دوشنبه 29 مارس 10 | 01:26

موسسه‌ای به نام امام، علیه امام…؟

خدا رحمت کند سید احمد را. او خوب فهمیده بود. نگاه تیزبین او و دلبستگی‌هایش به امام خمینی(ره) و آرمان‌های انقلاب اسلامی، او را به تاسیس «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» وا داشت… اما پس از سید احمد، موسسه گویا کم کم دغدغه‌های دیگری می‌یافت. دیگر ترجیح می‌داد علیه سیاست‌های اشرافی و اسلام آمریکایی سکوت پیشه کند


asaar تریبون مستضعفین– خدا رحمت کند سید احمد را. او خوب فهمیده بود. نگاه تیزبین او و دلبستگی‌هایش به امام خمینی(ره) و آرمان‌های انقلاب اسلامی، او را به تاسیس «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» وا داشت. موسسه‌ای که در آن اوایل و تا زمان فوت ایشان، نقش مهمی را برای جلوگیری از انحراف آرا و آرمان‌های امام عزیزمان ایفا می‌کرد. اما پس از او اندک اندک فضا به سمت دیگری رفت.

از دوران آقای هاشمی ادبیات سیاسی-اجتماعی و رویه‌ی رفتاری برخی مسئولین  و بعضی جناح‌های سیاسی تغییر کرد. از این دوران بود که توسعه و رفاه مادی جایگزین عدالت و معنویت گردید. احترام و خدمت برای مستضعفین و مبارزه با مستکبرین و سرمایه‌داران زالوصفت، جایش را به قشر آسیب‌پذیر و تقدیر سرمایه‌داران داد. برافراشتن پرچم لا اله الا الله در سراسر جهان جای خود را به منافع ملی (آن هم منحصر در مادیات حقیر) داد. تغییراتی که رهبر عزیز انقلاب اسلامی و سید احمد خمینی و جمعی دیگر از علاقه‌مندان واقعی انقلاب اسلامی، نسبت به آن به شدت واکنش نشان دادند. اما پس از سید احمد، موسسه گویا کم کم دغدغه‌های دیگری می‌یافت. دیگر ترجیح می‌داد علیه سیاست‌های اشرافی، اسلام التقاطی، سلطنتی، متحجرین و غیر انقلابی در یک کلام اسلام آمریکایی سکوت پیشه کند. و به جای آن تنها آثاری از امام خمینی منتشر کند که به صاحبان زر و زور و البته رفقایشان برنخورد. هر چند حرف و حدیث‌هایی از پیوندهای اقتصادی برخی منتسبین به موسسه گفته می‌شود. ولی به جای توجه به این شنیده‌ها که هنوز نمی‌توان آنها را مبنای ادعایی قرار داد، نگاهی به عملکرد این موسسه بیندازیم.

پس از  فوت یادگار امام، موسسه تغییر رویه می‌دهد. این تغییر هر چه به 76 نزدیکتر می‌شویم نمایان‌تر می‌شود. آنها که در این مرکز رفت و آمد می‌کنند، به سمت یک جریان سیاسی خاص متمایل می‌شوند. اتفاقی که پس از دوم خرداد با سرعت و وضوح بیشتری خود را نمایان می‌کند.

در تمام 8 ساله‌ی دولت دوم خرداد به میانداری جریانی افراطی و با عقاید اپوزیسیونی که حتی مجال را بر دوم‌خردادی‌های میانه‌رو نیز تنگ کرده بود، امام خمینی و آرمان‌هایش به خصوص ولایت فقیه مورد شدیدترین حملات سیاسی-فرهنگی قرار می‌گرفت. و روزی نبود که یکی از ده‌ها نشریه‌ی زنجیره‌ای دولتی، مسلمات و محکمات اندیشه‌ی امام خمینی را زیر سوال نبرند. جریانی که تا آنجا پیش رفت که امام را تنها در موزه‌های تاریخ می‌جست. و حتی کار فراتر رفت و حملات با شدت وقیحانه‌ای به سمت اسلام نشانه رفت. اما در همه‌ی آن دوران موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، با سکوتی مرگ‌بار و البته معنادار، روزگار سپری می‌کرد. سکوتی که منتقدین آن را حاصل نسبت‌های فامیلی، رفاقتی و حزبی افراد حاضر در موسسه و بده بستان‌های خارج از حوزه کاری با دوم خردادی‌ها می‌دانستند.

