چهارشنبه 27 می 15 | 10:36

آقای عراقچی! ما «گینه بیسائو» نیستیم!

اگر این دسترسی هیچ چیزی نیست و می‌شود با چشم بند و دستمال بازرسان را به داخل محیط‌های نظامی برد و مسائل را حل و فصل کرد، چرا آمریکا و فرانسه و انگلیس چنین تعهدی را نپذیرفته‌اند؟ با این اوصاف به نظر می‌رسد این سخن که «125 کشور پروتکل را امضا کرده‌اند» بیشتر یک بازی با افکار عمومی برای دور نگه داشتن آنان از واقعیات ماجراست. مهم‌تر از این ماجرا اینکه دسترسی‌ها و نظارت‌هایی که طرف غربی قصد تحمیل به ایران دارد،‌بسیار فراتر از پروتکل است.


سیدیاسر جبرائیلی- مداقه در اظهارات اعضای تیم مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان، به ویژه سخنان جناب آقای دکتر عراقچی در برنامه گفت و گوی ویژه خبری 4/3/1394، به ما می‌گوید پیرو تفاهم لوزان میان دو نگرانی عمده موجود درباره توافق احتمالی، یعنی «لغو نشدن تحریم‌ها» و «افشای اسرار نظامی کشور»، یک ارتباط تنگاتنگ و دوسویه شکل گرفته و احتمال لغو نشدن تحریم‌ها یا بازگشت یک شبه آنها به بهانه عدم صدور مجوز دسترسی‌‌های بیشتر و بیشتر به سایت‌های نظامی، در عین «بازگشت‌ناپذیری محدودیت‌های اعمال شده بر برنامه هسته‌ای ایران»، بسیار زیاد شده است. به عبارت روشن تر، این احتمال قوی است که آژانس با استناد به مفاد توافق، پیوسته درخواست دسترسی به مکان‌های مختلف نظامی ایران را بدهد و اگر در هر مرحله‌ای این دسترسی داده نشد یا سطح دسترسی رضایت آژانس را جلب نکرد، تحریم‌ها بلافاصله به مرحله قبل از توافق بازگردند با این قید که ایران نخواهد توانست برنامه هسته‌ای خود را به سطح قبل از توافق بازگرداند.

عراقچی

1- طبق اظهارات آقای عراقچی، «بدون پروتکل الحاقی توافقی در کار نخواهد بود» و لذا اگر درباره تصویب پروتکل الحاقی در مجلس، سخنی گفته می‌شود، مراد صرفا یک تصویب تشریفاتی است. در پروتکل الحاقی اصل «بازدید از هر مکان در هر زمان» وجود دارد و آژانس به استناد بند c‌ ماده 5 می‌تواند درخواست دسترسی به مراکز نظامی را نیز بدهد. آقای عراقچی نیز این امر را تائید کرده و تصریح می کنند«در پروتکل الحاقی دسترسی به سایت‌های غیر هسته‌ای پیش بینی شده آن هم دسترسی مدیریت شده؛ و سایت غیر هسته‌ای ممکن است، شامل مراکز نظامی هم باشد». آقای عراقچی معتقدند که می‌توان بازرسان را با چشم بسته به مکان نظامی مورد نظرشان برد و روی تجهیزات را پوشاند، آنها هم یک دستمال به جایی می‌کشند و دوباره چشمانشان بسته می‌شود و می‌روند و ماجرا تمام می شود. اما واقعیت این است که ماجرا تمام نمی شود! در مواد 5 و 9 پروتکل الحاقی آمده است که کشور امضاکننده پروتکل، باید رضایت آژانس را درباره مسئله مورد مناقشه جلب کند. در تفاهم لوزان نیز توافق شده است که ایران باید مسائل خود را با آژانس حل و فصل نماید. سابقه رفتار آژانس به ما می‌گوید حتی اگر به بازرسان آژانس دسترسی هم داده شود و آنها وارد اماکن نظامی کشور شوند، باز هم اعلام رضایت نخواهند کرد. در ماجرای پارچین، علی رغم دوبار دسترسی به این مکان نظامی، علی رغم وعده حل شدن ماجرا قبل از هر بار دسترسی،‌ و علی رغم ثابت نشدن ادعای آژانس پس از بازرسی، این ماجرا هنوز خاتمه نیافته و آژانس باز هم خواهان دسترسی به این مکان است. منتهی مسئله راضی نشدن آژانس تاکنون، با راضی نشدن آژانس پس از امضای توافق یک تفاوت اساسی دارد و آن این است: پس از امضای توافق اگر ایران نتواند آژانس را راضی کند و مسائلش با آژانس حل نشود، تحریم‌ها یا برداشته نخواهد شد و یا در صورت برداشته شدن، بلافاصله باز خواهد گشت! و این زمانی است که ما قلب رآکتور اراک را تخریب و با هزینه سنگین آن را بازطراحی کرده‌ایم، ذخایر اورانیوم خود را به 300 کیلو رسانده‌ایم، غنی‌سازی در فوردو را متوقف ساخته‌‌ایم،‌ تعداد سانتریفیوژها در نطنز را کاهش داده و ده‌ها محدودیت دیگر را پذیرفته ایم.

