چهارشنبه 04 مارس 15 | 17:55

تجارت مرگ، آشکارا زیر پوست شهر!

به تجارت مواد مخدر، اسلحه و قاچاق انسان، تجارت مرگ می‌گویند؛ اما تجارت دیگری در زیر پوست شهر در جریان است که آثار مخرب آن کمتر از اقدامات یاد شده نیست.


1425279075928_sareh tajaly-14

به تجارت مواد مخدر، اسلحه و قاچاق انسان، تجارت مرگ می‌گویند؛ اما تجارت دیگری در زیر پوست شهر در جریان است که آثار مخرب آن کمتر از اقدامات یاد شده نیست.

پیش از این برخی رسانه‌ها از اتفاقات روزمره‌ای که در تعمیر غیر اصولی و سطحی خودروهای چپی و تصادفی شدید و عرضه مجدد این خودروها به عنوان خودروی نو و اصطلاحا بی‌رنگ، رخ می‌دهد پرده برداشته بودند.

اما ظاهرا فاجعه به همین جا ختم نشده و مدت مدیدی است که تجارت دیگری تحت عنوان “خرید و فروش قطعات داغی خودروها” شکل گرفته است. در این تجارت، مالک خودرویی که تصادف شدید داشته است، پس از تعمیر خودرو، قطعات خودروی آسیب دیده را به افرادی که به خرید قطعات داغی (قطعات آسیب دیده و تعویضی خودرو) مشغولند، می‌فروشد.

خریداران قطعات داغی‌ نیز از این قطعات برای تعمیر غیر اصولی و سطحی دیگر خودروهای آسیب دیده استفاده کرده و در مواردی این قطعات را مانند جراحی ماهر، به یک خودروی تصادفی و چپی پیوند می‌زنند تا خودروی جدیدی با ظاهری مناسب اما غیر ایمن، متولد شود.

در این زمینه فرض کنید یک خودروی ال 90 تصادف شدیدی داشته و در فرایند تعمیر خودرو در تعمیرگاه خودروساز، اتاق خودرو تعویض شده است. در این موارد دو اتفاق برای اتاق آسیب دیده خودرو می‌افتد؛ یا خودرو فاقد بیمه بدنه بوده و مالک خودرو اتاق آسیب دیده را مستقیما به خریداران قطعات داغی‌ می‌فروشد و یا خودرو دارای بیمه بدنه بوده و اتاق خودرو به همراه دیگر قطعات آسیب دیده به عنوان داغی، تحویل شرکت بیمه‌گر می‌شود.

در این موارد نیز شرکت بیمه در روز روشن، مزایده فروش قطعات داغی را برگزار کرده و آن‌ها را به خریداران قطعات داغی‌ می‌فروشد. خریداران قطعات داغی‌ نیز از این قطعات برای سر هم کردن و تعمیر غیر اصولی دیگر خودروهای تصادفی و چپی، استفاده می‌کنند.

در این مثال نیز، فرد خریدار قطعات داغی‌ که اتاق آسیب دیده خودروی ال 90 را از مالک خودرو یا شرکت بیمه خریداری کرده، از این اتاق برای تعمیر و سرهم‌بندی دیگر خودروهای ال 90 که دچار تصادفات شدید شده‌اند، استفاده خواهد کرد و یا این اتاق را به خریداران خودروهای تصادفی خواهد فروخت تا آنها از بخش‌های مختلف این اتاق برای تکه‌کاری و سرهم‌بندی اتاق آسیب دیده یک خودروی دیگر، استفاده و خودروی سرهم‌بندی شده را تحت عنوان خودروی بدون تصادف و بی‌رنگ، به بازار عرضه کنند.

نتیجه این وضعیت، شکل گرفتن تجارت سیاه خرید و فروش خودروهای تصادفی و قطعات داغی خودروهای آسیب دیده است. خودروهایی که باید در تعمیرگاه‌های مجاز تعمیر شده و قطعاتی که باید به قبرستان خودروها فرستاده شده و اوراق شوند، اما به جای این کار از آنها برای تعمیر غیر اصولی خودروهای تصادفی و فریب مصرف‌کنندگان، استفاده می‌شود.

در این میان مشخص نیست که چه نهادی باید جلوی چنین تجارتی را گرفته یا حداقل بر آن نظارت کند. مبارزه با تجارت اسلحه، مواد مخدر و قاچاق انسان متولیان خود را داشته و با آن برخورد می‌شود اما تاکنون هیچ نهادی وارد این حوزه مهم اما مغفول، نشده است.

از آن مهمتر آنکه ضعف‌های قانونی در این زمینه وجود دارد که نیازمند رسیدگی است. ضعف‌های قانونی از جمله اینکه شرکت بیمه چرا باید رسما وارد این تجارت شده، به عضوی از این چرخه سیاه تبدیل و با برگزاری مزایده، قطعات آسیب دیده (داغی) را به خریداران قطعات داغی‌ بفروشد؟ پرسش دیگر این است که آیا پلیس راهنمایی و رانندگی به عنوان مسوول حفظ ایمنی در خیابانهای کشور، نباید از تعمیر غیر اصولی خودروهای تصادفی جلوگیری کند و …

و اما پرسش آخر، جان انسانها مهمتر است یا سودی که از پول خون انسانهای بی‌گناهی که خودروی چپی و تصادفی را به عنوان خودروی بی‌رنگ خریداری کرده و در تصادفات احتمالی آسیب خواهند دید، به دست می‌آید؟ شما نظر بدهید.

