سه‌شنبه 02 آگوست 11 | 11:56

سرمايه‎داری متهم اصلی است

زندگی‎ سرمایه‎داری خیلی خرج دارد، چون آدم‎ها مجبورند مرتب موبایل و لپ‎تاپ و یخچال و کیف و کفش و اتوموبیل‎شان را بهتر کنند تا در مقایسه با تصویری که سیستم تبلیغاتی سرمایه‎داری از مرد و زن جوان و موفق و باهوش ساخته است، ‎ کم نیاورند.


بعد از ۱۰ سال دوری از ایران و زندگی و سفر در آمریکای شمالی و اروپا، می‎توانم ادعا کنم که هیچ فرهنگ و سبک زندگی‎ای مثل سبک زندگی سرمایه‎داری – آمریکایی نیست که سبک‎های دیگر را تهدید کند.

در تمام دنیا نسل‎های پیشین با دل‎خوری شاهدند که در دوُ سه دهه اخیر درعادت‎های خوراکی و پوشاکی و رفتاری و مصرفی و غیره فرزندانشان تغییرات عجیب و غریبی پیدا شده است که باعث دوری آن‎ها از یکدیگر شده است. این تغییرات را در ایران (البته دقیق‎تر بگویم تهران) هم می‎توانم ببینم: پیروزی خانواده هسته‎ای بر خانواده گسترده (که در آن بیش از یک نسل در کنار هم زندگی می‎‎کنند)، پیروزی غذای سریع بر غذای خانگی، پیروزی روابط الکترونیک بر روابط چهره به چهره، پیروزی ماشین و موتور و مترو بر پیاده‎روی، پیروزی خودنمایی بر فروتنی، پیروزی تلویزیون بر ادبیات، پیروزی لذت‎های آنی بر لذت‎های پایدار، پیروزی الکتریسیته بر عضله و…

منشا این تغییرات آمریکایی- سرمایه داری است

نمی‎‎خواهم درباره دو سوی این نبردها قضاوت ارزشی کنم. حتی نمی‎خواهم دوگانه نادرست «سنت علیه مدرنیته» را بازسازی کنم. چون در عالم واقع، تفکیک چیزی به نام سنت از چیزی به نام مدرنیته غیرممکن است و به‎جز این، تعریف چه کسی از این دو مفهوم باید ملاک بررسی باشد. اما همه می‎فهمیم که تغییراتی رخ داده است و شاید مصداق‎های بالا این تغییرات را به ذهن نزدیک‎تر کنند. اما ادعا می‎کنم که بسیاری از این تغییرات منشأ آمریکایی – سرمایه‎داری دارند.

این‎که «سرمایه‎داری» را هم به «آمریکایی» اضافه می‎کنم دلیل دارد. چون تا قبل از ظهور سرمایه‎داری در شکل تئوری تولید انبوه (فوردیسم)، حتی در آمریکا هم کسی این‎گونه زندگی نمی‎کرد. در واقع موتور این تغییرات، سرمایه‎داری است که از وقتی با فرهنگ پروتستان – انگلوساکسون آمریکا در آمیخت، تبدیل به این هیولای بی‎رحم شد.

سرمایه‎داری موجب شده که در خیلی شهرهای دنیا که تا دو دهه پیش، ظهرها بسیاری از کارمندان ادارات و شرکت‎ها برای خوردن ناهار بیرون می‎آمدند و در پیاده‎روی روبه‎روی یک رستوران محلی و کوچک، زیر سایه درخت‎های سرسبز می‎نشستند و دو، سه ساعت در کمال آرامش غذایی محلی با پختی نزدیک به غذای خانگی می‎خوردند و با همکاران و دوستان گپ می‎زدند، الان سریع بزنند بیرون و از نزدیک‎ترین سوپرمارکت محله یا ساندویچ‎فروشی، یک ساندویچ کوچک رژیمی بگیرند و ببرند بالا، جلوی کامپیوترشان بنشینند به نیش بکشند.

زندگی‎ سرمایه‎داری خیلی خرج دارد

زندگی‎ سرمایه‎داری خیلی خرج دارد، چون آدم‎ها مجبورند مرتب موبایل و لپ‎تاپ و یخچال و کیف و کفش و اتوموبیل‎شان را بهتر کنند تا در مقایسه با تصویری که سیستم تبلیغاتی سرمایه‎داری از مرد و زن جوان و موفق و باهوش ساخته است، ‎ کم نیاورند. پس برای بیشتر خرج کردن، باید بیشتر هم کار کنند. در نتیجه باید هر چه می‎شود کم‎تر وقت تلف کنند. پس باید از وقت خوابیدن، غذا خوردن، معاشرت با خانواده و غیره بزنند، و به‎جایش کار کنند. پس زمانی برای در رستوران نشستن و در آرامش غذای شبه‎خانگی خوردن و گپ زدن نمی‎ماند. حتی موقع خوردن همان ساندویچ رژیمی کوچک هم (رژیمی، چون مگر آدم مریض است که زیاد بخورد تا مجبور شود زیاد‎تر ورزش کند تا هیکلش مثل هنرپیشه‎های روی در و دیوار بماند) نباید وقت تلف کرد. پس چه بهتر که چهارتا ایمیل کاری را هم آن وسط جواب بدهد، یا این‎که با دو سه تا از دوستانی که ممکن است روزی برای پیدا کردن شغلی پردرآمدتر به درد بخورد در فیس‎بوک حال و احوالی کند. حتی وقت ندارد همین آدم‎ها را حضوری ببیند یا حتی تلفنی با آن‎ها صحبت کند. یک لایک زدن هم کافی است. حتی وقت برای ایمیل دادن هم نیست!

البته در میان کشورهای سرمایه‎داری، وضع جنوب اروپا بهتر است، و هنوز هم می‎توان هنگام ناهار صدای ده‎ها بشقاب و چنگال را در رستوران‎ها و کافه‎های کوچک و بزرگ پاریس و رم و مادرید و لیسبون شنید. ولی مثلا در لندن که فرهنگ مردمش از تمام اروپا بیشتر به آمریکا شبیه است این چیزها را کمتر می‎بینید. کانادا از انگلیس بدتر است و نیویورک هم که از همه بدتر، چون قلب سرمایه‎داری است.

تمام فرهنگ های محلی دنیا مورد تهاجم هستند

تمام فرهنگ‎های محلی دنیا چه در غرب و چه در شرق مورد تهاجم سبک زندگی سرمایه‎داری آمریکایی هستند، و همان‎قدر که مادربزرگ‎های ایرانی و مصری و ژاپنی و چینی و هندی از این تهاجم ناراضی‎اند، پدربزرگ‎های فرانسوی و ایتالیایی و آلمانی و سوئدی هم غصه می‎خورند.

سرمایه‎داری یک پروژه اساسا شکست خورده است، نه‎تنها با استدلال‎های اخلاقی، بلکه ساده‎تر، چون منابع طبیعی موجود در کره زمین را نامحدود فرض می‎گیرد. تا وقتی مردم دنیا قانع نشوند که سرمایه‎داری غیرممکن است، امیدی به زنده ماندن سبک‎های زندگی محلی در دنیا نیست

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.