یکشنبه 23 آگوست 15 | 14:05

دری که همچنان روی یک پاشنه می چرخد

مجلس با گذشت سه، چهار سال از اولین هشدار رهبری تا به امروز هیچ قانونی را به تصویب نرسانده و قانون قبلی تنظیم خانواده نیز همچنان با تغییر کوچکی مشغول اجرا است.


تنظیم خانواده نخستین بار، چهارم رمضان سال نود و یک بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام، با اشاره به ظرفیت و منابع طبیعی موجود در کشور که توان پذیرایی جمعیتی بیشتر از میزان فعلی را دارد، نزدیک شدن به “بحران کاهش جمعیت” را به مسئولین هشدار دادند.  نوک پیکان اولین انتقاد ایشان در  موضوع کاهش جمعیت، برنامه های تنظیم خانواده را هدف گرفته بود : «ما در سال 71 به همان مقاصدی که از تحدید نسل وجود داشت، رسیدیم. از سال 71 به این طرف، باید سیاست را تغییر میدادیم؛ خطا کردیم، تغییر ندادیم. امروز باید این خطا را جبران کنیم». البته تا پیش از این دیدار نیز، در دیدارهای رمضانی سال های گذشته با کارگزارن نظام، ایشان به موضوع توان کشور برای داشتن جمعیت بیشتر اشاره کرده بودند.

سال های دهه شصت، همراه بود با نرخ باروری 6.4 ، به این معنا که تعداد فرزندان یک مادر حدود 6 فرزند بود. کارشناسان امر در آن دوره، این نرخ را بالا دانسته و اینطور عنوان کردند که  در صورت ادامه دادن با همین نرخ، بمب جمعیتی در ایران منفجر خواهد شد و ما توانایی پذیرایی از آن جمعیت ِ زیاد شده را نداریم! اگر از صحیح یا خطا بودن این ادعا که ما توان پذیرایی از جمعیت فوق را نداریم بگذریم، در آن مقطع تصمیم گرفته شد در برنامه اول توسعه،  سیاست هایی اتخاذ و برنامه هایی در راستای کاهش جمعیت که آن را تنظیم خانواده نامیدند اجرا شود که هدف آن رسیدن به نرخ 4.6 تا سال 1390، بود.

 اما اجرای برنامه های تنظیم خانواده که با حمایت های سنگین مجامع بین المللی در کشور همراه بود، از عقیم سازی دائمی(وازکتومی و توبکتومی) تا ده، یازده روش عقیم سازی موقت،  چنان به سرعت  در دورترین روستاها نیز حضور یافت که در سال 71 یعنی قریب به بیست سال! جلوتر کشور ما به رقم 4.6 رسید.  اما این پایان قضیه نبود و یک سال بعد یعنی در سال 72، برنامه تنظیم خانواده در مجلس به تصویب رسیده و به قانون تنظیم خانواده بدل شد! یعنی هنگامی که به اجرای این برنامه احتیاج نداشتیم، قانون برایش مصوب شد، بودجه گرفت و تا به امروز مشغول به اجرا است.  رهبر انقلاب نیز مکررا به اشتباه بودن ادامه اجرای این قانون اشاره کرده و در دیدار با مردم خراسان شمالی در سال نود یک فرمودند: «یک تصمیمِ زمان‌دار و نیاز به زمان و مقطعی را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت! مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت باز کنید. بعد شما شیر را باز کنی و بروی! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش میدهند که آقا جامعه‌ی ما در آینده‌ی نه چندان دوری، جامعه‌ی پیر خواهد شد؛ این چهره‌ی جوانی که امروز جامعه‌ی ایرانی دارد، از او گرفته خواهد شد»

مسئولین بجنبند

«اینها (برنامه های کاهش جمعیت و تنظیم خانواده) چیزهای خطرناکی است؛ اینها را بایستی مسئولین کشور بجد نگاه کنند و دنبال کنند. در این سیاست تحدید نسل حتماً بایستی تجدیدنظر شود و کار درستی باید انجام بگیر» پس از این سخنان بود که به تدریج دو دستگی و چند دستگی میان اظهار نظرهای مسئولین اتفاق افتاد. نرخ های متفاوتی برای نرخ باروری مطرح می­شد و عده ای تلاش داشتند تفسیر های خاصی را از آینده جمعیتی کشور و  نرخ باروری موجود ارائه دهند. تفسیر هایی که بعضا قصد داشت مطالبات رهبری را به حاشیه برده و القا کند شرایط آینده آن قدرها هم بد نیست! اما آن چه در واقع اتفاق افتاده بود و کسی نمی توانست آن را تکذب کند، کاهش شدید رقم نرخ باروری به دلیلی اجرای سیاست های تنظیم خانواده و به دنبال آن فرهنگ سازی چند دهه ای برای “فرزندکمتر”  بود که به پایین تر از 1.8 و در واقع پایین تر از حد جانشینی (2.1) رسیده بود.

