تریبون مستضعفین -محمدصادق شهبازی
امنیت زیستمحیطی کشور مسئله مهم و مفعولی است. نگاه سطحی یا آن را به چند یوزپلنگ و درخت تقلیل داده است، یا با رویکردی سیاسی، جزءنگر و…. تصمیمسازی کرده است. درصورتیکه محیطزیست و ابعاد آن چالش بسیار مهم امنیت ملی کشور در حال یا آینده نهچندان دور است. از یکسو تصمیمات غلط داخلی از مسئله ریزگردها، تا باغات، فرسایش خاک و… چالش ایجاد کرده است، از منظری دیگر برنامهریزی خارجی برای ایجاد بحران زیستمحیطی برای کشور ما وجود دارد. برنامهای که از یک طرف بههم ریختن نظام برنامهریزی ما را دنبال میکند (نظیر تخریب کشاورزی و خودکفایی به اسم بحران آب) از طرف دیگر به دنبال ایجاد بحران زیستمحیطی در محیط داخلی و پیرامونی ماست، نظیر خشککردن محیط داخلی، جنگ آب و…. مهمترین پژوهش و اشراف علمی بر موارد زیستمحیطی ما هم در محیطهای پژوهشی و سیاستگذاری غرب و نه در کشور ما مطرح است. همچنین یکی از مهمترین بحرانسازیهای رژیم صهیونیستی در حوزه آب در دست انجام است. از منظر دیگر اقدامات خود نظام سلطه در تخریب محیطزیست و بیتوجهی یا ظاهرسازی در مورد توافقات بینالمللی نظیر پیمان کیوتو وجود دارد. علاوه بر این خودمان بعضی جاها داریم به بحران زیستمحیطی همسایه و بهتبع آن خودمان کمک میکنیم، مثل عدم دادن حقابه عراق و تأثیرش بر خشک شدن هورالعظیم، و ریزگردهای خوزستان. وقتی اقدامی اینچنین با عراق که حیات خلوت ماست میکنیم نباید انتظار داشته باشیم اتفاقی مثل سیستان و برخورد افغانها برای ما نیفتد. در همان مورد از گره زدن منافع اقتصادی و… برای حل مشکل استفاده جدی نشده است. علاوه بر مشکلات پیرامونی مشکلات داخلی نیز در این زمینه هست. مثلاً در بعد آب، گذشته از ابعاد شدید بحرانهای أبی (مثل خشکسالی که تهران، مشهد و اصفهان را بهشدت تهدید میکند) و یا بحرانهای زیستمحیطی (مثل بحران گردوغبار غرب کشور)، خطر درگیری و تنشهای قومی و استانی بر سر آب وجود دارد، نظیر: اختلاف آب در زاهدان و زابل (سر چاه نیمهها که آب ورودی هیرمند را ذخیره میکند)، اختلافات آبی اصفهان با یزد و چهارمحال، شمال کشور با خراسان و تهران، آذربایجان و اردبیل، بوشهر و کرمان و…
افراط و تفریط و عدم نگاه صحیح به محیطزیست
افراطوتفریط در مسئله محیطزیست وجود دارد. از نگاههایی که اصلاً توجه جدی به محیطزیست ندارد تا نگاههایی که محیطزیست را در برابر مواردی نظیر توسعه کشور قرار میدهد. بهصورت نمونه اگر قبلا با توهم توسعه دریاچه ارومیه را از بین بردیم؛ الان با توهم نجات دریاچه ممکن است منطقه را از بین ببریم، یا موجب گره زدن مسائل کشور به خارج شویم.
