آرزوی یک بالرین جوان این است که در گروه نمایش نقش اصلی را بدست آورده و به عنوان ملکه قوها در نمایشنامه قوی سفید بازی کند و سرانجام میتواند در یک کش و قوس به آرزوی خود برسد. اما مشکل جدید این بالرین جوان بازی در دو نقش است. نمایشنامه قوی سفید دو نقش مثبت و منفی دارد؛ نقش مثبت قوی سفید است و نقش منفی قوی سیاه؛ ماجرا از این قرار است که دختری به طلسمی گرفتار شده و به قو تبدیل میشود، این طلسم تنها در صورتی خواهد شکست که شاهزادهای عاشق این قوی سفید شده و او را ببوسد. قوی سفید شاهزاده خود را پیدا میکند و شاهزاده نیز عاشق او میشود اما در لحظات آخر خواهر قوی سفید یا همان قوی سیاه با اغوا گری وارد صحنه شده شاهزاده را به خود جلب میکند و با خود میبرد و قوی سفید از همه جا مستاصل در نهایت تن به مرگ میدهد ولی با مرگ او از طلسم آزاد میشود.
بالرین جوان باید بر اساس نظر کارگردان هر دو نقش را همزمان بازی کند فقط مشکل اینجاست که او نمیتواند اغوا گری که قوی سیاه در خود دارد را به نمایش بگذارد.
مشکل بالرین قصه آنچنان که فیلم روایت میکند عدم توانایی بازیگر در اغواگری جنسی است، در چند پلان کارگردان میکوشد تا او را تحریک کند؛ حتی به هنرپیشه اصرار میکند تا دست به تحریک جنسی بزند؛ اما همه این ها در برابر جملهای که به عنوان نصیحت به بالرین میگوید:” خودت را رها کن!”
ناتالی پورتمن هنرپیشه جوانی که نقش اول سینمایی قوی سیاه را بازی میکرد توانست جایزه اول بازیگر نقش زن را از اسکار ببرد. آیا اسکار برای محتوای این فیلم هم اعتباری کسب میکند؟ شاید برخی زبان به اعتراض بگشایند که اسکار حتی برای بازیگری پورتمن هم اعتبار آنچنانی کسب نمیکند اگر او بازی نچسب ارائه دهد اما فیلم قوی سیاه حرفهایی برای گفتن دارد.
مشخص نیست که هیات داوران اسکار جایزه را به کدام بخش از بازی پورتمن دادهاند آیا رقص باله او جایزه نقش اول زن را برده است که به نظر میرسد این بخشها را یک بالرین حرفهای به جای او بازی کرده است. فیلم خیلی راست و ساده است. یک فیلمنامه که بر اساس نظریات فروید تنظیم شده است. فیلم گره خاصی ندارد؛ تنها گره داستان این است که دخترک میخواهد بتواند مردان را اغوا کند و از این طریق نقش قوی سیاه را هم بازی کند و این تمام داستان است.
قوی سیاه دست پا زدنی است برای تعریف هویت و راه فرار؛ مادر بالرین سمبل سنت از گذشته مانده که دست و پا گیر نسل تازه اگر از ریسمان این سنتها رها نشود نمیتواند به آنچه میخواهد برسد. قو هم سمبل است؛ قو پرندهای است نشانه پرواز، زیبا در میان پرندگان، که میشود در اوج گرفتن او رشد و تعالی و کامل شدن را دید. پورتمن با پیوند خوردن با نیمه سیاه خود میکوشد تا از حصار تربیت و مراقبت مادر خارج شود همانگونه که در نمایی از فیلم به مادر میگوید: “من بزرگ شدهام و بیستو هشت سال دارم” و در نمایی دیگر همه عروسکهایش را که نماد معصومیت کودکانهاش هست دور میریزد. کارگردان آن قدر در این نمادپردازی ها افراط میکند که به حذف این نشانه ها رضایت نمیدهد و جعبه موسیقی آرامش دهنده دختر را هم میشکند.
