انتشار خبر بازنشستگی یکی از مجریان باسابقه تلویزیون، خیلی زود به صدر اخبار پربیننده رسانهها منجر شد. دیروز اعلام شد که محمدرضا حیاتی، مجری پیشکسوت اخبار تلویزیون دیگر کارمند رسمی صدا و سیما نیست. یادآوری این خبر با انبوهی از خاطرات تلخ و شیرین حافظه مشترک ایرانیها همراه بود. نام، تصویر و صدای محمدرضا حیاتی، تقریباً در اکثر دورههای مختلف تاریخ معاصر ایرانی با اتفاقات مهم و تاریخی همراه بوده است و حالا بعد از 34 سال فعالیت مستمر در سطح اول اجرای اخبار تلویزیون، او بازنشسته شده است.
حیاتی خبر بازنشستگیاش را تأیید میکند و میگوید: اگرچه بازنشسته شدهام، اما همچنان در عرصه خبر فعالیت دارم.
موعد بازنشستگی حیاتی البته چند سالی بود که سر رسیده بود، اما فعالیت او در سازمان تمدید میشد. اما امسال ظاهراً آخرین مهلت همکاری او با صدا و سیما بهصورت رسمی بود. حیاتی میگوید: با نظر رئیس سازمان صدا و سیما، قرار شده است که کسانی که بازنشست میشوند، با داشتن شرایط همکاری، به همکاری با صدا و سیما ادامه دهند. نظر آقای سرافراز بر بازنشستگی اداری من بود، اما بنا به صلاحدید مدیران سازمان، همچنان به همکاری با صدا و سیما ادامه خواهم داد.
حیاتی در مورد برنامه بعدی کاری خود هم گفت : برای من فرقی نکرده است؛ از لحاظ اداری بازنشسته شدم؛ اما از نظر خبری و گویندگی همچنان در این عرصه هستم.
دوران اجرای حیاتی، با انبوهی از خاطرات تلخ و شیرین و اتفاقات کوچک و بزرگ همراه بوده است. از حیاتی در مورد بهترین و مهترین اخباری که گفته است پرسیدیم و او پاسخ داد: مهمترین و بهترین اخبار پس از انقلاب را از سال 60 به بعد من خواندم، خبرهای خوب و بد زیادی داشتم، اما بهنظر من اخبار آزادی خرمشهر، شکسته شدن حصر آبادان، پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ و خبر رحلت امام و انتخاب مقام معظم رهبری به رهبری از شاخصترین اخبار خوانده شده بوده است.
حیاتی در تمام دورههای تاریخی ایران معاصر همراه بوده است، این اتفاقات مهم طبیعتاً فشار روانی زیادی روی او به وجود آورده است. از او در مورد تأثیرات روانی این اخبار مهم و حیاتی پرسیدیم و او گفت: دورانهای خیلی سختی را گذراندیم. در این بیش از سه دهه فعالیت، حوادثی به وجود آمد که شاید همین همکاران ما حاضر نبودند در آن دوران بیایند و گویندگی کنند ولی من بهخاطر احساس وظیفه و احساس مسئولیتی که داشتم، در همه دورانها و تمام عرصههای انقلاب حضور داشتم و هیچگاه عرصه تلویزیون و گویندگی را خالی نکردم. سختترین دورانهای کار رسانهای را گذراندم و کار حتی به تهدیداتی از سوی برخی شخصیتها هم کشیده شد و بر اثر اتفاقاتی که افتاده بود در برخی از محافل هم نمیتوانستم حاضر شوم. یکی از این دورانهای سخت انتخابات سال 88 بود که جامعه بهشدت ملتهب شده بود، دوران رحلت امام و 8 سال دفاع مقدس هم از نظر امنیتی و اجتماعی و روحی دوران سختی بود.
