🔸پس از حمایتهای اخیر رهبر معظم انقلاب از دولت مستقر، برای برخی این شبهه ایجاد شد که دولت فشل و بیخاصیت که جز فروشندگی از هستهای تا موشکی ، از منطقهای تا FATF ، چیز دیگری بلد نیست چه بر میآید؟ بررسی تاریخ دهه اول انقلاب بنظر میتواند این مهم را آشکار کند.
🔹پس از شروع بکار بنیصدر بعنوان رئیسجمهور و تنفیذ فرماندهی کل قوا توسط حضرت امام(ره) به وی، در نیمه اول سال ۵۹ بارها توسط نیروهای انقلابی خصوصا سپاه تازه تاسیس و حتی ارتش ، تدارک حمله توسط ارتش بعث گزارش میشد اما او نمیپذیرفت و در آستانه جنگ، دعواهای سیاسی را هر روز اوج میداد. پس از شروع جنگ او مانع جدی برای سپاه بود و افراد خبره را عزل میکرد، سیاستهای غلط را دنبال نموده و در شرایط اشغال کشور بدون پس زدن دشمن بدنبال صلح بود! مدیریت کشور در جنگ همراه با مخالفت رئیس جمهور با نخست وزیر ، وزارتخانه های بی وزیر و امثالهم ممکن نبود اما بنیصدر از طریق روزنامههای وابسته به خود و سیاست حمله به نهادهای انقلابی تلاش میکرد بر موج اختلافات بدمد.
🔸اوج این مسائل به ۱۴ اسفند ۵۹ و سخنرانی بنیصدر در دانشگاه تهران رسید که اون در آن نهادهای انقلابی را مورد حمله قرار داد و آنان را چماقدار خواند و از سمپاتهای منافقین برای برهم زدن نظم استفاده نمود و تلاش کرد آنرا تقصیر نیروهای حزب جمهوری اسلامی که به مخالفت آرام و با شعار مشغول بودند بیاندازد. این پایان مدارای انقلابیون با توطئههای بنیصدر بود.
🔹آیتالله خامنهای ۱۵ اسفند ۵۹ در خطبههای نماز جمعه آن هفته فرمود: گروه های ضد انقلاب ، گروه هایی ضد اسلام و سیاستمدارانی ورشکسته، که از دستگاه اداره کشور رانده شده اند همه این گروه ها با هم یک طیف واحد را به وجود آورده اند برای اینکه در اجتماعات بی نظمی ایجاد کنند تا بدین وسیله بتوانند صدای شان که همراه با اهانت به مقدسات مردم و انقلاب است از رادیو به گوش مردم برسانند.
🔸شهید رجایی نخستوزیر در پیامی مورخ ۱۸ اسفند ۵۹ نوشت: اخیراً ضد انقلاب جایگاه جدیدی پیدا کرده تحت عنوان حمایت از رئیس جمهور و هر جا که رئیس جمهور یک سخنرانی به پا می کند علاوه بر کسانی که به رئیس جمهوری معتقدند عده بسیاری هم از ضد انقلابیون شرکت می کنند بخصوص در این مراسم اخیر که رسماً شرکت کردند ما کم کم شاهد این هستیم که ضد انقلاب پایش را از گلیم خود فراتر گذاشته است . بدانید کسانی که برادران پاسدار ما را چماق دار معرفی کنند محکومند.
🔹شهید آیتالله بهشتی ۲۲ اسفند ۵۹ هم در نامهای به حضرت امام (ره) نوشت: دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط میشود. به خدا سوگند تحمل این وضع برای این فرزندتان بس دشوار است که چهره افسرده اینها را ببینم و ندای یاللمسلمین آنها را بشنوم و تنها پاسخ این باشد که صبر کنید. من هم صبر میکنم و فی العین قذی و فی الحلق شجی. این روزها مکرّر با خود میاندیشم که ایکاش زیر بار این مسئولیت سنگین که با تأکید بر عهدهام نهادید نبودم، تا میتوانستم بهکمک آنها لااقل فریادی برآورم، زیرا فریاد از یک طلبه زیبنده است اما از یک مسئول انتظار اقدام میرود، نه فریاد و اگر اقدام کنم با این شائبه جگرسوز روبهرو میشوم که دفاع از مظلومان نیست، جنگ قدرت است میان سران، از روی هواها. با استفاده از حمایتهای مکرّر شما اینک همه نهادها کوبیده میشوند، مجلس، دولت، دستگاه قضایی و نهادهای انقلاب و هرچند در کوبیدن اینها موفق نشدهاند، ولی نه خطرشان را میتوان نادیده گرفت، نه ضررشان، که همه را از خدمت گستردهتر به مردم محروم و ایثارگرمان بازمیدارند.این بود خلاصهای از آنچه لازم دانستم با آن پدر بزرگوار و رهبر عزیز در میان بگذارم تا مثل همیشه با تصمیم پیامبرگونهتان راه را برای ما و همه مردم مشخص کنید و دعایم این است که خدایا امام عزیزمان را در این تصمیم گیریهای دشوار یار و رهنما باش.
