ناجوانمردانهترین گزارهای که در گیرودار بگومگوهای بهاصطلاح درونگفتمانیِ ماههای اخیر، از سوی برخی همهچیزفهمهای دگراندیش منتشر شده، جابجاییِ مفهوم بلند جبهه مقاومت با تعبیر گرتهبرداریشدۂ توسعه طلبی منطقه ای است.
نمیدانم وقتی داشتند این ترجمۀ نحس را در محافل خود تکرار میکردند، دقیقاً به چه میاندیشیدند؛ اما یقین دارم که چشمدرچشمِ صدرزادهها و بیضاییها و جوانیها و توسلیها و مراثیها و طالبیها و همدانیها و عبدالهیها و حججیها و… ندوخته بودند؛ که اگر دوخته بودند، شاید لَختی شرم میکردند و چنین بیمحابا همۀ آن عزمهای مقدس را، گامهای توسعهطلبانه نمیخواندند و همۀ آن خونها را بهای توسعهطلبی منطقهایِ جمهوری اسلامی!
اگر دنبال متفاوتباشی هستند، از دخمههای خود بیرون بیایند و یک جو از شرافتِ امثالِ محمدرضا فخیمیِ دهۀ هفتادی را از خود نشان دهند و با قدارهبندهای خونآشام، جور دیگری مواجه شوند…
با این ذهنهای علیل، عمراً بتوانند حکمت و معرفتی را که امثال محمود رضا بیضایی در نبردِ شام عرضه کرد، درک کنند.
Sorry. No data so far.