رسول جعفریان-دغدغه رسیدن به تمدنی سرشار از فلاح و رفاه در میان كلمات شماری از مسؤولان جمهوری اسلامی دیده میشود، اما مع الاسف به لوازم آن توجه شایسته ای صورت نمی گیرد.
در حوزه مباحث معرفتی به ویژه در شناخت درست مفهوم «علم» ضعف بزرگی بر نهادهای علمی ما حاكم است. علم و دانایی با بسیاری از مصلحت اندیشی های نابهنگام، هم از نظر مفهومی و هم مصداقی، گرفتار برداشت های محدودیت ساز شده، و امكان دستیابی به معلومات اصیل و واقعی را از میان برده است.
در صحنه عمل، محدودیت های ناشی از برداشت های اشتباه از مفهوم علم، پژوهشگران و دوستداران پژوهش را در همه عرصه ها بویژه عرصه های علوم انسانی زمینگیر كرده و مانع از رشد تفكر و اندیشه و خلاقیت شده است. نتیجه این رویه، تكرار مكررات و مرور بر مطالب سابق طی سالهای گذشته و عدم ظهور فیلسوفان و متفكران جدید است، در حالی كه علم توقف ندارد و هر روز باید به دنبال شناخت بیشتر حقیقت بود.
نابسامانی در حوزه علم یابی، نه فقط با گذاشتن افراد نادان در پست های اجرایی مهم در حوزه فرهنگ و علم، بیش از پیش شده بلكه رها كردن بخش دیگری از حوزه های دانشی و دانش زا ابزارهای لازم را از دسترس پژوهشگران خارج كرده و آنان را با فقری كه ناشی از ندانم كاری است، گرفتار مشكلات عدیده كرده است.
ترس های بیهوده ناشی از تسلط غرب ما را به ایجاد محدودیت هایی واداشته كه خود از سوی دیگر مانعی بر سر راه دسترسی به یافته های جدید بشری است. این در حالی است كه هیچ قومی با سر در لاك خود كردن و دور شدن از دیگران، راه به جایی نخواهد برد.
تلقی علم به عنوان یك مفهوم محلی این مشكل را ایجاد كرده است كه تصور كنیم ما درون خود باید علمی را تولید كنیم كه جهان به دنبال ما بیاید، در حالی كه علم محصولی است كه همه عالم تولید می كند و بنابرین همه باید در آن مشاركت در تولید و مصرف داشته باشند.
سپردن میكروفون ها و آنتن ها و مجالس، در رسانه ها به كسانی كه در هر علم و موضوعی اظهار نظر و فضل فروشی كرده و كلیات ابوالبقاء بیان می كنند، تنها یكی از نشانه های انحطاطی است كه ما در عرصه درست شناخت علم و اشاعه آن، گرفتارش هستیم.
مخالفت با ابزارهایی كه علم را به صورت مشاركت و جهانی عرضه می كند، مانع و سد دیگری برابر پیشرفت علم در كشور است. در كشوری كه حتی یك سایت متوسط برای جای دادن همه امكانات لغوی و داده های زبانشناسی كه ابزار اولیه پیشرفت است ندارد، چه انتظاری برای پیشرفت وجود دارد؟ در كشوری كه حتی یك دایره المعارف كامل فارسی به روز شده وجود ندارد و همه دایره المعارفهایش یكی از اول و دیگری از وسط و سومی از آخر ناقص است، چطور می تواند پیشرفت داشته باشد؟
تا وقتی كه مفهوم علم درست درك نشود، مفهوم مشاركت علمی دقیقا فهمیده نشود، روش های نادرست در آموزش و تحصیل اصلاح نشود و محدودیت های خود ساخته افراد سخت ذهن از میان نرود و امكانات موجود تسهیل نگردد و روش های نوین برای اشاعه علم به رسمیت شناخته نشود و محددویت های سر راه آن از بین نرود، و هر كسی تنها در حوزه تخصصی اش اظهار نظر نكند، امكان آن كه به دغدغه تمدنی سابق الذكر رسیدگی شود وجود نخواهد داشت.
اینها در حالی است كه استعداد بالقوه نیرومندی در ایران وجود دارد كه شایسته است به آن توجه بیشتری شده و با فراهم كردن شرایط لازم در حوزه فرهنگ، اجتماع، و به خصوص سیاست، برای به فعلیت رسیدن آن تلاش كرد.
Sorry. No data so far.