2- آقای عراقچی در برنامه گفت و گوی ویژه خبری در ادامه استدلال های خود درباره پروتکل الحاقی و برای رفع نگرانی مردم از این مسئله می گویند «پروتکل الحاقی، یک نظام متعارف بین‌المللی است که 124 کشور آن را اجرا می‌کنند». یکی از پایه های استدلالی تیم مذاکره کننده و برخی طرفداران امضای پروتکل همواره همین نکته بوده است که 125 کشور پروتکل را امضا کرده‌اند و مشکلی پیش نیامده و لذا سخنانی که درباره تهدیدات امنیتی ناشی از پروتکل به زبان رانده می‌شود، مهمل و ناشی از توهم توطئه است. واقعا برای راقم این سطور مشخص نیست که دوستان خدای ناکرده با اطلاع از واقعیت پروتکل الحاقی، این اظهارات را مطرح می‌کنند و قصد انحراف افکار عمومی را دارند، یا اینکه از اصل ماجرا بی خبرند. اگر گزاره اخیر صحیح است،‌  بد نیست دوستان لیست کشورهای امضا کننده پروتکل را ازاینجا دریافت کرده و مطالعه بفرمایند. صحیح است که 125 کشور پروتکل الحاقی را اجرا کرده‌اند، اما واقعیت آن است که بسیاری از این کشورها صرفا برای کسب یک وجهه بین‌المللی پیمان NPT  و پروتکل الحاقی آن را امضا کرده‌اند و شاید تا ابد هم خواب داشتن تکنولوژی هسته‌ای را نبیینند که موضوع بازرسی های مطرح در پروتکل باشند و امنیت ملی‌شان به خطر بیفتد. کشورهایی چون «گینه بیسائو» که پیش از این لیبرال‌ها برای تمسخر سیاست خارجی دولت قبل مدام نام آن را بر زبان می‌راندند، از امضا کنندگان پروتکل هستند و کم هم نیستند و شاید نام برخی از این کشورها اساسا برای عزیزان جدید باشد؛ به هر صورت مطالعه لیست امضا کنندگان خالی از لطف نیست. تقلیل‌گرایان در مسئله امضای پروتکل، در پاسخ به این سخن، شاید بلافاصله دست روی کشورهایی چون آمریکا، ‌انگلیس، فرانسه، روسیه، ‌چین و.. بگذارند و بگویند که این کشورهای مهم نیز پروتکل را امضا کرده‌اند و این‌طور نیست که فقط امثال «توگو» و «گینه بیسائو» ‌امضا کنندگان آن باشند. در پاسخ به این عزیزان باید از آنها خواست متن پروتکل الحاقی را که به موافقت‌نامه پادمان میان این کشورها و آژانس الحاق شده، ‌مراجعه کنند و ملاحظه فرمایند که متن پروتکل الحاقی آنان از اساس با متن پیش فرضی که قرار است به امضای ایران برسد، زمین تا آسمان متفاوت است! متن پیش فرض را در اینجا، و برای نمونه متن پروتکل الحاقی امضا شده توسط آمریکا و هند را در اینجا و اینجا ملاحظه فرمائید و ببینید که اصل دسترسی به هر مکان در هر زمان از جمله به مراکز نظامی، به هیچ وجه در این پروتکل‌های الحاقی وجود ندارد. سوال اینجاست که اگر این دسترسی هیچ چیزی نیست و می‌شود با چشم بند و دستمال بازرسان را به داخل محیط‌های نظامی برد و مسائل را حل و فصل کرد، چرا آمریکا و فرانسه و انگلیس چنین تعهدی را نپذیرفته‌اند؟ با این اوصاف به نظر می‌رسد این سخن که «125 کشور پروتکل را امضا کرده‌اند» بیشتر یک بازی با افکار عمومی برای دور نگه داشتن آنان از واقعیات ماجراست. مهم‌تر از این ماجرا اینکه دسترسی‌ها و نظارت‌هایی که طرف غربی قصد تحمیل به ایران دارد،‌بسیار فراتر از پروتکل است.

