مهندس حاج سعید قاسمی فعال فرهنگی و از فرماندهان دوران دفاع مقدس در همایش «غیرت در ایستگاه دیپلماسی» که در حسینیه امام خمینی(ره) مشهد برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداخت.
اهم سخنان طرح شده توسط ایشان در این همایش بدین شرح است:
- با همه فراز و نشیبها در آستانه سی و ششمین سالگرد انقلاب هستیم؛ و حدود چهار دهه را طی طریق کرده ایم. ما مراحلی را گذراندیم که میگفتند فردا، انقلابی وجود ندارد و کار تمام است. زمانی که گروهکهای مسلح عربده کشی میکردند میگفتند کار انقلاب تمام است. پیش بینی میکردند خیلی دیگر بتوانید دوام بیاورید شش ماه است و تا همین الان دائم این شش ماهها را تمدید می کنند. ان شا الله آن قدر این زمان ها را تمدید کنند که پرچم این انقلاب را به دست امام زمان(عجل الله) برسانیم.
- زمانی که امام تصمیم گرفت با مستکبران و رژیم پهلوی درگیر شود تقریبا همه با او مخالفت کردند. و می گفتند این کار دیوانگی و جنون است و جواب نمی دهد و آمریکا حکمران این نظام است. مردم این کشور قرن هاست که به حکومت دیکتاتوری عادت کرده اند؛ و این کار نتیجه ای ندارد. در شرایطی که ناقوس مرگ بر نظام حاکم بود، امام شروع به مبارزه کرد و وقتی به امام گفتند که سرباز و یار نداریم امام در جواب گفت: سربازهای من در گهواره ها هستند.
- امام برای تفکر بزرگ خود خیلی سختی کشید و پانزده سال به تبعید رفت. اما در نجف در کنار خود امیرالمومنین(علیه السلام) درس و رموز این انقلاب بزرگ را مستقیم از خود مولا دریافت کرد که این تقدیر الهی خداوند عزوجل بود.
- در طول این مسیر خیلی ها در راه امام قرار گرفتند و به او گفتند: این مدل کار فرهنگی برای انقلاب کردن، جواب نمی دهد و به امام پیشنهاد کردند که از ظرفیت نظامی گروهک ها استفاده کن، اما امام گفت که ما به اسلحه نیاز نداریم؛ و ما با فتح القلوب انقلاب می کنیم. موضوع جالب همین است که شاید منطقی به نظر می رسید که امام از این مجموعه نظامی استفاده می کرد و بعد ها آن را انکار می کرد و یا سهم آن گروه ها را می داد چرا که در آن زمان سرباز و نیرو نداشت. اما این ها نشان می دهد که هدف وسیله را توجیه نمی کند و نمی توان برای رسیدن به اهداف از هر وسیله ای استفاده کرد.
- این انقلاب با همه جریاناتی که می دانیم اتفاق افتاد. این انقلاب و هر انقلابی که در این دروان مانند انقلاب های کشورهای عربی اتفاق افتاده است باید چند پارامتر و شاخص داشته باشد. اولین مورد داشتن یک رهبر و فرمانده کل و یا یک امام است. در درجه دوم یک انقلاب نیاز به کادر دارد تا تفکرات رهبر را تبیین کنند. مورد دیگر این است که یک انقلاب نیاز به ایدئولوژی و تفکری دارد که بر مبنای آن تفکر، حرکت انقلابی صورت بگیرد. از طرفی این عوض کردن تفکر به رسانه نیاز دارد؛ تا پیام انقلاب را به همه مردم برساند. یک انقلاب به مراکزی برای سازماندهی نیروهای خود دارد؛ لذا مساجد بستر این کار در انقلاب ما بودند. حال می توان بررسی کرد که چرا نتیجه انقلاب های اتفاق افتاده در برخی کشورها مانند مصر بچه ای ناقص الخلقه است. یک انقلاب در پایان قرن بیستم با صحت و عافیت سربلند کرد به دلیل این که همه پارامترهای لازم را در برداشت. و آن یک دانه انقلاب؛ انقلاب جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی بود.
- باید به این چرت و پرت هایی که گاهی گفته می شود و از شبکه های ماهواره ای درباره انقلاب و رژیم پهلوی پخش می شود گفت غلط کرده اند که انقلاب را تفسیر می کنند. علت این انقلاب حرکت بزرگ شما مردم است؛ و این حرکت اکنون به همه جا رسیده است چرا که امروز بعد از 35 سال جوان مصری با الگو گرفتن از دانشجویان خط امام از دیوار سفارت آمریکا بالا می رود.