اما آیا با یک رابطه جنسی آزادی پست مدرن محقق میشود؛ خیر، فیلمساز ضربه محکمتری را باید به اخلاق بزند تا روح دخترک آزاد شود و بتواند اوج بگیرد.دخترکی که به دلیل همان محدودیتهای اخلاقی دچار نوعی ناراحتی روانی شده است و اینجاست که فروید طبیب رخ مینماید. باید همه عقده های جنسی درمان شود. این عقدهها با یک رابطه جنسی معمول حل نمیشود بلکه باید ساختار شکنانه ترین آنها را انتخاب کرد و شخصیتی نه چندان منفی پا به میدان میگذارد. دختر دیگری که با پورتمن همکار است و تمایلات همجنسبازانه دارد.
قوی سیاه فیلم مهمی نیست اما اینکه جایزه اسکار میگیرد تا پورتمن به عنوان نماد مطرح کند پیام مهمی را با خود دارد. پیامی که چند دهه قبل ارنست یونگر آن را در کتاب ” عبور از خط” پیش بینیکرده بود. یونگر در این کتاب که به قلم جلال آل احمد در ایران به فارسی برگردانده شد از نظم پوچگرایانهای میگوید که تمدن غرب از دل آن برای آنهایی که در زیر سایه آن زندگی میکنند آمال و آرزو میآفریند.
بر اساس تعریف یونگر نیهیلیسم دو نوع است نوعی گوشه نشین و ساکت که از آن امثال صادق هدایت بیرون میآید و نوعی دیگر از آن همان است که امروز حاکمیت پیدا کرده و به هر ضرب و زوری میکوشد تا هدف و آرمان بتراشد تا زندگی به آن شیوهای که ابداع میکند ادامه یابد. نمونه و مثال هم زیاد میآورد که ورزشهای قهرمانی یکی از آنها است و سوال میکند که چه هدفی در پس صحنه برگزاری مسابقات قهرمانی است؛ قطعا ماجرا تندرستی نیست.
و امروز آن نظم نیهیلیستی دست گشاده و در تلاش است که تا آزادی را به بشر هدیه دهد و این آزادی ممکن نیست مگر حذف همه قید و بندها که نماد آن در همجنس گرایی است که اگر این اتفاق رخ نمیداد، بالرین قصه نجات پیدا نمیکرد و رها نمیشد و عاقبت این رهایی بازی کردن نمایش و البته مرگ است.
دوشنبه 07 مارس 11 | 15:01
همجنس گرایی، راه نجات از دید برگزیده اسکار!
آرزوی یک بالرین جوان این است که در گروه نمایش نقش اصلی را بدست آورده و به عنوان ملکه قوها در نمایشنامه قوی سفید بازی کند و سرانجام میتواند در یک کش و قوس به آرزوی خود برسد.
اخرین اخبار
- افزایش محدودیتهای متا بر انتشار اطلاعات پیش از انتخابات آمریکا
- معرفی ۵ بازی آنلاین موبایل در سال ۲۰۱۹
- معرفی ۵ بازی برتر در زمینهی دعوای دسته جمعی برای موبایل
- تنوع هتل و هتل آپارتمان برای رزرو در مشهد مقدس
- باورهای غلط درباره دندانپزشکی زیبایی
- یک هدیه تبلیغاتی از جنس آرامش و لذت !!
- ترفندهای کاربردی برای تعمیر یخچال و فریزر
- چرا خرید نهال به صورت آنلاین شامل تخفیف می شود ؟
- ۱۰ توصیه برای بهینه سازی مطالب سایت مانند یک سئوکار حرفهای
- زیباکنار به سمت ویلاهای پیش ساخته میرود
- تو رو خدا لختتر نشو!
- جعبه پیتزا و درآمد خوب فعالان این حوزه
- در مورد لکسوس NX چه میدانید؟
- سویق خوب از کجا بخریم؟
- بررسی چند بانک برتر تست ریاضی تجربی
- معرفی انواع لایت باکس تبلیغاتی
- چرا باید شارژ آپارتمان پرداخت کنیم؟
- ۸ مزیت خرید هاست حرفه ای برای کسب و کار شما
- اهمیت استفاده از تریلی تراکتور
- مجتمع فنی تهران نمایندگی انقلاب
پربازدیدترین
Sorry. No data so far.
Sorry. No data so far.