سعید خاوری مسئول برگزاری نمایشگاه پوستر وال‌استریت در گفت‌وگو به خبرنگار تسنیم به سوالات مربوط به این نمایشگاه و جنبش وال‌استریت پاسخ گفت.
تسنیم:ایده برگزاری این نمایشگاه از کجا شکل گرفت؟
نمایشگاه مربوطه به منتخب پوسترهای منتصب به جنبش اشغال ایالات متحده است. این نمایشگاه در واقع پوسترهایی را به نمایش می‌گذارد که شاخص‌ترین آثار هنری است و هنرمندان مختلف در سراسر دنیا برای جنبش اشغال آمریکابویژه اشغال وال‌استریت طراحی کرده و فرستاده‌اند و در برخی شهرها و همچنین در آمریکا در گالری‌ها به نمایش درآمده‌اند و به دیوارها نصب شده‌اند. این پوستر اشاره دارد به مقوله جنبش اشغال آمریکا که در 17 سپتامبر 2010 با پیشنهادی از طرف وب‌سایت بنیاد رسانه‌ای اوباستر هشتگ جدیدی در شبکه اجتماعی تویتر با عنوان وال‌استریت را اشغال کنید منتشر کرد و در ابتدا حدس می‌زدند که 90 هزار نفر را ساپورت کنند که منتهی خیلی فراتر از انتظار بود و مردم در منهتن جنوبی تجمع کردند و پارک لاکوتی را گرفتند و اسمش را به پارک آزادی تغییر دادند و ناگهان جنبش گسترش پیدا کرد چون جنبش ازتونس، مصر، اسپانیا و اوهایو هم که قبلا راهپیمایی‌هایی داشتند الهام می‌گرفت و اینها باعث شد که جنبش وال‌استریت شکل بگیرد و از حمایت گسترده مردمی برخوردار شود.
تسنیم: پوسترها با چه نگاهی طراحی شدند؟
بیشتر پوسترهایی که می‌بینید با یک نگاه انتقادی طراحی شدند که مسئله سرمایه‌داری در ایالات متحده و به ویژه نابرابری اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را نشان می‌دهد و گاه به سخره می‌گیرند ماهیت نظام سرمایه‌داری را به شکل یک پوستر که یک حکم گرافیکی و هنری است به چالش می‌کشند.
پوسترهای این نمایشگاه در چه گسترده جغرافیایی پدید آمده‌اند؟
پوسترهایی که در اینجا می‌بینید فقط مختص نیویورک است و به شهرهای مختلف تعلق دارند و بعضی از آنها حتی به تاریخ معاصر آمریکا هم اشاره می‌کند از مرگ مارتین لوترکینگ تا بسیاری از فعالان کارگری مانند جوهیل. اینها کسانی بودند که در اعتراض کارگری در ده‌های گذشته کشته و یا مرگشان منتصب به نهاد قدرت بوده است.
هدف جنبش وال استریبت چه بود؟
جنبش وال‌استریت هدفش این بود که رابطه قدرت و ثروت را در ایالا متحده به چالش بکشد و افشاگری کند و قطعا آمارها هم همین را می‌گویند شما اگر آمارهای بانک فدرال را نگاه کنید شاخص‌های مربوط به بیکاری و شاخص‌های مربوط به سقوط قدرت، خرید خانه را در ایالات متحده نشان می‌دهد که قشر کارگر قشر 99 درصد آمریکا با تنزل درآمد و ارزش درآمد روبرو بوده است و در سالهای بحران به خصوص در سالهای 2007 و 2008 اما قشر ثروتمند آمریکا به ویژه مدیران وال‌استریت با افزایش درآمد و حقوق و به موازات کاهش درآمد حقوق کارگران بوده و این مسئله باعث ایجاد نابرابری اقتصادی می‌شود. همین انگیزه‌ای می‌شود برای طیف 99 درصد کارگر. که تولید ناخالص در آمریکارا به وجود می‌آورد و حاصل این زحمت توسط یک درصد ثروتمند استفاده می‌شود و به این آگاهی می‌رسند که زمان اعتراض به نیروهای معترض می‌پیوندند و طیف‌های مختلفی می‌شوند و در شب‌های مختلف اعتراض می‌کنند.