🔸واکنش حضرت امام(ره) اما متفاوت بود. ایشان در ۲۵ اسفند ۵۹ بیانیه ۱۰ مادهای صادر فرمودند و ضمن تاکید بر جایگاه قانونی تمام مقامات از جمله بنی صدر در بند۳ نوشتند: ” به همان نحو که آقای رئیس جمهور را به فرماندهی کل قوا منصوب نمودم، باید ایشان را به این مقام بشناسند و فرماندهان قوای مسلح از ایشان بر طبق مقررات اطاعت کنند.” و در بند دیگری آوردند: “اکیداً از مقامات رسمی خواستارم تا با کمک یکدیگر مشکلات کشور را حل نمایند و برادرانه با یکدیگر همکاری نمایند.”
🔹پس از این بیانیه، رفتار بنیصدر وقیحانهتر شد و به بهانه بیانیه امام حملات خود به تمام نهادهای انقلابی، عقیم سازی سپاه و دولت شهید رجایی را با قدرت پیگیری کرد. یقینا هیچ فردی انقلابیتر از حضرت امام(ره) نبود، چنانکه ایشان بعدا خود فرمودند از ابتدا هم بنیصدر را قبول نداشتند؛ اما اما چنان که در اول بیانیه نوشتند “به اطلاع عموم میرساند برای صیانت کشور و جمهوری اسلامی در این موقع حساس و برای حفظ مصالح اسلام و مسلمین مطالب زیر ابلاغ میشود” یعنی این مواضع ایشان لازم و برمبنای مردمسالاری دینی و برای کنار رفتن پرده نفاق و ناتوانی بنیصدر در نزد عوام بوده است. اما خب مشخص است که تحمل این سخنان امام(ره) اگر با درک درست از تفاوت جایگاه “شخص ولی امر” و “امت ولایتمدار” تحلیل نشود به انحطاط میانجامد. تحمل اینکه در کشوری که در حال جنگ است، کسی که ناتوان ، بیفکر و بدون تدبیر است و با منافقین بیغیرت و وطن فروش همقدم است بخواهد بر فرزندان بسیجی خمینی کبیر و سپاهیان دلاور و انقلابی فرماندهی داشته باشد و چه بسا از سوء تدبیر او ضربات مالی و جانی سختی بر کشور تحمیل شود و افرادی از همین جوانان انقلابی شهید شوند بسیار سخت است. تصور اینکه منافقین و گروهکها در داخل کشور بر مردم مستضعف شمشیر بکشند و فردی همچون بنیصدر بخواهد چوب لای چرخ نخستوزیر، مجلس و قوه قضا و نهادهای انقلابی بگذارد بسیار سخت است اما وقتی دوراندیشی امام امت را ببینیم متوجه میشویم که چه بسا دل امام از بقیه خونتر بود اما با درایت و تدبیر و صبر انقلابی و چندماه تحمل از اسفند۵۹ تا خرداد ۶۰، توانست ریشه التقاطیها، منافقین خلق و وادادههایی همچون بنیصدر را برای همیشه از سر انقلاب اسلامی کم کند چراکه جمیع مردم که چه بسا جزء مستضعفین بودند و به بنیصدر بخاطر شعارها یا سوابقش رای داده بودند به این جمعبندی رسیدند. اما اگر زودتر انجام میشد چه بسا اثر عکس داشت و انقلاب نورس را با چالش مواجه میکرد.
