تریبون مستضعفین- محمدصادق شهبازی*
روزنامه جبهه که به علت عدم دادن کاغذ یارانهای دولت بهصورت هفتهنامه منتشر میشد، دومین هفتهنامه مسعود دهنمکی بود، که بعد از تعطیلی شلمچه به سردبیری او و مدیرمسئولی احمد کاظمزاده اسفند هفتادوهفت به روی دکه رفت. و 57 امین شمارهاش در بهار هفتادوهفت تنها برای ایجاد تعادل در برابر تعطیلی حدود بیست روزنامه زنجیرهای تجدیدنظرطلب، توقیف شد.
فضای تاریخی
جبهه در اوج قدرت دوم خرداد و در سال پایانی مجلس پنجم پا به عرصه وجود گذاشت. فضای ملتهب آن روزها با نشیب و فراز زیادی همراه بود. نظیر قتلهای زنجیرهای، اصلاح قانون مطبوعات و توقف آن به خواست رهبر انقلاب، آشوبهای 17 تیر 78 کوی دانشگاه، انتخابات مجلس ششم، اولین دوره شوراهای اسلامی شهر، درگیریهای گسترده خیابانی و دانشگاهی بین تجدیدنظرطلبان و نیروهای حزباللهی، روزنامههای زنجیرهای و هتک ارزشها بهوسیله آن، رشد جریانات روشنفکر و تجدیدنظرطلب، انفعال جریان انقلابی، دعواهای جناح راست و چپ، سیاستهای لیبرالی در فرهنگ، سرمایهداری در اقتصاد و تنشزدایی در سیاست خارجی. جبهه اوج کار مطبوعاتی دهنمکی است. هم روزنامهنگاریاش به پختگی رسیده هم دوره تیراژ گسترده روزنامههاست.
ویژگیهای جبهه:
مخاطب حزباللهی با نگاه به مسئولین و درک عمومی مردم
جبهه به دنبال بسیج و توجیه حزباللهیهاست، اما جلوتر از شلمچه مسئولین را با محوریت عدالت اجتماعی خطاب قرار میدهد. اما ادبیات مردمی و همین دغدغهها موجب اقبال گسترده به جبهه میگردد.
تیتر محور بودن
جبهه در این دوره تیتر محور است. حتی برخلاف شلمچه عکس و طرح جلد روی آن کمتر هست. تیترهای متعدد، درشت، جنجالی، بسیاری اوقات طنز و جذاب صفحه اول را پوشانده و نیم دیگر صفحه هم به تبلیغ مؤسسات فرهنگی، محصولات و… اختصاص دارد.
محوریت یافتن تبلیغات
در جبهه به تبلیغات توجه جدی شده است. تبلیغات اکثراً صلواتی سه وجهه دارد:
- تبلیغات مربوط به جبهه فرهنگی حزبالله، آثار تولیدی مسعود دهنمکی، فرخوانهای مختلف جبهه
- مؤسسات و آثار رسانههای همسو: ماهنامه صبح، نشریه فکه، نشریه امامت، و…
- اما کلیدیتر از همه تبلیغات صلواتی برای هیئات، تشکلهای مردمی و دانشجویی، فروشگاهها، برنامهها و… بود. استراتژی آگاهانه نشریه ضریب دادن به حرکتهای فرهنگی و سیاسی پراکنده و عادی حزبالله، احساس هویت جمعی دادن به آنها، برنامهریزی حرکت از دل آگهیها بود. در بعضی شمارهها مثل آگهیهای همشهری آگهی بین نشریه چاپ میشد. بعضی جمعها اساساً بهواسطه این آگهیها شکل گرفت مثل حزبالله قزوین و اعتراض آنها به برگزاری یادبود مصدق در احمدآباد. در حقیقت میتوان گفت تبلیغات جبهه بیش از وجهه اطلاعرسانی – که برای جماعت بیتریبون حزبالله مهم است، ماهیت جبههسازی، عملیاتی و بیش از همه تشکیلاتی داشت.
