دکترعادل پیغامی *-روحانیت در فضای اقتصادی کشور، بسیار نقش دارد و در عرصههای مختلف میتواند ظهور و بروز کند. یکی از عرصههای مهمی که طلاب میتوانند ورود کنند و شاید کسی جز حوزه نمیتواند به این عرصه بپردازد، عرصۀ نظریهپردازی و تولید علم است. مقام معظم رهبری در نشست اندیشههای راهبردی صریحاً فرمودند که انقلاب اسلامی، نظریۀ عدالت ندارد. این وظیفۀ حوزه است که با توجه به ابزارهای فهم متن، به استنباط این موضوع از ادله بپردازد.
یکی دیگر از عرصههایی که روحانیت میتواند و در واقع، باید به آن ورود پیدا کند، عرصۀ فکر است. مردم ما زیاد اهل فکرکردن نیستند. ضمن اینکه زیاد اسلامی فکر نمیکنند. مردم باید گزارههای اقتصادی دین در ذهنشان باشد و رفتارهایشان را طبق آن ذهنیت، اسلامی کنند. روحانیت وظیفه دارد که در عرصۀ تبلیغی خود، به تبیین و توضیح گزارههای اقتصادی دین اسلام بپردازد و جهانبینی اسلامی در زمینۀ اقتصاد را برای مردم بازگو کند.
روحانیون، در عرصۀ معنویت جامعه نیز وظیفۀ تبلیغی دارند؛ مردمی که روحیۀ معنوی دارند، خدا را واقعاً رازق میدانند و با ایمان به غیب، معنویت را بر مادیات ترجیح میدهند، اقتصادشان متفاوت از اقتصاد مردمی است که این اعتقادها را ندارند. مردم باید در این زمینه هدایت شوند و این وظیفۀ روحانیت است.
ما خیلی از اوقات، مجبوریم که در چند جبهه گلوله بیندازیم و وارد شویم. نمیتوانیم نسبت به جنگ اقتصادی، جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ نرم و جنگ سایبری بیتوجه باشیم و بگوییم من فقط سایبری بلد هستم. یک طلبه باید در مورد همۀ اینها، حداقلهایی بداند.
متأسفانه حوزه، حوزهایی نیست که پای مسئلههای انقلاب آمده باشد. حوزه سؤالهای انقلاب را جواب نمیدهد. در بسیاری از اوقات، مردم در سبک زندگی، رفتار، ذهنیتها و… دچار اشتباهات فراوانی هستند که روحانیت و در درجۀ بعد، صدا و سیما باید از رفتار مردم انتقاد و آن را اصلاح کنند. صدا و سیما همیشه مسئولین را میکوبد. باید مقداری هم مردم را بکوبد تا مردم بفهمند اشتباه میکنند و متوجه شوند خطایشان چیست.
اتراف، اسراف، تبذیر، فساد مالی و… در جامعه زیاد است و طبق دیدگاه اسلام، اینها میتواند مقدمهای برای فتنه و نابودی جوامع باشند، بنابراین، ما باید بیش از اینکه از فقر بترسیم، از زیادهروی در استفاده از نعمتها توسط عدهای خاص بترسیم که جامعه را به هلاکت نکشانند. این مسئله، وظیفۀ روحانیت و رسانهها را خیلی سنگین میکند.
مقام معظم رهبری میگوید: «سلامت معنوی جامعه را باید حل کنید». از حوزه سؤال دارد، ولی حوزه جواب نمیدهد. سلامت معنوی مردم رها شده و دست جادوگرها و رمالها افتاده است. در این زمینه نیز حوزه مسئول است.
در زمان جنگ، همه در مدارس و پایگاهها آموزش نظامی میدیدند اما اکنون، پنج سال است که جنگ اقتصادی است ولی آموزش اقتصادی نداریم. کار اول، آموزش و بیان مفردات سخنان مقام معظم رهبری است. کار دوم، بیان تاریخ برای آنهایی است که اهل مطالعهاند تا پیشرفتهای اقتصادی کشور محسوس و ملموس شود. مردم باید بدانند که در این کشور، صد سال پیش چگونه زندگی میکردند. برخی مردم گمان میکنند ایران صد سال پیش، یا سی سال پیش، همین شکل کنونی را داشته است.
روحانی باید بتواند مسائل روز را به واقعۀ عاشورا وصل کند و برای مردم بیان کند. به عنوان مثال، باید برای مردم گفته شود که روابط نامشروع و نان حرام، اثرگذار است؛ در حدی که انسان میتواند امام خود را به قتل برساند. فتنۀ کربلا ناشی از حرامخوری و روابط نامشروع بود و اگر در جامعۀ ما چنین گناهانی وجود دارد، باید بترسیم.
ما اکنون با جنگ اقتصادی مواجهیم و این جنگ، شرایط خاص خودش را دارد و در چهار حوزه ما را به مبارزه میطلبد؛ حوزۀ اول، حوزۀ اخلاق اقتصادی است. از بحث سبک زندگی، رفتارها، انصاف، انفاق، گذشت و ایثاری که ممکن است در یک تعامل سادۀ روزمره بین افراد اتفاق بیافتد، تا کمفروشی، همه مربوط به اخلاق اقتصادی است.
