از بهمن ايران تا بهمن مصر
اتفاقات مصر برای کسانی که آرمانهای امام راحل (ره) را در تحقق امّت واحده اسلامی باور کردهاند رخدادی بیسابقه و پر از هیجان است. مصر دروازه جهان اسلام است. کشوری که دهها سال مطالبات اسلام گرایانة مردمانش را زیر چکمههای دیکتاتوری آمریکایی خاک کرده بود، این روزها در تب و تاب تحول میسوزد. این نخستین بار نیست که عقدههای ضد آمریکایی سرباز کرده است، اما این بار حکایت دیگری است. پارچه نوشتههای معترضان مصری همه چیز را بازگو میکند: «لن تحکمنا الآمریکا بعد الآن» (بعد از این دیگر آمریکا بر ما حکومت نخواهد کرد)؛ … انقلاب مصر به اعتراف همة تحلیلگران، ادامة نهضت خمینی است؛ بهمنی که هژمونی لیبرال – سرمایه داری و دیکتاتوری آمریکایی را در خاورمیانه دفن خواهد کرد. این همان کابوس تعبیر شدة آمریکایی – صهیونیستی است.
مصر با دریافت میلیاردها دلار، پس از رژیم صهیونیستی بزرگترین دریافت کننده کمک مالی از آمریکاست. برای آمریکا کنار آمدن با رژیمهای اقتدارگرای نظامی نظیر مصر، اردن، یمن و عربستان سعودی بسیار راحتتر از مدیریت دموکراسی و مردم سالاری در منطقه است. سال هاست که هر انتخابات آزادی در کشورهای اسلامی نتیجهای جز روی کار آمدن مخالفان آمریکا در پی نداشته است. بیداری اسلامی رنگ و اثر خود را در صندوقهای رأی نشان داده است. بنابراین کمک آمریکا و غرب به دیکتاتوریهای غربگرا در جهان اسلام راهبردی حیاتی به حساب آمده و هرگونه تزلزلی در این حکومتها به منزله به خطر افتادن کیان صهیونیسم و به تبع آن منافع آمریکا در منطقه است.
تحولات چند سال اخیر، آشکارا نشانگر این است که هرگاه جمهوری اسلامی از ثبات و اقتدار بین المللی بیشتری برخوردار بوده شاهد اوج گیری مطالبات اسلام گرایانه و ضد آمریکایی در منطقه بودهایم. رسوایی و شکست مفتضحانه هم پیمانان آمریکا در رخدادهای پس از انتخابات ۸۸ ایران، برای جنبشهای بیداری اسلامی در منطقه پیام روشنی داشت.
ایران امروز با آرامش و ثبات، تحولات بین المللی را به نظاره نشسته است و در عین حال بازیگر فعال اتفاقات بین المللی از جمله منازعات هستهای باقی مانده است. بزرگنمایی اتفاقات سال ۸۸ از طرف غرب و آمریکا اکنون به دردسری برای خود آنها بدل شده است. پیام آن اتفاق این است که تنها حکومت ضدآمریکایی منطقه علیرغم همه فشارها و تحریمها فقط چند هفته پس از کودتای آمریکا در کشورش به آرامش و ثبات بازگشت و این یعنی تردید جدی در قدرت آمریکا و هم پیمانانش و تجدید انگیزه برای مبارزات ضد آمریکایی و آزادی خواهانه.
بسیاری از روشنفکران آمریکایی سالها بود که مبتنی بر چارچوبهای نظری خودساختهشان، پیام روشن جمهوری اسلامی در تشکیل امت واحده اسلامی و آرمان بلند صدور انقلاب را حرفهایی غیر واقع بینانه و منقضی شده معرفی میکردند. بنا بر همین چارچوب نظری، دو قطبی شیعه- سنّی یا عرب-عجم هیچگاه اجازه نمیداد که جهان اسلام سخن رهبران انقلاب اسلامی را بشنود، لیکن پیروزیهای مستمر حزب الله در لبنان و حماس در غزّه از طرفی و همگرایی طرفداران انقلاب اسلامی در عراق از طرف دیگر، این دگماتیسم آمریکایی را شکست و اکنون رخدادهای تکان دهنده جهان اسلام در تونس، مصر، یمن و اردن به روشنی نشان میدهد که ملّتهای اسلامی ذیل تربیت دینی با دو قطبی حقیقی حق و باطل بهتر و عمیقتر تفاهم برقرار میکنند تا دو قطبیهای ساخته ذهنهای غرب زده.
برای کسانیکه اراده فهم دارند (!) این اتفاقات به معنای آزاد شدن انرژی متراکم جهان اسلام و نهایتاً «آغازی بر پایان» روند تحقیر اسلام گرایی در جهان خواهد بود. این روزها حتی تمام روشهای تبلیغاتی رسانههای صهیونیستی نیز توانایی این را ندارند که نگرانی، اضطراب و دستپاچگی را از چهره و لحن سردمداران آمریکا، رژیم صهیونیستی و غرب بزدایند و البته آنها نیز ابایی ندارند از اینکه با شفافیت اعلام کنند که «نگران رخداد انقلابی نظیر انقلاب اسلامی ایران در مصر هستیم».
طبعاً غرب و آمریکا به شدت در پی گل آلود کردن اعتراضات زلال و شفاف مردم مصر است تا از این آب گل آلود برای خود سهمی بردارد. اگر رهبران اسلامی مصر در حفظ هویت اسلام گرایانه اعتراضات موفق باشند، بهمن ۸۹ پس از سی و دو سال، شاهد انقلابی از جنس انقلاب اسلامی ایران، اما اینبار در مصر خواهد بود.
Sorry. No data so far.