چهارشنبه 19 می 10 | 15:24

اعدامی ها چه کسانی بودند؟

در هفته گذشته چند تن از محكوماني كه توسط دادگاه انقلاب تهران حكم محاربه‎شان صادر شده بود، به مرحله اجراي حكم رسيدند. اعدام اين پنج نفر كه در محافل داخل و خارج كشور بازتاب‎هاي متفاوتي داشت… به‎جاست براي پرهيز از به جريان افتادن شايعات و گفته‌هاي بي‎اساس، اوراق ديگري از پرونده‌هاي اعداميان اخير براي روشن شدن افكار، منتشر شود… گروهك پژاك از نيمه دوم سال 1384 اقدام به تشكيل كميته ويژه اقدامات تروريستي و بمب‌گذاري در شاخه خود كرده و بر اين اساس افرادي را براي انجام عمليات…


در هفته گذشته چند تن از محكومانی كه توسط دادگاه انقلاب تهران حكم محاربه‎شان صادر شده بود، به مرحله اجرای حكم رسیدند. اعدام این پنج نفر كه در محافل داخل و خارج كشور بازتاب‎های متفاوتی داشت، در شرایطی انجام شد كه برخی از منابع نزدیك به دولت، جزییاتی از پرونده‌های بازجویی این افراد را در سایت‎های مختلف منتشر كردند.
برخی موضع‎گیری‎ها درخصوص این وقایع، خصوصا اعلامیه‎هایی كه توسط برخی منتقدان منتشر می‌شود، جو غیر شفافی را به جامعه تحمیل می‌كند. به‎جاست برای پرهیز از به جریان افتادن شایعات و گفته‌های بی‎اساس، اوراق دیگری از پرونده‌های اعدامیان اخیر برای روشن شدن افكار، منتشر شود، زیرا بهترین راه برای پایان دادن به شایعات و برخی سخنان بی‎اساس و موضع‎گیری‎های غیراصولی، شفاف ساختن فضا با تزریق اطلاعات صحیح و قابل اعتنا درباره وقایع روز است.
در همین راستا، {هفته نامه} پنجره تصمیم گرفته است آن‌چه را از زندگی این افراد یافته است، با نگاهی بی‌طرف تقدیم خوانندگان كند. امید است این كار باعث شود فضای رسانه‌های سیاسی كشور به یكی از مهمترین وظایف خود، یعنی اطلاع‎رسانی به مخاطبان، نگاه جدی‎تری داشته باشد.

گوشه‌ای از زندگی محكومان اعدام شده

فرزاد كمانگر فرزند باقی
فرزاد كمانگر در سال ۱۳۵۴ به دنیا آمد. او دبیر هنرستان كار و دانش شهرستان كامیاران در جنوب استان كردستان بود و در اطلاعیه دادگاه انقلاب تهران درخصوص گردش كار و مراحل رسیدگی به پرونده مشارالیه آمده است:
در تاریخ 28/5/1385 عوامل تجسس كلانتری 116 مولوی حین گشت‌زنی به دو نفر كه در كنار یك دستگاه خودروی پیكان ایستاده بوده‌اند، مظنون می‌شوند. آنان به محض رویت ماموران متواری می‌گردند كه نهایتا یك نفر به نام پیمان كه بعدا مشخص می‌شود نام اصلی وی كاوه است، دستگیر و فرد دیگر به‎نام كمال متواری می‌شود.
نتیجه بازرسی از خودروی مذكور، كشف پنج كیلوگرم موارد منفجره از زیر صندلی راننده است. متعاقبا با مراجعه ماموران به محل سكونت آنان، فرد دیگری به‎نام فرزاد كمانگر نیز دستگیر می‌شود. در بازرسی از اتاق وی، یك عدد باتری و دستگاه ساعت زمان‎بندی انفجار بمب كشف می‌شود.