محمدرضا حیاتی امروز با کولهباری از تجربه بازنشسته میشود. از او در مورد تمهیدات سازمان برای استفاده از تجربیات او پرسیدیم. حیاتی گفت: تمهیدات خاصی برای این منظور انجام نشده است. دانشگاه صدا و سیما و باشگاه خبرنگاران این توانایی را دارند که علاوه بر آموزش برای کارهای گویندگی و بخشهای مختلف از افراد باتجربه این عرصه استفاده کنند ولی متأسفانه تا به امروز از چنین ظرفیتی استفاده نکرده است که امیدواریم در آینده نزدیک شاهد چنین اتفاقی از سوی مسئولین سازمان صدا و سیما باشیم. بسیاری از آموزشگاهها هم با من تماس گرفتهاند و برای آموزش دعوت کردهاند، اما اصلاً راغب نیستم، چون خروجی مستقیمی ندارد و معلوم نیست که قرار است از این آموختهها کجا استفاده کنند.
حیاتی یکی از بهیادماندنیترین اتفاقات دوران اجرای خود را لطف همیشگی مردم به خودش میداند و میگوید محبت مردم همیشه شامل حالش بوده است.
نسلی که محمدرضا حیاتی به آن متعلق است، نسل پرسابقهای در اجرای خبر است، نسلی که افرادی مثل قاسم افشار، حسن سلطانی و فؤاد بابان هم متعلق به آن هستند. از حیاتی درباره خاطرات مشترک این نسل پرسیدیم و او گفت: خاطرات من بیشتر با همین دوستانی است که ذکر کردید. ما با هم شروع کردیم و دوران جوانی را با هم سپری کردیم و بیشتر از اینکه کنار خانواده و دوستان باشیم کنار هم بودیم.
این نسل کمکم در حال واگذاری عرصه به نسل جوانتر و جدیدتری است. از حیاتی پرسیدیم: “چقدر به این نسل جدید امیدوارید؟” و او پاسخ داد: متأسفانه سیستم گویندگی و اجرا اساساً عوض شده است و بهایی که در دهه 60 به اجرای خبر میدادند خیلی کمتر شده است. آن دوران دورهای بود که گویندگان ستاره و شاخص میشدند، اما دوستانی که الآن جذب میشوند این ویژگیها را ندارند و دوستانی که جدید آمدند هیچگاه ماندگار نشدند. من فکر میکنم سیستم جذب مجری و گویندگی مشکل دارد و باید فکری به حال این سیستم شود و از کسانی برای جذب مجری و گوینده اخبار استفاده کنند که دیدگاه کارشناسی داشته باشند. الآن نزدیک 10 سالی میشود که هیچ استفادهای از این عزیزان مجری و گوینده نشده است و این ضعف را همه بهخوبی میبینند.
محمدرضا حیاتی دوران 4 رئیس سازمان صدا و سیما را تجربه کرده است. از او در مورد تفاوتهای کار کردن در دوران هاشمی، لاریجانی، ضرغامی و سرافراز پرسیدیم و او پاسخ داد: من از دوران محمد هاشمی کارم را شروع کردم و در دوران لاریجانی و ضرغامی و سرافراز هم بودم. همه من را بهعنوان یک گوینده ملی و فراجناحی میشناسند و به همین ترتیب من با همه این آقایان رابطه خوبی داشتم. بهنظر من کسی که گوینده رسانه ملی میشود باید یک چهره ملی باشد و بتواند واقعاً یک گوینده مردمی باشد و با تغییر رسانه و مدیران عوض نشود. من هم سعی کردم همینگونه باشم، همیشه در خدمت مردم بودم و برای من همه دورانهایی که ذکر کردید؛ دورانهای خوبی بوده است.
سؤال پایانی ما از حیاتی، توصیههای او به مجریان جدید اخبار تلویزیون بود و او گفت: من زیاد اهل توصیه نیستم اما فکر میکنم آدم باید سمت کاری برود که براساس علاقهاش باشد، بهخصوص در عرصه رسانه که باید آن را یک خدمت و افتخاری بداند که خداوند به او داده است و نباید به آن از دید مالی و مادی نگاه کند. اگر ارتباط با مردم یکدست و یکدل نباشد، آدمها خیلی زود از عرش به فرش میآیند. مجریان جوان هم باید همه اینها را مدنظر داشته باشند و بدانند که اول لطف خداوند و سپس لطف مردم است که اهمیت دارد.
Sorry. No data so far.