عملکرد حزبی افراد منتسب به موسسه به اینجا ختم نشد. و در سالیان بعد از آن نیز ادامه یافت. و در تمام این سال‌ها اصلی‌ترین هدف موسسه، یعنی ضبط، ترویج و صیانت از آرای امام خمینی به کلی به فراموشی سپرده شده بود. چرا که این مرکز به پاتوقی برای فعالیت‌های حزبی تبدیل شده بود.

در سال 87 به مناسبت 30 امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، موسسه دست به چاپ ویژه‌نامه‌ای عجیب زد. ویژه‌نامه‌ای که در آن از هر کس که به نوعی در سالیان گذشته دست به تحریف عملی و نظری اندیشه‌های امام زده بودند، یادداشت و گفتگو تهیه شده بود. کلکسیونی از همه‌ی مخالفان اندیشه و آرمان امام خمینی؛ تا آنجا که حتی از کسانی که امام صراحتا آنها را منحرف و غیرقانونی می‌دانست، مطلب وجود داشت. شاید تنها وجه مشترک آنها هم‌حزبی بودن و رفاقت با افراد حاضر در موسسه بود. این برخورد بسیار زننده‌ی موسسه با اعتراضات شدید جریان‌های مختلف سیاسی مواجه شد.

اما سال 88 برای موسسه سال شگرفی بود: یوم تبلی السرائر؛ سالی که موسسه بالاخره می‌بایست بین تعلقات حزبی و مسئولیت کاری یکی را انتخاب می‌کرد. در طی دوران انتخابات بعضی جریانات با عدم شناخت از مردم و با دادن وعده‌هایی کاملا در تضاد با اندیشه‌های امام خمینی در صدد کسب رای بودند. و این ماجرا پس از انتخابات با قانون‌شکنی‌ها و دیکتاتوری موسوی و جریانات حامی او ادامه یافت. و به صورت کاملا واضحی شعارهای «جمهوری ایرانی»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «نه غزه نه لبنان» و … توسط اندک حامی جریان موسوم به سبز، سر داده شد. اما همچنان موسسه مهر سکوت بر لبان زده بود. چرا که همه دوستان و هم حزبی‌هاشان جزء جریان سبز بودند! و این دو راهی‌ای بود که موسسه نمی‌توانست پنهانی گذر کند. اما موسسه ترجیح داد به حمایت از دوستان و هم‌حزبی‌هایش بپردازد…

اما ماجرا باز هم به این جا ختم نشد. 16 آذر در چند دانشگاه اندک هواداران جریان سبز سعی در برگزاری هنجارشکنانه‌ی برنامه های خود داشتند. اما امسال اتفاقی مهم افتاد. در دانشگاه تهران تصویر امام خمینی مورد اهانت واقع شد. صدا و سیما برای نشان دادن این اتفاق تنها گوشه‌ای از ماجرا را نشان داد. تکه‌ای عکس پاره از امام عزیز بر کف دانشگاه. به ناگاه فضای کشور برای ابراز عشق به امام خمینی به جنب و جوش افتاد. دانشگاه‌های مختلف کشور با برپایی تجمعات اعتراض خود را به این جسارت اعلام کردند. تشکل‌های مختلف دانشجویی با دادن بیانیه‌های مختلف مسببان این حادثه را جریان قانون‌شکن پس از انتخابات دانستند. و از مسئولین خواستند با قاطعیت با جسارت‌کنندگان برخورد کنند. مردم نیز طی چند روز به خیابان‌ها ریخته و خواهان برخورد با هنجار شکنان و توهین‌کنندگان شدند. در این بین نگاه‌ها به سمت «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» چرخید. انتظار این بود که حداقل در این ماجرا موسسه دست به محکومیت این عمل بزند. اما به عکس! موسسه صدا و سیما را برای نشان دادن این صحنه محکوم کرد. و اعلام کرد هیچ توهینی به امام نشده است!!

