حسن فرحان المالکی، عالم برجسته وهابی که چندی پیش توسط رژیم آلسعود زندانی شد با تفاوت قائل شدن بین سلفیهای معتدل و افراطی به تفاوت میان انقلاب امام حسین(ع) و انقلاب غلات سلفی در سوریه و عراق پرداخته است.
حسن فرحان المالکی، عالم برجسته سعودی که اینک توسط دولت این کشور زندانی شده است چندی پیش متنی را در مقایسه انقلاب امام حسین علیه السلام و انقلاب جریانات تکفیری اخیر نوشته است که ترجمه آن توسط مجله الکترونیکی اخوت در اختیار قرار گرفته است.
***
سلفیهای انقلابی (منظور اینجا غلات آنهاست!) سعی کردند تا برای اقدامات خود به انقلاب امام حسین(ع) استناد کنند حال اینکه تفاوتهای جوهری بسیاری در اهداف و شرایط و دشمنان و یاوران این دو پدیده وجود دارد!
میتوان تفاوتها را در این نکات خلاصه نمود:
اول: اهداف انقلاب امام حسین بسیار است و از جمله آنها: زنده کردن دین و عدل و شناخت و آزادی بود و اینکه عبادت فقط منحصر به خدا بشود و مسیر امت اصلاح گردد. حال آنکه هدف انقلاب سلفیون، یکی است و آن مذهبیگری است و اینکه ظلم بیشتری بکنند حال آنکه امام حسین(ع) میخواست که ضد ظلم باشد.
اهداف قیام حسین(ع) متعالی و در راستای اراده الهی و نبوی و قیامت و برای دفاع از مستضعفان و فقرا بود و قیام سلفیها فقط مذهبیگری است!
حسین(ع) انقلاب خود را با حمله آغاز نکرد و وقتی جنگید با لشگریان جنگید ولی انقلاب سلفیها با هجوم آن هم به بیگناهان بجای گناهکاران بود و میان مردم عادی و نظامی هم فرقی نداشت!
انقلاب حسین(ع) حرکتی بیهوده نبود و اهداف مشخص و روشنی داشت ولی اهداف قیام سلفیون مخفی و غیرروشن است و هدف خاصی را جز کشتن همه مخالفان خودشان اعلام نمیکنند!
انقلاب حسین(ع) مقابله یک لشگر با لشگر دیگر بود ولی قیام سلفیون بمبگذاری و انفجار و قتل و شکنجه و خرابکاری در قالب یک نگاه محدود است!
انقلاب حسین(ع) مرتبط به شرق و غرب و وابسته به جایی نبود ولی انقلاب سلفیون عملیاتی پشت عملیات دیگر است که در خدمت کفار و برای تصفیه حساب مذهبی صورت میگیرد!
انقلاب حسین(ع) ضد ظلم و برای پاسخ به درخواست مردم بود نه برای فرصتطلبی، حال آنکه انقلاب غلات سلفی، فرصتطلبانه و اساسا با یزید است ضد حسین(ع).
غلات سلفی ادعا میکنند که تداوم راه حسین(ع) هستند حال آنکه دروغ میگویند چرا که آنها قلبا و عملا ضد آن هستند ولی فکر میکنند خیلی زرنگاند!!
انقلاب حسین(ع) بهدنبال بلند کردن کتاب خدا و سنت پیامبر و اقامه عدل و ادای حقوق مردم و گسترش معرفت دینی بود و سلفیون دقیقا عکس اینها هستند!
انقلاب حسین(ع) برای یاری اهل عدل و قرآن در مقابل مجرمین و ظالمین بود و انقلاب سلفیون برای یاری بنیامیه و ضدحسین و پدر و مادرش و اهداف ایشان بود.
غلات سلفی شعار حسین (ع)را در ظاهر سر میدهند تا او را در باطن به قتل برسانند…
بنیامیه بدن حسین(ع) را از بین بردند و اینها میخواهند راه و آثار او را از بین ببرند!
این دروغگویان، علنا مکر میکنند، آنها از همه نظر ضد حسین(ع) و از همه جهت همراه بنیامیه هستند لذاست که اقداماتشان شبیه اقدامات بنیامیه است و شعار برای شان کفایت نمیکند!
حسین(ع) زن و کودکی را نکشت، جایی را نسوزاند، فساد نکرد و نبش قبر ننمود، گوشت بدن زنده یا مرده ای را نخورد… حال آنکه این انقلابیون سلفی سیره بنیامیه را احیا کردند!
