بیشتر درباره او بدانیم
آقامیری در خانوادهای مذهبی و روحانی متولد شد و پدر و یکی از برادران وی نیز روحانی هستند. او تا سطح لمعتین حوزه، درس خوانده است.[۲] مسؤول بسیج حوزه علمیه شهید صدوقی قم بود آن هم از نوع سختگیر و تندخو. به نقل از یکی از دوستانش او به محض احساس تکلیف، بدون مماشات با لگدی محکم درب حجرهها را باز میکرده تا مانع گوش دادن طلبهها به موسیقی باشد یا اینکه در صورت مشاهده تلویزیون، قلیون و سیگار آنها را ضبط میکرده و از لیدرهای اصلی دو قطبی سازی بسیج و هیأت در حوزه علمیه شهید صدوقی بوده است. او به یک باره دچار تغییر و تحولات شگفت آوری گشت و مسیر جدیدی برای خود انتخاب کرد. مسیری که وی را در فتنه ۸۸ کنار آشوبگران قرار داد[۳]. مسیری که شفاعت اهل بیت را بدون هیچ عملی برای همه میسر میداند و داعش را متولد تفکّر تشیّع معرفی میکند. مسیری که قرآن را نمیفهمد! و فقط فهم خود را از دین در آن بیان کند. خلاصه مسیری که تعریف ناقصی از دین برای جذب مخاطب ارائه دهد.
نگاهی به مباحث
آقامیری را اکثراً در فضای مجازی میشناسند. آن هم به واسطه پادکستهای «بیدار باش» در رسانههایی همچون تلگرام و اینستاگرام وگرنه منبرهای او چه در قم و چه در تهران خلوت است و تا به حال فقط در یک یا دو هیأت معروف در تهران سخنرانی داشته است. تعداد دنبال کنندگان وی در فضای مجازی (اینستاگرام) به بیش از یک میلیون نفر میرسید. وی در اوایل فعالیتهای خود، بیشتر مباحث امید بخش و سیره اهل بیت(ع) را مطرح میکرد و بعضاً تکه هایی از زندگی شهدای دفاع مقدس را بیان مینمود. مطالب او توسط تیمی مجرب در قالب پادکست و کلیپ های هنرمندانهای از بخشیهایی از سخنرانی وی با آهنگهای هماهنگ و تصاویرحرفهای ساخته و منتشر میشود. موضوعات کلیپها در ابتدا دوری از ناامیدی، حفظ آبرو، خوش اخلاقی، بخشش، دوری از طمع و …بود و نقطه مشترک تمام آن ها دعوت به تفکر است. در این اواخر، موضوع کلیپهای وی با همان سبک و سیاق به سمت دیگری رفته و محتوای آن ها را موضوعات چالشی و اعتراضآمیزی مثل نه به اعدام، مباحث حقوق بشری، بستن زندانها، نکشتن داعشیها، عدم اهمیّت حجاب، نبود عذاب در آخرت و شک و شبهه درباره قرآن است. در آنها، آقامیری خود با ژست مخالفت با قضاوت بدون مدرک، قضاوت میکند! میگوید تهمت نزنیم ولی تهمت میزند و فساد چند مسؤول فاسد را به کل نظام ربط میدهد. از اسلام حرف میزند اما از اسلامی که در آن فقط رحمانیت برای جذب مخاطب وجود دارد و جباریت خالق در آن جایی ندارد. شاید به عبارت دقیقتر بایستی اشاره کرد که آقامیری همراه تنی چند از فعالان اجتماعی پروژه «اسلام لیبرال» را به پیش میبردند.
برخی از شبهه هایی که او مطرح کرده است عبارتند از:
- عذاب قیامت را تهمتی ناروا به خداوند و چرندیات میداند! شهید مطهری در کتاب عدل الهی با اشاره به نص قرآن بطور کامل پیرامون این مسأله توضیح داده است.[۴][۵]
- معتقد است نظم قرآن بهم خورده که بنیعباس و بنیامیه توانستهاند ۵۰۰ سال حکومت کنند! درصورتی که ائمه ما پاسبان قرآن بوده و مردم را به خواندن و عمل کردن به قرآن توصیه کردهاند.[۶]
- در سخنرانیهای خود همه را شامل شفاعت میداند و در یکی از پادکستها درباره حضرت زهرا (س) میگوید: «یه مادری داری تو محشر میاد بینهایت گناه آورده باشی دستـتو میگیره» در حالی که اهل بیت (ع) بارها فرمودهاند شفاعت جز به اذن خداوند صورت نمیگیرد.[۷]
- آقامیری همچنین درباره عاشورا مطلبی را بیان میکند که سند آن مخدوش است و درباره امام حسین (ع) تفکری را رواج میدهد مانند مسیحیت که معتقدند حضرت عیسی به صلیب آویخته شد که آنها را شفاعت کند که نتیجه زیان باری در جامعه خواهد داشت.[۸]
جهت گیریهای برخی پس از حکم بدوی خلق لباس دائم
آقا میری چندی پیش پستی را در فضای مجازی منتشر کرد و در آن خبر خلع لباس شدن و محکومیت به دوسال حبس تعلیقی را داد. بگذریم از خلاف گویی او حتی در همین پست که گفته بود ریاست دادگاه، آقای منتظری دادستان کل کشور بوده است و قوه قضاییه آن را تکذیب کرد[۹] و بگذریم از نقطه ابهامی که وی مطرح کرده که پس از ۱۰سال بردن و آوردن و انفرادی، این حکم تعیین شده است. این سخن او یعنی پرونده وی در دادگاه، مربوط به حرفهای اخیرش نیست. پس از انتشار این پست افراد مختلفی به حمایت از وی پرداختند که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
آزاده نامداری مجری سابق و پرحاشیه رسانه ملی
نیلوفر ابتکار
احمد خمینی
پس انتشار این خبر، حمید داودآبادی، رزمنده و نویسنده دفاع مقدس خاطرهای از دیدار با وی در اینستاگرام خود منتشر کرد که به شرح زیر است:
«قصدم از این نوشته، به هیچ وجه نقد و رد یا تأیید و تکذیب کسی نیست، فقط و فقط ذکر یک خاطره است و بس. دوسال پیش، پیامک دعوت حاج آقا محمدرضا زائری برای افطارسالانه در مجتمع شهدای هفت تیر آمد و رفتم. مهمترین حُسن آن مجلس، دیدن بیشتر دوستانی بود که در زمینه فرهنگ فعالیت داشتند و دارند. سینماگر، نویسنده، خبرنگار، خلاصه ازهر قشری.
