۱۹دی، روزی است که روزنهها را به عاشورا گشود وکل یوم عاشورا وکل وارض کربل رادرقم رقم زد، روزی که برگ زرین و سرنوشت سازدیگری را در تاریخ انقلاب اسلامی گشود، برگی که حادثه ساز شد و توانست طومار ۲۵۰۰ ساله رژیم شاهنشاهی را از تاریخ ایران برچیند.
در این نوشتار سعی کردیم با الهام از خاطرات و مشاهدات نویسنده و اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی، گوشههایی از مجاهدت و اهداف متعالی حماسه سازان ۱۹دی را بدون تجزیه وتحلیل به تصویر بکشیم، هر چند که قلم از تبیین و تصویر شرایط خفقان وترس و دلهره آن زمان عاجز است.
عصر ۱۷دی
روز ۱۷ دی است معمولا ساعت چهار و ۳۰ دقیقه تا پنج بعدازظهر روزنامه اطلاعات در قم توزیع میشود ولی هیچ کس از توطئه رژیم خبر ندارد. پاسی از غروب میگذرد، در روزنامه فروشیها شاهد فضای غریبی هستیم، برخی آهسته پچ پچ میکنند و مطلبی را نشان هم میدهند و با ناراحتی سر خود را تکان میدهند و با سرعت رد میشوند. افراد جدیدی را میبینی که روزنامه میخرند، برای روزنامه فروش هم هنوز این سؤال وجود دارد مگر در روزنامه اطلاعات چه نوشته شده است، حدود ساعت هفت شب است، از طلبهای که تا حدودی مرا میشناسد موضوع را میپرسم، مقاله ارتجاع سرخ و سیاه به قلم رشیدی مطلق که مشخص است مستعار است را نشانم میدهد.
با خواندنش آتش به جانم میافتد، از این همه بیشرمی و توهین به آقای خمینی سخت متأثر میشوم. این نامه، از آقای خمینی به عنوان فردی ماجرا جو، بیاعتقاد، وابسته و سر سپرده به مراکز استعماری، جاه طلب، مجهولالهویه، عامل ارتجاع سرخ و سیاه، عامل واقعه ننگین ۱۵ خرداد، سید هندی و… نام برده بود. هر کس به فکر این است که کاری بکند.
جلسه مدرسین
پاسی از شب گذشته، مدرسین سطوح عالی حوزه همه به نحوی از موضوع با خبر شدهاند در این میان آیتا… یزدی و حجتالاسلام سید حسین موسوی تبریزی سخت در تکاپوی برپایی جلسه مدرسین حوزه هستند.
نیمه شب جلسه مدرسین حوزه علمیه برای تصمیمگیری علیه این اقدام ننگین در منزل آیتا… نوری همدانی برپا میشود، سرعت عمل مدرسین برای تصمیمگیری از نکات مهم و مورد توجه است.
در مقابل روزنامه آقایان مشکینی، طاهری خرمآبادی، مؤمن، صانعی، یزدی، وحید خراسانی، مکارم، سبحانی، محمدی گیلانی، نوری همدانی و… همه جمع هستند، به اتفاق تصمیم میگیرند در اعتراض به درج این مقاله توهینآمیز، فردا هیجدهم دی ماه، دروس حوزه علمیه را تعطیل کنند و در این زمینه با مراجع تقلید نیز هماهنگی شود.
صبح۱۸دی
روز هیجدهم دی است، دروس حوزه تقریباً به طور کامل تعطیل شده و مراجع نیز درسهای خود را تعطیل کردهاند. در مدارس حقانی، خان، رسالت، کرمانی و حجتیه، جنب و جوش خاصی به چشم میخورد، در اغلب این مدارس مقاله مذکور نصب شده و در پی نوشتی آمده است، ساعت هشت صبح منزل آیتا… گلپایگانی.
