پیکر بیسر شهیدی به میهن بازگشت که عراقیها از او هراس داشتند و حتی برای سرش جایزه تعیین کرده بودند.
عبدالحسین برونسی، پیشهاش بنایی بود و در مشهد محضر مقام معظم رهبری را درک کرده بود. وی که فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه علیه السلام بود، ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ در جریان عملیات بدر به شهادت رسید و اکنون پس از ۲۷ سال پیکر پاکش به میهن بازگشت. در همین زمینه همراه شدیم با سردار باقرزاده، رییس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تا درباره بعضی ناگفتهها و حواشی بعد از کشف پیکر این شهید گفتوگو کنیم.
خدا را شاکریم که پس از ۲۷ سال، پیکر مطهر شهید برونسی به میهن بازگشت. نحوه پیدا کردن پیکر ایشان چگونه بود؟ آیا از روی شواهد و قرائنی که همرزمان شهید داشتند، محل دقیق شهادت ایشان را میدانستید یا بهصورت تصادفی به پیکر شهید برونسی برخوردید؟
پیکر شهید، در آستانه سال نو و در یک عملیات ویژه در شرق دجله، توسط گروه ویژه برون مرزی کاوش شد و به داخل مرز کشورمان انتقال داده شد. در مورد محل دقیق شهادت شهید برونسی اطلاعاتی از قبل وجود نداشت و گروه ویژه برون مرزی بهدنبال نقطهای که این شهید در آنجا باشد، نبود، بلکه بهصورت تصادفی با یک گروه از شهدا که در اثر مرور زمان از زیر خاک بیرون آمده بودند، برخورد کردند. پیکرهای شهدا به داخل کشور انتقال داده شدند. تا زمانیکه پلاک شهید بررسی نشده بود، هویت شهید مشخص نبود. این شهدا را که مجموعا ۱۳ نفر بودند، در ایام سال تحویل، به اردوگاه شهید محمودوند در اهواز منتقل کردیم و زائران کربلای ایران از وجود این شهدا فیض بردند. بعد از ایام نوروز، پیکر پاک این شهدا به تهران جهت تشخیص هویت فرستاده شد و الحمدلله در ایام فاطمیه اول، احراز شد که پلاک همراه پیکر، منطبق بر شهید عبدالحسین برونسی است.
آیا هویت اصلی ۱۲ شهید دیگر مشخص شده است؟
علاوه بر شهید برونسی، شش شهید دیگر نیز هویتشان معلوم شده است. در مجموع، هفت شهید سرافراز دیگر شناسایی شدند که یکی از این شهدا به نام شهید قاسم دراهکی – که در منطقه کوشک طلاییه یافت شده بود – در آبادان، تشییع و به خاک سپرده شد. شهدای دیگر همچون شهید فریدون نوبخت از تهران، شهید قاسم مقصودی از اصفهان، شهید علی اسماعیلی و شهید نصاری از کرمان نیز کشف هویت شدند. البته پیکرهای پاک این عزیزان در نقاط مختلف پیدا شد و همگی مربوط به منطقه شرق دجله نیستند.
همراه شهید برونسی، مدارک و شواهدی پیدا کردید که مطمئن شوید این پیکر متعلق به این شهید بزرگوار است؟
وسایل همراه شهید عبارت بود از بخشی از قرآن جیبی ایشان که سالم مانده است. بهعلاوه سربندی در جیب ایشان که «لبیک یا خمینی» بر آن نقش بسته. غیر از اینها مهر و جانماز کرم رنگ ایشان هم پیدا شده است. همچنین، بادگیر ایشان با رنگ کرم، لباس سپاه همراه با آرم سپاه و گرمکن شهید نیز یافت شده است.