لشگر شبهات و بهانه ها

از همان ایام، برخی شبهات وارد ادبیات بعضی از مسئولین شد. عده ای برنامه های تنظیم خانواده را برنامه سلامت مادر و کودک دانسته و به دنبال آن حذف تنظیم خانواده را حذف برنامه هایی دانستند که سلامت مادران را به خطر می اندازد و به این طریق سعی داشتند کمتر از عبارت “تنظیم خانواده” استفاده کنند. آن جا بود که رهبر انقلاب خطاب به این قضیه فرمودند: «هیچ منافاتى ندارد که ما مراعات بهداشت و سلامت مادران و فرزندان و نوزادان را بکنیم – که خیلى مهم است – در عین حال مراقب باشیم اشتباهى را که قبلاً کردیم، ادامه ندهیم، دنبال نکنیم»  (4 خرداد 1390)

«همچنان که ما فکر می­کنیم که اگر چهار پنج بچّه افتاد روی دوش یک خانواده وضع زندگی­شان چگونه خواهد شد، فکر این را هم بکنید که این چهار پنج بچّه وقتی بزرگ شدند و کاری پیدا کردند و شغلی پیدا کردند چه کمکی می­توانند به پیشرفت کشور بکنند؛ یعنی این را هم باید فکر کرد» از جمله شبهات و  استدلال های غلطی که در سال های اخیر در پاسخ به ازدیاد نسل رواج یافت این بود که اگر همه سرمایه خرج یک فرزند شود بهتر از آن است که صرف دو فرزند شود و مواردی از این دست نیز در جامعه توسط برخی کارشناسان به غلط رواج یافت که این عده را اگر مغرض  ندانیم تنها می توان گفت که هیچ اطلاعی از آسیب های تک فرزندی نداشته اند. حتی غرب نیز ستارگان و چهره های خود را همواره با تعداد فرزند زیاد به نمایش گذاشته است و قوانین موجود در برخی کشورهای اروپایی به شدت حامی زن برای فرزندآوری بیشتر از طریق دادن مرخصی های طولانی مدت با حقوق و مزایا به وی است.

برخی از مسئولین، مبتلا شدن ایران به بحران کاهش جمعیت را باور نداشته و در مصاحبه ها و گفتگوهای شان با رسانه ها، معتقد بودند جمعیت پیر نخواهد شد! جریان مذکور مخالف برداشته شدن قانون تنظیم خانواده بود.  قانونی که با اصرار بر اجرای آن توانسته بود به خوبی فرهنگ فرزند کمتر زندگی بهتر را باب کند. جریان فوق این­طور استدلال می­کرد که با برداشتن قانون اتفاقی در افزایش جمعیت نخواهد افتاد. این سخن البته آن جا اشتباه بودن خود را نشان می داد که شاید موجب افزایش جمعیت نمی­شد اما حتما موجب کاهش جمعیت خواهد شد و راه را برای فرهنگ سازی خواهد بست.

این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب در سه مرداد نود و یک خطاب به دکتر مرندی اینطور بیان کردند که «اگر با این امکانات کار کنید به نتیجه می‌رسیم زیرا طبیعت کشور ما جلوگیری از باروری نیست و اگر مسائل کنترلی حذف شود و کار فرهنگی انجام گیرد مشکل حل خواهد شد». استدلال برخی مدیران بهداشتی کشور که تا کنون اقدام درخوری در راستای سیاست های افزایش جمعیت انجام نداده اند این بوده است که آن ها در حال مخالفت با افزایش جمعیت نبوده بلکه در حال اجرای قانونی هستند که به آن ها سیاست کاهش جمعیت را ابلاغ کرده است! رهبر معظم انقلاب اما صراحتا در خصوص قوانین و برنامه هایی که منجر به کاهش جمعیت می شود اینطور عنوان کردند که: «هر اقدام و تدبیری که میخواهد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد!»

کسی به فکر فرهنگ نیست، همه دعواها بر سر قانون!

تا به امروز تلاش های صورت گرفته در خصوص افزایش جمعیت و عبور از بحران جمعیتی، بیشتر حول و حوش تغییر در قانون بوده است. مسئولین حاضر تا به امروز بیشتر وقت خود را به این گذارنده اند که به یک دیگر ثابت کنند که آیا بحران جمعیتی اتفاق خواهد افتاد یا نه ! پس اگر اتفاق خواهد افتاد قانون تنظیم خانواده را می بایست تغییر داد و اگرهم نه دست به قانون زده نشود!  جالب تر آن جا بود که برخی از کارشناسان که خود در سال های نه چندان دور مقاله ها نوشته و خطر بحران جمعیت را گوشزد کردند اینک جزو گروهی شده اند که باید به آن ها ثابت میشد کشور در آینده با بحران جمعیتی رو به رو خواهد بود ! علت این چرخش صد و هشتاد درجه ای را البته شاید بتوان در همان جوایزی جهانی پیدا کرد !