3- در برنامه گفت و گوی ویژه خبری، از آقای دکتر عراقچی سوال می‌شود چه تضمینی وجود دارد که غربی‌ها تحریم‌ها را به بهانه‌های گوناگون مجددا اعمال نکنند؟ استدالی که آقای عراقچی در پاسخ به این سوال ارائه کردند،‌ کاملا محل تردید و مناقشه است و نمی‌توان بر آن اتکا کرد. ایشان می گویند «بازگشت تحریم‌ها به آن آسانی که آنها فکر می‌کنند، نیست. برای این تحریم‌ها هفت الی 10 سال تلاش کردند که یک ساختار تحریمی را ایجاد کنند، این گونه نیست که یک شبه فرو بریزد به سرعت بازگردد». درباره این سخن باید گفت، اینکه منتقدان می‌گویند ما نباید زیر بار «تعلیق» ‌تحریم‌ها برویم و لغو تحریم‌ها باید در توافق گنجانده شود، دقیقا به همین دلیل است. دکتر عراقچی تائید کرده‌اند که آمریکایی‌ها قرار نیست تحریم‌ها را لغو کنند و بناست در محدوده اختیارات رئیس جمهور آمریکا اجرای آنها تعلیق شود. بنابراین، «ساختار تحریم‌ها» یعنی «قوانین تحریم» باقی خواهد ماند و وقتی ساختار تحریم‌ها باقی بماند، درست برخلاف خوشبینی و نوع استدلال آقای عراقچی، تحریم‌ها «یک شبه» باز می‌گردند. جالب اینکه درباره تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل نیز همین امر صادق است و طبق تفاهم لوزان، مفاد قطعنامه‌های قبلی در یک قطعنامه جدید خواهد آمد که در صورت لزوم، همان تحریم ها مجددا اعمال شوند. برگشت پذیری سریع تحریم‌ها (Snapback) یکی از نقاط اصلی تمرکز طرف مقابل در مذاکرات بوده که اگر دقت نشود، ممکن است در توافق نهایی نیز گنجانده شود؛ در آن صورت این استدلال آقای عراقچی که برای ساختار تحریم‌ها 10 سال زحمت کشیده شده و یک شبه قابل بازگشت نیست، کاملا رد می‌شود. راهکار جلوگیری از این پیشامد بسیار محتمل، همان است که بارها اصرار کرده‌ایم: تیم مذاکره کننده کشورمان نباید زیربار تعلیق تحریم ها برود و می بایست «لغو» تمامی تحریم‌های سازمان ملل، یکجانبه و چندجانبه را خواستار شود.