ضریب دادن به چهرههای انقلابی
جبهه تلاش کرده تا بعضی چهرههای انقلابی از تیپهای مختلف را ضریب دهد: سردار نقدی، سلیمی نمین، میرشکاک، محمدحسین جعفریان، حسین الله کرم، صادق اشک تلخ، محمدعلی رامین، زادسر نماینده جیرفت، محمد قائممقامی، محمدعلی صمدی، رضا برجی، پروفسور حمید مولانا، موحدی ساوجی، فرجالله سلحشور، ذاکری نماینده مجلس، حیدر رحیمپور ازغدی، شهریار زرشناس، فاطمه رجبی، رسولی نژاد نماینده دماوند و…که در آن دوره نقش ابوذرگون در برابر موج تجدیدنظرطلبی داشتند.
بازتاب کارهای حزبالله
جبهه همچنین کوشیده است به بازتاب کارهای حزبالله در قالب بازتاب اخبار بپردازد، اخباری که بسیاریشان لزوماً مورد تأیید جبهه نیست، اما دهنمکی جبهه را نه نشریه تیم خود که نشریه حزبالله میبیند.
هویت دادن به حزبالله
جبهه به حزبالله هویت میداد. این هویت دادن گذشته از نشان دادن جمعیت و تکثر حزبالله با بحثهای نظری مشخص در همین زمینه، همچنین بحثهای محتوایی نشریه صورت میگیرد. حزبالله و بازشناسی هدفها، آقا بیش از محبت به اطاعت نیاز دارد، آینده از ان حزباللهیهاست، چرا بسیج در مواقع خطر باشد ولی در دیگر مواقع نه، نمونهای مباحث مستقیم است. مهمترین مؤلفه سامان دادن هویت سیاسی حزبالله است:
- جبهه با نفی جناحبندی سیاسی کشور به شکل دادن سامان سیاسی جدید همت میگمارد. مهمترین ضلع این هویت استقلال حزبالله از جناحهاست: در دفاع از حزبالله فراجناحی، جبهه مقاومت انقلاب اسلامی شکل میگیرد.
- در این نگاه حزبالله بر قدرت و ورای جناحهاست، اما معتقدین به انقلاب در جناحها نیز به گفتگو کار جمعی در برابر تجدیدنظرطلبان، میانهروها و لیبرالها فراخوانده میشود.
- در این چارچوب نهتنها تجدیدنظرطلبان و اصلاحطلبان که جناح راست هم زیر تیغ نقد جبهه قرار میگیرد.
محتوای هویت حزبالله فارغ از این موارد در مقالات جنگ فقر و غنا، جبهه اندیشه و …. شکل میگیرد که مهمترین مسئله نبرد دوره جدید است.
نشان دادن مظلومیت حزبالله
جبهه نهتنها به حزبالله هویت میدهد بلکه با نمایش هدف خشونت سخت و نرم بودن او در مقام مطالبه از حکومت، دولت و جناحها برآمده و تلاش میکند مظلومیت حزبالله را به جامعه نشان دهد. در حقیقت جبهه هم میخواهد تصویر بسیجی مظلوم شهر و شهید جبهه را نشان بدهد، هم خشونت نرم و سخت لیبرالها و تجدیدنظرطلبان علیه حزبالله را تبیین کرده، مردم و حزبالله را علیه آن بسیج کند. برخورد با جبهه خشونت سخت اعم از تهدید و ترور و آتشسوزی و… بچههای بسیجی، بیمهری حاکمیت با حزبالله و برچسبهای دروغ به حزبالله مهمترین این مظلومیتهاست.
