علیرضا کمیلی/ نقل است که وقتی امام موسی صدر به شهر صور رفت و در لیست جمعیت بر و احسان علامه شرف الدین، نامی از فقرای سنی و مسیحی ندید لیست را رد کرد و گفت مگر در این شهر سنی و مسیحی زندگی نمی کنند؟! پس چرا فقط به لیست کودکان شیعه بسنده شده است؟! من این لیست را قبول ندارم!
موسی صدر برای ما یادآور اخلاق کریمانه پیامبر ص و توصیه های اخلاقی ائمه اطهار علیهم السلام است. چیزی که امروز خیلی محتاج آن هستیم! او وقتی شنید که ابونایف، آن روحانی اهل سنت علیه او سخن های متعددی گفته است به دیدار او شتافت و آنگاه بود که وی را شرمگین و با چشمی گریان مشاهده کرد.
آن کشیش مسیحی می گفت بعد از سخنرانی اش برای دخترها در دانشگاه، نکته ای از عقیده مسیحیت را تذکر دادم و او بدون تردید فورا آنرا اصلاح کرد و من را تحت تاثیر تواضع خود قرار داد.
وقتی هم که در آن جلسه رسمی با حضور همه بزرگان لبنان، علامه مغنیه به او حمله کرد و خواستار اخراج او از لبنان شد، همانجا او را به آغوش کشید و بلافاصله در سخنرانی اش رمز موفقیت لبنان را توجه به عقاید شیخ جواد مغنیه دانست!
آیا اینها یادآور روایات ائمه ما در نوع تعامل با مخالفین خودشان یا صاحبان سایر ادیان و مذاهب نیست؟ آیا این دل دریایی که با فریاد و تحقیر این و آن تکان نمی خورد در مبلغان امروز ما نیز یافت می شود؟!
چرا در ما چنین روحیاتی نیست؟! آیا به این دلیل نیست که باور صادقانه به احترام به دیگری نداریم؟
Sorry. No data so far.