4- وقتی در برنامه گفت و گوی ویژه خبری از دکتر عراقچی سوال شد که اگر غربی‌ها به هر بهانه ای تحریم ها را بازگرداندند یا به تعهدات خود عمل نکردند، آیا ما نیز امکان بازگشت به نقطه قبل از توافق داریم یا خیر؟ پاسخی که ایشان به این سوال دادند نیز، با واقعیت امر فاصله زیادی دارد. ایشان می گویند «اگر ما هم به نقطه‌ای برسیم که ببینیم آنها سوء استفاده از تعهدات ما خواهند کرد و اگر تصمیم بگیریم به نقطه اول برگردیم همه ظرفیت موجود برای اینکه برنامه ما به مرحله اول برگردد،‌ وجود دارد. ممکن است یک مقدار زمان ببرد. در بعضی موارد برگشت پذیری فوری است فردو 1044 ماشین حفظ خواهد شد و در کمتر از یک ساعت گاز و برق می‌تواند وصل شود و ماشین‌ها شروع به کار کنند». اما واقعیت این است که در صورتی که توافق به شکلی که تاکنون اخبارش منتشر شده امضا شود، اگر غربی ها به تعهدات خود عمل نکنند، ایران امکان بازگشت به گذشته را نخواهد داشت. دقت کنیم که طبق گفته آقای دکتر ظریف، قرار است توافق سیاسی ایران با 5+1، از طریق تصویب یک قطعنامه در ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد، و قرار دادن آژانس به عنوان ناظر، تبدیل به یک توافق حقوقی شود. فرض بفرمائید که آژانس گزارشی منتشر کرده و اعلام کند مسائل من با ایران حل نشده و تهران از دادن دسترسی‌های مندرج در پروتکل خودداری می کند، یا دسترسی‌های داده شده، محدود است و مسائل فیمابین را حل نمی کند. در این صورت آمریکا و دیگر کشورهای غربی به بهانه اینکه طبق توافق قرار بوده ایران تمامی مسائل خود را با آژانس حل کند و نتوانسته این کار را انجام دهد، تمامی تحریم ها را یکجا و یک شبه بازخواهند گرداند. اما آیا ایران نیز خواهد توانست در واکنش به این اقدام،‌ برنامه خود را به سطح قبل از توافق بازگرداند؟ پاسخ منفی است! چرا که اگر چنین کند، قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت سازمان ملل -یعنی همین توافق جامع- را نقض خواهد کرد و متهم خواهد شد که صلح و امنیت بین المللی را به خطر انداخته است! پس از این نیز هر اقدامی ممکن است. جالب اینکه این ماجرا، یک بار طی 12 سال اخیر دقیقا تکرار شده است. در تاریخ 4/12/1382 ایران و سه کشور اروپایی (آلمان، انگلیس و فرانسه) در بروکسل توافق کردند که تهران، مونتاژ و آزمایش سانتیرفیوژها، ساخت قطعات داخلی سانتیرفیوژها، و غنی سازی در تمامی تاسیسات را تعلیق نماید. در تفاهم پاریس با همین سه کشور اروپایی در تاریخ 25/8/1383 نیز حوزه تعلیقات گسترده‌تر شد. این توافق‌ها همه توافق‌هایی سیاسی بودند و اساسا مسئله هسته‌ای ما هیچ ارتباطی به سه کشور اروپایی نداشت، اما دولت وقت این کشورها را طرف حساب ایران نمود و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز ناظر بر توافق معرفی شد و اعتبار حقوقی به توافق‌ها بخشید. نتیجه این شد که وقتی سه کشور به تعهدات خود در همان توافقات عمل نکردند و ایران نیز، تعلیق داوطلبانه خود را متوقف ساخت، آژانس گزارش داد که ایران به تعهدات خود عمل نکرده و پرونده هسته ای کشورمان را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد، اما کسی سه کشور را به دلیل نقض تعهدات تحریم و حتی مواخذه نکرد. با این سابقه تاریخی، کاملا روشن است که اگر به تعبیر دکتر صالحی طرف مقابل دبه دربیاورد و ایران نیز بخواهد برنامه خود را به نقطه قبل از توافق بازگرداند، چه اتفاقی خواهد افتاد. لذا این گفته آقای عراقچی که ما نیز می‌توانیم در کمتر از یک ساعت به سانتریفیوژهای مستقر در فوردو گاز تزریق کنیم، با عرصه عمل و واقعیت شواهد عینی، فاصله زیادی دارد.

