نامه ای را که جلوشان گذاشته شده، امضا می کنند؛ با این مضمون: با ملاحظه “مصلحت”، به “مجمع” بفرمایید در بررسی و تصویب دو خواست باقی مانده FATF (الحاق به کنوانسیون پارمو و CFT) تسریع شود.
پاسخ، یک خط سوال ساده است: چه تضمینی هست که تحریم ها را بردارند و دوباره عهدشکنی نکنند؟!
این سوال حکیمانه و مصلحت سنجانه، هیچ پاسخی ندارد؛ هیچ پاسخی! … امضا کنندگانِ نامه پخت و پز شده در جایی دیگر، به سکوتی عمیق فرو می روند. حرف حساب، جواب ندارد.
اگر از سفارش دهنده اصلی نامه نمی ترسیدند، حتما می گفتند که ما هم، با تردید به وعده دشمنان سابقه دار در خدعه و عهد شکنی می نگریم؛ بلکه مطمئنیم این بار نیز فقط قصد خدعه دارند. اما آنها فقط وظیفه داشته اند پای نامه مهندسی شده در جای دیگر را امضا کنند و نه بیشتر.
مگر وقتی فلان مقام بانکی و اتمی گفتند طرف مقابل دبه می کند و عایدی ما از توافق تقریبا هیچ بوده، توسط همان پخت و پز کننده نامه اخیر مواخذه و توبیخ نشدند؟! آنها باید ماشین امضا باشند و نه بیشتر!
کار چاق کن های اصلی پس از همه وعده های فریبنده، اکنون مجبورند بگویند«تضمین نمیدهیم مشکلات اقتصادی حل شود»!
این تحیّر ناشی از اعتماد به دشمن، تداعی حسن ظن آدم ابو البشر به شیطان است و این بیان حکیمانه امیر مومنان علیه السلام در خطبه اول نهج البلاغه که : «فباع الیقین بشکه. یقین و اطمینان را فروخت و تردید و شک را خرید».
Sorry. No data so far.