فرزاد كمانگر در بازجویی اولیه خود را از وجود مواد منفجره بی‌اطلاع نشان می‌دهد. طبق بررسی‌های به عمل آمده، یكی از برادران فرزاد كمانگر به نام شیرزاد در سلیمانیه عراق فعالیت حزبی می‌كند و سابقه محكومیت به علت همكاری با گروهك تروریستی پ.ك.ك را دارد.
متهم دستگیر شده دیگر به‎نام كاوه كه بررسی‌های بعدی نشان می‌دهد شناسنامه، كارت ملی و كارت شناسایی وی با نام پیمان كرم ویسی، جعلی است را با وساطت یك نفر افغانی، در قبال مبلغ 230 هزار تومان به دست آورده و 15 روز قبل از دستگیری، در خیابان آزادی به‎طور اتفاقی با كمال آشنا شده است.
متعاقبا طبق تحقیقات به عمل آمده توسط وزارت اطلاعات مشخص می‌شود كه گروهك پژاك از نیمه دوم سال 1384 اقدام به تشكیل كمیته ویژه اقدامات تروریستی و بمب‌گذاری در شاخه خود كرده و بر این اساس افرادی را از مناطق كردنشین برای انجام عملیات بمب‌گذاری جذب كرده و آموزش می‌دهد.
در اوایل سال 1385 نیز دو تن از عاملین انفجار مورخ 18/2/1385 در شهرستان كرمانشاه دستگیر شده بودند و در این راستا متهم فرهاد وكیلی و علی حیدریان با تهیه خانه تیمی برای فرزاد كمانگر و همدست دیگر وی و تهیه كارت‎های جعلی، مقدمات اعمال تروریستی را فراهم می‌كرده‌اند. بر این اساس فرهاد وكیلی در تاریخ 22/6/1385 از طریق اعطای نیابت قضایی به شهرستان سنندج دستگیر می‌شود. از منزل وی ماهواره و یك برگه كه محتویات آن به صورت رمز بوده، كشف می‌شود.
علی حیدریان نیز ارتباط با گروهك پژاك، اعزام برای دیدن دوره آموزش نظامی، تهیه خانه تیمی برای فرهاد وكیلی در تهران، ارتباط با فرزاد كمانگر در تهران و اقامت در محلی كه آن‎ها نیز ساكن بوده‌اند را پذیرفته است.
وی علت ارتباط خود با فرزاد كمانگر را انجام اقدام انفجاری در تهران اعلام می‌كند كه قرار بوده به همراه فرزاد مواد منفجره را به صورت بمبی ساعتی با كنترل از راه دور به تهران منتقل و منفجر كنند.
فرهاد وكیلی نیز ارتباط با فرزاد كمانگر را می‌پذیرد و اقرار می‌كند كه جدول رمز كشف شده از منزل خود را به همراه یك جلد كتاب، از طریق فردی به نام كمال و از طریق گروهك پژاك دریافت كرده است و به ارتباط با عوامل گروهك پژاك و جذب كمك‌های مالی به‎عنوان واسطه برای این گروهك اقرار می‌كند.
با توجه به محتویات پرونده متهمین همگی اعضای گروهك پژاك هستند و از سال 1377 با جذب نیرو و تبلیغات به سازماندهی تشكیلات گروهك مذكور در ایران پرداخته‌اند و در سال 1382 با تأسیس گروهك پژاك، در جهت براندازی جمهوری اسلامی ایران، فعالیت‌های مسلحانه خود را آغاز كرده‌اند. از جمله اقدامات آن‎ها، انفجار دو بمب در ساختمان‌های فرمانداری و اداره بازرگانی كرمانشاه در تاریخ 19/2/1385 و انفجار خط لوله صادراتی ایران به تركیه است. متهمان پرونده تحت فرماندهی فردی با نام مستعار كمال (اهل تركیه) اقدامات بمب‌گذاری در ایران را بر عهده داشته‌اند و بر این اساس اعضای گروهك به نام‌های محمد (با نام‎های مستعار زرتشت و بهمن) و علی حیدریان (با نام‎های مستعار سوران و پیمان) به ایران وارد شده و از طریق فرزاد كمانگر برای آن‎ها اوراق جعلی تهیه شده تا در تهران اقدام به بمب‌گذاری در اماكن كنند.