مدیریت و نگاه درست به محیطزیست مبنا میخواهد
نگاه به محیطزیست صرفاً تزیینی یا فنسالارانه شده است. عدم تمایل رشتههای علوم انسانی و متخصصان حوزوی بهخصوص در حوزه فلسفه، جامعهشناسی و … به این حوزه موجب شده تا تصمیمات بدون مبنا و بیتوجه به فرهنگ و جغرافیای کشور در این حوزه اتخاذ شود. نه جریان رایج علوم انسانی نه جریانهای موسوم به علم دینی در این زمینهها دغدغه ندارند و سرگرم نظریهزدگی و روشزدگی خود بدون توجه به این واقعیات عینی هستند. شاید تنها کتاب جدی در حوزه نظریهپردازان اسلامی کتاب اسلام و محیطزیست آیتالله جوادی آملی به این حوزه است. درصورتیکه وقتی با نگاه دینی مواجه میشویم که فَإِنَّکمْ مَسْئُولُونَ حَتَّی عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِم، شما حتی نسبت به طبیعت و چهارپایان مسئولیت دارید (نهجالبلاغه صبحی صالح خطبه 167). نهتنها مبناهای مختلف دینی، فلسفی، جامعهشناختی، روانشناختی و… به محیطزیست لازم است که ضرورت نگاه جدی آیندهپژوهانه و تدوین مدیریت محیطزیست، آب و… بر اساس فرهنگ، اقتصاد و شرایط اقلیمی و باورهای فرهنگی مردم برای مدیریت کاملاً بومی اهمیت دوچندان مییابد. در کشور ما از رشتههایی نظیر فلسفه محیطزیست، حقوق مآب، دیپلماسی و مذاکره آب، ا و…. خبری نیست و از اینهمه جز رشته مهندسی محیطزیست تنها شاید بتوان از اقتصاد محیطزیست آنهم با نگاه کمی نام برد. درصورتیکه کشورهایی با بحرانهای زیستمحیطی جدی در دنیا وجود دارند که همین تهدید را به فرصت تبدیل کردهاند، مثل هلند به مثابه قطب آب.
محیطزیست مدیریت میخواهد نه مدیریت بحران!
مسئولین ما تمایل برای مدیریت بحران در محیطزیست دارند تا مدیریت آن! منابع طبیعی و نیروی انسانی کشور ما نوید آینده روشن و بالنده را میدهد بهشرط غنیمت شمردن فرصت با مدیریت صحیح. مسائلی محیطزیستی نظیر هوا، خاک و آب اگر با برنامهریزی مدیریت شود نوبت به این بحرانها نمیرسد. بهصورت نمونه اختلافات آبی استانها که بهویژه باکارهای نسنجیده به اسم توسعه استانها با انتقالهای عجیب آب در معرض دامن زده شدن به آنها هستیم. بسیاری مسائل مثل ریزگردها در صورت مدیرت منابع آب و همچنین ایجاد پوشش گیاهی پایدار قابلحل است، اما مسئولین عادت کردهاند، گزینههای سریع نظیر انداختن بحران به گردن کشاورزی و طرح مواردی مثل نکاشت یا مواردی محل سؤال مثل مالچپاشی و… را اتخاذ کنندکه در درازمدت اکوسیستم را دچار بحران میکند. یکی از لوازم، مردمی کردن حفظ زیستبومها و ایجاد پوشش گیاهی پایدار است، که الگوی جهاد سازندگی در دهه شصت تجربه آن است.
تخریب باغات و جنگلها
تخریب باغات و جنگلها، تغییر کاربری آنها و نگاه تجاری به آنها بهویژه توسط نهادهای حکومت، شبهدولتی و بنگاههای بانکها معضلی جدی است که در بعضی اقدامات دانشجویی و رسانهای کوچک محدودشده است. بیتوجهی به محیطزیست در شهرسازی و تخریب باغات و برای برجسازی و.. در بسیاری موارد خلاف قانون و در سکوت صورت میگیرد. تراکم فروشی و اجازه ساختوساز بدون ضابطه برای تأمین مالی شهرداریها قصه پردرد دیگر است بخش زیادی از برجسازیف ساخت مال و … بهوسیله بانکها و بنگاهداریشان یا تسهیلات آنها صورت میگیرد، که از طرف رهبری مورد نهی واقعشده اما پیگیری نشده است.