🔸آیتالله خامنهای در جلسه استیضاح بنیصدر به ذکر همین نکته یعنی حمایت امام از او در اسفند۵۹ و برداشته شدن آن حمایت در خرداد۶۰ در پی برکناری بنیصدر از فرماندهی کل قوا پرداختند.(کلیپ بالا را ببینید)
🔹بیانات آیتالله خامنهای در کلیپ فوق: “آخرین نکتهای که در این مقدمه میخواهم بگنجانم این است که عشق به جمهوری اسلامی ما را هم مثل آن برادری که دیروز سخن گفت وادار به حراست از نهاد ریاست جمهوری و حمایت از اولین رئیسجمهوری میکرد همین احساس موجب آن شد که با اینکه ما آقای بنیصدر را از اول صالح برای احراز این مقام نمیدانستیم پس از آنکه انتخاب شد از او دفاع کردیم. اینجانب در نماز جمعه بارها و بارها از او حمایت کردم و مردم را به حمایت از او دعوت کردم و علیرغم آن همه فشار تبلیغاتی او نسبت به جریان خط امام عکسالعمل نشان ندادم اما جان کلام اینجا است که وقتی وجود او با استفاده از انواع روشهای تخریبی برای همین جمهوری به صورت آفتی بیعلاج درمیآید و او در مقام ریاست جمهوری بزرگترین مدعی جمهوری اسلامی و تحقیرکننده آن به بلندگوی مخالفان آن میشود آیا بازهم حمایت از او به معنای حمایت از جمهوری اسلامی است؟ نه برادر منصفانه قضاوت کنید هیچ حمایتی از بنیصدر ارزش واقعی و عملی حمایت امام را از او نداشت. اما دیدید که امام هنگامی که پس از یک سال صبر و سکوت دردآلود مشاهده کردند که همچنان خط نفاق و ارتداد و کفر و استکبار سنگر مستحکمی در وجود آقای بنیصدر یافته است حمایت خود را از او سلب کردند و این را برای خود تکلیف دانستند شما به حمایت امام تا اسفند ۵۹ تکیه میکنید چرا به سلب حمایت امام در خرداد ۶۰ تکیه نمیکنید؟ اگر عمل امام برای ما و شما حکمتآمیز و قابل پیروی است چرا میان دو عمل امام فرق قائل میشوید؟”
🔸قریب به ۴۰ سال بعد، حضرت آقا در بیانات ۹۶/۳/۲۲ به ذکر دو نکته مهم و مرتبط با این مساله تاریخی پرداختند:
🔹۱- ایشان فرمودند: ” مردمی که در روز جمعهی انتخابات پای صندوقهای رأی آمدند، به هر کسی رأی دادند، همهشان یک کار مشترک انجام دادند؛ این کار مشترک، خیلی با ارزش است. این کار مشترک را باید دید و باید به دنیا نشان داد؛ این کار مشترک، اعتماد به نظام بود، اظهار اعتماد به نظام اسلامی بود … این کار مشترک را ما خرابش نکنیم. ما از لابهلای این کار مشترک، حرفها و ملاحظات درنیاوریم جوری که اصل این حرکت مشترک را خرابش کنیم، ضایعش کنیم؛ این کار مشترک، خیلی مهم بود. [امّا] اینکه ما بیاییم ملّت ایران را تقسیم کنیم بگوییم «بعضیها به این موضوع آره گفتند یا [خیر]»؛ نه، مردم فقط آمدند اشخاص را معیّن کردند. چرا تقسیم میکنیم افراد را؟ مراقب باشیم این تقسیمکردنها، این بگومگوها، از دل یک کار بزرگ و مشترک ملّت ایران بیرون نیاید.” اینجا یکی از دلایلی که هم حضرت امام هن حضرت آقا تاکید بر حفظ منتخبین ملت داشتهاند روشن میشود یعنی تاکید بر شخص انتخاب شونده بجای نه و آره به مسائل مختلف. این شیوه و نگاه انقلابی، رئیسجمهور را کارگزار نظام اسلامی میداند که توسط مردم منتخب شده و قرار است مسوول اجرایی سیاستهای نظام باشد نه بیشتر. هرچند این نگاه تقریبا در اکثر روسای جمهور وجود نداشته و خود را بالاتر تصور کردهاند اما همین سبب زمین خوردنشان شده، حال برخی از آنها با ارشاد امام امت به هر صورت تلاش شده تا حفظ شوند تا دورهشان به پایان رسیده اما در مورد بنیصدر که دیگر مشخص شد قابل هدایت نیست به عزل او انجامید.
🔸۲- آقا در ادامه فرمودند: “کشور را دوقطبی نباید کرد، مردم را به دو دسته نباید تقسیم کرد؛ آن حالتی که در سال ۵۹ متأسّفانه از ناحیهی رئیسجمهور آن روز اتّفاق افتاد که مردم را به دو دستهی موافق و مخالف تقسیم کرده بودند که چیز خطرناکی است.” این تذکر مهمترین و روشنترین صحبت رهبر انقلاب درباب تکرار تجربه بنیصدر در دهه چهارم انقلاب بود. اما آیا حسن روحانی شیوه خود را تغییر داد؟
🔹حسن روحانی نسبت به تحرکات آمریکا بیتوجه ماند و هشدار جریان انقلابی نسبت به بدعهدی آمریکا را شوخی انگاشت؛ چیزی نگذشت که همچون غافلگیر شدن بنیصدر از شروع جنگ ، حسن روحانی و دولتش هم از خروج آمریکا از برجام و اعمال سریع و شدید تحریمها که آغازگر جنگ اقتصادی بود غافلگیر شدند. حسن روحانی هم هنجون بنیصدر وقت ارزشمند را بجای آماده کردن کشور به جنگ به دوقطبیهای ساختگی بدل کرده بود و حتی در آخرین مورد آنرا به فیلتر تلگرام! رسانده بود و درباره آن مرثیهها میسرود.