مواد منفجره مكشوفه از متهمان شامل 10 كیلوگرم حین دستگیری و 12 كیلوگرم به همراه 15 عدد چاشنی انفجاری و دو قبضه نارنجك جنگی از منزل فرهاد وكیلی بوده است. همچنین از منزل متهمان 57 گلوله آرپی‌جی و 600 فشنگ سلاح سبك، 700 جلد ترجمه فارسی كتاب عبدا… اوجالان رهبر پ.ك.ك، 300 نسخه پوستر رهبران گروهك و 300 جلد نشریه و كتب تبلیغاتی آن‎ها كشف شده است.
در تاریخ 1/4/1386 پس از آخرین دفاع، نسبت به هر سه متهم به اتهام محاربه از طریق فعالیت مؤثر برای گروهك‎های ضد نظام (مستند به مواد 186، 187 و 535 قانون مجازات اسلامی) و همچنین نگهداری و قاچاق اسلحه و مهمات (به استناد ماده 2 قانون تشدید مجازت مرتكبین قاچاق اسلحه و مهمات) كیفرخواست صادر می‌شود.
با ارجاع پرونده به شعبه 20 دادگاه انقلاب اسلامی تهران، متهمین وكیل معرفی می‌كنند. جلسه دادگاه در تاریخ 10/11/1386 با حضور متهمان، وكلای آن‎ها و نماینده دادستان تشكیل می‌شود و پس از تفهیم اتهامات براساس مدارك موجود به متهمین و ارائه دفاعیات آن‎ها و وكلای‎شان و همچنین تقدیم لوایح دفاعیه از سوی وكلا، دادگاه طی دادنامه صادره مورخ 1/13/1386 متهمان فرزاد كمانگر، فرهاد وكیلی و علی حیدریان را محارب تشخیص داده و به اعدام محكوم می‌كند. همچنین از فرهاد وكیلی و علی حیدریان به لحاظ نگهداری مواد منفجره به 10 سال حبس محكوم می‌كند. رأی فوق در تاریخ 6/12/1386 به وكلای محكومان و خود آنان ابلاغ شده است كه اعتراض می‌كنند.
با ارائه لوایح تجدیدنظر خواهی توسط وكلای محكومان، پرونده به یكی از شعب دیوان عالی كشور ارجاع می‌شود و این شعبه طی دادنامه صادره مورخ 10/12/1387 رأی صادره را ابرام می‌كند.
گفته می‌شود این محكوم زمانی كه به تهران آمده بود به جرم عضویت در گروهك تروریستی پژاك و مشاركت در چند عملیات بمب‎گذاری و خرابكارنه دستگیر شده است. وی در ابتدای بازداشت در بند ۲۰۹ زندان اوین و بازداشتگاه اطلاعات سنندج و كرمانشاه تحت بازجویی قرار گرفت و در طول دوره ۳۳ ماهه زندان، در اندرزگاه‌های اوین تهران، رجایی‌شهر كرج و سنندج نگهداری می‌شده است. نامه‎هایی كه این محكوم در طی دوران بازداشت خود به خارج از زندان فرستاده است، فرصت را برای عده‌ای از دوستان وی فراهم كرده‌اند تا چهره او را تطهیر كنند، به‎گونه‌ای كه با قرار دادن تصویر وی در كنار چهره صمد بهرنگی، یكی از داستان‎نویسان دهه 40 كه به وسیله مرگ مشكوكی در رودخانه ارس جان باخت، وی را در حد بهرنگی معرفی می کنند.

