خانهٔ کتاب اشا: سالها پیش جایی خوانده یا شنیده بودم که در شهری از فلان کشور سربازانی را که برای حفظ وطن خویش در جنگ جهانی دوم کشته شدهاند، بسیار تکریم کردهاند. تندیسی از هر یک از آنها ساخته و در مکانهایی از شهر قرار دادهاند تا همهٔ مردمی که پس از آن تاریخ در آن شهر سکونت دارند یا از آنجا عبور میکنند، او را به عنوان یک قهرمان بشناسند و یاد او را همیشه در ذهن گرامی دارند.
من در ایران زندگی کرده بودم و روزهای دفاع مقدس (و به زبان کودکی خودم و مردم: جنگ) را کم و بیش به یاد میآوردم. با سن و سال کم و روحیهٔ بازیگوش کودکانه، در ذهنم، کمتر خاطرهای نقش میبست اما وقتی پیکر شهیدی از مناطق جنگی باز میگشت و تشییع میشد را به خوبی به یاد دارم.
وقتی از داستان تکریم سربازان کشته شده در جنگ جهانی آگاه شدم، تصمیم گرفتم شهدای دفاع مقدس را که حداقل همشهری من بودند، بشناسم؛ انگار طوری به غیرتم برخورده بود. این انگیزه روز به روز زیادتر و قویتر میشد. کمکم داستانهایی از زندگی شهدا را از هر جایی شده پیدا میکردم و با شوق فراوان میخواندم.
شهید صیاد شیرازی را تا روز شهادتش در سال ۷۸ نمیشناختم. بعد از شهادت، فهمیدم که ایشان فرماندهٔ نیروی زمینی ارتش ایران بودهاند. از کسانی که ایشان را میشناختند،
اوصاف خوبی از حالات روحانی و زندگی پر افتخارش شنیده بودم که معمولاً برای شهدا گفته میشود…
تا اینکه پنج، شش سال پیش دوستی که تازه با او آشنا شده بودم کتابی دربارهٔ این شهید بزرگوار به من هدیه داد و مرا تا مدتها شگفتزده و مدیون خود کرد. راستش، اوایل احساس خوبی به کتاب نداشتم اما به خاطر همان عهد دیرینه کتاب را دست گرفتم تا ببینم چه چیزی در خود دارد. در یک تورق کلی، عکسهایی از مراحل مختلف زندگی ایشان که اکثراً با لباس نظامی بود، در صفحات مختلف لابهلای نوشتهها دیدم.
همچنین متوجه قسمتهایی شدم که خطوط متن در آنها برجسته بود. بعد که مقدمه را خواندم، فهمیدم که خطوط برجسته، سخنان شخص شهید صیاد شیرازی در مصاحبههای مختلف بوده است. این بار آنها را دقیقتر خواندم. از لحن نوشتهها میشود صاحب حرفها را تا حدودی شناخت. اما این کافی نیست، مشتاقتر شدم و انگار کتاب را میخواستم…
از ابتدای متن شروع کردم، یک فصل را که تقریباً یک چهارم از کتاب بود، در مدت کوتاهی به انجام رساندم و تازه فهمیدم که کتاب در پنج بخش تدوین شده است و من تا آن موقع بخش اول را که روایت زندگی شهید از کودکی تا پیروزی انقلاب اسلامی در نه فصل بود، بدون توقف خوانده بودم.از خانوادهای که در آن پرورده شده بود، شهرهایی که به دلیل شغل پدرش در آن زندگی کرده بود، تحصیلاتش در دانشکدهٔ افسری، موفقیتهایی که به دست آورده بود و…
حالا بخش دوم را شروع کرده بودم که از پیروزی انقلاب اسلامی تا انتصاب ایشان به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. با کتاب و با ماجراهای زندگی شهید صیاد شیرازی انس گرفته بودم. دیگر میخواستم هرچه زودتر هر چیزی در کتاب است، بخوانم. سه بخش دیگر تا پایان کتاب مانده بود: «دوران فرماندهی نیروی زمینی تا عملیات مرصاد و پایان جنگ»، «دو سال پایانی جنگ» و «سرانجام» را در پیش داشتم.
به فهرست بازگشتم و در یک برآورد نظری متوجه شدم که بیش از دو سوم از کتاب به روزهای زندگی شهید در سالهای دفاع مقدس مربوط است و تلاش و کوشش این مرد بزرگوار افتخار آفرینیهایی برای سرزمینش در روزهای سخت نبرد. دوباره به یاد تندیسهای سربازان جنگ جهانی دوم افتادم…
خونی که در راه سرزمین ریخته شود، برای هرکس با هر آیین و در هر کشور که باشد، پاک و مقدس است اما یک سرباز معمولی کجا و «علی صیاد شیرازی» کجا؟ چه تعداد از نوجوانان و جوانان ما به راستی چنین اشخاصی را میشناسند یا از وجود آنها آگاهند؟ مخصوصاً نسلی که با ابتلاهای گوناگون، هر روز فاصلهاش با آرمانهای بلند این جامعه بیشتر میشود.
من «علی صیاد شیرازی» را ابتدا با کتاب «در کمین گل سرخ» به کوشش محسن مؤمنی شناختم. هر کس را که میشناسم و سر سوزنی شوق در او میبینم، کتاب را به او معرفی میکنم. بسیاری از شهدای ما به ویژه کسانی چون شهید صیاد شیرازی، مقدس نیستند، اسطورهٔ دستنیافتنی نیستند، هالهای از حالات روحانی عجیب و غریب نیستند که یکباره دست نامردانی، گل زندگی آنها را خشکانده باشد.
اینها به راستی انسان هستند و همان بودهاند که باید. آنچه صیاد شیرازی را تا ابد جاودان کرده است، تنها شهادت او نیست و جامهٔ تقدسی که گاه میان ما و امثال او فاصله میاندازد. صیاد شیرازی، انسان بود و انسان زیست پروردگارش او را مشتاقانه در آغوش کشید. من این نکات را با خواندن کتاب «در کمین گل سرخ» دریافتم.
کتاب، حدوداً ۳۸۰ صفحه است. علاوه بر عکسهایی در قسمتهای مختلف کتاب، در پایان آن، نقشههایی از مناطق عملیاتی وجود دارد که شهید صیاد شیرازی در آنها فرمانده عملیات بوده است. همچنین «پیام رهبر انقلاب در شهادت سپهبد صیاد شیرازی» در این قسمت گنجانده شده است.
Sorry. No data so far.