- در اشاعه تفکر امام موفق نبودیم. اما گدازه های این آتش فشان به طور طبیعی منتشر شده است. به همین دلیل در صحرای آفریقا به عشق امام اسم فرزندش را روح الله می گذارد. یا یک پاکستانی اسم فرزندانش را بهشتی و مطهری می گذارد.
- موج این عدالت خواهی به قول خود امام که می فرمود انقلاب ما نشان داد که می شود. می شود در شرایطی که جهان به دو گروه تقسیم شده است بگوییم ما هم هستیم! و از پوسته خود بیرون بیاییم و بگوییم ما هم برای زندگی و مرگ حرف داریم. این ابتدایی ترین پیام این اتقلاب به همه عالم بود.
- برخی به امام می گفتند تازه مصیبت بعد از انقلاب شروع می شود. چرا که مگر شما برای قسمت های مهم کشور چه کسانی را دارید و یا برای وزارت خانه ها چه مهره هایی دارید؟ به امام گفتند شما هم مانند رهبران مسیحیان یک رهبر معنوی باش و بقیه امور را به دست لیبرال دموکرات ها بسپار و در امور دخالت نکن. جالب است که امام این کار را انجام داد و این ها را در جلوی نظام و سنگر اول نظام قرار داد. اولین کشوری که انقلاب ما را به رسمیت شناخت امریکا بود. این پیاده روی که امروز از آن ناراحتیم که چرا با هم قدم زدند یک ریشه قدیمی دارد. همان زمان رفت و آمد و نشست و برخاست بود و آن موقع شروع شده بود و چیز جدیدی نیست اما متاسفانه این تجربه را ندارند که همان قدم زدن ها موجب کنار رفتن شان شد.
- بازرگان با اینکه که به نوعی یک نیروی انقلابی بود اما معتقد به از بین رفتن کامل نظام شاهنشاهی نبود، اما امام گفت اگر یک قدم عقب بگذارید این انقلاب صد سال به عقب می افتد پس باید به همه اش نه بگویید؛ میگفتند ما به این شکل نمیتوانیم و ما می خواهیم تعامل کنیم. لذا این خیانت ها از همان موقع وجود داشت. بعد از تسخیر لانه جاسوسی بازرگان استعفا داد و امام هم پذیرفت چرا که این کار را تایید کرد و گفت آن جا را نگه دارید. امام با همان پاپتی ها و پا برهنه ها خاک آمریکا را اشغال کرد و اسم آن را انقلاب دوم گذاشت.
- این اتفاقات در شرایطی در آن زمان اتفاق افتاد که در کشور به دلیل تعاملات با غرب، خیانتی مثل خیانت امروز عراق را شاهد بودیم. ده ها شهر مثل موصل تقدیم دشمن شد. داستان امروز عراق در کشور و انقلاب ما اتفاق افتاد مانند سنندج، سقز، مهاباد، میاندوآب، پاوه، بانه، هر کدامشان یک موصل بود. اما این نکات نه در دانشگاه ها و در کتب درسی و نه در حوزه ها وجود دارد و نه رسانه می گوید که چگونه آن دشمنان حذف و نابود شدند.
- داعش امروز مولود و انگشت کوچک مسعود رجبی است؛ داعش هنوز مادرش نزاییده بود که حداقل پنج تا امامان جمعه به صورت انتحاری کشته شدند. هفده هزار شهید فقط به نام مسعود رجبی ثبت شده است.
- انقلاب چگونه از این گردنه های پر پیچ و خم سر به سلامت بیرون آورد؟ استراتژی کاوه ها و متوسلیان ها و بروجردی ها در آزادسازی و حفظ موصل های ایران چه بود؟ آیا این سوالات در دانشگاه ها یا مدارس و حوزه ها پاسخ داده شده است. ما مانند سوریه برای از بین بردن دشمن همه جا را صاف نمی کردیم بلکه ما کشته می دادیم اما حق کشتن نداشتیم؛ لذا خون بر شمشیر در استراتژی امام پیروز است و خون راه را باز می کند. هنوز از این موصل ها با عافیت کامل به بیرون نیامده بودیم؛ دشمن مشاهده کرد که از طایفه گری و اختلاف افکنی نتیجه ای نگرفت. آن هم به صورتی که همه این ها رهبر داشتند مانند لیدر آذربایجان به نام آیت الله شریعتمداری بود. نسخه این اقدامات در طائف توسط همین خبیث که اخیرا گور به گور شده بسته شده بود. در این دو سال هر یک ساعتش مصیبت هایی بر ما گذشته که باید مثنوی ها برایش بنویسند.