از روی اینها اطمینان کامل حاصل نمیشود، آیا نشانهای دیگر مانند پلاک، همراه شهید وجود داشت که شما به این قطعیت رسیدید؟
البته. مهمترین چیزی هم که قطعی بودن این قضیه را ثابت میکند، پلاک شهید است. پلاک، منفصل از شهید نبوده و کاملا بر روی گردن ایشان قرار داشته است. جسد استخوانی این شهید، بهصورت سالم پیدا شده ولی ایشان سر در بدن ندارد. البته تجربه نشان داده که معمولا بعد از تجزیه گوشت بدن، سر خود به خود از محل بصل النخاع جدا میشود. چون آن چیزی که سر را به بدن متصل میکند همین بصلالنخاع و روباتهایی است که در گردن وجود دارد. بعد از تجزیه بدن، نقطه اتصال سر، که استخوانی است در کف جمجمه، خود به خود قطع میشود. و در این حالت، به مرور زمان سر میتواند با توجه به شرایط جوی مثل باد، حرکت کرده و به اطراف برود. به هر حال، به همراه جسدی که پیدا شده سر وجود ندارد.
آیا خانوده شهید تأیید کردهاند که این بدن متعلق به شهید برونسی است یا خیر؟
بین خانواده ایشان کمی تردید وجود دارد. خواهر و برادر شهید به همراه چهار پسر از پنج پسر ایشان، پیکر را بهعنوان پیکر شهید برونسی پذیرفتهاند.
در بعضی از اطرافیان شهید هم مقداری تردید ایجاد شده است. همسر شهید هم بر این عقیده است که چون شهید در یکی از فرمایشات خود اظهار کردهاند که «پیکر من مفقود خواهد شد و برنمیگردد»، پیکر متعلق به شهید برونسی نیست. البته ما هم به ایشان توضیح دادهایم که این جملهای که شهید فرمودهاند، قطعا تعبیرش میشود همین ۲۷ سال که البته محقق هم شده است. اما اینکه ما حتما باید معتقد باشیم که الی الابد پیکر گمنام میماند، قابلقبول نیست. چون بالأخره معتقدیم پس از ظهور حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، قبر مطهر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هم روزی پیدا خواهد شد. و اینجور نیست که تا ابد بخواهد این پیکرها گمنام باقی بماند.
ما بنا بر موازینی که از زمان جنگ و بر اساس حکم نمایندگان امام در سپاه مانند شهید محلاتی، مرحوم فاکر و آیتالله حائری خرمآبادی داریم، ملاک برای تشخیص شهید و احراز هویت را دو مورد میدانیم. یک: یقین سپاه و نیروهای مسلح که همین پلاک جزو موارد یقینآور است. بهعلاوه وسایل دیگری مثل کارت و…
دو: اخبار بیّنه که اصطلاحا در فقه و حقوق عبارت است از گواهی دو نفر عادل. در این مورد، ما افرادی را که بتوانند صراحتا تأیید کنند و شهادت بدهند که این پیکر متعلق به شهید برونسی است، در اختیار نداریم. و تنها به یقین بسنده میکنیم. در عرف نیروهای مسلح و همه ارتشهای دنیا، پلاک هویت، نشانه کمکی مؤثر برای احراز هویت فرد میتواند باشد، کما اینکه درباره این شهید هم مورد استناد قرار گرفته است.
البته چند تن از همرزمان شهید نیز تأیید کردهاند که شهید در عملیات بدر، بادگیر کرم رنگ استفاده کرده است. مورد دیگری هم که مطرح شده، آزمایش DNA است که با توجه به آنکه پدر و مادر شهید در قید حیات نیستند، این آزمایش از نظر علمی نمیتواند دقت کافی را داشته باشد.
شنیده شده که آقای عاکف، نویسنده کتاب «خاکهای نرم کوشک» – که در رابطه با خاطرات و احوالات شهید برونسی است – نسبت به اینکه پیکر متعلق به شهید برونسی باشد، ابراز تردید کرده است. نظر شما چیست؟
اولا در اینجا به کسانیکه به این حرف استناد کردهاند، عرض میکنم که ببینید در نظام جمهوری اسلامی چهکسی مسئول است و کدام دستگاه و سازمان، تشخیص هویت شهدا را بر عهده دارد؟ ثانیا کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح تاکنون چیزی بالغ بر ۴۰ هزار شهید را کشف و منتقل کرده است. بنابراین در اینگونه موارد، ملاک تصمیم نهایی، تأیید بنیاد شهید و کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح است.
