کشور لیبی در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه از وضعیت ویژهای برخوردار است، نخست اینکه، این کشور وسعت بسیاری دارد، یک میلیون و هفتصد هزار کیلومتر مربع وسعت و جمعیت آن تنها حدود ۶ میلیون نفر است؛ یعنی جمعیتی کم در سرزمینی وسیع زندگی میکنند؛ دوم اینکه زندگی در این سرزمین به صورت قبیلهای است و مردم ساکن صحرا هستند، در نتیجه شهرهای این کشور چندان پرجمعیت نیست.
از طرف دیگر، این نوع زندگی موجب شده تا سطح سواد پایین و امکان ارتباطات و دسترسی به رسانهها محدود باشد؛ به عبارت دیگر، لیبی همانند قاهره نیست که بتوان میلیونها نفر جمعیت را در مکانی واحد گردهم آورد تا فرصت اظهار نظر جمعی برای مردم فراهم آید.
بر اساس گزارشهای رسیده در عین حال تا کنون ۵ شهر بزرگ این کشور به دست مردم افتادهاست، در این میان میتوان گفت «بنغازی»، به دلیل بزرگتر بودن از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ همچنین «طرابلس»، پایتخت این کشور نیز به دلیل استعفا و متواری شدن برخی مقامهای ارشد؛ و حتی فرار و پناهنده شدن خلبانانی که دستور بمباران مردم را داشتهاند وضعیت نابسامانی دارد.
در عین حال شاهد هستیم مدیر اجرای برنامههای «قذافی» به طور رسمی استعفا کرده و بسیاری از دیپلماتهای این کشور نظیر سفیر لیبی در هند، سازمان ملل و پاکستان نیز استعفای خود را اعلام نمودهاند و شرایط برای حکومت لیبی و شخص «محمد قذافی» بسیار سخت شده است.
نکتهٔ حایز اهمیت حضور و نقش «سیف الاسلام قذافی»، پسر قذافی است که چهرهای خونریز و جنایتکار است و میتواند دست به قتل عام گستردهٔ مردم بزند. با توجه به اینکه وی زمام اغلب امور را در دست دارد و لحاظ این امر که قذافی خود ژنرالی بوده که با زور سر نیزه حاکمیت کرده و شمار بالای نظامیان این کشور (تقریباً از هر دو نفر لیبایی، یک نفر عضو نیروهای امینتی وحقوق بگیر دولت لیبی هستند) این احتمال تقویت میشود که دولت لیبی به زودی حمام خونی را به راه بیاندازد؛ هرچند این اقدام زمینهٔ سرنگونی قذافی را تسریع خواهد کرد.
بیتردید از لحاظ مشروعیت بینالمللی و سیاسی، هم اکنون هم دولت قذافی سقوط کردهاست؛ به عبارت دیگر کشتاری که ظرف دو سه روزه گذشته انجام شد، موجب شده تا مشروعیت دولت قذافی نزد افکار عمومی داخلی و بینالمللی دچار چالشهای متعدد شود؛ اما نیاز است تا کشورهای اسلامی بر فشار بینالمللی بیفزایند.
از طرف دیگر، همانطور که پیشبینی میشد آمریکا در مقابل دولت قذافی سکوت پیشه کرده؛ این امر به دلیل قراردادهای سنگینی است که سال ۲۰۰۳ با دولت قذافی منعقد شد. این قراردادها مبنی بر تعهد لیبی برای پرداخت غرامت به سرنشینان هواپیمایی است که بر فراز «لاکربی» سقوط کرده و توافق برای تحویل تمامی امکانات هستهای به آمریکاست.
به نظر میرسد آمریکا که در سایر کشورهای مصر و تونس از سیاست منافقانه هم دوری کرده و به سمت و سوی سیاست سکوت توأم با حمایت رفته وانتظار میرود تحت تأثیر فشار سنگین افکار عمومی، مقامهای آمریکایی نیز به زودی اظهار نظر کنند.
موفقیت ایران موجب شده تا آمریکا وغرب برای آرام ساختن دغدغههای خود، ادعاهای موهومی را در خصوص این قیامها مطرح نمایند؛ اما وقتی مردم بحرین با شعار «یا حسین» مبارزه میکنند و در لیبی کلمهٔ «الله» جایگزین عکس قذافی میشود؛ گواهی است که علت اصلی قیام مردم تفکر دینی است.
در عین حال، امروز از زبان «مایک مولن»، رییس ستاد کل ارتش فرماندهی آمریکا این اعتراف به صراحت مطرح شده است: «بر همگان محرز شده که ایران هرگز در مسایل سایر کشورها دخالت نداشته؛ چنانکه حتی یک سند که بیانگر دخالت ایران باشد، در هیچ یک از موارد اتهامی از سوی غرب ارایه نشدهاست، اما نفوذ معنوی ایران بر کشورهای خاورمیانه امری غیر قابل انکار است؛ امروز کشورهای اسلامی به یک بیداری اسلامی رسیدهاند و خاستگاه آن ایران است، هرچند برخی میکوشند این امر را ناشی از دخالت مادی در این کشورها تلقی کنند.»
بیشک الگو بودن ایران برای سایر کشورها قابل کتمان نیست، ایران به الگوی خاورمیانه تبدیل شده است؛ چراکه علیرغم سی و دو سال اعلام تحریم اقتصادی و انزوای سیاسی علیه ایران، نظام جمهوری اسلامی توانستهاست در حوزههای علمی، فرهنگی و سیاسی و حتی اقتصادی به پیشرفتهای چشمگیری دست پیدا کند؛ در حالیکه سر سپردگی دولت لیبی و ارتباط مستمر با آمریکا نتوانسته است این دستاورد را برای مردم این کشور فرآهم آورد.
به عبارت دیگر، شواهدی که از قیامهای مردمی و نهضتهای اسلامی موجود است، نشان میدهد سیاست جمهوری اسلامی ایران طی سی و دوسال گذشته به درستی اتخاذ شده است.
این موفقیت ایران موجب شده است تا آمریکا وغرب برای آرام ساختن دغدغههای خود، ادعاهای موهومی را در خصوص این قیامها مطرح نمایند؛ اما وقتی مردم بحرین با شعار «یا حسین» مبارزه میکنند و در لیبی کلمهٔ «الله» جایگزین عکس قذافی میشود؛ گواهی است که علت اصلی قیام مردم تفکر دینی است.
به نظر میرسد اقدامات دولتهای غربی برای وارونه جلوه دادن بیداری اسلامی مردم راه به جایی نخواهد برد؛ زیرا شعارهای مردم، حرکت و توسل به نمادهای مذهبی از سوی مردم گواهی مستدل و بیانگر ماهیت اصلی خیزشهای منطقه است.
Sorry. No data so far.