فرهاد وكیلی فرزند محمد سعید
این متهم كه گفته می‌شود در یكی از ادارات دولتی كردستان مشغول به‎كار بوده است، ارتباط‌های سازمانی با گروهك پژاك داشته و نام وی بارها به عنوان عضو از شبكه تلویزیونی نوروز، وابسته به این گروه، منتشر شده است. با این وجود، فرهاد وكیلی با همراه علی حیدریان و فرزاد كمانگر در تهران دستگیر شد و پس از طی كردن روند پرونده، حكم اعدام درباره وی در زندان اوین به مرحله اجرا درآمد.

علی حیدریان فرزند احد
علی حیدریان در اول مهر ماه سال 1358 در سنندج به دنیا آمد. وی در اكثر طول عمر خود را در سنندج به سر می‌برد. وی در تهران بازداشت می‌شود، به كرمانشاه منتقل شد و تحت بازجویی قرار می‌گیرد. در تیرماه سال 1386 به بازداشتگاه سنندج منتقل شد و تحقیقات درباره وی ادامه می‌یابد.
پس از گذشت دو ماه دادگاه استان كردستان، پرونده وی را دوباره به تهران ارجاع داد و نهایتا محكوم فوق در اوایل سال 87 به بند 5 زندان رجایی شهر كرج انتقال یافت. در شعبه 30 دادگاه انقلاب به‌ علت عضویت در گروهك پژاك به اعدام محكوم و به همراه چند تن دیگر به زندان اوین در تهران منتقل شد.

شیرین علم‌هولی فرزند خدر
شیرین علم هولی متولد ۱۳۶۰ و اهل روستای دیم قشلاق از توابع ماكو در استان آذربایجان غربی بود. وی در تاریخ ششم خرداد ۱۳۸۷ توسط ضابطان دادگستری در تهران بازداشت و مدتی را در بازداشتگاه موقت گذراند. وی سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین و پس از پنجم ماه، به بند عمومی نسوان منتقل شد. این محكوم پس از طی گردشكار قانونی پرونده، بنا به تشخیص شعبه‌ ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام محاربه از طریق همكاری با «پژاك» با استناد به مواد ۱۸۶، ۱۸۷ و ۱۹۰ (بند ۲) قانون مجازات اسلامی به اعدام و در موردی دیگر به اتهام خروج غیرقانونی از مرز به استناد ماده ۳۴ قانون گذرنامه به تحمل دو سال حبس تعزیری محكوم شد. این دادگاه در تاریخ ۲۸ آذر ماه سال گذشته برگزار و حكم صادره در ۱۳ دی ماه همان سال به وكیل وی ابلاغ شد.
وی مدت‎ها در دوران بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زد و باعث به‎وجود آمدن حساسیت‎های بین‎المللی شد. در زمان بازداشتش نامه‌هایی منتسب به وی، در برخی خبرگزاری‎هایی كه توسط گروه‌های مخالف خارج از كشور اداره می‌شود، منتشر شد كه با واقعیات بازداشت منطبق نبود. استفاده گروه‌های مخالف نظام از چنین افرادی، هر چند مسبوق به سوابق زیادی است، ولی موج آفرینی رسانه‌ای در سطوح مختلف خارج از كشور برای این زندانی امنیتی، جای سئوال زیادی را در ذهن مخاطب باقی می‌گذارد.
در اخباری كه توسط منابع خبری نزدیك به قوه قضاییه منتشر شده است، آمده در پرونده این محكوم، مواردی از اعتراف به بمب‎گذاری به چشم می‌خورد. سایت‎های مختلف خبری با اعلام قسمت‎هایی از گردش كار پرونده وی نوشته‎اند:
در تاریخ 6/3/1387 نامبرده پس از كارگذاشتن یك بمب زیر خودرویی در پاركینگ قرارگاه سپاه در غرب تهران و انفجار آن دستگیر شده است.