🔸حسن روحانی هن همچون بنیصدر بجای تلاش برای مقابله با دشمن، بدنبال پیشنهادات غلطانداز دشمن حرکت کرد؛ در شرایط جنگ اقتصادی آمریکا برای اعمال موثرتر تحریمها بدنبال تحمیل FATF به ایران است و دولت روحانی نیز تمام هم و غم خود را برای این لوایح خائنانه گذاشته است! تیم ضعیف دولت او خصوصا در بحث اقتصاد نیاز به بازسازی دارد اما او حاضر به تغییر نیست و اگر جابجایی اندکی انجام میدهد باز یک نفر از همان نئولیبرالهای مسوول وضع فعلی را بر کار میگذارد!
🔹در این شرایط بسیاری از کنشگران انقلابی، دولت پیر و فرتوت و واداده و غربزده روحانی را مناسب برای کشور ی در شرایط جنگ اقتصادی و نابسامانی داخلی اقتصادی نمیدیدند و به طرق مختلف در شبکههای اجتماعی و غیره آنرا مطرح میکردند.
🔸واکنش رهبری اما همچون حضرت امام(ره) متفاوت بود. ایشان حمایت گستردهای از شخص رئیسجمهور کرده و وی را منتخب مردم دانستند که حقوقی دارد؛ دادن اختیارات وسیعی نظیر ریاست شورای عالی هماهنگی اقتصادی سه قوه به رئیسجمهور و حمایت از تصمیمات آن شورا، حمایت همهجانبه از روحانی و تاکید بر حفظ او، همه یادآور عملکرد حضرت امام(ره) در بیانیه ۱۰ مادهای اسفند۵۹ است. قطعا خون دلی که حضرت امام و حضرت آقا میخورند از هر مدعی انقلابی گری بیشتر است اما باید اولا تفاوت جایگاه ولی و امت انقلابی را درک کرد ثانیا سر اطاعت به اوامر ولی داشت چنانچه هوشمندی امام در قضایای اسفند۵۹ بعدا برای همه آشکار شد.
🔹شیخ حسن روحانی اگر میخواهد بنیصدر نشود باید از آخرین فرصتش استفاده کند! امروز مشخصا شرایط اسفند ۵۹ تکرار شده است اما این عملکرد حسن روحانی است که باعث تکرار خرداد۶۰ بشود یا سرنوشت دیگری را رقم بزند. بیش از سخن گفتن، عمل مهم است؛ کشور در جنگ بیش از پیش نیاز به مدیریت انقلابی دارد ، اگر روحانی قصد داشته باشد روند ناصواب خود برای تکیه به اروپاییها برای حفظ برجام و تکیه به غرب با اجرای FATF را ادامه دهد، با وعده مذاکرات موشکی و منطقهای دنبال تسلیم باشد، نیروهای غربگرا ، فرتوت و ناکارآمد را از دولتش اخراج نکند و بجای تبدیل حمایت رهبری از خودش به وحدت ملی با دامن زدن به برخورد با منتقدین انقلابی نظیر طلاب انقلابی فیضیه به بهانهجویی و ستیز ادامه دهد یقینا مستقیما خود را به سمت تکرار خرداد۶۰ سوق داده است!
🔸بلوغ ۴۰ ساله حکومت اسلامی و تفاوت ماهیت جنگ امروز با سال ۶۰، سبب شده وقایع به سرعت و پرسر وصدایی سال ۵۹ و ۶۰ رخ ندهند اما به وضوح، تکرار همانها در حال وقوع است. شیخ حسن روحانی باید این جمله حضرت آقا در جلسه استیضاح بنی صدر در خاطرش بماند که: ” هیچ حمایتی از بنیصدر ارزش واقعی و عملی حمایت امام را از او نداشت. اما دیدید که امام هنگامی که پس از یک سال صبر و سکوت دردآلود مشاهده کردند که همچنان خط نفاق و ارتداد و کفر و استکبار سنگر مستحکمی در وجود آقای بنیصدر یافته است حمایت خود را از او سلب کردند و این را برای خود تکلیف دانستند شما به حمایت امام تا اسفند ۵۹ تکیه میکنید چرا به سلب حمایت امام در خرداد ۶۰ تکیه نمیکنید؟” و بداند اگر میخواهد خرداد۶۰ تکرار نشود وقت چندانی برایش باقی نمانده است.
Sorry. No data so far.