سال گذشته در چنین ایامی از انجام « پروژه مده آ » در ایران رمزگشایی شد. این پروژه که یکی از استراتژی های فتنه های بعد از انتخابات 22 خرداد 1388 ریاست جمهوری بود ناظر به این موضوع بود که ورود جریان زنان فتنه به فاز اغتشاشات می تواند باعث کمک به تشدید فشارها بر نظام جمهوری اسلامی گردد. چرا که بنا به این تراژدی استراتژیک ، زنان در چنین شرایطی، حاضر به هزینه کردن بیشتری نسبت به مردان در لجاجت های خود هستند.
هدایت این جریان با انتخاب زهره کاظمی( زهرا رهنورد) به عنوان سومین مغز متفکر اغتشاشات بعد از انتخابات خود گویای تحلیل درست از شرایط بود. البته باید گفت که این موضوعی بود که با طرح سئوال از سوی ژیلا بنی یعقوب ( از خبرگزاران جریان فتنه )، زهره کاظمی( زهرا رهنورد) را وادار به پاسخگویی و انکار آن نمود.
سخنان اخیر خاتمی [خاتمی: زنانه کردن سیاست ، خود بزرگ بینی و کارهای خوشایند اجنبی، آفات اصلاح طلبی است.] اعتراف به شکستی تلخ است و گویای این حقیقت که بی حیایی و بی عفتی های سیاسی شاید در غرب خریداری داشته باشد؛ اما این مسئله در جامعه نجیب و با عفت وحیای ایران اسلامی نه تنها خریداری ندارد، بلکه مورد تنفر و انزجار است. همانند حرکت اخیر چند فمنیست اوکراینی که در حمایت از زن قاتلی در کشورمان، در مراسمی فرهنگی خود را نیمه برهنه کردند!!!! حالیا که این حرکت فاحش مورد تمسخر جامعه ایرانی قرار گرفت. جامعه ایرانی که حتی تصویر این چنین زنی را نیز با حجاب اسلامی منتشر می کند.
کسی که سعی می کرد خود را رهبر جریان اغتشاشات زنانه در ایران قلمداد کند تصور می کرد که با دستگیری و یا حتی ترور ساختگی همسرش می تواند بعنوان یک رهبر کاریزما و با استفاده از فضای مظلوم نمایی آن بعنوان لیدر فتنه قدرت را در دست بگیرد اما غافل از آنکه خود این جریان در درون خود به دلیل عدم تقوی سیاسی و منافع شخصی دچار اختلاف فراوان است.
جریان فتنه و عقبه های خارجی آنان و دولت های حامی فتنه باید به درستی به این نکته آگاه شوند که دیگر دوران آن گذشته است که در ایران با کودتا و یا شبه انقلاب ، حکومت های مورد نظر خود را بر سر کار آورند. پروژه آژاکس 2 که روایتی مضحک از کودتای 28 مرداد 1332 با تکنولوژی امروزی بود ، دیگر در مورد ایران جوابگو نیست.
جریان اصلاح طلبی نیز باید بداند که اصلاحات بر پایه اصول غربی، عین افساد و دور شدن از اسلام ناب محمدی است و تنها اصلاحات بر پایه اصول این اسلام ناب است که می تواند به سرانجام رسد. جریان اصلاح طلبی به وضوح نیازمند یک دوره بازنگری عمیق بر این اساس است تا شاید با «اصلاح جریان اصلاحلات» در آینده ی سیاسی ایران جایگاهی مناسب و نه جایگاه فعلی را کسب نماید.
Sorry. No data so far.