تردیدی نیست که هدف اساسی در بخش خارجی تمامی سرویس‌های اطلاعاتی و مراکز مطالعاتی در حوزه سیاست خارجی، دستیابی به داده‌هایی است که به تصمیم‌گیری نظام سیاسی یک کشور در روابط بین‌المللی آن کمک کند. اگر یک بازیگر دولتی، درک صحیح و دقیقی از ماهیت نظام بین‌الملل، ماهیت بازیگران بین المللی، ساز و کار درونی تصمیم‌گیری بازیگران مختلف، اهداف و مقاصد سیاست خارجی این بازیگران، موقعیت آنان در محیط بین‌الملل، مقدورات و محذورات آنان، روش‌های و تاکتیک‌های آنان برای رسیدن به مقصود، برنامه‌های اقدام آتی آنان و… داشته باشد، به تناسب دقت داده‌ها، می‌تواند رفتار طرف تعامل یا تقابل خود را پیش بینی کرده و متناسب با آن، دست به اقدام بزند. اما هراندازه در برآوردهای خود به خطا رفته و نتواند یا نخواهد پیش‌بینی درستی از رفتار آتی طرف مقابل داشته باشد، احتمال متضرر شدن آن تقویت خواهد شد. طبیعی است که در این میان، دشمن سعی کند با شگردهای گوناگون از جمله ارائه تصویری متفاوت و غیر واقعی از خود و شرایط،‌ طرف مقابل را دچار خطای محاسباتی کند (به نظر نگارنده حتی رخدادهای ریز و ظاهرا کم اهمیت فضای مذاکره چون تسلیت گفتن جان کری به آقای حسین فریدون را جز در این قالب نباید دید).

درباره آمریکا، ما هم پاسخ‌های روشنی به سوالات فوق داریم و هم تجربه گران‌قیمتی در شناخت و مواجهه با واشنگتن و سابقه رفتاری آن داریم که پیش بینی رفتار آتی آن را برایمان تسهیل می‌کند. این شناخت به ما می‌گوید اگر بناست توافقی با آمریکا منعقد کنیم، اولا نباید زیر بار تعهداتی چون پروتکل الحاقی یا بحث درباره PMD برویم که امکان گریز طرف مقابل از انجام تعهداتش را افزایش دهد. ثانیا نباید توافقی را قبول کنیم که لغو تحریم‌ها را منوط و مشروط به انجام و اتمام تعهدات ایران نماید. بهترین راهکار، پذیرش تعهداتی معقول و غیرقابل تفسیر و نیز اجرای گام به گام تعهدات است؛ به نحوی که در قبال انجام «تعهدات هم‌وزن» از جانب ایران، تحریم‌هایی متناسب و هم‌وزن توسط طرف مقابل «لغو» شود و برنامه زمان‌بندی به گونه‌ای باشد که با انجام آخرین گام ایران،‌ آخرین بخش تحریم نیز لغو شد. عباراتی کلی چون «تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای» نیز باید کنار گذاشته شده و با مشخص کردن دقیق تحریم‌هایی که بناست لغو شوند و آثار آنها در متن اصلی توافق،‌ راه هرگونه تفسیر برای طرف مقابل مسدود شود. از اظهارات آقای عراقچی می‌توان دریافت که تیم مذاکره کننده کشورمان تلاش دارد جزئیات تحریم‌ها و آثار آنها را دقیقا مشخص کند که قابل تقدیر است. اگر توافقی که امضا می کنیم غیر از این باشد، فردا که توافق تبدیل به تعهد یکجانبه ایران شد و طرف مقابل پی در پی از لغو تحریم‌ها طفره رفت، سخنانی چون «آزرده شدن روح توافق» دردی از ما درمان نخواهد کرد. هیچ کس در این کشور مخالف توافق نیست، توافقی مردود است که کسانی، هر نوعی از آن را بهتر از عدم توافق بدانند، توافقی نباید که برنامه هسته‌ای ایران را محدود کند، امنیت کشور را دچار مخاطره کند و راه‌های دررو برای طرف مقابل در آن به قدری باشد که نهایتا تحریم‌ها باقی بمانند.

  1. بنده خدا
    29 می 2015

    مفید بود.ممنون و خدا قوت…

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.