- دفاع مقدس شروع شد. اگر من بتوانم ده سال بجنگم تا این جمله ی دروغین” هشت سال جنگ ایران و عراق” را پاک کنم برای من کافی است. باید گفت دروغ نوشتند، به این دلیل به این شکل گفتند تا تو را خفه کنند تا شهیدان را جمع کنند که شما بگویید چگونه آمریکا این عراق را 25 روزه جمع کرد اما شما در طول هشت سال هیچ کار نکردید؟ من اسم این جنگ را جنگ جهانی سوم می گذارم. برای اولین بار در تمام تاریخ عالم همه بر علیه یکی جمع شدند. باید این اتفاق، جنگ ایران و استکبار جهانی با کمک عراق باید نامیده شود.
- هم نظامیان، هم دولت مردان و هم سیاست به امام گفتند دیگر نمی توانیم و آقا روح الله قطع نامه را بپذیر! امام قبول کرد. گفت جام زهر را نوشیدم! از قبل هم می گفتیم آقا انقلاب نکن و حتی روایت برایش می آوردند حالا جواب شهدا را تو باید بدهی. قطع نامه را پذیرفت. در این هنگامه سازمان ملل باید متجاوز را شناسایی می کرد و غرامت پرداخته می شد. مانند همین حرف هایی که امروز می زنند و می گویند باید برویم امضا کنیم.
- به فاصله فقط سه شب بعد از پذیرش قطعنامه چه اتفاقی افتاد؟ این که خوشحالند از این که امضا کنند و می گویند پیروزی و تسلیم قدرت های جهانی حال ببینیم آن قطع نامه چه شد. مسعود رجوی از همه جا فراخوانی نیرو کرد و عراق هم نیروها را جمع کرد و بدتر از سال 59 حمله کردند و بعد از 8سال که جنگیدیم دوباره به اول خط رسیدیم. چرا که با خودشان گفتند سرباز ندارند و سیاست مدارانشان هم گفته اند که دیگر نمی شود پس با استفاده جاسوسان که همیشه وجود داشته است فقط بعد از سه شب از قطع نامه حمله کردند. شلمچه، طلاییه، سقوط کرد؛ فکه ، دلهران؛ قصر شیرین و خیلی از شهرهای دیگر سقوط کرد. تاریخ نوشت، در طول هشت سال دوازده هزار اسیر دادیم. این مسائل را بچههای ما نمی دانند اما در طول فقط سه شب دوازده هزار اسیر دادیم! عراقیها وقت نداشتند غنیمتی های ما را جمع کنند.
- مردم قرار نیست این موضوع ها را بدانند و علت آن مشخص شود. شصت درصد زمین هایی که در طول هشت سال آزاد کرده بودیم در طول سه شب از دست دادیم و این به خاطر قطع نامه کثیف 598 بود. چیزی که به خیال خودشان میخواهد دوباره تکرار کنند. امام به جز یک پیام سه خطی چیزی نگفت. آن پیام سه خطی کجاست؟ در کدام کتاب است؟ مظلوم تر از خود معمار انقلاب خود امام است. رسانه ما در سالگرد پذیرش قطعنامه هیچ گاه آن پیام امام را بازگو نکرده است چون جرات نمی کند. آن پیام این بود امروز، هیچ چیز از هیچ کس پذیرفته شدنی نیست و باید بجنگید و امروز سپاه یا برای همیشه عزیز خواهد شد و یا برای همیشه لباس ذلت تن خواهد کرد.
- مردم آن زمان مانند امروز کلافه و گیج بودند. از طرفی تلویزیون جبهه های جنگ را پر از نیرو نشان می داد و از طرفی احساس می کردند که اتفاقاتی در پشت پرده در حال اتفاق افتادن است و این ها در حال صلح هستند. بعد از پیام امام خود من نیرو با تفنگ بادی اعزام کردم، با تیرکمان در جبهه آدم دیدم. با لباس شخصی آمدند و مردم این قضیه را جمع کردند دو این از ویژگی ها و برکات انقلاب است.
