دكتر رفعت سيد احمد – همگان از جمله، انقلابيون و هم‌پيمانان انقلابي و اسلامگراها و غربگراها -چه عرب و چه عجم- يكي از مهمترين انقلابها را فراموش كردند و بر سركوب شبانه آن سكوت نمودند! انقلاب مردم بحرين، عليه فساد و استبداد حكام آن ديار بود. حكامي كه هم‌پيماناني استراتژيك براي مبارك بودند!
و اينكه چرا اين انقلاب را فراموش كرده يا خواستند فراموش كنند، دليلي به غايت ساده دارد! اين دليل هماني است كه ممكن است به انحصار انقلاب مصر نيز منجر شود و آن آل سعود و آمريكا هستند! حيله سعودي و شمشير واشنگتن! همه اشغال مسلحانه و علني سعودي بر بحرين و مردمانش را كه بيش از يك ماه است رخ داده و هنوز نيز از لوث وجود آنان پاك نشده، فراموش كردند!
به بهانه اين فراموشي دعوت مي‌كنم تا آنچه در آنجا رخ داده را ثبت كنيم چرا كه براي بيداري روشنفكران و سياسيون ما كه فقط نيمي از ماجرا را مي‌بينند و با نفاق و منفعت‌طلبي فراوان با انقلابهاي حقيقي منطقه تعامل مي‌كنند، مفيد است:
اولا: آنچه در بحرين در جريان بود و هست، اعتراض و انقلابي مردمي عليه نظام وراثتي حاكم وابسته به واشنگتن بود. (يكي از بزرگترين پايگاههاي نظامي آمريكا در دنيا در بحرين است) نظام بحرين و دوستان روشنفكر عرب او و برخي علماي ديني مانند شيخ يوسف قرضاوي – كه در برابر پايگاه آمريكايي‌ها در كنار مسجد و خانه او در قطر سكوت كرده است- تلاش كردند تا اين انقلاب را حركتي شيعي و در مقابل اهل سنت نمايش دهند! اين اقدام، نفاقي آشكار و خلاف واقعيتي است كه دارد رخ مي‌دهد. انقلاب بحرين را هم شيعه و هم سني اعم از دانشجويان و كارگران و علما و احزاب و فعالان رسانهاي، از همه جهت‌گيري‌ها و دسته‌بندي‌ها پشتيباني كردند. اين انقلاب ابداً حركتي مذهبي به آن معنا كه نظام حاكم بحريني دوست داشت آن طور براي بيروني‌ها نشانش دهد نبوده است. برخي از علماي ديني منافق نيز تلاش كردند تا آنها را در شكل دادن به اين صورت كمك كنند! طبيعتاً اكثريت بودن شيعيان در بحرين كه حدوداً هفتاد درصد جمعيت اين كشورند به حضور بيشتر آنان در تظاهرات مي‌انجامد لكن آنان در اين انقلاب نه به عنوان شيعه –كه چنانچه نظام بحرين مي‌گويد مرتبط با ايران هستند!- بلكه به عنوان شهروندان بحرين حاضر مي‌شدند. آنها به دليل تعداد زيادشان در انقلاب شركت كردند ولي اين نشانگر جدالي مذهبي نبود.
رواج اين تصوير، آن قدر كه براي سني‌هاي بحرين اهانت بار بود براي شيعيان نبود چرا كه نتيجه آن اين مي‌شد كه آنان با فساد و استبداد نظام پادشاهي بحرين كه تابع آمريكاست، مشكلي ندارند در حالي كه اين مساله، كاملا غلط است و حضور مؤثر آنان در انقلاب بحرين، خود، نشانگر بطلان آن بود و فساد حكام بحرين و پيروان او و علمايي كه با وجود كهولت سن، باز هم راه نفاق را پوييدند، بيشتر نمايان ساخت!
ثانيا: از جمله اشتباهات ديني و سياسي اين بود كه گفته شد، اشغالگران سعودي مسلحي كه به بحرين وارد شدند (بيش از هزار نيروي نظامي با جديدترين سلاحها) به منظور كمك انسان‌دوستانه به مردم بحرين و با عنوان قرارداد «سپر جزيره» وارد شده‌اند! در حالي كه بر اساس اين قرارداد فقط بايد عليه اشغالگران خارجي چنين اقدامي صورت گيرد كه انقلاب مردم بحرين، هرگز مصداق آن نيست.
اطلاعات تلخ منتشر شده نشان مي‌دهد كه واقعيت كنوني بحرين، اشغال مسلحانه شهر به شهر و قتل و تهديد و تجاوز عليه ساكنان بحرين، سياست ثابت ارتش سعودي از روزي است كه وارد منامه شده است و تا اينك كه اين مقاله نگاشته مي‌شود نيز ادامه دارد! جالب اينكه اين ارتش حتي يك بار براي دفاع از فلسطين يا ضد اشغالگران آمريكايي در عراق به ميدان نيامده است!
اينك ما در مقابل يك ارتش اشغالگر مجرم هستيم كه شايسته نيست آن را لباسي موجه بپوشانيم يا اجازه دهيم كه عمال رسانهاي آمريكا و رسانه‌هاي عربي و جزيره، ما را از مشاهده حقيقتي كه رخ مي‌دهد گمراه سازند!
ثالثاً: سؤال امروز اين است كه كجايند رسانه‌هاي آزادي كه (الجزيره و العربيه) تصور مي‌كنند به انقلابهاي عربي كمك مي‌رسانند و اينك برخي را عمداً فراموش كرده و طبيعت و نقش حقيقي خود را به نمايش گذارده‌اند!؟ كجايند علماي الأزهر؟ كجايند علماي مورد اعتماد اسلام؟ كجايند انقلابيون تونس و مصر و رسانه‌هاي آزاد آنها در ميانه جرمهاي اشغالگران سعودي و قلع و قمع علني و رسمي يكي از انقلابهاي عربي در بهار اين انقلابها؟!
امروز، سكوت، جرم و ترديد در فرياد پيرامون اين انقلاب، خيانت است! ما مي‌دانيم كه اموال سعودي و رسانه‌هاي عربي، طاغي‌اند و چه بسيار به فتنه بزرگي كه از آن به «مسيح دجال» تعبير مي‌شود شبيه شده‌اند! مگر آنكه مومن حقيقي به اسلام و مردم و انقلاب بتواند بر پيشاني اين زمانه سعودي-آمريكايي بخواند كه پيرامون حقوق مردم و مصالح امت و انقلابها نوشته است: همانا كافر شد!
ما بر اين باوريم كه هنوز در امت اسلامي هستند كساني كه مي‌توانند به درستي بخوانند و مي‌توانند حق را فرياد كنند و سخني نمي‌ماند جز اينكه به مردم بحرين اين سخن حقتعالي را بگوئيم كه فرمود: «الذين قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم ايماناً»
Sorry. No data so far.