده میشود. حتی در این مسیر نمونههای هنری و مردمی بیرونی نیز به کار گرفته میشود مثل نغمهٔ این نامه رو لیلا فقط بخونه.
۹- ثبت عناصر تاریخ انقلاب
کار مهم دیگر او ثبت عناصر مهم در تاریخ انقلاب است، نظیر: ثبت حاجی بخشی و کار ویژه او در روحیه دادن به رزمندگان با شعار یا خاموش کردن ماشین آتشگرفته داماد خودش، قضیه تدفین شهدا در دانشگاهها و… آنهم با نگاهی همدلانه.
۱۰ – فرصت گذاشتن برای نسل امروز
دهنمکی ضمن بررسی و نگاه انتقادی به بخشهای تحت تأثیر تهاجم فرهنگی در بخشی از نسل امروز برای نسل امروز برای آنها فرصت میگذارد. آنها را قربانی قدرتطلبی و تبلیغات دیگران میبیند که اگر پیام درست انقلاب اسلامی به آنها برسد و خود را از زیر یوغ قدرتطلبان و تهاجم رها کنند، فرصت دارند. حتی اگر این فرصت به قیمت هزینه دادن نسل انقلاب و حتی شهادت افراد تمام شود. گرچه شاید دعوای بسیج و انجمن بیش از دهه نود به دعواهای میانه دهه هفتاد تا ابتدای دهه هشتاد نسبت دارد، و امروز مبنا و مسئله چیز دیگری است، اما او هم دو طرف را به پرداختن به جنگ مبناییتر و پیوستن به ارزشها فراخوانده است. او حتی گرچه به بسیجیها نیز میگوید باید نوع نزاع و تقابل را تغییر بدهند و بازی نخورند، اما بهطور ضمنی از آنها دفاع کرده و مظلومیت و حقانیت آنها را ترسیم میکند.
۱۱- واقعگرایی
دهنمکی نخواسته خیالپردازی کند، اکثر فیلم او تا بخشهای پایانی واقعگرایانه پیش رفته است، چه در روایت جنگ، چه در مسائل دانشگاهها و…. پایان فیلم اگرچه بهنوعی مصنوعی تمام شد، اما باز واقعگرایی داشت، چه این که مبانی دینی ما حضور شهدا را به رسمیت میشناسد. گرچه اگر فیلم با این مورد نیز تمام نمیشد، کافی بود. کاراکترهای او تیپ ایدهآل فانتزی از بسیجی واقعی، بسیجی حاشیهدار یا نفوذی، ضدانقلاب، دانشجوی سیاسی، اخلاق مردم و… است، اما همه بخشی از حقیقت را با خود دارد.
۱۲- نقد جامعه و مسئولین
او هم بهنقد مسئولین و اساتید دانشگاه میپردازد، هم بهنقد تشکلهای دانشجویی، هم بهنقد مردم. از فرار از جنگ تا درگیر دنیا بودن، تا دل بستن به بیگانه، تا نشستن و دل بستن به ماهواره، تا ریا و… در فیلم او هست.
۱۳- دو قصه متفاوت و جذاب فیلم سینمایی و سریال
هنر بزرگ دهنمکی حل دو قصه فیلم سینمایی و سریال در هم است، بهگونهای که مخاطب با دو قصه کاملاً متفاوت روبهرو میشود. بهویژه در قسمتهای ابتدایی سریال و لذا جذابیت و دیده شدن فیلم سینمایی جلوی سریال را نگرفته و از سوی دیگر دو قصه بهصورت خوبی در هم حلشدهاند.
۱۴- تداوم و پیوستگی کارهای قبلی
تداوم دادن کارهای قبلی و پیوستگی میان کارها از ویژگیهای دهنمکی است، او حتی قصد به اظهار آنها دارد. از اخراجیها، حاجی گرینف و… یاد میکند.بهنحوی به مخاطب القاء میکند که اگر این کار و کارهای بعدی را منظم نبیند چیزی کم خواهد داشت.
Sorry. No data so far.