- اسم این برنامه را گذاشتند «غیرت در ایستگاه دیپلماسی» من گفتم این عنوان را انتخاب نکنید چرا که بر این باور هستم که سیاست ها و استراتژی که این دولت در پیش گرفته است، قبل از پایان چهار سال به استنزال خواهد رسید و این تفکرات به طور کامل و برای همیشه از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران رخت برخواهد بست.
- سیاستهای دولت کنونی که دیگر رنگ ندارد و اگر بخواهیم به این موضوع نگاه مثبت داشته باشیم، آنها سعی میکنند هزینه شکست دیپلماسی لبخند را بر گردن رهبری بیندازند و نه بر اثر زیاده خواهی آمریکا و غرب!
- شاید امروز هم مانند زمان بنی صدر باشد، که میگفتیم امام اقدامی انجام بده این بنی صدر خائن است. امام میگفت: نمیشود چون رای مردم را دارد و مقبول آنها است. او سخنور، سید و دکتر است. امام گفت باشد تا وقتش برسد. زمانی مردم متوجه شدند که بنی صدر از همین خروجی مهرآباد که تا همین الان هم باز است با لباس زنان فرار کرده بود. این دیپلماسی شکست خورده است، اما به دلیل اینکه هزینه آن را حزب الله نپردازد باز هم صبر میکنیم.
- امروز مستقیم و شفاف می گویند که سخنان تند و تیز و مدل امام و رهبری دیگر جواب نمی دهد با اینکه در کلامشان دائم از واژه مقام معظم رهبری استفاده می کنند اما عکس ایشان اقدام می کنند.
- چگونه در زمان دولت قبل که رئیس جمهور در سازمان ملل هولوکاست را به چالش کشید نفت قیمتش تا صد و چهل دلار رسید اما باتفکر تعاملی شما روز به روز نه تنها در حال سقوط است بلکه هر روز فشار ها بیشتر شد و همین اخیر هم اوباما گفت اینقدر باید فشار را بر ایران زیاد کنیم تا از ایران جواب مثبت بگیریم.
- می گویند: ما هم دستور داده ایم اقتصاد، مقاومتی بشود. در حالی که دستور را رهبری داده بلکه شما باید آن را اجرایی کنید. نه این که به صندلی تکیه زده و دستور آنرا بدهید. تو به عنوان رئیس جمهور باید به دستت بیل بگیری تا همه ببینند که مبنای اقتصاد مقاومتی باید کشاورزی باشد. این تفکر بدون شک در دو سال آینده رو به اتمام می رود، و این که عده ای نگرانند که آقا دانشگاه را گرفتند، نه این هم نیست، اینها دماغ خودشان هم نمیتوانند بگیرند!
- جماعت ما از جنس جمعیت اربعین است که 25میلیون نفر است. اما آقای رئیس جمهور به بزرگترین مانور مسلمانان کوچکترین اشاره ای نکردید با این که مزخرفترین مسائل را حاشیه میزند و مطرح می کند. درکجا، این مانور اتفاق افتاد؟ در ناامنترین نقطه کره خاکی! آیا این اعجاز نبود؟ این مانور برگ و اتفاق بزرگ که هیچ کدام از مسئولین فرهنگی ما روی آن نظر ندارد. اما راجع به فلان بازیگر فاحشه و یا فلان خواننده زن موضوع مهم شده است. مسئله اربعین و حسین(علیه السلام) مهم نیست؛ اما تکخوانی یک فاحشه آن قدر مهم است که صورت مسئله اصلی آ ن وزارت خانه شود.
- من خطاب به آمریکا می گویم اگر می خواهی دیگر فشارها را تحمل نکنیم و دنباله روی شما بشوند و دست از انقلاب بردارند، اگر این را می خواهی به این دولت که همگرا و هم سو با شماست امتیاز بده و بگذارید دلار ارزان شود. سپس مردم به این نتیجه می رسند که مدل رهبری و امام جواب نمی دهد! اما شما آن قدر احمق هستید که این کار را نمی کنید چرا که ویژگی گرگ این است. امام به ما گفته که اگر آمریکا لاالله الا الله هم بگوید ما باور نمی کنیم.
- این انقلاب به حول قوه الهی در طول 36 سال با تمام مشکلات به این جا رسید و بعد از این هم با صلابت از تمام این تنگناها با صحت و عافیت به ساحل نجات خواهد رسید.
Sorry. No data so far.