سه‌شنبه 09 دسامبر 14 | 16:40
نشست تاریخ شفاهی کتاب

ناشری که کارش را با روزنامه‌فروشی شروع کرد

پنجمین نشست از سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی کتاب با نگاهی به فعالیت های انتشارات غزالی همراه با تقدیر از سید‌جمال‌الدین سیدمهدی دربندی؛ مدیر این انتشارات عصر دوشنبه 17 آذر ماه در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.


13930918000195_PhotoA

پنجمین نشست از سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی کتاب با نگاهی به فعالیت های انتشارات غزالی همراه با تقدیر از سید‌جمال‌الدین سیدمهدی دربندی؛ مدیر این انتشارات عصر دوشنبه 17 آذر ماه در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.

در این نشست سید مهدی دربندی با بیان اینکه از سال 1325 و در زمانی که تنها هشت سال داشته کار چاپ را آغاز کرده است گفت: در آن زمان در تهران سه چاپخانه بیشتر وجود نداشت، یکی از این چاپخانه‌ها، «مهر» نام داشت که پدرم حدود دو سال آن‌جا فعالیت کرد و سپس با مرحوم علی دشتی برای چاپ روزنامه «شفق سرخ» همکاری کرد و بعد از مدتی چاپخانه مستقلی با یک ماشین چاپ سنتی راه‌اندازی و حدود 40 سال در این چاپخانه فعالیت کرد. آن زمان، فیلم و زینک با سفیده تخم‌مرغ تهیه می‌شد.

مدیر انتشارات غزالی ادامه داد: اولین فعالیت من در حوزه چاپ و نشر، پخش روزنامه‌ای بود که پدرم منتشر می‌کرد. عصرها به چاپخانه پدرم می‌رفتم و روزنامه‌ها را در سطح شهر پخش می‌کردم. البته از کودکی با آقایان علی دشتی، حجازی و علی اصغر حکمت آشنایی و همکاری داشتم و در چاپخانه مهر کار غلط‌گیری را انجام می‌دادم و رابط میان چاپخانه مهر با نویسندگان، انتشارات ابن سینا بودم.

وی در ادامه نشست و به دنبال اشاره نصرالله حدادی، دبیر نشست به نقش ابراهیم رمضانی؛ مدیر انتشارات ابن سینا در ایجاد تحول در حوزه کتاب و نشر اظهار داشت: کار آقای رمضانی عالی بود و تقریبا هیچ ناشری مانند ایشان شناخته شده نبود. بعدها البته ایشان با مشکل خانوادگی که برایشان پیش آمد و نیز با توجه به پاپوشی که توسط ساواک برایش دوخته شد، متأسفانه مجبور شد مغازه انتشارات ابن سینا را ترک کند. او مدتی هم به زندان افتاد.البته پدر من نیز به دلیل چاپ کتاب «خلقیات ما ایرانیان» به قلم جمال‌زاده، به زندان افتاد. علی دشتی به کمک پدرم آمد و او را نیز همچون ابراهیم رمضانی از زندان آزاد کرد. بعد از این ماجرا، چاپخانه پدرم را برای همیشه بستند.

سید مهدی دربندی در ادامه با اشاره به انتشار کتاب «در قبر خبری نیست»گفت: این کتاب را حین کار کردن در چاپخانه پدرم در سال 1332 منتشر کردم. ابراهیم رمضانی بعد از دیدن این کتاب از پدرم خواسته بود تا با او همکاری کنم و در نهایت من برای ادامه فعالیت به نزد رمضانی رفتم. بعد از مدتی که از ابراهیم رمضانی جدا و با خاندان انتشارات علمی آشنا شدم، حدود پنج سال در این انتشارات فعالیت کردم، سپس به صورت مستقل انتشارات فخر رازی و در نهایت انتشارات غزالی را راه‌اندازی کردم و طی سال‌های 1347 تا 1356 توانستم حدود 100 عنوان کتاب چاپ کنم.

مدیر انتشارات غزالی اظهار داشت: ملاک من برای انتخاب و چاپ کتاب‌ها، سوددهی و تجارت بود. در دوران انقلاب، کتاب‌های روان‌شناسی و کتاب «یوگا» را منتشر کردم. سپس کم‌کار شدم و توان ادامه فعالیت را نداشتم و به دلیل مشکلات خانوادگی نسبت به چاپ کتاب دلسرد شدم. «ایران اقلیم عشق» عنوان آخرین کتابی بود که از سوی انتشارات غزالی منتشر شد.

وی در ادامه و در پاسخ به سوال دبیر نشست در مورد «رشد منفی شمارگان کتاب‌ها» جویا شد، که  دربندی گفت: به نظرم مهم‌ترین علت پایین آمدن شمارگان کتاب‌ها، گرانی کاغذ و به دنبال آن، گرانی کتاب است.

وی بر این اساس مهمترین علت روی گرداندن مردم از مطالعه را گرانی کتاب دانست و ادامه داد: اگر مواد اولیه کتاب ارزان شوند، کتاب نیز ارزان می‌شود و به صورت خود به خود شمارگان کتاب‌ها نیز افزایش می‌یابند و مردم هم بیشتر کتاب می خوانند.

گفتنی است سلسله نشست های تاریخ شفاهی کتاب به همت مرکز کتاب پژوهی موسسه خانه کتاب دوشنبه هر هفته با دبیری نصرالله حدادی در سرای اهل قلم برگزار می شود و هر هفته به تاریخچه فعالیت های یکی از ناشران با سابقه و قدیمی در طول سالهای متمادی و تقدیر از مدیر آن انتشارات اختصاص دارد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.