حمید نیلی-سرپرست گروه نمایشی تراب
1- تئاتر دینی از جمله گونههای هنر تئاتر است که با توجه به قرار گرفتن این محتوا در قالب جاذبههای بصری و شنیداری، میتواند مخاطب قابلتوجهی را به خود جذب کند. باید در نظر داشت که این نوع تئاتر، بههیچوجه بهمعناى قشریگرى و تظاهر ریاکارانه دینى نیست و لزوما با واژگان مذهبی بهوجود نمىآید. چهبسا نمایشنامهای 100 درصد دینى باشد، اما در آن از واژگان عرفى و غیردینى استفاده شده باشد. بهعبارت دیگر تئاتر دینى آن است که بتواند معارفى را که همه ادیان، بهویژه دین اسلام، به نشر آن در بین انسانها همت گماشته، نشر دهد، جاودانه ساخته و در ذهنها ماندگار کند. آنچه در این نوع نمایشنامه بهشدت مورد توجه قرار میگیرد، استقبال چشمگیر مخاطبان است که از نگاه برخی صاحبنظران، نوعی آسیب برای عرصه تئاتر قلمداد میشود! بهنظر اینجانب ارتباط مخاطب با محتوا و یادآوری برخی رویدادها براساس نشانهها در این آثار، از جمله جاذبههایی است که عدم توجه به آنها، زایل کردن میل مخاطب برای استقبال و تماشای آن را بههمراه خواهد داشت.
2- بهنظر میرسد در فضای کنونی که زمینههای ارتباط مخاطب با این عرصه هنری مهیا شده، باید به ذائقه و سلیقه آن احترام گذاشته و برای سبد فرهنگی خانوار براساس باورهای دینیاش، کالایی مطلوب در نظر گرفت؛ چراکه ارتباط مخاطب با فضای تئاتر، مدیون هنر تئاتر دینیست که با استفاده از معارف و مفاهیم قابلاستفاده در صحنه نمایش، تماشاگران را به سالنهای اجرا کشانده است. وجود نمایشنامههای سطحی، از جمله آسیبهای مهم در عرصه تئاتر دینی است که سبب شده تهیهکنندگان و مسئولان بهسمت فعالیتهای کلیشهای، بدون نیازسنجی و مخاطبشناسی لازم بروند و به همین منظور در گوشه و کنار سالنهای اصلی نمایش تنشهایی براساس اهانت به مخاطب ایجاد میشود که نبود پژوهش و سامان در ارائه محتوا، از جمله دلایل اصلی آن است.
3- در این برهه خاص مسئولان و سیاستگذاران تئاتر کشور باید تکلیف خود را با فضای دینی و مذهبی مشخص کرده و بر اساس آن برنامهریزی مشخصی ارائه دهند. تربیت، آموزش و توجه به حضور جوانان در سالنهای اصلی، از جمله گامهای مثبتی است که اکنون به باد فراموشی سپرده شده است و دیده میشود که در دو مکان معتبر یک فرد به اجرای دو کار مشغول است. مگر میتوان گفت شخصی بهغیر از افراد مطرح، نمیتوانند از اینگونه فضاها استفاده کنند؟! باید با احترام به استادان این عرصه و در کنار استفاده از تجربیات این صاحبنظران، فضا را به جوانان جویای نام هم سپرد تا با ایجاد فضای رقابتی، کارهای درخور شأن مذهب و دین آماده شود. تأکید رهبر انقلاب در خصوص هنرهای نمایشی در سال 89 از نکاتی است که مسئولان هنرهای نمایشی باید به آن توجه کنند، هرچند میبینیم پس از گذشت حدود یک سال از این رهنمودها، هنوز اتفاق جدی و بایستهای در این عرصه رخ نداده است و این در حالی است که برخی گروههای نمایشی که دغدغه رهبر انقلاب را لبیک گفتهاند و با کمترین حمایت، عمارگونه ندای اینالعمار رهبری را پاسخ گفتهاند، مورد بیمهری برخی سازمانها نیز قرار گرفتهاند. به راستی شأن تئاتر دینی این است که ما هم اکنون شاهد هستیم؟! بنابر فرمایشات معظم له که هنر را برای ماندگاری یک رویداد بهترین ابزار میدانند، ما در عرصه نمایش به چه میزان معرف انقلاب و اسلام برای مخاطب بودهایم؟! آیا زمان آن نشده است که به قدرت نفوذ در دل مخاطب ایمان آورده و آن را در جهت اهداف عالی نظام الهی بهکار بندیم؟!
4- بهنظر اینجانب با توجه به مخاطب فراوان تئاتر دینی مسئولان این عرصه باید جدیتر به اینگونه نمایشی نگاه کنند، چراکه این فضا به شدت نیاز به حمایت دارد. این در حالی است که هنوز مسئولان ما ترجیح میدهند بیشتر بهسمت کارهای مناسبتی فوری پیش رفته و در نهایت میبینیم تئاتر دینی مناسبتی، فقط در چند مناسبت مانند محرم و ایام فاطمیه خلاصه میشود که این در برابر عظمت ائمه، جای خالی خود را نمایان میکند. انتظار، عدالت، نوآوری، جهاد اقتصادی و بیداری اسلامی… از جمله مفاهیمی است که برای استفاده از این هنر جای خالی آن احساس میشود!
5- و سخن آخر اینکه هنر از جمله ابزار جنگ نرم است و تئاتر یکی از شاخههای این ابزار است. دوستان مسئول باید به این سخن ایمان داشته باشند تا بر اساس آن افسران جنگ نرم را در این عرصه آموزش داده و با نگرش جدید به استفاده از این افراد، روح تازهای به تئاتر و هنر دینی تزریق کنند و با اعتماد به این گروه، نمایشنامههایی پرمحتوا در قالبهای جذاب، با مفاهیم دینی ارائه کرد، و شرایطی را فراهم کنند که مخاطب با کمال رضایت از سالن خارج شود و این مهم به همت مسئولان انجام شدنی است
Sorry. No data so far.