شنبه 26 مارس 11 | 14:00

شیعیان و خیزش‌های اخیر خاورمیانه

فرشته صادقی

نرخ بیکاری در بحرین ۱۶/۵ درصد و در میان شیعیان دو برابر است. ناگفته نماند دولت بحرین دائما ایران را به تحریک شیعیانش متهم می‌کند و طبق مکالمات دیپلماتیک امریکا که توسط ویکی‌لیکس منتشر شد یکی از کشورهایی است که به امریکا توصیه اکید کرده بود به ایران حمله کند. به این ترتیب شیعیان بحرین که بارها قیام و سرکوب دردناک پس از آن را شاهد بوده‌اند تنها یک راه حل پیش رو دارند و آن ادامه قیام است .


نوروزنامه تریبون مستضعفین – فرشته صادقی

شیعیان به عنوان یکی از دو شاخه شناخته شده اسلام همواره در قرن‌های متمادی در منطقه حضور داشته‌اند و بی‌اغراق نیست اگرآن‌ها را یکی از مظلوم‌ترین گروه‌های مذهبی در طول ۱۴ قرن تاریخ اسلام و خصوصا منطقه بدانیم. در حوادث اخیر خاورمیانه اشاره‌ی خاصی به شیعیان نمی‌شد اما بروز اعتراضات در کشورهای دارای جمعیت شیعه باعث شد تا نگاه‌ها به سمت آن‌ها بچرخد و این بار بازهم آن‌ها دستمایه‌ی گروکشی‌های سیاسی قرار بگیرند و درجایی که مردم مصر دموکراسی‌خواه تعریف می‌شوند اهتمام شیعیان به همین امر به نادرستی به «تلاش ایران برای اعمال نفوذ» تعبیر شود.

سونامی قیام‌های مردمی دو ماه گذشته در خاورمیانه و شمال آفریقا که در تونس آغاز شد همچنان به تکان دادن سواحل امن دیکتاتورهای دنیای عرب ادامه می‌دهد. پیش زمینه‌ی تمامی این اتفاقات چندین عامل مشابه و یکسان در همه این کشورهاست: اقتصاد بسته، وابسته و دریافت کننده‌ی کمک‌های کلان مالی ازغرب، همکاری دولت‌های شمال افریقا با اروپایی‌ها در زمینه‌ی سرکوب مهاجران به اروپا، رؤسایی وابسته، که هریک برای چندین دهه بر تخت سلطنت – هرچند ظاهرا مشروطه – و ریاست جمهوری نشسته‌اند وطبقه‌ای از دولت‌مردان فاسد ایجاد کرده‌اند‌، فساد مالی و اداری که در تمام زوایای بوروکراسی این کشورها ریشه دوانده، بیکاری‌های طولانی مدت، فقر، نبود آزادی بیان، سرکوب شدید، شکنجه ، دربند کردن اسلامگرایان به بهانه‌ی مبارزه با تروریسم در سال‌های اخیر و در سال‌های دورتر به بهانه‌هایی مانند حمایت از فلسطینی‌ها یا ناسیونالیسم عرب یا اسلامگرایی، عدم وجود آزادی اعمال مذهبی – خصوصا در کشورهای سکولارعربی مانند تونس و یا برای شیعیان در کشورهای سنی مذهب – و نهایتا اطاعت تام و تمام این کشور‌ها از دنیای غرب خصوصا امریکا و همکاری و اجرای سیاست‌های اسراییل در منطقه.

موجی که با خودسوزی «مصطفی بنوعزیزی» در شهر سیدی بوزید تونس آغاز شد و «زین العابدین بن علی» را سرنگون کرد به مصر رسید و مبارک – و کمابیش عمر سلیمان- را برانداخت، به اردن سری زد و نخست وزیر را از سمتش پایین کشید، امان را ناآرام کرد و حالا یمن و بحرین و به تازگی عربستان سعودی را در می‌نوردد با این تفاوت که مخالفان این دو دولت شیعیان هستند – هرچند از اهل سنت هم با آن‌ها همراهی کنند. این نوشته نگاهی به نقش شیعیان دراین حوادث دارد و می‌پرسد آیا می‌توان برای آن‌ها نقشی جداگانه در نظر گرفت یا باید آنان را نیزچون سایرعوامل این رویدادها به خصوص در کشورهای حاشیه خلیج فارس قلمداد کرد؟