امروز انقلابیون سلفی شعار حسین(ع) و اهل بیت او را میدهند ولی دقیقا کاری که یزید با آنها کرد را انجام میدهند! این همان مکاری روشن احمقهای دروغگو و فاسد است!
اگر حسین(ع) پیروز میشد از بنیامیه حمایت میکرد و سیره پدربزرگش در روز فتح مکه و سیره پدرش در جنگ جمل را اجرا مینمود ولی اگر این سلفیها پیروز شوند سیره یزید در حره را اجرا خواهند کرد!
چنین نیست که هر ادعای زبانی در یک انقلاب به همان اهداف و نتایج برسد … هرگز! برای هر امری اهل آن امر و عقل و قلب و صداقت و حقایق آن وجود دارد.
انقلاب حسین(ع) مرده را زنده میکند با اینکه او مرده است… با بیدار کردن وجدانها، تفکرات، آزادیها و حقوق، حال آنکه انقلاب سلفیون زنده را میمیراند وقتی که زنده است! با قساوت و حماقت و ظلم و نیرنگ!
پس سلفیها حق ندارند که خود را به حسین(ع) و انقلاب او پیوند بزنند.
ما از ادعاهای دروغین و شعارهای مزورانهشان خستهایم و میدانیم که آنها در همه این قرنها همراه یزید و ضد حسین(ع) بودهاند.
غلات سلفی حسین(ع) را چهارده قرن مذمت کردند و حالا میخواهند در چهارده ماه از آن سوء استفاده کنند تا بازگردند و بار دیگر چهارده قرن او را بکشند!
اینجا تاکید میکنم که منظورم فقط این غلات دروغگوست! ما کسانی را که حسین(ع) و انقلاب او را سرزنش میکنند میشناسیم (که مردم بیگناه و مسلمانان را نکشت) کسانی را که شعار حسین(ع) را برگزیده ولی به یزید خدمت میکنند را میشناسیم …
سلفیهای معتدل کثیرا یزید را لعن کرده و حسین(ع) و انقلاب او را مدح میکنند و حقیران را مذمت مینمایند ولی غلات سلفی در برابر این جریانات سلفی سکوت کرده و بخاطر حسادت آنها را کتمان مینمایند!
به نتایج انقلابیون غلات سلفی توجه کنید:
اشغال مسجد الحرام (انقلاب جهیمان)
نبش قبور
تخریب ضریحها
قتل مردم عادی
منفجر کردن بازارها و مساجد و…
ولی نتایج قیام حسین(ع) همهاش برکت بود:
به زمین زدن پروژه اموی تغییر و انحراف دین اسلام
بیدار کردن وجدان امت اسلامی
زنده کردن مکارم اخلاق اسلامی
ایجاد سوال در ذهن امت اسلامی … و سوال، اول شناخت و ضدیت با ظلم است.
ایجاد فرهنگ شهادت در امت اسلامی
ترویج فرهنگ قرآنی و نبوی و علوی
انقلاب حسین(ع) بود که از نظر فرهنگی و معرفتی و ایمانی باقی ماند و امت اسلامی و متفکران و آزادگان آن را تا امروز یاری کرد و تا وقتی در آن راه باشند یاری خواهد داد.
امام حسین(ع) سرور جوانان بهشتی است. او متعلق به هر سنی یا شیعه یا غیرمسلمان آزاده از کوبا تا هند است که میخواهد هدایت یابد. او متعلق به همه صاحبان وجدان و عقل در دنیاست.
حسین(ع) سنی یا شیعه نیست. او مسلمانی در اوج درجات تسلیم به خداوند است. بنده نیکوی خدا در اوج بندگی است. بر راه سنت نبوی و آل او و محبانش.
این امام حسین(ع) است؛ اما کسانی که شعار او را میدهند و چیزی از او نمیدانند جز اینکه او انقلاب کرد! در حقیقت فرقی میان انقلاب او و انقلاب خوارج و قرامطه نمی گذارند! آنها هم انقلابی بودند!!
انقلاب حسین(ع) مثل انقلاب خوارج و قرامطه و وابستگان و سرسپردگان و قاتلان نیست… حسین(ع) را از هر قاتل و مجرمی دور کنید چه به اهلسنت منتسب باشد و چه به شیعه!
Sorry. No data so far.