تلاش برای فعال کردن مخاطبین
جبهه به دنبال فعال کردن مخاطبان است، پدیده همسنگر برای ارتباط با مخاطبان، دادن نمایندگی توزیع محصولات فرهنگی و دفتر آگهی، پذیرش همسنگر برای خبرنگاری، توزیع نشریه و نظارت بر آن، جمعکردن زندگی شهدا و… جزو راهبردهای تحقق این رویکرد است.
قالبها
جبهه از قالبهای مختلفی استفاده میکرد که در این میان طنز نقش محوری ایفا میکرد. چند ستون طنز داشت، تک و پاتک، تکتیر، تیرخلاص بازی با تصاویر و فوتوکاتور، کاریکاتور، دیدبان طنز، گفتگوی بیتمدنها و… که اکثر آنها از پاسخ یک یا چندجملهای به اخبار شکل میگرفت. تولید ویژهنامه استانها، نیمنگاهی به مطبوعات، فقط فقرا بخوانند با محوریت اخبار مستضعفین، خبردار با محوریت اخبار کوتاه، شنود رادیوهای بیگانه نمونه این قالبهاست. استفاده از شعر و هنر خود سرفصل جداگانهای است. در این دوره حتی تیترگذاریها عوض شد: جبهه سیاست، جبهه اندیشه و نظر، جبهه دفاع مقدس، جبهه نهضت جهانی مستضعفین، جبهه جنگ فقر و غنا، جبهه بانوان و…
مضامین:
متأثر از فضای گفتهشده چند موضوع محوریت جدی دارند، که یک ضلع آن به فضای آن موقع و ضلع دیگر آن به استراتژی گردانندگان جبهه برمیگردد.
عدالتخواهی و جنگ فقر و غنا
عدالتخواهی و جنگ فقر و غنا مهمترین رویکرد نشریه است که صاحب یک صفحه نیز هست. صفحهای که از مخاطبین خواسته میشود آنرا در مناطق عمومی نصب کنند. تحلیل گردانندگان جبهه مبتنی بر وصیتنامه و رهنمودهای امام و سخنان رهبر انقلاب این بود که مهمترین مسئله و دعوای کشور جنگ فقر و غناست و بهجای دعواهای سیاسی و نظری باید سامان سیاسی کشور بر محوریت عدالتخواهی اصلاح شود.
عمده مضامین عدالتخواهانه نشریه به این بخشها تقسیم میشد: مطالبه مبارزه با فساد، حمایت از حرکتها یا مواضع عدالتخواهانه انتقاد از برخوردهای سست، طرح بحثهای مبنایی و موردی در مورد عدالت و توسعه:، نفی دعواهای سیاسی و محوریت دادن به عدالت اجتماعی (دزد دزد است، چپ و راست ندارد! بیایید جوانانمان را سرکار بگذاریم، کف بزنند، سوت بزنند، دوچرخهسوار شوند، رپ بشنوند اما از عدالت و هویت خود نپرسند… دوستان سیاسی دعوا نکنید باهم بخورید!)، نمایش وضعیت بد مستضعفین، اعتراض به تبعیض و شکاف طبقاتی، اعتراض به حیفومیل بیتالمال، طرح سخنان امام و رهبری در باب عدالت و مستضعفین:، نفی اسلام اشرافی (معنویت بدون عدالت)، نشان دادن روابط قدرت-ثروت-اطلاع رسانی، نقد شیوه اداره اقتصاد کشور، بدیلسازی مسئولین عدالتخواه یا معروف به عدالتخواهی در برابر مسئولین اشرافی (مثل سردار نقدی یا حتی میرحسین موسوی که آن روزها در برابر مدیران سازندگی و اصلاحات نماد یک مدیر عدالتخواه بهحساب میآمد)، تبیین نسبت بیعدالتی و فرهنگ و امنیت (مهاجرانی کارهای نیست، سیاست درهای باز را استیضاح کنید!)