وی در بازجویی اولیه ضمن معرفی خود به نام جعلی فرشته امیری، اظهار می‌كند كه برای انجام این كار فردی به نام فاروق مبلغ 500 هزار تومان پول به وی داده است و او نیز به علت نیاز مالی آن را پذیرفته است. وی همچنین مدعی شده كه چون پدر و مادرش فوت كرده‌اند، 10 روز پیش از روستای محل زادگاهش به تهران آمده و از مردم در میدان آزادی تقاضای پول می‌كرده كه با فاروق آشنا شده است.
از كیف متهمه حین دستگیری چند متر سیم برق، چهار عدد باتری بزرگ، یك اهم‌متر، چسب شیشه‌ای پهن، ریموت كنترل انفجاری و وسایل دیگری كشف شده بود كه حكایت از تهیه مقدمات برای بمب‌گذاری دیگری داشتند. او مدعی است كه لوازم یاد شده را فاروق به وی داده و از دلیل آن ابراز بی‌اطلاعی می‌كند.
متعاقبا متهمه علیرغم انكارهای اولیه، نهایتا هویت واقعی خود را به نام شیرین علم هولی آتشگاه افشاء و اقرار می‌كند كه عضو گروهك پژاك است.
متهمه همچنین اقرار می‌كند كه از طرف گروهك یاد شده برای انجام دو مأموریت بمب‌گذاری به تهران اعزام شده است و او نهایتا با همكاری یكی دیگر از اعضای گروهك یاد شده، یكی از مقرهای نیروی هوایی سپاه را برای انجام عملیات تروریستی انتخاب كرده و بمبی را زیر خودرویی در پاركینگ محل مذكور كار گذاشته است.
متعاقبا گروهك پژاك نیز پس از وقوع انفجار یاد شده مسئولیت آن را بر عهده گرفته و در سایت اینترنتی خود متهمه را عضو این گروهك معرفی كرده است.
در تاریخ 7/6/1387 از متهمه آخرین دفاع اخذ شده و نامبرده بار دیگر اعلام می‌كند كه اقدامات خود را براساس دستور گروهك پژاك انجام داده است.
متعاقبا در پی تكمیل تحقیقات برای متهمه طبق ماده 186 قانون مجازات اسلامی (ارتباط و همكاری با گروهك پژاك و عضویت در آن) و مواد 34 و 35 قانون گذرنامه (ورود و خروج غیرقانونی از مرز) كیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارجاع می‌شود.
جلسه رسیدگی به اتهامات نامبرده با حضور وكیل و نماینده مدعی‌العموم در شعبه مذكور برگزار و پس از آخرین دفاع، دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه صادره مورخ 7/10/1388 متهمه را از باب محاربه به اعدام محكوم می‌كند. محكوم علیه با ابلاغ رأی به آن اعتراض می‌كند. رأی صادره طی دادنامه مورخ 25/11/1388 از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران تأیید گردیده است.

مهدی اسلامیان فرزند محمد
این محكوم بر خلاف محكومان گذشته، در ارتباط با بمب‎گذاری گروهكی موسوم به انجمن پادشاهی تحت تعقیب قرار گرفته است. از قرار معلوم، این انجمن با حمایت‎های مالی و اطلاعاتی اشخاصی به نام جمشید و امید در خارج از كشور هدایت می‌شده و در بمب‎گذاری‎های فراوانی دست داشته‎اند. مهدی اسلامیان كه گفته می‌شود تكنسین برق بوده یكی از متهمانی است كه به‎دلیل عضویت در این انجمن و بمب‎گذاری در شیراز كه منجر به كشته و زخمی شدن تعداد زیادی از هموطنان شد، دستگیر و به مجازات رسید.
محكوم یاد شده یكی از عوامل انفجار بمب در حسینیه سیدالشهدای شیراز است كه پرونده نامبرده با درخواست دادستان محترم كل كشور بر احاله پرونده به تهران و پذیرش این درخواست، طی دادنامه شماره 99-4/3/1387 شعبه اول دیوان عالی كشور به دادسرای عمومی و انقلاب تهران احاله شده است.