عدم وجود الزام و قانون و چارچوب جدی محیطزیست در کشور
در کشور علاوه بر عدم وجود اسناد بالادستی، الزام، قانون و چارچوب خرد در این حوزه نیست. مثلاً بخشی از بحران ریزگردهای غربی به اهمالها در برداشت نفت و گاز برمیگردد. درحالیکه در بعضی کشورها چارچوبهایی نظیر محدودیت زمانی در برداشت نفت هست. این بیتوجهیها در بسیاری موارد هزینه چندین برابر دارد. درحالیکه اگر بعضی چارچوبهای محیطزیستی الزام بشود یا پیوست محیطزیستی جدی گرفتهشده و چارچوب برای صدور مجوز و…. بشود، این هزینهها پیش نمیآید که مثلاً برای نجات ارومیه پانزده هزار میلیارد تومان بودجه درخواست شود یعنی بیشتر ازآنچه در گام اول توافق ژنو برای به دست آوردنش از استقلال، امنیت، علم و فناوری کشور هزینه شد.
شاخصهای محیطزیستی باید بومی و مطابق نیازهای کشور و واقعی باشد.
از آسیبهای عدم نگاه بومی به محیطزیست، شاخصها و موضعگیریهای غیرواقعی و نامطابق با نیازهای واقعی کشور است. بعضی شاخصهای جهانی در این زمینه مطابق نیاز واقعی ما نیست و نظام برنامهریزی ما را به هم میزند. مثل ماجرای بنزین یورو 2 و یورو 4 که یورو چهار با نیاز واقعی ما برای حفظ محیطزیست و زندگی افراد لزوماً مطابق نیست و به اسم نداشتن استاندارد یورو چهار کشور در بنزین به خارج وابسته و زمینه ایجاد فشار برای دشمن ایجاد شد. در همین چهارچوب باید به نقشهٔ نهادهای بینالمللی و نظام سلطه برای جلوگیری از رشد و توسعه کشور به نام محیطزیست توجه کرد. مدیریت و تغییر الگوی کشت به اسم محیطزیست، کمآبی، تغییرات آبوهوایی (climate change که علاوه بر کشاورزی صنعت را هم هدف قرار میدهد)، جلوگیری از دستکاری ژنتیکی نهادههای ژنتیکی (که کشورهای توسعهیافته انجام میدهند اما مانع دیگران میشوند و….)، بحثهای غیرواقعی درباره فرسایش خاک و… موارد مهمی است که متأسفانه نگاه مجموعههای داخلی به این توصیهها منفعلانه و بسیاری اوقات مثبت است.
عدم در قبال هم قرار دادن پیشرفت، استقلال و عدالت با محیطزیست و تبدیل محیطزیست بهوسیله گره زدن مشکلات به خارج
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برخلاف مدلهای توسعه غربی برای کسب درآمد پا روی اصول زیستمحیطی نمیگذارد و صدالبته به دنبال استحکام درونی قدرت و رونق تولید ملی است و به بهانه محیطزیست آنها را فدا نمیکند. درحالیکه جریانی در کشور مسائل واقعی پیشرفت، استقلال و عدالت را در کشور با محیطزیست در برابر یکدیگر قرار داده است. دوگانه انگاریهای باطلی که مانع پیشرفت کشور خواهد شد و از همه مهمتر زمینه وابستگی کشور به خارج و درنتیجه رساندن کشور به نقطه بحرانی که مجبور به پذیرش زیادهخواهیهای طرفهای متخاصم باشد پیش خواهد آورد. در حالیکه محیطزیست و تولید مُقَوِم یکدیگرند. بعضی موارد این دوگانهسازی چنین بوده است:
