هر سال وقتی 31 تیرماه فرا می رسد تقویم سالگرد حمله شیمیایی رژیم بعث عراق به مناطق مرزی گیلانغرب را یادآوری می کند. حمله ای که دهها شهید و هزاران مجروح و مصدوم شیمیایی برجای گذاشت.
سی و یکم تیر 1367 از ساعت 6 تا 10 صبح روز عید قربان، روستای زرده همراه با چند روستای دیگر از توابع شهرستان اسلام آباد غرب با پنج هواپیمای جنگنده مورد اصابت بمبهای شیمیایی قرار گرفتند.
ولی این فاجعه انسانی تنها در روستای زرده و یا شهر سردشت رخ نداد. بلکه روستای کوچک “نسار دیره” هم از بمبهای شیمیایی رژیم بعث عراق در امان نبود. روستایی با یکهزار جمعیت که تمامی اهالی آن قربانی سلاحهای شیمیایی شدند.
در آن روز مردان، زنان، کودکان و سالخوردگان این روستا یکی پس از دیگری به زمین افتاده وعدهای از افراد با اندک وسایل نقلیه موجود به شهرستان اسلام آباد و کرمانشاه انتقال و افرادی نیز در منطقه ماندند، زیرا چارهای جز به خاکسپاری عزیزان خود نداشتند.
در جریان این اقدام وحشیانه در روستای نسار دیره، 4 نفر در دم شهید شدند و 700 مرد و 300 زن هم در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفتند. علاوه بر آن تمام محیط زیست این بخش به واسطه این بمباران کاملا از بین رفته و تبدیل به یک زمین سوخته شده است.
البته در همین روز روستای “شاه مار”، “شیخ صله” و “دودان” از توابع شهرستان گیلانغرب و روستای “باباجانی” از توابع شهرستان دالاهو نیز مورد حمله شیمیایی قرار گرفتند.
اکبر رضایی تبار، عضور شورای شهر بخش مرکزی گیلانغرب و عضو شورای روستای “نسار دیره” در مورد آخرین وضعیت قربانیان سلاحهای شیمیایی در این روستا گفت: بسیار تعجب کردم که یک خبرنگار قصد دارد در مورد مظلومیت این روستا گزارش تهیه کند زیرا این روستا سالهاست فراموش شده است.
وی افزود: به نظر شما اگر در یکی از کشورهای اروپایی تمامی اهالی یک روستا در یک جنگ تحمیلی قربانی سلاحهای شیمیایی می شدند دولتمردان این کشور چگونه با اهالی این روستا برخورد می کردند؟ در حالی که 23 سال از حمله شیمیایی به این روستا می گذرد و یکهزار جانباز شیمیایی این روستا حتی یک درمانگاه هم ندارند.
وی که پدر، مادر و خواهرانش جانباز شیمیایی هستند گفت: پس از 23 سال تنها یک سال است که مسئولان لطف کردند و یک پزشک عمومی را آن هم تنها ماهی چهار بار به این روستا اعزام می کنند در حالی که مصدومیت شیمیایی به دست یک پزشک عمومی درمان نمی شود.
رضایی تبار گفت: هر چه از مشکلات یکهزار جانباز شیمیایی این روستا بگویم کم است و نمی دانم از کدام مشکل سخن بگویم. چون می دانم که فریاد ما به جایی نمی رسد.
برای یکبار هم شده خبرنگاران بیایند در گورستان روستای “نسار دیره” چرخی بزنند و اگر توانستند نام یک شهید را روی سنگ قبر پیدا کنند جایزه بگیرند. زیرا جانبازان شیمیایی این روستا وقتی از شدت صدمات شیمیایی شهید می شوند بنیاد شهید آنها را شهید محسوب نکرده و می نویسند جانباز متوفی! آیا این حق است.
این فرزند شهید تصریح کرد: در سال 1385 یک گروه از کشور ناکازاکی ژاپن همراه با معاونان و مشاوران رئیس جمهور به روستای ما آمدند و مشاوران رئیس جمهور قول دادند در این روستا کلینیک تخصصی ایجاد کنند ولی پس از چند وقت به جای ایجاد کلینیک حتی تنها درمانگاه روستا هم تعطیل شد.
عضو شورای روستای نساردیره با بیان اینکه شغل اصلی روستاییان کشاورزی است گفت: دمای 47 درجه و گرد و غبار وارد شده از عراق موجب شده تا زندگی برای جانبازان شیمیایی این روستا دشوار شود.
رضایی تبار گفت: تمام جانبازان شیمیایی این روستا بیمه هستند ولی برای درمان مجبورند به بیمارستان ساسان تهران مراجعه کنند و چون حقوق و مزایا ندارند باید هزینه هنگفتی را برای رفت و آمد بپردازند.
این عضو شورای شهر بخش مرکزی گیلانغرب اظهار داشت: تا سال 78 روستای نسار دیره تنها 180 جانباز شیمیایی داشت ولی با تمامی نامه نگاریها موفق شدیم با دستور وزیر کشور وقت در سال 81 دو کمیسیون پزشکی در یک روز برگزار کرده و 400 جانباز شیمیایی دیگر را دارای پرونده و درصد شیمیایی کنیم. ولی متاسفانه از میان یکهزار جانباز شیمیایی روستا 350 نفر فاقد پرونده و درصد شیمیایی هستند.
روستای نسار دیره در 20 کیلومتری شمال غرب گیلانغرب و 50 کیلومتری مرز ایران و عراق (رشته کوههای بازی دراز) واقع است. رشته کوههایی که صدام فتح آن را کلید فتح خرمشهر عنوان می کرد. اصابت 10 بمب شیمیایی در 31 تیرماه سال 67 به این روستای بی دفاع به تنهایی نشان از مظلومیت اهالی این روستا دارد ولی فراموش کردن یکهزار نفر از قربانیان سلاحهای شیمیایی این روستا مظلومیت مضاعفی را برای اهالی نسار دیره به همراه داشته است.
موجب تاسف است که قربانیان سلاحهای شیمیایی در یک روستای بی دفاع در گمنامی بر اثر شدت مصدومیت جان دهند بی آنکه کسی یادی ازآنها کرده و یا آنان را شهید محسوب کند. شهادت سالیانه 10 تا 12 نفر از اهالی این روستا به تنهایی می تواند گواهی بر حقانیت مظلومیت اهالی نسار دیره باشد.
جمعی از اهالی این روستای مرزی از بی توجهی مسئولان به مشکلات آنان با دلخوری گفتند: ما 23 سال است با وجود آنکه فراموش شده ایم زندگی می کنیم ولی حداقل پس از ما هوای خانواده و فرزندانمان را داشته باشید چون آنها فکر می کنند ما جانبازیم و فکر می کنند ما شهید می شویم در حالی که این فکر اشتباه است چون مسئولان ما را نه جانباز و نه شهید محسوب نمی کنند. ما فراموش شدگان تاریخ جنگ تحمیلی ایران هستیم.
———————————————
گزارش از سید هادی کسایی زاده
Sorry. No data so far.