از زمان طرح ضرورت آسیبهای اجتماعی از جانب رهبری و شکست در انتخابات ۹۶ ضرورت خدمت و کار اجتماعی مدام تکرار میشود.
اینکه نیروهای انقلابی بفهمند که فراتر از سیاست باید بهفکر مردم و مسائل آنان باشند و بهجای خالی کردن ظرفیت انقلاب در فضای سیاسی، باید به فضای فرهنگی و اجتماعی برگردند امر مبارکی است.
اما این فرصت، تهدید بزرگی نیز هست و آن آدرسهای غلطی است که به نام این موارد مطرح میشود.
رویکرد محافظهکارانه، مردم را تنها موضوع منفعل کار میبیند که باید بهنحوی آنان بهویژه فقرایشان را بهویژه برای انتخابات همراه کرد؛ لذا انجام خدماتی برای مردم، راهاندازی خیریه، کمک به فقرا و… را تجویز میکند. عدالت را هم به شعارهای معیشتی یا فساد با تأکید بر جناح مقابل محدود میکند. در این نگاه مردم ابزارند و برای همراهی آنان در عرصه سیاسی باید از ابزارهایی نظیر خیریه، خدمت، شعارهای معیشتی و… استفاده کرد.
اما در رویکرد انقلاب اسلامی، نه مردم عناصر منفعلی هستند، نه کارهای خیریهای و خدمت اقدامی کافی برای انجاموظیفه نسبت به مردم و محرومین است. در این رویکرد اکثر محرومین، مستضعفاند، یعنی ضعیفنگهداشته شده و باید اقدامی کرد که عوامل استضعاف این افراد از بین برود. هم باید به ایشان کمک کرد، هم باید با آن عوامل درگیر شد. چنانکه امام حسین (ع) در خطبه منا امربهمعروف و نهیازمنکر را علاوه بر دعوت به دین، به بازگرداندن حقوق سلبشده، مخالفت با ظالم، توزیع درست منابع عمومی، گرفتن اموال عمومی و صرف آن در جایگاههای درست آن میبیند (ذَلِکَ أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَی الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مُخَالَفَهِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَهِ الْفَیْ ءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا).
در این رویکرد، خدمت-خیریه تأیید میشود، اما توقف در آنها پذیرفتنی نیست. چهبسا بسیاری از افرادی که در این چارچوب توانگر شدهاند و بعضاً با منت کمک و خدمت میکنند، بهدلیل تبعیضها، خود عامل پیدایش وضع موجودند؛ که به تعبیر امیر مؤمنان هیچ قله ثروتی ایجاد نمیشود مگر اینکه حقی در کنار آن تضییعشده باشد (ما رأیت نعمهً موفوره الا و فی جانبها حق مضیع). چنانکه رژیم شاه هم خیریه و خدمت به محرومین داشت (https://t.me/jomhouri/410) و سرمایهداران در جهان غرب هم خیریه دارند! تقبل الله!
مردم در این رویکرد عناصری منفعل و موضوع خدمت و کمک نیستند که باید کاری کرد خود آنان به رفع مشکلات خویش و برانداختن عوامل استضعاف برخیزند که قرآن نیز هدف بعثت را واداشتن مردم به برپاداشتن قسط میبیند (لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ). پس تنها بسیج آنان برای انتخاب گزینههای محافظهکاران در انتخابات هدف نیست که از طریق خدمت-خیریه برای آن به صحنه آورده شوند. جهاد سازندگی بهعنوان مهمترین مصداق استضعافستیزی انقلاب که شهید تکنوکراتها شد، همین رویکرد را داشت و بهجای خدمتِ صرف به مردم کاری میکرد که خود آنان با محوریت خودشان بتوانند مسائلشان را حل کنند و فراتر از رفع محرومیت، پیشرفت کنند و مستقل شوند!
در رویکرد انقلاب اسلامی، خدمت-رفع استضعاف اصل است و حرکت سیاسی ذیل آن است. در این چارچوب باید مستضعفان را سازماندهی کرد و در عرصه سیاسی با عوامل این نابرابری درگیر شد تا آنان از استضعاف خارج شوند و سیاست ابزار پیگیری این مبارزه است. لذا در این رویکرد، مردم احتیاج به مرد خدمت، مرد کار، مختار و سید محرومان و هر سوپرمن دیگری ندارند که به این واسطه محافظهکاران را برگزینند و سیاستمداران مسابقه پخش تصاویرشان در دیدار محرومین و… بگذارند و مستضعفان به یک قهرمان گره زده شوند.
باید خود این مردم به صحنه بیایند و در انتخابات با عوامل تبعیض درگیر شوند و کسانی را برگزینند که گذشته، حال و برنامهشان برای آینده درگیری با این عوامل است. نهاینکه در انتخابات یاد شعارهایی مثل تبعیض، فساد و مشکلات معیشتی مردم بیفتند اما کارنامه خودشان با این موارد نسبتی نداشته باشد یا رویکرد جناحی به این موارد داشته باشند. لذا عدالت ابزار کسب قدرت نیست، قدرت برای تحقق عدالت موضوعیت دارد.
مستضعفین کرامت دارند و نباید به بهانه تحریک احساسات برای کمک جمعکردن برای آنان، با ترسیم بیچارگیها، دردها و… بدبختی آنان را به رخ همگان کشید. یا مثل بعضی برنامههای تلویزیونی همهچیز را به تلاش خود آنان یا کمک چند نفر محدود کرد. اگر به فقر و محرومیت پرداخته میشود، باید رهاییبخشی کرد و با عوامل استضعاف آنان درگیر شد.
Sorry. No data so far.