پیش از این برخی رسانه‌ها از اتفاقات روزمره‌ای که در تعمیر غیر اصولی و سطحی خودروهای چپی و تصادفی شدید و عرضه مجدد این خودروها به عنوان خودروی نو و اصطلاحا بی‌رنگ، رخ می‌دهد پرده برداشته بودند.

اما ظاهرا فاجعه به همین جا ختم نشده و مدت مدیدی است که تجارت دیگری تحت عنوان “خرید و فروش قطعات داغی خودروها” شکل گرفته است. در این تجارت، مالک خودرویی که تصادف شدید داشته است، پس از تعمیر خودرو، قطعات خودروی آسیب دیده را به افرادی که به خرید قطعات داغی (قطعات آسیب دیده و تعویضی خودرو) مشغولند، می‌فروشد.

خریداران قطعات داغی‌ نیز از این قطعات برای تعمیر غیر اصولی و سطحی دیگر خودروهای آسیب دیده استفاده کرده و در مواردی این قطعات را مانند جراحی ماهر، به یک خودروی تصادفی و چپی پیوند می‌زنند تا خودروی جدیدی با ظاهری مناسب اما غیر ایمن، متولد شود.

در این زمینه فرض کنید یک خودروی ال 90 تصادف شدیدی داشته و در فرایند تعمیر خودرو در تعمیرگاه خودروساز، اتاق خودرو تعویض شده است. در این موارد دو اتفاق برای اتاق آسیب دیده خودرو می‌افتد؛ یا خودرو فاقد بیمه بدنه بوده و مالک خودرو اتاق آسیب دیده را مستقیما به خریداران قطعات داغی‌ می‌فروشد و یا خودرو دارای بیمه بدنه بوده و اتاق خودرو به همراه دیگر قطعات آسیب دیده به عنوان داغی، تحویل شرکت بیمه‌گر می‌شود.

در این موارد نیز شرکت بیمه در روز روشن، مزایده فروش قطعات داغی را برگزار کرده و آن‌ها را به خریداران قطعات داغی‌ می‌فروشد. خریداران قطعات داغی‌ نیز از این قطعات برای سر هم کردن و تعمیر غیر اصولی دیگر خودروهای تصادفی و چپی، استفاده می‌کنند.

در این مثال نیز، فرد خریدار قطعات داغی‌ که اتاق آسیب دیده خودروی ال 90 را از مالک خودرو یا شرکت بیمه خریداری کرده، از این اتاق برای تعمیر و سرهم‌بندی دیگر خودروهای ال 90 که دچار تصادفات شدید شده‌اند، استفاده خواهد کرد و یا این اتاق را به خریداران خودروهای تصادفی خواهد فروخت تا آنها از بخش‌های مختلف این اتاق برای تکه‌کاری و سرهم‌بندی اتاق آسیب دیده یک خودروی دیگر، استفاده و خودروی سرهم‌بندی شده را تحت عنوان خودروی بدون تصادف و بی‌رنگ، به بازار عرضه کنند.

نتیجه این وضعیت، شکل گرفتن تجارت سیاه خرید و فروش خودروهای تصادفی و قطعات داغی خودروهای آسیب دیده است. خودروهایی که باید در تعمیرگاه‌های مجاز تعمیر شده و قطعاتی که باید به قبرستان خودروها فرستاده شده و اوراق شوند، اما به جای این کار از آنها برای تعمیر غیر اصولی خودروهای تصادفی و فریب مصرف‌کنندگان، استفاده می‌شود.

در این میان مشخص نیست که چه نهادی باید جلوی چنین تجارتی را گرفته یا حداقل بر آن نظارت کند. مبارزه با تجارت اسلحه، مواد مخدر و قاچاق انسان متولیان خود را داشته و با آن برخورد می‌شود اما تاکنون هیچ نهادی وارد این حوزه مهم اما مغفول، نشده است.

از آن مهمتر آنکه ضعف‌های قانونی در این زمینه وجود دارد که نیازمند رسیدگی است. ضعف‌های قانونی از جمله اینکه شرکت بیمه چرا باید رسما وارد این تجارت شده، به عضوی از این چرخه سیاه تبدیل و با برگزاری مزایده، قطعات آسیب دیده (داغی) را به خریداران قطعات داغی‌ بفروشد؟ پرسش دیگر این است که آیا پلیس راهنمایی و رانندگی به عنوان مسوول حفظ ایمنی در خیابانهای کشور، نباید از تعمیر غیر اصولی خودروهای تصادفی جلوگیری کند و …

و اما پرسش آخر، جان انسانها مهمتر است یا سودی که از پول خون انسانهای بی‌گناهی که خودروی چپی و تصادفی را به عنوان خودروی بی‌رنگ خریداری کرده و در تصادفات احتمالی آسیب خواهند دید، به دست می‌آید؟ شما نظر بدهید.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.