جمعیت شناسی شیعیان منطقه

واقعیت آنست که شیعیان در شمال آفریقا جمعیت قابل توجهی ندارند و از آن‌جا که بیشتر کشورهای منطقه سنی مذهب هستند و تحت اوامر امریکا با جمهوری اسلامی ایران دشمنی دارند بنابر‌این این دشمنی به طور خودبخودی به شیعیان منتقل شده و آن‌ها را از هرجهت تحت فشار و سرکوب قرار می‌دهد. عامل دیگر حزب الله لبنان، پیروزی آن در جنگ تموز ۲۰۰۶ و شبکه‌ی المنار است که به روند توجه سنی‌ها به «شیعه» شدت بخشیده و حتی باعث تغییر مذهب در بین آن‌ها نیز شده است. بنابراین طبیعی است سرکوب اطلاعاتی و خبری در مورد شیعیان برقرار باشد به طوری‌که آمار صحیحی از شیعیان یا تغییر مذهب داده‌ها در دسترس باشد. از خلال خبرها می‌دانیم در ماه محرمی که گذشت رژیم مبارک مانع برگزاری مراسم عاشورا در مسجد الحسین قاهره شده بود. در جریان شورش علیه مبارک نیز چندین عضو حزب الله که در مصر همراه با عده‌ای مصری به جرم تلاش برای براندازی زندانی شده بودند فرار کردند که نشان می‌دهد مبارک عزم جدی برای سرکوب شیعیان داشت.

اما در خاورمیانه و سوای از عراق و لبنان و جمعیت قابل توجه شیعیان در آن‌ها – و جدای ازعلویان سوریه و ترکیه -؛ آمار دقیقی از شیعیان اردن نیز در دست نیست، بنابر گزارش سازمان‌های حقوق بشری دولت اردن پس از ورود موج پناهندگان عراقی خصوصا شیعه بارها با آن‌ها مخالفت کرده، تعدادی را به خاطر برگزاری عزاداری سالار شهیدان اخراج کرده و بعد از سال ۲۰۰۷ پناهندگان عراقی شیعه را از نقطه مرزی به اردن راه نداده است و حتی به شیعیان اجازه ساختن مسجد در عمان را نمی‌دهد. گفته می‌شود در مناطق شمالی اردن شیعیانی هستند که ریشه‌ی چچن دارند که در زمان عثمانی‌ها به این مناطق رانده شدند و هنوز هم درخفا به آداب شیعه عمل می‌کنند اما در برابر سنی مذهب‌ها و خصوصا سلفی‌های اردن مجبور به تقیه هستند.

یمن کشوری با جمعیت ۴۰ درصدی «شیعیان زیدی» است که گروهی از آن‌ها به نام «حوثی‌ها» که به شیعه اثنی‌عشری نزدیک‌تر شده‌اند در مناطق شمال غربی و هم‌مرز عربستان سال‌هاست از تبعیض گسترده رنج می‌برند؛ به خصوص که هر بار پس از اعتراضات مردمی چندین هزار نفر از مردان و جوانان به وسیله‌ی دولت دستگیر شده و دیگر خبری از آن‌ها نمی‌شود. ادامه‌ی ناآرامی‌های سومالی و سیل مهاجران سومالیایی به همراه فشارهای امریکا و حملات هواپیماهایش به تندروهای سنی مذهب که تحت عنوان مبارزه با تروریسم و القاعده صورت می‌گیرد، شکاف بزرگ بین یمن شمالی و جنوبی و علم جدایی‌خواهی جنوبی‌ها نیز به وضعیت بد یمن، و به تبع آن سرکوب وفشار بر شیعیان شمال افزوده است.