- دوگانه سازی بحران آب/خودکفایی کشاورزی: کشوری که کمتر از 10 درصد 430 میلیارد مترمکعب آب ورودی را بهطور بهرهور مصرف میکند و همچنین به آبهای آزاد دسترسی دارد، بهشرط مدیریت درست، نمیتواند در تولید غذایش در بنبست باشد. اما جریانی به اسم بحران آب، با هدایت نادرست مدیریت بحران آب بهصرف مصرف کشاورزی بهجای اصلاح سیستم آبرسانی بهصورت کلی و در کشاورزی (که مهمترین عامل هرزروی آب است)، زمینه وابستگی غذایی کشور به خارج را فراهم میکند. چنانکه بهصورت مداوم از ضرورت عدم تولید محصولات مختلف و بهویژه کالاهای استراتژیک کشاورزی مانند بعضی غلات به بهانه آببر بودن از جانب کانونهای تجار سخن گفته شده و همین جریان از آن برای طرح اولویت واردات به خودکفایی سودجستهاند. آثار این حرکت علاوه بر کاهش دادن یکسوم تولید کشاورزی از ابتدای امسال، سیاستهایی شد که بهصورت نمونه در برابر افزایش 54 درصدی قیمت نهادهها، قیمت خرید تضمینی گندم را تنها 10 درصد افزایش داد، یا بر اساس گزارش بانک مرکزی در جداول تسهیلات پرداختی کل بانکها به تفکیک بخشهای اقتصادی تنها بخشی که نسبت به سال 92 کاهش تسهیلات داشت بخش کشاورزی بود، درحالیکه حجم تسهیلات بخش بازرگانی تقریباً 150 درصد سال 92 گشت و از 10 به 15 هزار میلیارد تومان رسید.
در ضلع دام نیز بر اساس گزارش مؤسسه پژوهشی و برنامهریزی اقتصاد کشاورزی واردات گوش قرمز در دوماهه اول سال 93 نسبت به دورههای مشابه سالهای ۹۱ و ۹۲ سه برابر شد. چنانکه بهجز بحران آب به اسم از بین رفتن مراتع با پرورش گوسفند در مراتع و به بهانه تخریب زیستبوم دریایی با پرورش ماهیان پربازده (تیلاپیا) مقابله و از بالفعل کردن ظرفیتهای تولید زراعی کشور به بهانه فرسودگی خاک جلوگیری میشود.
- وابسته به خارج ساختن حملونقل، تولید و بهتبع آن زندگی مردم و تجارت و صنعت در کشور با حمله به بنزین ساخت داخل: اتفاقی که به بهانه افزایش سرطان و آلودگی هوا در تهران صورت گرفت و تولید بنزین در پتروشیمی (که در جنوب کشور توزیع میشد و بعد از سهمیهبندی بنزین و هدفمندی یارانهها جزو مهمترین تمهیدات کشور جهت بیاثر کردن تحریم بنزین بود) متوقف شد و از ابتدای امسال کمتر از یک میلیارد دلار واردات را به کشور تحمیل کرد. آلودگی مورد خدشه بنزین پتروشیمی و واردات بنزین خارجی بیکیفیت به اسم استاندارد یورو چهار که از جانب سه کمیسیون مجلس مورد خدشه وارد شد، شاهدی بر این روند است.
- در قبال هم قرار دادن سلامت مردم و پارازیت بر رسانههای بیگانه درصورتیکه موارد مختلف نظیر رییس مرکز تحقیقات سرطان اعلام کردند که تحقیقات همبستگی بین این دو نشان نداد.
اتفاقاتی که به اسم محیطزیست موجب گرهزده شدن مسائل کشور به خارج و اجبار کشور به نرمش مقابل بیگانه میشود و اندیشکدههای مختلف غربی نیز به مواردی ازایندست پرداختند. بهصورت نمونه دسامبر 2013 پیش شورای ملی ایرانیان آمریکا (NIAC) گزارشی را به قلم بیژن خواجهپور (از محکومین فتنه 88)، رضا مرعشی و تریتا پارسی (رییس شورا) منتشر کرد که در آن راههای استحاله ایستادگی ایران مقابل غرب و منزوی کردن طرفداران مقاومت (که در این گزارش به افراطیون ایران موسوم شدهاند)، را مواردی نظیر جایگزینی انرژی پاک بهجای بحث هستهای، ارتباط علمی بین ایران و آمریکا، طرحهای زیستمحیطی در دریاچه ارومیه و آلودگی هوا در ایران اعلام کرد.