پس از این نامه، تمام انتقادات جریان‌های دانشجویی متوجه موسسه و سید حسن خمینی شد. حرفشان این بود: چرا در برابر چنین مساله‌ی واضحی آبروی خود را خرج منافقان و فتنه‌گران و دشمنان امام خمینی می‌کنید؟. آقای دارابی، قائم مقام صدا و سیما با دادن نامه‌ای حاوی نکات مهم به این ادعای موسسه پاسخ داد:

«جناب انصاری! … آگاه باشید که متأسفانه این حادثه واقعی است و با کمال تأسف بسیاری از شبکه‌های تلویزیونی بیگانه تصاویر و گزارش‌های مشروح‌تری را در این خصوص با آب و تاب پخش کرده‌اند … از جنابعالی انتظار می رفت که بجای حمله به صدا و سیما، هتاکان و اغتشاشگران را که نه تنها تصویر امام، بلکه اندیشه، آرمان و میراث ماندگار او را نشانه رفته‌اند را مورد انتقاد قرار دهید و اعلام بیزاری نمایید. »

بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز در اقدامی جالب، با دادن یک نامه‌ی سرگشاده به جناب آقای انصاری قائم مقام موسسه، به ضمیمه یک سی دی از اهانت‌هایی که رسانه‌های جریان سبز در توهین به امام منتشر کرده بودند تحویل دادند تا شاید شاهد موضعی از سوی این مرکز باشیم. اما باز هم اتفاقی نیفتاد! در بخشی از این نامه می‌خوانیم:

« شاید فکر نمی کردید روزی برسد که هم کیشانتان جمال رخسار امام(ره) را در دلهای مردم به آتش بکشند و شما مجبور شوید در برزخ «حمایت از سیاست بازی هم قطاران» یا «عمل به وظیفه» یکی را انتخاب کنید! همه می پرسند که پس وظیفه موسسه حفظ و نشر آثار حضرت امام(ره) چیست اگر توان موضع‌گیری در برابر صریح ترین اهانت ها به شخصیت حقیقی و حقوقی امام(ره) را همراه با توده های مردم ندارد؟! …
وقتی شما به عنوان مسئول موسسه حفظ و نشر آثار امام(ره) چشم خود را بر شعار «نه غزه، نه لبنان،…» و «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» و دیگر شعارهای دشمن شادکن این جریان ببندید، اکنون هم اگر هزار چشم ببندید و صد تهمت به نظام روا دارید و دوصد سیاه نمایی بر رسانه ملی نثار کنید تا نکند بر دامن مشتی از هتاکان به قبله دل‌های مردم گردی بنشیند…
مدت هاست سیاسی بازی جای امانت داری را گرفته است… آیا سکوت شما به معنی تایید تئوری «با امام علیه امام» است؟! کاش نامه‌ای هم برای فردای قیامت و مواجهه با امام(ره) دست و پا می‌کردید تا پاسخی برای کوتاهیتان در امانت باشد! اما آن روز دهان ها مهر می‌خورد و ضمیرتان که علیرغم ادعا، از واقعیت آگاه است بزرگترین تکذیبیه بر مواضع امروزتان خواهد بود.
بگذارید ما خوش بین باشیم و فرض کنیم حقیقتاً این صحنه های دلخراش به سمع و نظر شما نرسیده باشد! لذا به پیوست این نامه مجموعه‌ای از فیلم های مشمئز کننده‌ای که ندیده اید را از رسانه‌های اینترنتی ضدانقلاب گردآوری کرده، تقدیم می‌کنیم! طبیعی است که اگر دغدغه‌ای وجود داشت، جمع‌آوری این اسناد برای جنابعالی بسیار راحت‌تر از ما بود…
… بدانید مرکز واقعی حفظ و نشر ارزش‌های حضرت امام روح الله(ره) در قلب‌های مردم آزاده جهان است، نه صندلی چند روزه شما و اگر این بار نیز سکوت کنید، این مرکز برای همیشه بروی شما بسته خواهد شد»