، تقدیر از کوخنشینان و خوی کوخنشینی و ذم اشرافیت، نفی رویکرد خیریهای صرف (ما خیریه تشکیل ندادهایم در حال جنگ هستیم، جشن عدالت میخواهیم نه جشن عاطفهها)، نفی شیوههای نامشروع ثروتزایی مثل ارمغان بهزیستی، نفی توجیهات و موانع عدالتگستری (مسائل امنیتی چماقی بر سر محرومین، در جنگ فقر و غنا بهحق بیندیشیم نه مصلحت)، نفی بیتوجهی به عدالت و صرفاً سرگرم شعارهای دیگر شدن (فقط مرگ بر کاخ سفید، از حرمت غَنا بسیار گفتید، کمی هم از حرمت غِنا بگویید، بعضی دوست دارند ما فقط از مهاجرانی انتقاد کنیم)، طرح وظیفه نهادها و سازمانها در باب عدالت مثل بسیج، نقد حل شدن کشور در سرمایهداری جهانی (آزادی با شعار مرگ بر آمریکا به دست میآید نه با اجرای دستورات بانک جهانی)، مسئلهسازی برای نپرداختن به عدالت (اولویت توسعه سیاسی و اقتصادی منازعه بر سر هیچ) سرفصل رویکرد جبهه به جنگ فقر و غناست.
مقابله با تجدیدنظرطلبان و تهاجم فرهنگی:
نقد روشنفکران در این چارچوب انجام میشد: بررسی و نقد مواضع روشنفکران، تمسخر مواضع بیپایه، نمایش انگیزههای غیرمعرفتی و نسبت آنها با دشمن.
نقد تجدیدنظرطلبان اصلاحطلب با نفی نهضت آزادی و ملی-مذهبیها، بررسی تناقض اعمال و ادعاهای اصلاحطلبان (آزادی، قانونگرایی، مقابله با انحصارطلبی و خشونت و فاشیسم، امنیتی بودن، اعمالنفوذ، گفتگو و تفاهم، تساهل، انتقادپذیری، برخورد جناحی و دوگانه، برخورد سلیقهای، برخورد جناحی، تملق، قدرتطلبی، هوچیگری، تحمل مخالف، مقابله با دیکتاتوری، خط امام)، اهانت به مردم و مقدسات، حفظ خاتمی درون نظام و فاصلهاندازی بین وی و تجدیدنظرطلبان، نقد عملکرد تحکیم، طرح اقدامات نابهجای اصلاحطلبان و سوزاندن نقشههای آنان مثل تنش یا حمله به نظارت استصوابی، پاسخخواهی از اصلاحطلبان، پرداختن به دعواهای درونی و جنگ قدرت آنان، نمایاندن بههمریختگی اوضاع، مخالفت با نمادهای انقلاب، مطالبه برخورد با مسئولین مقصر در اغتشاشات، تشکر از مسئولین انقلابی یا اقدامات انقلابی مسئولین، طرح همراهی با ضدانقلاب و تشویق شدن بهوسیله آنان، دروغگویی تجدیدنظرطلبان، موضع بالادست گرفتن در برخورد با مطالبات تجدیدنظرطلبان و دولتساخته بودن و مذبذب بودن آنان نمونه رویکرد بود که حزبالله را در موضع کنشی و طرف مقابل را در موضع پاسخگویی قرار داده بود. همچنین نقد رسانهها، توهین، تعارض باارزشها و هنجارشکنیهایشان، خشونت و تنشزایی، سانسور، جنگ روانی و دروغپردازی، رانت، و… نیز موردتوجه بود.
از سوی دیگر نیز مقابله با تهاجم فرهنگی و نقد مدیریت فرهنگی در قالب استیضاح مردمی وزیر ارشاد، مقابله با احیای فرهنگ پهلوی، هنجارشکنی و ضعف در ارشاد، نقد فرهنگی رییسجمهور و خطر برخورد رییسجمهور و مراجع،
افسارگسیختگی بیحیایی،؛ بیتوجهی به ارزشها، هنجارشکنی میراث فرهنگی، نقد صداوسیما (این صداوسیما مرگ بر سرمایهدار زالوصفت ندارد)، درخواست برخورد با حرمتشکنان نمود مییافت.