حوزۀ دوم، حوزۀ فقه است. فقه اقتصادی که دایرۀ وسیع خودش را دارد. احکام خمس و رهن و اجاره و خیارات و… باید برای مردم بیان شود. حوزۀ سوم، حوزۀ عقاید اقتصادی است. ما همانطور که نیازمندیم بدانیم خداوند یکی است، باید دقیقاً بدانیم خداوند رزاق است؛ باید بدانیم یک ریال مال حرام چگونه گردش میکند و چه تخریبهایی میکند.
باید بدانیم که صرفاً مکانیسمهای مادی تأثیرگذار نیست، بلکه گاهی اوقات، یک اشتباه معنوی باعث کاهش درآمد سرانۀ کشور میشود. این مسائل را باید در حوزۀ هستیشناسی و عقاید جامعۀ امروزی بحث کرد. حوزۀ چهارم، حوزۀ دانش و علم اقتصاد است. بسیاری از جوانهای کشور، حتی تعریف کارآفرینی یا مفردات کلامهای اقتصادی مقام معظم رهبری را نمیدانند.
این چهار حوزه، چهار حوزهای است که نبود و فقدانش یک نتیجه داده و آن نتیجه، این است که عملیات روانی دشمن در حوزۀ اقتصاد در مردم ما جواب دادهاست. در جمهوری اسلامی ایران، آمار فقر خیلی پایین آمده است، اما احساس فقر، خیلی بالا رفته است. وضع اقتصادی به لحاظ مصرف اقلام کالایی در چند سال و چند دهۀ گذشته افزایش پیدا کرده، ولی ناشکری مردم، به خصوص در جامعۀ متوسط شهری افزایش یافته است. این ناشی از جنگ روانی دشمن است.
ما اشکال داریم، اما اینکه فکر کنیم اقتصاد کشور در حال اضمحلال، فروپاشی و بحران است، یک تصویر ذهنی ساختگی است. این تصویر را دشمن ساخته است. علت ساختهشدن این تصویر هم بیسوادی ما نسبت به مسائل اقتصادی، شاخصها، آمارها و… است.
لحاظ کردن نرخ واقعی یا نرخ اسمی، یک سواد بسیار سادۀ اقتصادی است که اگر تبدیل به فرهنگ شود، بسیاری از شبهات جواب داده میشود. به عنوان مثال، در بحث مهریۀ زن، اگر پدربزرگ ما به مادربزرگ بگوید مهریهات شش تومان بوده، بیا بگیر و برو خانۀ پدرت، قانون و فقها میگویند این درست نیست و باید به قیمت روز بدهد؛ شش تومان آن موقع ملاک نیست؛ یعنی باید عدد اسمی، به عدد واقعیاش تبدیل شود. اگر ما نرخهای واقعی را دنبال کنیم، خیلی از تحلیلها عوض میشود.
روحانیت باید ذهن مردم را نسبت به شرایط عوض کند و این نیازمند این است که ابتدا خودش دانش اقتصادی لازم را پیدا کند. افسر جبهۀ نرم، اول باید خودش واکسینه شود تا بتواند سواد اقتصادی، اخلاق اقتصادی، عقاید اقتصادی و فقه اقتصادی را به مردم منتقل کند.
در سال ۱۳۴۲ به امام خمینی رحمهالله گفتند در مراسم عاشورا و صفر، هر چه میخواهید بگویید، ولی نگویید اسلام در خطر است، خطر اصلی اسراییل است و این حکومت همان طاغوت یزید و معاویه است. الآن هم اگر در منابر نگوییم که انقلاب اسلامی ایران دچار جنگ است و نگوییم که در این جنگ هم تا به حال انقلاب اسلامی موفق بوده یا نگوییم دشمن چگونه میخواهد به ما ضرر بزند و به مردم اطلاع ندهیم، این شرایط را درک نکردهایم و مثل همان سال ۱۳۴۲ است.
آن موقع هم جنگ همین بود، با شاه و اسراییل جنگ داشتیم. اکنون جنگهای ما در کنار جنگ با اسراییل، جنگ فرهنگی، امنیتی، سایبری و انواع جنگهای اقتصادی است. همه را باید به مردم گفت. پای برخی منابر که میرویم، انگار نه انگار که سال، سال تولید ملی است و دشمن در حال جنگ اقتصادی با ماست.
*این متن خلاصهای از جزوۀ « نیازهای روحانیت در جنگ اقتصادی » که درسگفتارى از آقای « دکتر عادل پیغامی » در باب وظیفه روحانیت در جنگ اقتصادی است؛ این درسگفتار حاصل جلسهایست که در زمستان ۱۳۹۲ برگزار شده است و به همت موسسه علمی فرهنگی سدید، پس از پیاده سازى و ویرایش در اختیار علاقهمندان قرار مى گیرد.
طلبه بیچاره چکار کند ما با مدرک دیپلم رفتیم حوزه بجای آموزش سطوح بالاتر دروس کتب اهل سنتی همچون کتاب مغنی و سیوطی تدریس می کنند و ما را سیکل محاسبه کرده اند اگر بتوانیم از هفت خوان امتحانات کتبی و شفاهی و انتقال دستی دروس از تهران به قم و بعد استعلامات 6 ماهه و شرط معدل و شرط حضور و غایب درآییم مفتخر به مدرکی می شویم که دیگران با هزارتا راحتی در پیام نور و آزاد و علمی کاربردی دارند می گیرند هر چه قدر داد بزنیم مباحث روز مورد نیاز جامعه آقا فرموده اند ارایه دین در عرصه های نوین ، اقتصاد مقاومتی ، بصیرت …. خدا رحمت کند شهید مطهری و بهشتی ها را