پس از این ماجرا همچون دوره‌ی دوم خرداد که پس از اهانت به امام خمینی به سراغ خشونت‌طلب‌ خواندن امام حسین و توهین به ایشان رفته بودند، این بار نیز در روز عاشورا اندک باقیمانده‌ی جریان سبز در اقداماتی وحشیانه جنایات روز عاشورا را آفریدند که با پاسخ کوبنده و قاطع مردم در سراسر کشور، و حماسه بزرگ 9 دی، جریان سبز را با شکستی بنیادی مواجه کرد.

موسسه در دهه‌ی فجر سال 88 دست به تقدیر از معاون فرهنگی خود زد! موسسه‌ای که در این همه سال کمترین کارها برای ترویج اندیشه‌های امام خمینی را انجام نداده بود، برای روحیه دادن به انجام ندادن وظیفه و کوتاهی‌ها و خیانت‌ها در سالیان دراز برای خود مراسم تقدیر برگزار کرد! به دلیل همین کم کاری‌هاست که صحیفه امام هنوز به عربی ترجمه نشده است و ترجمه انگلیسی آن نیز سال 87 وارد بازار شد. حتی یک سایت ساده برای امام خمینی نیز طراحی نکرده‌اند. و ایده‌هایی به همین راحتی هم توسط این موسسه انجام نشده است.

در این دهه بود که صدا و سیما در اقدامی پسندیده –هر چند دیر هنگام- دست به انتشار مستند «شاخص» با تصاویر ناب و دست اول درباره‌ی اندیشه‌های امام خمینی زد. اقدامی که با استقبال شدید مردم مواجه شد. اما این بار هم سید حسن خمینی به این کار صدا و سیما اعتراض کرد. هر چند موسسه تحت نظارت ایشان در این سال‌ها هیچ تولید مناسبی نداشته است اما به همین یک کار کوچک هم اعتراض کرد. سید حسن خمینی در نامه‌ی خود با اشاره به اینکه این مستند را ندیده، اعتراض کرده است که چرا چهره خشن از امام رحمت نشان داده می‌شود. این در حالی است که این مستند در طول دهه‌ی فجر پخش می‌شد و مدت هر قسمت آن 20 – 30 دقیقه بوده است. و این تعجب جریان‌های سیاسی را برانگیخت که چرا حسن خمینی برای دادن بیانیه حتی یک قسمت را هم ندیده است؟