باید توجه کرد که اگر محیطزیست در برابر توسعه، استقلال و عدالت قرار بگیرد یا سیاسی شود، همان مسائل موجب از بین رفتن محیطزیست و مقابله با آن میشود.
عدالت زیستمحیطی و نگاه متوازن
حفظ محیطزیست باید متوازن و با توجه به اولویتهای واقعی پیشرفت کشور و زندگی مردم باشد. نباید به خاطر یک سری اولویت سیاسی، رسانهای و …. موردی مثل دریاچهٔ ارومیه ضریب بیابد، اما موردی مثل هامون، زابل و سیستان (که مستقیم زندگی و امنیت مردم را در خطرقرار داده)به خاطر بیتریبون بودن مردمش و بیتوجهی رسانهها مورد بیتوجهی واقع شود، درصورتیکه اثراتش عمیقتر و امکان بحران امنیتی جدی برای کشور هم دارد. یا آلودگی هوای تهران و کلانشهرها عمده شود اما ریزگردهای غرب کشور مورد بیتوجهی واقع شود.
چه باید کرد؟
دراینبین با توجه به اهمیت مسئله و وظایفی که رهبری برای نهادهای مسئول برشمردند. برای مردم، رسانهها، دانشجویان، اساتید، نخبگان، تشکلها و… وظایف دوچندانی در عرصه محیطزیست ایجاد میشود. چه اینکه ایشان فرمودند: «من حالا اینها را گفتم تا در معرض اطّلاع مردم و قضاوت مردم قرار بگیرد و بر این اساس نمره بدهند به دستگاهها»!
- مطالبهگری از دستگاههای مسئول
الف) سطح ملی: که بخش عمده آن بهوسیله رهبری در سخنرانیشان ذکر شد:
- وظیفه قانون گزاری و نظارتی مجلس مثل کمیسیونهای اصل نود، کمیسیون کشاورزی، بهداشت و…
- وظیفه جرم انگاری و برخورد قاطع قوه قضائیه و ضابطین قضایی همچنین سازمان بازرسی کل کشور و…
- وظیفه سیاست گزاری، اجرایی و نظارت نهادهایی مثل محیطزیست، منابع طبیعی، شهرداری، کمیسیون محیطزیست شورای شهر، کمیسیون ماده 5 (در مورد تغییر کاربریها)، شورای عالی معماری و شهرسازی، وزارت اطلاعات و….
ب) سطح منطقهای: اما بسیاری موارد هست که در منطق میتواند مورد مطالبه قرار بگیرد. نظیر: مطالبه مشکلات خاص مثل ریزگردها در خوزستان که اعتبار و تصمیمگیری به استاندار سپردهشده است و مهمترین راهکار که ایجاد پوشش گیاهی پایدار است و نهادهایی مثل بسیج مستضعفین برای تحقق آن به میان آمدهاند. یا مسئله هامون و سیستان، که حتی میتوان با گفتمان سازی مشکل آن مجموعههای مختلف مردمی کل کشور را درگیر کرد و… مطالبه مواردی نظیر بوستان ولایت یا اتوبان بابایی که بهتصریح مورد تأکید رهبر انقلاب واقع شد میتواند مورد مطالبه تهراننشینان باشد.
یکی از موارد مهم مورد مطالبه در این زمینه به تصریح ایشان باید اعتراض به کارهای تبلیغاتی و پرهیاهو و بدون نتیجه عینی باشد.