بحرین : فریاد مظلومیت شیعه در خلیج فارس

کشوری که در آن اعتراضات عمدتا به عنوان اعتراض شیعیان عنوان شده و دقیقا به همین دلیل توجه چندانی را از سوی رسانه‌های عربی و غربی دریافت نمی‌کند بحرین است‌. خاندان سنی مذهب آل‌خلیفه که بیشتر از ۲۰۰ سال است در بحرین حکومت می‌کنند. از آن‌جا که منابع نفتی بحرین رو به پایان است بحرین برای جبران مافات به قطب بانک‌داری اسلامی و چهارراه شرکت‌های تجاری غربی در منطقه تبدیل شده و از این راه پول کلانی به جیب می‌زند؛ حضور مرکز فرماندهی و پایگاه‌های نظامی زمینی و دریایی امریکا در خلیج فارس نیز درآمد زیادی ازبابت اجاره به جیب دولت بحرین می‌ریزد و با این حال شیعیان این کشوردر وضعیت اقتصادی بدی به سر می‌برند. در طول چند دهه‌ی گذشته خاندان خلیفه برای مبارزه با شیعیان دست به سیاست‌های مختلف و تبعیض‌آمیزی زده‌اند. از ۳۱۳ روستای شیعه نشینی که تنها ۵۰ تای آن‌ها باقیمانده‌اند و بقیه پاکسازی شده‌اند؛ تا عدم استخدام شیعیان در ارتش، مناطب دولتی، تجاری ، سیاسی و آموزشی و به کار گرفتن پاکستانی‌ها؛ بلوچ‌ها و اعراب کشورهای دیگر در ارتش به جای شیعیان بحرینی‌الاصل. اکثریت در مجلس نمایندگان از آن شیعیان است اما این مجلس عملا بدون قدرت است چون مجلس سنا که نمایندگان انتصابی آن از سوی حاکم شیخ حمد برگزیده می‌شوند وهمگی از متحدان وی هستند هر گونه مصوبات مخالف سیاست آل خلیفه را وتو می‌کنند.

شیعیان که اکثریت بحرینی‌ها را تشکیل می‌دهند در سنا دارای هیچ کرسی‌ای نیستند اما یهودی و مسیحی‌ها که به ترتیب کمتر از ۱ و ۷ درصد جمعیت هستند در آن نماینده دارند. شیعیان بحرین از زمان انقلاب اسلامی تا کنون بارها دست به اعتراضات مردمی نافرجامی زده‌اند که همگی به شدت سرکوب شده و با دستگیری،غصب اموال، اعمال سانسور، بستن مساجد، صدور حکم اعدام برای شیعیان و رنگ و بوی مذهبی صرف دادن به آن‌ها مواجه شده‌اند. نرخ بیکاری در بحرین ۱۶/۵ درصد و در میان شیعیان دو برابر است. ناگفته نماند دولت بحرین دائما ایران را به تحریک شیعیانش متهم می‌کند و طبق مکالمات دیپلماتیک امریکا که توسط ویکی‌لیکس منتشر شد یکی از کشورهایی است که به امریکا توصیه اکید کرده بود به ایران حمله کند. به این ترتیب شیعیان بحرین که بارها قیام و سرکوب دردناک پس از آن را شاهد بوده‌اند تنها یک راه حل پیش رو دارند و آن ادامه قیام است تا یا قدرت را از طریق نخست وزیری در دست بگیرند و آل‌خلیفه را به سلطنت مشروطه راضی کنند و یا به درخواستی که اخیرا در شعارهای‌شان مطرح شده و آن سقوط خاندان خلیفه است برسند.

روزجمعه ۲۰ اسفند مطابق با ۱۱ مارس را شیعیان عربستان روز خشم خود نامیده بودند، در مورد شیعیان این کشور هم آمار درستی در دست نیست. می‌دانیم درمناطق شرق و شمال شرق هم مرز بحرین و در مناطق نفتی‌ الاحسا، قطیف، هفوف زندگی می‌کنند. هرچند طبق اسناد تاریخی در زمان اعلام استقلال عربستان در استان‌های غربی حجاز، عصیر و حزان نیز شیعیانی زندگی می‌کرده‌اند که در مورد آن‌ها و تعدادشان اطلاع درستی در دست نیست. شیعیان در جده‌، مکه‌، ریاض و مدینه نیز حضور دارند که در مدینه به «نخاوله» مشهورند. شیعیان عربستان نیز از تبعیض‌هایی مشابه شیعیان بحرین رنج می‌برند، به طوریکه حتی مدیران مدارس دخترانه مناطق شرقی نمی‌توانند شیعه باشند، درفعالیت‌ها و امور تجاری با محدودیت مواجهند، بارها به اعدام و زندان‌های طویل المدت محکوم شده‌اند، برای برگزاری مراسم مذهبی خصوصا محرم و عاشورا نیز با ممنوعیت گسترده روبرویند؛ مثلا در «دمام» برگزاری عاشورا ممنوع است، اذان به سبک شیعه پخش نمی‌شود و حتی گورستانی از آن شیعیان نیست. میزان اهانت و تبلیغات منفی و سیاه‌نمایی و فتواهای مفتی‌های وهابی علیه شیعیان درعربستان بسیار بالاست و آن‌ها در کتاب‌ها، نوارها، سخنرانی‌های خود در اماکن رسمی و غیر رسمی از هیچ کوششی برای اهانت به شیعیان دریغ نمی‌کنند و در برانگیختن خشونت؛ تبعیض و تنفر علیه آن‌ها نقش بسزایی دارند و همین اسباب نارضایتی عمیق شیعیان را در طی چندین دهه حکومت آل سعود فراهم کرده است.