متهمان اصلی این حادثه شامل محسن اسلامیان، روزبه یحیی‌زاده و علی اصغر پشته هستند كه نامبردگان قبلا محاكمه و با صدور حكم اعدام و اعطای نیابت به دادسرای شیراز، حكم درباره آن اجرا شد. همچنین یكی از دیگر عوامل اصلی این بمب‌گذاری به نام مجید راستگو نیز در ساعات اولیه دستگیری خودكشی كرده است.
مهدی اسلامیان فرزند محمد، برادر محسن اسلامیان است. وی در بازجویی اولیه اظهار داشته است: «روز حادثه محسن به من گفت امشب ساعت هشت بیا من موتور را می‌خواهم. ساعت هشت رفت و ساعت هشت و نیم برگشت. محسن سراسیمه بود. به من گفت: اگر چیزی به تو بگویم، جا نمی‌خوری. گفتم: نه. گفت: انفجار كار من و دوستانم بود.»
فردای آن شب محسن به شمال می‌رود و تلفنی از مهدی پول می‌خواهد، مهدی هم 200 هزار تومان تهیه و برای او ارسال می‌كند.
مهدی اسلامیان در بازجویی مورخ 6/3/1387 در توضیح اقدامات خود و محسن قبل از انفجار، اظهار داشته:‌ «چهار روز قبل از انفجار،‌ محسن وسایل آزمایشگاهی و مواد بمب را به منزل آورده بود، محسن دو جعبه سربسته بزرگ را درون ماشین گذاشت و با بیل و كلنگ رفت. شب انفجار كه به منزل آمد، من از رنگ و روی محسن و حال پریشانش به او مشكوك شدم و بعد از یكی دو ساعت خودش گفت كه انفجار در حسینیه كار وی و دوستانش بوده است.»
مهدی درخصوص اقداماتی كه برای كمك به فرار محسن انجام داده است، می‌گوید: «قرار شد صبح من به كیش بروم تا اگر بتوانم برای محسن قایق پیدا كنم.» محسن تلفنی از مهدی خواسته كه به زمین كشاورزی عمویش برود و بقیه وسایل را از آن‌جا دور كند، اما او چنین كاری را انجام نمی‌دهد.
محسن بعد از انفجار شیراز به مهدی می‌گوید كه دو سری عملیات دیگر هم در راه دارند، براساس محتویات پرونده مهدی تلاش می‌كند تا محسن را از كشور خارج كند.
حسب اظهارات مهدی، وی حین دستگیری قصد داشته سیانوری را كه محسن به او داده و در زیر پیراهنش جاسازی كرده بود، بخورد كه موفق نمی‌شود.
بازپرس برای مهدی اسلامیان به اتهام اقدام علیه امنیت كشور از طریق مشاركت در بمب‌گذاری، قرار بازداشت موقت صادر كرده و در تاریخ 6/4/1387 آخرین دفاع متهم اخذ شده است.
با صدور كیفرخواست، پرونده به شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب اسلامی ارجاع می‌شود و متهم با وكیل خود در جلسه مورخ 4/9/1388 حضور یافته است.
نهایتا دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه صادره مورخ 16/9/1388 نامبرده به مجازات اعدام از باب محاربه محكوم می‌كند. رأی فوق كه مورد اعتراض محكوم علیه قرار گرفته، طی دادنامه صادره مورخ 4/13/1388 صادره از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران تأیید شده است.
با توجه به محتویات پرونده متهمین همگی اعضای گروهك پژاك هستند و از سال 1377 با جذب نیرو و تبلیغات به سازماندهی تشكیلات گروهك مذكور در ایران پرداخته‌اند و در سال 1382 با تأسیس گروهك پژاك، در جهت براندازی جمهوری اسلامی ایران، فعالیت‌های مسلحانه خود را آغاز كرده‌اند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.