- اعتراض به تخریب محیطزیست و مشخصاً باغات و جنگلها و…: اقدامات جستهوگریختهای که تا در تشکلهای دانشجویی نظیر جنبش عدالتخواه دانشجویی و درگذشتهها بسیج دانشگاههای تهران، سایت مسیر آنلاین و…. صورت میگرفت باید منسجم و جدی شود. در هر منطقه تشکلها، رسانهها و نخبگان نسبت به تخریب محیطزیست، تغیر کاربردی و تخریب باغات و جنگلها، ساختوسازهای مغایر با اصول شهرسازی و طرح تفصیلی و… اعتراض کنند، نظیر: تجربه مثبت اعتراضات دانشجویان شیرازی به برجهای دوقلو به خاطر تغییر هویت شهر مذهبی شیراز که با جبهه سازی و همراه کردن امامجمعه، رسانهها و…پیگیری توانست به مسئله ملی تبدیل شود و شورای عالی معماری و شهرسازی حکم به توقف این پروژه داد. اعتراض موردی به این نمونهها یا به نهادهایی حکومتی، شبهدولتی و بانکها بهعنوان متهمان اصلی باید موردتوجه قرار بگیرد. جنایت تراکم فروشی در کلانشهرها به اسم تأمین مالی شهرداریها مورد دیگری است که باید مورد سؤال جدی واقع شود. پیوستهای زیستمحیطی و نحوه ارزیابی و نظارت بر آن در موارد سازندگی، تجاری و حملونقل موردی است که باید مورد به مورد، هدف مطالبه قرار بگیرد. سند ملی محیطزیست هم اگر در رسانهها و محیطهای دانشجویی مورد پیگیری و ارزیابی قرار نگیرد به سرنوشت نقشه جامع علمی و مهندسی فرهنگی دچار خواهد شد.
- نقد و اعتراض به شاخصها و موضعگیریهای محیطزیستی مبتنی بر دیدگاه غیربومی و نامطابق با نیازهای واقعی کشور
- (از همه مهمتر) افشا و اعتراض به مواردی که محیطزیست بهانه گره زدن مسائل کشور به خارج و تزلزل استقلال، عدالت و پیشرفت کشور شده است همچنین باید به ارتباطات و رفتوآمدهای بیجا به این مورد که جزو ابزارهای آمریکا برای عادیسازی روابط و تحمیل به کشورهاست توجه صورت بگیرد.
- گفتمانسازی و مطالبه اقدامات نظام سلطه: اقداماتی نظیر ارائه سیاستهای غلط نظیر تخریب کشاورزی به اسم بحران آب، جنگ آب و برنامههای آمریکا و اسرائیل، آثار نپیوستن آمریکا به پیمان کیوتو، تخریب محیط زیست از جانب اسرائیل و… باید هم برای مردم خود ما تبیین شود هم پیگیری ان ها از دولت مطالبه شود، هم مجموعههای مردمی و دانشجویی ما افکار عمومی بینالمللی بهویژه غرب را مورد حرکتهای خود قرار دهند. مثل اجلاس آبوهوای بولیوی که 4 سال پیش هیئت خودجوش اعزامی جنبش عدالتخواه دانشجویی با نقشآفرینی فعال، علاوه بر ترویج دیدگاههای جمهوری اسلامی در مورد محیطزیست با محوریت کتاب اسلام و محیطزیست آیتالله جوادی آملی، ارتباط گیری با گروههای فعال و معارض نظام سلطه (که علاوه بر مواضع عدالتخواهانه در یک مورد به مسلمان و شیعه شدن یکی از رهبران معارض آمریکای لاتین ادوار کوییروگا وارگاس و ارتباط او با جمهوری اسلامی انجامید)، توانست مواضع کنفرانس را علیه اقدامات رژیم صهیونیستی در محیطزیست متوجه کند. در برابر این گفتمانسازی باید نهادهای مسئول در مورد اقدامات ممکن مقابل مورد مطالبه قرار گیرند، مثلاً وزارت علوم برای تأسیس رشتههای مرتبط، نهادهای پژوهشی و سیاست گزاری درباره نقشآفرینی در آن و…. حتی جریانهای موسوم به علم دینی نیز باید نسبت به نقشآفرینی در این موارد مورد مطالبه قرار بگیرند.
Sorry. No data so far.