مقابله با استکبار
جبهه در این چارچوب به طرح مشکلات درونی نظام سلطه و آمریکا، دخالتهای نظام سلطه در جهان، اقتصاد صهیونیسم بینالملل، معارضین نظام سلطه، سازش و مقابله با سازشکاران و استقلال اقتصادی میپرداخت. در همین چارچوب طرح مباحث شناخت غرب، لیبرال دموکراسی، تاریخ تطور سرمایه سالاری و… نیز موردبررسی قرار میگیرد. نیز سیاست خارجی تنشزدایی نقد شده و با محوریت استقلال اقتصادی سازشکاری نقد میشود.
جبهه فرهنگی
توجه به شعر، سینما، تئاتر، موسیقی یکی از بخشهای مهم است که با محوریت سینما در هر شماره حداقل یک صفحه را به خود اختصاص داده است. یک حرکت جدی که در فعال کردن مخاطبین نیز مؤثر است مرکز خدمات فرهنگی جبهه است که محصولات مختلفی نظیر برچسب شهدا، نوار کاست آوای عشق و تربت شلمچه، آثار آوینی، مستندهای جهان اسلامی عصر انتظار، فیلم تفحص، سیدی روحالله و… را در سراسر کشور توزیع میکند.
دفاع مقدس
گرچه این بخش مانند شلمچه جزو بخشهای اهم نیست و کمتر در صفحه اول عکس از شهدا داریم، در عوض صفحه 12 اصولاً مزین به تصاویر شهداست. مشکلات ایثارگران، لبخندهای جبهه، زندگی شهدا، بازخوانی عملیاتها و… موردتوجه قرارگرفته است. جنگی که هست در این دوره بر جنگی که بود غلبه یافته است.
جبهه اندیشه:
این بخش نیز ضمن آموزش یک سری مباحث محل بحث در جامعه به بازخوانی یک سری مبانی دینی و مسائل سیاسی نظیر چیستی ارتجاع و رفرم، خشونت، معارف سیاسی صحیفه سجادیه، سیمای فرزانگان در قرآن و… میپردازد. بخش عمده نقد روشنفکران از همین طریق صورت میگیرد.
تاریخ
گرچه وجهه قالب نشریه نیست، اما با محوریت مشروطه و مصدق و امکان تکرار مشروطه مطالب متعددی را به خود اختصاص میدهد.
جهان اسلام و بینالملل با ستون آنسوی خاکریز:
بازتاب مشکلات مسلمانان، بیعدالتی در سطح جهانی، نقد حکام سازشکار و اسلام آمریکایی، وحدت اسلامی، هستههای مقاومت حزبالله در جهان، شهدای جهان اسلام و… بهصورت منظم در هر شمار موجود است. با برگزاری مسابقه خاطرهنویسی جبهه جهانی مستضعفین هم تلاش شده با مخاطبین درگیر شوند
جمعبندی
جبهه با رویکرد فرهنگی، عدالتخواهی را جایگزین دعوای سیاسی دهه هفتاد کرده و فراتر از جناحها، خطشکن روی رویکرد فعال و مطالبهگرانه حزبالله در برابر تجدیدنظرطلبان میشود، رویکردی که بعدها رسانهها و گروههای دیگر با تأخیر در آن وارد شدند. گرچه جبهه هم بهزور روی مین هل داده شد، اما نقشی تاریخی و ماندگار در احیای جبهه انقلاب در برابر اسلام آمریکایی آن روز ایفا کرد.
*این یادداشت در ویژهنامه تقدیر از مسعود دهنمکی در پنجمین جشنواره عمار منتشر شده است.
Sorry. No data so far.