دیدبان؛ در گوشه و کنار رسانههای اجتماعی هر هفته نکات جالبی وجود دارد که بازخوانی آنها خالی از لطف نیست….
قاب تماشایی
حسام الدین آشنا، رضا حقیقت نژاد و علی علیزاده. داستان از اینجا شروع میشود: فعال رسانهای اپوزیسیون، رضا حقیقت نژاددست به یک دروغ تاریخی میزند. وی مطلب ناروایی را به رهبری نسبت میدهد. در یک اتفاقی نادر، مشاور رئیس جمهور پاسخ او را می دهد.پاسخ کوتاه آشنا به زعم برخی کاربران توییتری حقیقت نژاد را به تمام قد دیوار کوباند. اما یک سوال مطرح است: آفتاب از کدام طرف طلوع کرده که آقای آشنا مدافع رهبری شده و بر چه اساس میان این همه شایعاتی که مطرح می شود، حقیقت نژاد را برای پاسخ گویی انتخاب نموده است؟
تا حدودی توییت علی علیزاده کاسه زیر نیم کاسه را تکان داد. تحلیلگر خارج نشین از مشروعیت بخشی آقای مشاور پرده برداشت:
مشهور است اگر کرکس عظیم الجثهای با کلاغی کوچک گلاویز شود، صرف نظر از نتیجه، پیروز میدان کلاغ است. کلاغ تنهای جنگل به پشتوانه آن اعتبار کسب شده، مشهور میشود و دیگر با تبختر بال میزند.
احتمالا مقصد بعدی حقیقتنژاد زوایای دیگری از قصد پنهان آقای مشاور را بر ملا خواهد ساخت. حقیقتنژاد، تحلیلگر رسانههای برانداز ادعا نموده در حال ترک وبسایت ایران وایر است. وبسایت ایران ستیزی که سالها برای آن قلم میزد. جالب است نهایتا فشارهای کاربران نتیجه داده و حقیقت نژاد اعتراف میکند آن دروغ تاریخی را از یکی از دروغ پردازان قهار عرصه فقه و سیاست نقل نموده است. وی این نقل قول را به محسن کدیور نسبت میدهد.
خاشقچی یک خبرنگار ساده نبوده!
کاربری توییتری تلویحا نوشته است خاشقچی فقط یک خبرنگار ساده نبوده بلکه از هدایت کنندگان تروریست های القاعده به شمار میرود. پیشتر نیز این ادعا تکرار شده بود.[۱] البته برخی از تحلیلگران معتقدند خط انتساب خاشقچی به القاعده و اساسا امنیتی دانستن ماهیت فعالیتهای وی، خطی است که از سوی رسانههای حامی بن سلمان برای تعدیل افکار عمومی و کنترل خشم آنها صورت میگیرد. اما آیا این مساله میتواند سرپوشی بر واقعیات باشد؟ خاشقچی دقیقا به چه کاری اشتغال داشته است؟
تبلیغات بیشرمانه
تیتر زرد و هرزهنگاری یکی از شیوههای رایج رسانهها برای جذب مخاطب است. به هر قیمتی این کار را انجام میدهند. حتی اگر افکار عمومی و آرامش مردم جریحهدار شود. این مساله اعتراض یکی از کاربران توییتری را در پیداشته است. پرسش قابل تاملی قابل طرح است. اسپانسر، ادمین و مالک این کانال های زرد تلگرامی چه کسانی هستند؟
شکوری وارد میشود
توییتر، جنگل، کوه، دشت، دریا یا حتی عالم ذهن و خیال! فرقی نمیکند. کافی است ادعایی درباب یکی از اعضای حزب منحله مشارکت مطرح شود تا رادیولوژیست اصلاحات، علی شکوری راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت به میانه کارزا آید و با چنگ و دندان از هم تیمیهایش دفاع کند.
داستان از اینجا آغاز میشود: زهرا طباخی، فعال توییتری، محتوایی را ریتوییت میکند؛ مبنی بر اینکه حسین نورانی نژاد، یکی از محکومان فتنه ۸۸ پست جدیدی را احراز نموده است:
حال نوبت به شکوریراد میرسد تا در مناسبتی دیگر پای یکی از توییتهای زهرا طباخی، تسویه حساب کند:
حناچی آمد؛ حناچی چگونه آمد؟
هفته گذشته کاربران توییتری دست به گمانهزنیهای متنوعی در ارتباط با ماجرای معلق ماندن حکم پیروز حناچی زدند. یکی از برادر پیروز حناچی میگفت که گویا عضو اثرگذار سازمان منافقین است، دیگری از بازی حساب شده جریان غربگرا برای بالابردن میزان محبوبیت اجتماعی حناچی سخن میگفت. در این میان توییت نماینده شهر قم قابل تامل بود:
پیروز حناچی بالاخره رسما شهردار تهران شد. تیتر روزنامهها و خبرگزاریها نشان میدهد تایید شدن حناچی هیجان خاصی را در اردوگاه اصلاحطلبان به راه انداخته است:
ترور شهید شهریاری
۸ آذر روز حماسه بود. از نوع ملبورنش! آن را با بازی تاریخی ایران و استرالیا و کلی خاطرات خوش ثبت کرده بودیم. تا آنکه در سال۸۹، دانشمند هستهای کشور، دکتر مجید شهریاریصبح روز دوشنبه ۸ آذر در بلوار ارتش، مورد سوء قصد قرار گرفت.
پیچیدگی پرونده ترور دانشمندان هسته ای همواره پرسشهای تحلیلگران سیاسی را برانگیخته است. تابستان ۸۹، سایت خبری مشرق خبر قابل تاملی درباره عاملان ترور شهید علیمحمدی منتشر کرد:
«اخیراً یکی از مدیران کل وزارت اطلاعات بازداشت شده است. این شخص در اعترافات اولیه به ۴۰ فقره قتل زنجیرهای اعتراف کرده است. براساس اعترافات این فرد ترور شهید علی محمدی نیز به دستور این فرد بوده است.[۲]»
مانکن دزدی
نظر عجیب برخی فعالان حوزه فرهنگ را شنیدهاید؟ آنگاه که گوزن را به دلفین ربط میدهند و به خطا میگویند: دلیل ارتکاب به جرائم جنسی در ایران محدویتها و سختگیریهای حکومت است. بفرمایید: این هم کانادا! آنجا همه چیز آزاد است. با این وجود عقدههای جنسی فوران میکند:
Sorry. No data so far.