فرمایشات جناب آقای عاکف، با استناد به دلایل کارشناسی مردود است، چراکه ایشان در لحظه شهادت حضور نداشتهاند که اینچنین تردید ایجاد میکنند. علاوهبراین ایشان فقط نویسنده کتاب خاطرات است و بهلحاظ قانونی نباید هیچگونه دخالتی در این روند داشته باشد. ورود ایشان در عرصهای که مرتبط با ایشان نیست کاملا مردود است و طبیعتا حرف ایشان در این زمینه حجیت ندارد. آن چیزی که تاکنون برای همه خانواده شهدا مطرح بوده، اظهارنظر کمیته مفقودین است و اگر قرار باشد هرکسی بنابر تعلق خاطری که به شهید خاصی دارد، اظهارنظر بکند و اظهارنظرش ملاک قرار بگیرد، امور مختل میشود. بنابراین ما در این حوزه نظرشان را صائب نمیدانیم و معتقدیم ورود ایشان به این مبحث، کاملا غیرقانونی و غیرمسئولانه است.
اگر نظر ایشان درست نیست، پس به چه دلیل این تردیدها، در خانواده ایشان و دوستداران شهید بهوجود آمده است؟
در تماسی که با بعضی فرزندان محترم شهید داشتم، از نحوه ورود ایشان اظهار گلایه میکردند. همسر ایشان هم بر مبنای سخن شهید برونسی که گقتهاند پیکرشان برنمیگردد، تردید دارند.
اگر این شک خانواده تبدیل بهنظر شود و آنها پیکر حاضر را بهعنوان پیکر شهید برونسی نپذیرند، چه اتفاقی میافتد؟
ما در مقام تحمیل پیکر نیستیم. ما به خانواده محترم شهید برونسی هم عرض کردهایم که اگر پیکر مطهر شهید مورد قبول و اجماع خانواده قرار نگیرد، ما این شهید را بهعنوان شهید گمنام در دانشگاه فردوسی مشهد یا هر جای دیگری که به مصلحت باشد به خاک خواهیم سپرد. لذا در این مسأله، بنای ما بر تحمیل نیست و خانواده شهید میتواند نپذیرد. با این وجود بنده صددرصد تأیید میکنم که پیکر، متعلق به شهید برونسی است و مسئولیتهای عدوانی این موضوع را هم میپذیرم.
آیا تاکنون مورد مشابه مهمی هم به وقوع پیوسته است؟
بله. در قضیه یکی از سرداران جنگ هم دخالت افراد غیرمسئول را داشتیم، که موجب شد هفت سال پیکر شهید بلاتکلیف باقی بماند و دفن نشود. ما مایل نیستیم که این ظلم بزرگ درباره شهید برونسی هم صورت بگیرد. چون شهید برونسی علاوه بر خانواده ایشان به جامعه تعلق دارد.
صحبت خاص دیگری ندارید؟
در طول روزهای گذشته کسانیکه با من تماس داشتند، بسیار ابراز شادی و مسرت میکردند و حتی اگر این شهید، گمنام محسوب بشود قطعا برای مردم فرقی نخواهد کرد. در حال حاضر ۵۳۲ نقطه و ۱۱۶ دانشگاه، داوطلب تدفین شهدای گمنام هستند. این نوید را هم بدهم که اگر همه فرزندان و همسر شهید برونسی اجماع حاصل کنند به یاری خدا، پیکر شهید عبدالحسین برونسی، در روز ۱۷ اردیبهشت، مطابق با شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در مشهد تشییع خواهد شد
خارج از گفتوگو
چند نفر از عزیزان همرزم ایشان در عملیات بدر تأیید کردهاند که ایشان در آن روزها از همین لباس سپاهی که بر پیکر شهید پوشانده شده، استفاده میکرده است.
مسئول تدارکات تیپ ۱۸ جوادالائمه هم تأیید کرده که شهید در عملیات بدر بادگیر کرمرنگ به تن داشته است.
مگر میشود شهید برونسی، که اینقدر منظم بود، در عملیاتی که چندبار مورد حمله شیمیایی قرار گرفتیم، از وسایل مخصوص همچون بادگیر استفاده نکرده باشد.
تنها یک نفر از همرزمان شهید برونسی نسبت به وجود بادگیر کرم تردید داشت.
Sorry. No data so far.