ساعت هشت صبح، مدرسه خان شور دیگری دارد، حجتالاسلام فاکر بر روی پلهها با صدای بلند مقاله را میخواند، عدهای فریاد «درود بر خمینی» سر میدهند، هر لحظه بر طلاب مدرسه خان افزوده میشود و تعداد آنها به بیش از ۱۵۰ نفر میرسد، با اینکه حرکت خودجوش است ولی مثل اینکه به صورت غیبی هدایت میشود. همه آرام به سوی منزل آیتا… گلپایگانی حرکت میکنند.
سخنان آیت اله گلپایگانی
محوطه بیرونی و درونی بیت ایشان پر میشود، آقای گلپایگانی خیلی زود میآیند، چهره افسرده، غمگین، ناراحت و نگرانی دارند، تا شروع به بسما… الرحمن الرحیم میکنند آیه استرجاع را میخوانند انا… و انا الیه راجعون، بغض طلاب میترکد و صدای گریه از هر سو بلند میشود، ایشان میگویند: ما هم از وارد شدن این ضایعه بزرگ بر جامعه روحانیت و بر فقه و اجتهاد خبردار شدیم، اینها اشتباه میکنند اینها فکر نکنند ما دیگر سکوت کردهایم و چیزی نخواهیم گفت و دست بر میداریم، اینها باید بدانند که اگر سر نیزه را حتی به زیر گلوی ما بگذارند، ما حرفمان را میزنیم. معظمله ضمن اینکه طلاب را به وحدت و ادامه اعتراض دعوت میکنند تصریح میکنند که علما همه با کارهای رژیم مخالفند.
سخنان حضرت آیتا… العظمی گلپایگانی طلاب را خیلی دلگرم میکند و آنها را به ادامه مبارزه تشویق میکند، همانجا اعلام میشود مقصد بعدی منزل آقای شریعتمداری است.
ساعت حدود ۵/۱۰ صبح، جمعیت از منزل آیتا… گلپایگانی وارد خیابان چهارمردان میشود. افضلی، افسر شهربانی به راننده گریدر دستور میدهد که به سمت مردم حرکت کند. از حرکات راننده گریدر عدهای از مردم روی یکدیگر میافتند. تنی چند از طلاب با سنگ به سمت راننده و پلیس حمله میکنند و همین باعث میشود جمعیت به طور متفرق به سمت منزل آقای شریعتمداری حرکت کند.
در منزل ایشان ابتدا اطرافیان با بیان اینکه آقا مریض هستند، خودمان پیگیری میکنیم سعی بر متفرق کردن جمعیت دارند، اما اصرار طلبهها باعث میشود بعد از یک ساعت آقای شریعتمداری بیایند و بیان کنند: ما قبل از ورود شما مشغول فعالیت و پیگیری بودیم، باز هم دنبال میکنیم و کار زیادی از دست ما بر نمیآید. در پایان هم اعلام میشود ساعت سه بعد از ظهر طلاب در حسینیه حضرت آیتا… العظمی نجفی جمع خواهند شد.
عصر۱۸دی
ساعت ۴ بعد از ظهر روز هیجدهم دی ماه، حسینیه آقای نجفی و کوچه مقابل مملو از جمعیت است، آیتا… العظمی مرعشی نجفی که سخت ناراحت به نظر میرسند در پله دوم منبر قرار میگیرند و مدتی به همراه طلاب گریه میکنند و میگویند: آیا شایسته است در یک روزنامه کثیرالانتشار به یک عالم ربانی و سید جلیل محترم توهین شود. بنده ایشان را میشناسم و مقام حبش به ائمه اطهار و ولایتش و خلوص نیتش و عباداتش و فضل و کمالش را من میدانم. معظم له اضافه میکنند: من این مصیبتهایی که در این دوران اخیر دیدم، در طول عمرم ندیده بودم.
پس از سخنان آیتا… مرعشی نجفی جمعیت به سوی منزل آیتا… روحانی میروند و در آنجا وی نیز اقدام رژیم را توطئهای برای حوزه دانسته و طلاب را به اتحاد دعوت میکند.