رهبری این جنبش برعهده چه کسانی بود؟
جنبشی که در آمریکا شکل گرفت به صورت مردم‌نهاد بوده یعنی رهبر رسمی نداشتند این تظاهرات‌ها قطعا به صورت نافرمانی مدنی بوده و با اشغال پیاده‌روها و بستن بانکها و در واقع با ایجاد خلل‌هایی در نهادهای مالی منتصب به ثروتمندان بوده و رهیافت‌شان خشونت‌آمیز نبوده است. گرچه دولت ایالات متحده با توجه به عکس‌ها و اسنادی که بعدها منتشر شد و افشاگری‌های که صورت گرفت فعالیت جنبش وال‌استریت را به صورت فعالیتی تروریستی تعریف کردند. همین باعث شد جنبش وال‌استریت فعالیت‌شان توسط چندین نهاد اطلاعاتی رصد شود و افرادی که دستگیر و محاکمه می‌شدند و صرف اینکه شما فقط باید یک جریمه مالی بدهید نبود و بعضی اوقات پیگیری‌ها سنگین‌تر بود. بحث دیگری که جنبش وال‌استریت خیلی مطرح می‌کرد بحث دستگیری‌هاست. در 24 ژوئن 2014 که آخرین دستگیری ها انجام شد حدودا طی 4 سال 7775 نفر بازداشت شدند که حتی از یک سال اول بیش از 30 مورد دستگیری بالای 50 نفر وجود داشت که تمامی اینها نشان می‌دهد که اهمیت اعتراض‌های مدنی برای ایالات متحده به چه صورت بوده است. بخش عظیمی از جمعیت اعتراض کننده دستگیر می‌شوند و با متوقف کردن راهپیمایی پراکنده می‌شوند اما این مسئله که باعث نشد اعتراض‌ها متوقف شوند و حتی گسترش هم پیدا کردند.
دستاوردهای این جنبش چه بود؟
دستاوردها نشان دهنده نقد رابطه ثروت و قدرت در ایالات متحده بوده است آگاه‌سازی در رابطه با نقش پلیس‌های امنیتی و خشونت به کار رفته علیه غیرنظامی‌ها. بحث خروج سرمایه‌های مردم ازبانکهای بزرگ سرمایه‌داری و انتقال آن به تعاونی‌های اقتصادی مردمی بوده است که 75 هزار نفر سرمایه‌هایشان را از بانک‌های آمریکایی خارج کردند که پول اندکی نیست. سیاستگذاری اقتصادی در ایالات متحده بوده است که به نام شورای تبادل قانونگذاری آمریکا که یک نهاد اقتصادی و سرمایه‌گذاری است و خیلی از شرکتهای بزرگ تحت فشارهای مردمی مجبور می‌شوند که برای حفظ وجهه‌شان از این شورا خارج شوند. خیلی از مردم به خاطر پرداخت نکردن وام، خانه‌هایشان ضبط شده بود و توانستند آنها را پس بگیرد. وقاهت کار عمومی شد بحث وام‌های دانشجویی مطر حشد که حتی پس از فارغ‌التحصیلی تحت فشار قسط‌های وام هستند چون دانشگاه‌ها در آمریکا هزینه بالایی دارند و باعث شد تمام اقشار جامعه فرصت اعتراض پیدا کنند و اعتراضات خود را نشان دهند ولی بعد از مدتی جنبش سرعتش کم شد و در سالهای اخیر شاهد فعالیت خاصی نبودیم به جز نمایشگاه پوسترها و هم اندیشی‌ها که ادامه داشته است.
مخاطبین این نمایشگاه در ایران چه کسانی هستند؟
دانشجوان روابط بین‌الملل، علوم سیاسی و اجتماعی و رشته گرافیک که پوسترها جوانب مهم رشته آنها را می‌تواند نشان دهد. این مخاطبان می‌توانند از این نمایشگاه درس‌های مهمی بگیرند.
این نمایشگاه چه تاثیری بر مخاطبان ایرانی می‌تواند داشته باشد؟
جمهوری اسلامی به واسطه مناسبات ایدئولوژیکی که دارد یکی از منتقدان شناخته شده نظام سرمایه‌داری به ویژه در ایالات متحده بوده است و قطعا اتفاقی که در وال‌استریت افتاد مورد تایید مقامات عالی جمهوری اسلامی قرار گرفته و با سخنرانی مقامات مختلف روبرو بودیم. در تظاهرات به صراحت و شفاف حمایت کردند بنابر این جمهوری اسلامی به واسطه سیاست‌های اعمالی که دارد وظیفه خودش دانسته که حمایت از مستضعفان سراسر جهان را برعهده بگیرد و فرقی نمی‌کند مستضعف نیویورکی باشد یا فلسطینی. مستضعف، مستضعف است و در هر جای دنیا به واسطه سیاستی که در جامعه ما اعمال شد قاعدتا مورد حمایت قرار می‌گیرد و ما هم با حمایت رسمی روبرو بودیم . مخاطب ایرانی هم به خاطر واسطه اعمالی ایالات متحده هم یک حمایت ضمنی از این انتخاب‌ها کرده است چون این اتفاق‌ها به صورت غیررسمی و کاملا اجتماعی و متعلق به قشر فقیر و سیاست‌های سرمایه‌داری بوده است و حتی اگر موافق جنبش نبودند بخش اعظم ایرانی‌ها مخالفتی با این جنبش نداشتند وبا آن احساس همدری کردند چرا که پیام جنبش پیام اعتراض به بی‌عدالتی و نابرابری بوده است و در ایران چه قشر مردمی و چه قشر روشنفکر از این جنبش حمایت کردند.
Sorry. No data so far.