این بار نیز اعتراضات دانشجویی و جریانات سیاسی به سید حسن افزایش یافت. آقای ضرغامی رئیس صدا و سیما نیز در نامه‌ای مفصل به ایشان پاسخ داد. بخش‌هایی از این نامه:
« … محور و هویت انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) است،لذا در نوع این برنامه‌ها شخصیت جامع و استثنایی آن یگانه دوران در ابعاد مختلف مبارزاتی،سیاسی،فقهی،اخلاقی،عرفانی و سلوك رفتاری مورد بررسی قرار می گیرد…
…این مستند بر آن است كه سلوك حكومتی امام عزیز را مورد بررسی قرار دهد و البته در این مسیر چهره مقتدر و سازش ناپذیر،مستدل و عقلانی،روشنگر و آگاهی بخش، متواضع، با محبت و مهربان،آرامبخش و حتی همراه با طنز و مطایبه معظم له نیز مورد توجه قرار گرفته است…
…نگاه ما به امام،نه صرفاً به عنوان یك شخصیت مقطعی و كاریزماتیك و پدری مهربان و عارف،بلكه در جایگاه یك مصلح بزرگ جهانی و ارائه دهنده تئوری نجات بخش و مترقی «ولایت فقیه» برای هدایت آحاد انسانها تا ظهور منجی عالم بشریت روحی له الفداء است و همكاران آگاه و متعهد ما دقیقاً در راستای این هدف متعالی و ترسیم جامعیت شخصیت حضرت امام (ره) تلاش كرده‌اند…
…چارچوب مستند «شاخص» مشابه مستند قبلی «امام روح الله» است كه از ناحیه جنابعالی و موسسه نشر آثار حضرت امام (ره) مورد تحسین و تقدیر قرار گرفت. نكته تامل برانگیز این است كه در این فاصله كوتاه زمانی چه اتفاقی رخ داده كه شاخص های قضاوت اطرافیان شما را تا این حد دگرگون ساخته است…
…همانگونه كه اشاره كرده‌اید خودتان این برنامه را ندیده و به «منابع موثق» اكتفا نموده‌اید! توقع زیادی نیست كه از شما بخواهم یا شخصاً قسمت هایی از این مستند را ببینید و یا سرزده به میان مردم و اجتماعات آنان،خصوصاً پابرهنگان جنوب شهر كه امام (ره) تا آخرین لحظه یك موی آنان را به كاخ نشینان نداد،بروید و با آنان در مورد این برنامه و دیگر برنامه های مربوط به امام در رسانه ملی صحبت كنید…
…نمی خواهم كه رنجنامه بنویسم كه یكبار برای همیشه پدر رنج كشیده شما از طرف همه ما بچه های انقلاب،آن را به یادگار گذاشته است…
…سخن این است همانگونه كه به حكم وظیفه فرزندی امام،اعتراض جدی به اقدامات صداوسیما دارید،ای كاش همین گونه هم نسبت به حوادث 8 ماه گذشته و جفایی كه دشمنان انقلاب و اسلام به اساس نظام جمهوری اسلامی و میراث گرانبهای امام كردند و بغض و كینه سالیان خود را در كوچه و خیابان فریاد زدند،بیانیه می دادید و آن اقدامات شرم آور را نیز محكوم می كردید…»

پس از اعتراضات جریانات مختلف دانشجویی و سیاسی به برخورد حزبی موسسه و عدم انجام وظایف خود به خصوص مبارزه با تحریف اندیشه‌ی امام خمینی و به عکس حمایت از دشمنان امام خمینی، نمایندگان مجلس نیز دست به اعتراض زدند. مرکز پژوهش‌های مجلس نیز طرحی را برای اصلاح ساختار این موسسه جهت انجام بهتر وظایف پیشنهاد داد.

پس از حماسه‌ی 22 بهمن و در اواخر سال 88 فیلم و اسنادی منتشر شد. باز اتفاقی افتاد که این بار هم موسسه سکوت پیشه کرد! اکبر گنجی و عبدالکریم سروش با اهانت به یادگار امام و اندیشه‌های امام، خود را خبرساز کردند. این دو که سابقه‌ی دراز در توهین به امام داشته‌اند و خود را متفکران جریان سبز می‌دانند، این بار نیز به مشی خود در توهین به امام ادامه دادند. اما باز هم موسسه هیچ واکنشی نشان نداد. کار تا آنجا بالا گرفت که حتی هم‌حزبی‌های افراد حاضر در موسسه نیز دست به اعتراض به این اقدام موسسه و سکوت سید حسن خمینی زدند. احزاب مردم‌سالاری و همبستگی از احزاب دوم خرداد و تنی چند از نمایندگان و شخصیت‌های این جناح سیاسی خواستار واکنش موسسه به این جسارت‌ها شدند. اما موسسه همچنان سکوت کرده است…

متاسفانه « موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)» با انتخاب حمایت سیاسی از دوستان و هم حزبی‌هایش به جای دفاع از اندیشه‌های امام خمینی، عملا به مرکزی «با نام امام علیه امام» تبدیل شده است. امید است با تمهیدات لازم شرایط برای آنکه موسسه‌ای واقعی با نشاط و معتقد به آرمان‌های امام جهت تنظیم، نشر و جلوگیری از تحریف اندیشه‌های امام خمینی(ره) فراهم آید.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.