از بعد از ظهر روز هجدهم مردم قم به ویژه اصناف و بازاریان در اجتماعات شرکت می کنند. در مسجد اعظم (محل تجمع طلاب و اقشار مختلف مردم در آن زمان)، طلاب منتظر سخنان آیتا… حاج شیخ مرتضی حائری هستند. وی در سخن کوتاهی ضمن محکوم کردن این حرکت رژیم با بیان اینکه رژیم میخواهد مسجد اعظم را هم مانند فیضیه کند از ادامه سخن گفتن باز میایستد.
صبح ۱۹دی
در روز نوزدهم، بازار قم به نشانه حمایت از حوزه و محکوم کردن اقدام رژیم در درج مقاله موهن در روزنامه اطلاعات تعطیل میشود، تعطیلی بازار جریان مبارزات را خیلی داغ میکند، دروس حوزه نیز همپای تعطیلی بازار تعطیل میشود.
طلاب و بازاریان ساعت ۹ صبح جلوی مسجد نومیدان آستانه اجتماع و پس از آن به سوی مسجد اعظم حرکت میکنند. در مسجد اعظم با تعطیل شدن درس آقای شریعتمداری جمعیت چندین برابر میشود.
در این روز تا حدود زیادیترس مردم ریخته است، اقشار مختلف مردم، رفتن به منازل آیات را پی میگیرند. صبح روز نوزدهم بهترتیب آقایانهاشم آملی، علامه طباطبایی، آیتا… یزدی، آیتا… وحید خراسانی و آیتا… مکارم سخنرانی میکنند و نزدیک ظهر اعلام میشود بعد از ظهر تظاهرکنندگان به سوی منازل آیتا… نوری همدانی و آیتا… مشکینی خواهند رفت.
عصر۱۹دی
ساعت ۳ بعد از ظهر، جمعیت بیسابقهای در خیابان بیگدلی و منزل آیتا… نوری همدانی اجتماع کردهاند. کل خیابان بیگدلی را بلندگوکشی کردهاند، و به نظر میرسد جمعیت شرکت کننده در این مراسم بیش از ۱۰ هزار نفر باشد که در شرایط کنونی غیرقابل تصور است.
ابتدا حجتالاسلام سید حسین موسوی تبریزی سخنان شدیداللحنی ایراد میکنند، سپس آقای نوری همدانی در سخنانش با خواندن این بیت که مه فشاند نور و سگ عو عو کند، میگوید: خمینی مانند ماه میتابد و از عوعو کردن سگ نتیجهای جز خسته کردن خویش، جز منفور کردن خودش چیز دیگری عاید نویسنده نخواهد شد.
وی اضافه میکند: هدفی که معظم له دارند هدف روحانیت و هدف همه ملت ایران است.
بعد از سخنرانی آیتا… نوریهمدانی، شور وصف ناشدنی در بین مردم ایجاد میشود، شعار درود بر خمینی و مرگ بر حکومت یزیدی چندین مرتبه از سوی تظاهرکنندگان سر داده میشود که با تشویق دیگران جمعیت آرام میگیرد و بدون شعار جمعیت جهت حضور در منزل آیتا… مشکینی به سمت چهارراه بیمارستان حرکت میکند.
آغاز درگیری
ساعت حدود ۴ و نیم بعد از ظهر است، در چهار راه بیمارستان مأموران شهربانی و ساواک آرایش ویژهای گرفتهاند، که نشان دهنده وقوع حوادثی خونین است.
تظاهرکنندگان آرام در حال پیشروی هستند، کنار بانک صادرات تحرک بیشتری به چشم میخورد. یکدفعه شیشههای بانک با صدای مهیبی فرو میریزد و افرادی که در آن نزدیکی هستند، میگویند: مأموری اقدام به شکستن شیشهها کرده است.