دیروز؛ امروز … اما فردا؟

با نگاهی دیگر به وقایع چند هفته‌ی اخیر می‌توان به این نتیجه رسید که در وقایع تونس و مصر شاید اقلیت شیعیان خواسته‌هایی مشابه سایر مردم داشتند – چون در آن کشورها آزادی‌های مذهبی برای شیعه و سنی کمابیش یکسان نقض می‌شد – اما در یمن‌، عربستان و خصوصا بحرین خواسته‌های آن‌ها از مسائل مالی و شغلی روزمره فراتر رفته و تقاضا برای احقاق حقوقی است که ده‌ها سال است پایمال شده و در صورت نافرجامی این خیزش‌ها به بدترین وجه ادامه خواهد یافت.

نباید از یاد برد بسیاری از این حقوق از چندین قرن قبل و از دوران عثمانی‌ها منکوب می‌شده و سیاست‌های غلط مذهبی و تندوروی شاهان عثمانی به همراه سیاست‌های دوگانه‌ی انگلیس در دوران تحت الحمایگی این کشور‌ها به وخامت اوضاع افزوده است و این اتفاقات در واقع جراحتی است که با استخوانی لای آن پانسمان شده، اما دائما خون ریزی دارد. نکته‌ی دیگر آن‌که با گسترش تماس‌های شهروندان دنیای عرب با همگنان غربی و افزایش تجارت و اطلاعات، اعراب با واقعیت تلخی روبرو هستند و آن این‌که در قرن بیست و یکم این کشورها هنوز تحت حکومت پادشاهان و روسای جمهور خودکامه هستند، به جای انگلیس تحت‌الحمایه امریکا محسوب می‌شوند و از این تحت‌الحمایگی چیزی نصیب آن‌ها نمی‌شود مگر تحقیر، برچسب تروریزم‌، اسلام ستیزی‌، کمک‌های مالی کلان که به جیب دولت‌مردان وابسته می‌رود تا مطامع غرب به بهترین نحو برآورده شود‌. آن‌ها در این میان دیگرانی مانند ایران و دوستانش در خاورمیانه را می‌بینند که به امریکا باج نمی‌دهند و خصوصا در مورد ایران با وجود تحریم‌های سی ساله پیشرفت‌های علوم و قابل توجهی داشته‌اند و این عقب ماندگی درهمه ارکان و شئون جوامع عرب منطقه بر آن‌ها خصوصا مصری‌ها که زمانی رهبری دنیای عرب را برعهده داشتند گران می‌آید.

در زمانی که این مقاله نوشته می‌شود خبرها از ارسال نیروهای نظامی عربستان و پلیس اماراتی به بحرین و سرکوب شدید قیام جدید شیعیان بحرین حکایت دارند که هیچ معنایی نمی‌تواند داشته باشد مگر آن‌که دولت بحرین کم کم در حال از دست دادن کنترل اموراست و از دست دادن بحرین به معنای ضربه بزرگتری از دست دادن مصر برای امریکاست چون از دست دادن بحرین یعنی برچیده شدن قدرت نظامی امریکا در خلیج فارس و به تبع آن افزایش ناآرامی‌های بیشتر درعربستان سعودی‌، بالا رفتن قیمت نفت و فشار بیشتر به اقتصاد متزلزل غرب که به سختی دوران رکود را پشت سر می‌گذارد و توان مقابله با موج رکود جدید را ندارد.

شکی نیست نیروهای ضربت کشورهای خلیج به دعوت خود عربستان و چراغ سبز امریکا وارد بحرین شده‌اند و دست به کشتار می‌زنند.

  1. milad
    1 آوریل 2011

    سلام
    خیلی ممنون از این متن. اصلا به نظر می‌رسه اگر چه ظاهر فعالیت‌های دولتی کشورهای مواجه با شورش‌ها آرام کردن مخالفین است اما در اصل سرکوب و نابودی شیعیان هست. یکی از دوستان ما که یمنی است و هم دانشکده‌ای ماست ( من خارج از ایران تحصیل می‌کنم) به همین نکته‌ی ضد شیعه بودن این حرکات تاکید می‌کرد. اما هنوز این اعتراضات سازماندهی و برنامه‌ریزی شده نیست و از همین رو احتمال سوء استفاده قدرت‌ها از آن‌ها و استحاله‌ی این حرکت‌ها به شکل دل‌خواه آنان وجود دارد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.