به هر ترتیب تمام هم و غم مسئولین چه موافقین و چه مخالفین این بحث بر سر تغییرو تدوین قانون جدید بوده است و به بیانی دیگر میتوان گفت تا به امروز هیچ  برنامه ریزی و حرکت قوی ای در خصوص فرهنگ سازی و زمینه سازی برای فرزند آوری صورت نگرفته است. در همین خصوص رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای همایش ملی تغییرات جمعیتی به موضوع اهمیت فرهنگ سازی اشاره کرده و عنوان می کنند: «این همایش البتّه قدم اوّل است، یعنی قدم ابتدایی است، [امّا] از گذاشتن قانون به‌نظر من مهم‌تر است؛ چون فرهنگ‌سازی در این مسئله مثل خیلی از مسائل دیگر اجتماعی، حرف اوّل را میزند؛ باید فرهنگ‌سازی بشود که متأسّفانه امروز این فرهنگ‌سازی نیست، تعطیل است»

همین کم توجهی به بحث فرهنگ سازی است که موجب شده در کنار اظهارنظرهای کارشکنانه برخی مسئولین، گارد جامعه در قبال موضوع فرزندآوری تا حدودی بسته باشد! البته توسط برخی دستگاه ها نظیر شورای فرهنگی اجتماعی زنان متون و لوایح پیشنهادی در خصوص موضوع جمعیت آماده و به مجلس فرستاده شد.  اما با حذف و اضافه هایی که در مجلس بر روی طرح و لایحه پیشنهادی جمعیت به اجرا در آمد، عملا  موارد پیشنهادی خاصیت خود را از دست داد و به نحوی ادامه دهنده همان قانونی قبلی شد تا آن جا که موجب انتقاد رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت و ایشان فرمودند: «شنیدم در مجلس طرحی در حال بررسی است؛ منتها آنطور که برای ما نقل کردند، آن طرح جواب نمی­دهد؛ این مقداری که در این طرح دیده شده، جوابگو نیست. مسئولین و علاقه‌مندان و آشنایان با مقتضیات این کار در مجلس، باید توجه کنند و درست انجام دهند»

در همچنان روی همان پاشنه می چرخد!

تلاش برای ازدیاد نسل برخلاف تصور عده ای، هیچگاه به این معنی نبود که مشکلات اقتصادی موجود نادید گرفته شود، اما سخن آن جا است که ما در زمینه اقتصادی نقشه راه لازم را داشته ایم و بارها چه در قالب سخنرانی ها چه در قالب ابلاغ سیاست ها از سوی رهبر معظم انقلاب، در حوزه اقتصادی تکلیف دستگاه ها مشخص شده است.  اما در موضوع جمعیت نقشه راه مشخصی وجود نداشت! تا اینکه رهبر انقلاب در سی ام اردیبهشت نود و سه سیاست های کلی جمعیت را در 14 بند ابلاغ کردند. «با عنایت به اهمیّت مقوله جمعیّت در اقتدار ملّی؛ و با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیّت کنونی کشور به عنوان یک فرصت و امتیاز؛ و در جهت جبران کاهش نرخ رشد جمعیّت و نرخ باروری در سال‌های گذشته، سیاست‌های کلی جمعیّت ابلاغ می‌گردد.» . مرور بندهای این ابلاغیه حاکی از آن بود که ایشان در کنار افزایش جمعیت به افزایش سطح کیفیت زندگی نیز مثل همیشه تاکید مؤکد داشته اند.

اما باید گفت علی رغم ابلاغ این سیاست ها و تذکرات پی در پی ، مسئولین اصلی حوزه جمعیت که می توان وزارت بهداشت و نمایندگان مجلس را مخاطب آن دانست، همچنان کاری از پیش نبرده اند. مجلس با گذشت سه، چهار سال از اولین هشدار رهبری تا به امروز هیچ قانونی را به تصویب نرسانده و قانون قبلی تنظیم خانواده نیز همچنان با تغییر کوچکی مشغول اجرا است.

این کوتاهی دستگاه های مسئول تا آن جا پیش رفت که مقام معظم رهبری در دیدار  امسال خود با دانشجویان در ماه مبارک رمضان امسال با اشاره به گزارشات رسیده به ایشان در موضوع جمعیت صراحتا عنوان کردند که “در همچنان روی همان پاشنه می چرخد” و اتفاقی که باید در خصوص جمعیت می افتاد با سنگ اندازی های صورت گرفته هنوز نیفتاده است.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.