اما مأموران رژیم ستم شاهی که به دنبال بهانهای هستند، این انفجار را بهانه میکنند و با باتوم به جان مردم میافتند، از گوشه میدان جایی که رئیس شهربانی ایستاده است صدای تیری بلند میشود و پس از آن صدای تیراندازیهای متعدد دیگری به گوش میرسد، هر کس به طرفی میدود، صحنه عجیبی به پا میشود، مردم در زیر دست و پا له میشوند. سر و دست است که به وسیله باتومهای مأموران شکسته میشود.
شعارها هر لحظه تندتر میشود مردم در کوچهها و مدرسه حجتیه سنگر میگیرند و با پرتاب سنگ و آجر با مأموران درگیر میشوند. فریاد و آتش و دود و خون درهم میآمیزد، خون حرکت ساز میشود، هر گوشهای شهید و مجروحی افتاده است، هر کسی سعی میکند به نحوی مجروحین را کمک کند که به دست مأموران نیفتند.
شعار درود بر خمینی، خمینی عزیزم بگو تا خون بریزم. مرگ بر حکومت یزیدی، با انگشتان خون آلود مجروحین در حال نقش بستن بر در و دیوار کوچههای منتهی به چهارراه بیمارستان است.
درگیری به داخل مدرسه حجتیه، خیابان ارم و گذر خان کشیده میشود. در گذر خان مأموران یک بار دیگر مردم را به گلوله میبندند و با شلیک گاز اشکآور و با باتوم به جان آنها میافتند. در مدرسه حجتیه یکی از طلاب را با تیر میزنند خون او مدرسه را رنگین میسازد، پیر مردی در داخل مدرسه آجر و سنگ برای جوانان میآورد و…
غروب غمباری است، بوی باروت فضای شهر را پر کرده است، احساس میکنی در شهر حکومت نظامی است، از هر طرف میروی با ماموری برخورد میکنی، خیابان صفاییه، کوی آمار، کوچه ممتاز، ارم و حجتیه مملو از کفش، عمامه و عبا است، بیمارستان آیتا… گلپایگانی، کامکار و سهامیه پر از زخمی و شهید است، در برخی بیمارستانها مأموران زخمیها را به تختها زنجیر کردهاند، صحنه دلخراشی است، کارکنان بیمارستانها در صددند به نحوی آنها را فراری دهند.
بیمارستان آیتا… گلپایگانی تا حدود قابل توجهی امن است بنابراین زخمیها را به آنجا بردهاند، هر کسی تعداد شهدا و زخمیها را رقمی میگوید که هولناک است. صحبت از ۱۰۰ نفر و حتی ۲۰۰ و ۳۰۰ نفر است. حکومت تقریباَ نظامی باعث شده خیلیها نتوانند به خانهها و حجرههایشان بروند، امشب، شب نگران کنندهای برای مردم قم است، خیلیها از سرنوشت فرزندان، پدران، برادران و دوستان خود هیچ خبری ندارند.
صبح روز بیستم دی، تحرکات بین علما، مراجع و مردم، حکایتهای بسیاری را نوید میدهد، قیام ۱۹ دی به بار نشسته است و مظلومیت شهدا، مردم و خونها حرکت ساز شده است، نهضت، آهنگ و شتاب تازهای به خود گرفته، پیام تند و آتشین امام خمینی (ره) به مناسبت فاجعه ۱۹دی روح تازهای در ملت میدمد، اجتماع پشت اجتماع جلسه دنبال جلسه، هستههای مقاومت در منازل و محلهها شکل میگیرد.
و این نهضت نهضتی بود که به شهرهای دیگر کشیده شد، تبریز، یزد، جهرم، تهران، مشهد، قیام در پی قیام، هفته به دنبال هفته و چهلم در پی چهلم ایجاد شد، نهضت فراگیر شد و ثمر داد و امام آمد و ۲۲ بهمن پدید آورد، آری این چنین کرد قیام ۱۹دی….
Sorry. No data so far.