به خاطر شخصیت خاص آقای زائری، همواره در مراسمی که میگذارد، همه جور آدم با هرخط و جناح سیاسی پیدایش میشود: چپ، راست، اصلاح طلب، حزب اللهی و… . آن شب پس از پایان مراسم که خواستیم برویم، دم در متوجه کسی شدم که خیلی دنبالش بودم.
چندوقت پیش،کلیپی از ایشان دیدم که در آن، برای اینکه غربت و مظلومیت آیت الله شهید بهشتی را پررنگ کند، مدعی شده بود که:“حتی بچه حزب اللهی ها به شهید بهشتی اهانت میکردند و تهمت میزدند.“
این جمله برای من یکی که سال ۵۸ تا ۶۰ در حد و اندازه خود، وسط حوادث و وقایع بودم، خیلی گران آمد. به همین خاطر درپی آن بودم تا گوینده را پیداکنم و از منبع معتبر سخنرانیاش بپرسم. القصه آن شب او هم آمده بود.
حجت الاسلام سیدحسن آقامیری.
رفتم جلو و خیلی محترمانه سلام و احوالپرسی کردم و گفتم: ببخشید حاج آقا، شما دریکی از سخنرانیهایتان گفتهاید که “حتی بچه حزب اللهیها به شهید بهشتی اهانت میکردند و تهمت میزدند.“
گفت: بله.
گفتم: ببخشید برای این ادعا منبعی هم دارید؟ مثلاً کتابی چیزی؟
گفت: نه. دوستان این را به من گفتند.
گفتم: ببخشید، دوستانتان دروغ گفتهاند. بنده آن سالها در دل حوادث بودم و اتفاقاً یک کتابی دارم به نام”چادر وحدت” که خاطراتم از آن سالهاست و درآن نوشتهام که به خاطر دفاع از شهید بهشتی چقدر مورد حمله منافقین و لیبرالها قرار میگرفتیم. آنوقت شما میگویید بچه حزباللهیها هم به شهیدبهشتی اهانت میکردند؟
ایشان که مشغول گپ و گفت با دوستان بود، خونسردانه گفت: نه این کتاب را ندیدهام.
گفتم: چنین ادعایی باید حداقل از یک منبع معتبر ذکر شود نه اینکه دوستانتان گفتهاند.
حتی نپرسید این کتاب چی هست وکجا میشود پیدا کرد و خواند!
و خداحافظی کردم و رفتم.
بعدها هم نشنیدم ایشان در سخنرانی هایش، آن اشتباه، خطا، تحریف، یا هرچه برداشت کنیم، تصحیح کرده باشد![۱۰]
ختم کلام
آقامیری یا طلبههایی که این مسیر را طی میکنند و فقط در جهت جذب حرفهای ظاهراً جذابی میزنند و از هر کاری برای معروف شدن دریغ نمیکنند، سلیقه خود را بیان میکنند و حرفهای آن ها اگرچه زیبا به نظر میرسد امّا برای مخاطب، نتایج مخرب و زیان باری به همراه دارد. این تفکر چیزی جز جا به جایی اصل و فرع در دین ندارد و جز انفعال کاری نمیکند. منادیان این تفکر سه ایراد مشترک دارند: اول، گم کردن سطوح انقلاب؛ آنها بخاطر فساد یکسری از مسؤولان فاسد، نسبت به اصل نظام و انقلاب اشکال وارد میکنند. دوم اینکه آنها دین را ناقص و مسخ شده به مخاطب ارائه میدهند و صرفاً ذوقیات خودشان را بیان مینمایند و بطور خلاصه اسلام سکولار را برای مخاطب تشریح میکنند. سوم، تساهل را بجای مدارا انتخاب میکنند. تساهل یعنی گذشتن از حق و مدارا یعنی گرفتن حق. مثلاً از یکسری از ارزش ها و الزامات دین و نظام مانند حجاب به سادگی عبور میکنند[۱۱]. این گونه روحانی نماها با عوض کردن جای حق و باطل و سوءاستفاده از ظرفیت و جایگاه منبر و هیأت، در جهت افزایش لایک و مخاطب حرکت میکنند و باعث بد فهمیدن دین در جامعه میشوند. به راستی آیا چنین افرادی شایستگی پوشیدن لباس روحانیت را دارند؟
[۱] http://yon.ir/vfkyh
[۲] http://yon.ir/KkMna
[۳] http://yon.ir/QB3lw
[۴] http://yon.ir/iHgVs
[۵] http://yon.ir/v0o98
[۶] http://yon.ir/v0o98
[۷] http://yon.ir/v0o98
[۸] http://yon.ir/v0o98
[۹] http://yon.ir/9KejK
[۱۰] http://yon.ir/aAFDW
[۱۱] http://yon.ir/6Ebz3
Sorry. No data so far.