مجید امیدی- مدیرکل سیاسی نهاد ریاست جمهوری- از جمله افرادی است که سال ها در سازمان ملی جوانان به عنوان معاون فرهنگی و تربیتی این سازمان به فعالیت مشغول بوده و پژوهش های بسیاری در زمینه مشکلات جوانان به دست کرده است.
بنابراین گزارش، مشکلات جوانان از جمله موضوعاتی است که هر اندازه به آن پرداخته شود، هنوز جای بحث و بررسی دارد و کارشناسان در باره آن اظهار نظر می کنند. حال بحث مسائل مربوط به جوانان از آن دست موضوعاتی است که متولیان زیادی در جامعه دارد و بسیاری از ارگان های دولتی و حتی غیردولتی دایه حمایت از آن را دارند.
در این میان سازمان ملی جوانان به عنوان تنها متولی این امر چند سالی دست به کار شد و به فعالیتهایی کرد اما به دلیل تغییر و تحولات اداری، فعالیت های این سازمان نیز ناتمام ماند و باز هم پرونده مسائل مربوط به مهمترین قشر جامعه که همان جوانان هستند باز ماند.
مجید امیدی- مدیرکل سیاسی نهاد ریاست جمهوری- از جمله افرادی است که سال ها در سازمان ملی جوانان به عنوان معاون فرهنگی و تربیتی این سازمان به فعالیت مشغول بوده و اطلاعات زیادی در زمینه مشکلات جوانان به دست آورده است.
پرسش و پاسخ زیر حاصل گفت و گو ی یک ساعته ما با معاون سیاسی دفتر ریاست جمهوری درباره جوانان است.
– با توجه به آمارهای منتشر شده از سازمان ملی جوانان و آنچه که در جامعه مشاهده می شود، سن ازدواج در میان جوانان بالا رفته است.عوامل افزایش سن ازدواج را در چه می دانید؟
البته افزایش سن ازدواج در کشور ما قابل قبول است ولی به طور کلی نمی توان در حوزه های اجتماعی و جوانان به طور صریح حرف زد. زیرا مسائل اجتماعی چند وجهی است همچنین نگاه افراد از موضوع های مختلف به یک موضوع متفاوت است و هرکس راهکار خود را ارائه می دهد در صورتی که شاید اگر از لحاظ مطالعاتی نظر افراد مورد بررسی قرار گیرد نتوان آن را رد و یا تایید کرد.
این موضوع از چالش هایی است که بسیاری به آنها واقف نیستند و متاسفانه در کشور ما نیز این موضوع از جمله مشکلاتی است که بحث می شود و هرکس از جنبه خود به مسائل نگاه می کند و آن را پیگیری می کند و صحت و سقم آن نیز به خود افراد بستگی دارد.
به اعتقاد من سن ازدواج به چندین دلیل بالا می رود که عدم احساس مسئولیت و تعهد در جامعه یکی از موارد آن است. کشته شدن اخلاقیات و رسومات و جایگزین شدن زندگی غربی با زندگی سنتی ایرانی یکی دیگر از عواملی است که می توان در این زمینه به آن اشاره کرد.
از طرفی قبلا تمام افراد خانواده نگران جوانانی بودند که سنشان بالا رفته است اما امروز این احساس مسئولیت وجود ندارد و کسی به فکر جوانان نیست حتی در برخی موارد خانواده ها مراحل را طوری می چینند که فرزندشان پدر و مادر نشود و زیر بار مسئولیت نرود.
علاوه بر آن تا مشکلات دانشگاه ها حل نشده و خلاء ها پر نشود و تا زمانی که تمام تقصیرها به گردن یک نفر انداخته شود این مشکلات به خودی خود پابرجا خواهد بود.
آیا راهکاری در این زمینه وجود دارد؟
باید کاری کنیم که منفعت مادی و معنوی به دنبال خود داشته باشد در کل باید گفت که تنها باید واقعیت ها را به جوانان گفت تا به آنان واقف شوند.
آموزش خانواده ها؛ تغییر بروکراسی اداری، تغییر سبک و شیوه زندگی از جمله این راهکارهاست.
یادآوری خانواده محوری در میان جوانان از مهمترین راهکارهای مقابله با افزایش سن ازدواج است. ما باید در جامعه یاد بگیریم که پیروی از زندگی غربی ها تباهی و خسران به همراه دارد زیرا غربی ها بر اساس تجربیات تلخ خود به دنبال خانواده محوری هستند در حالی که جوانان ما به دنبال افکار غلط غربی ها می دوند.
هر سال تجمیعی از قوانین در کشور به تصویب می رسد اما اگر تنها یک سوم از این قوانین از ابتدای انقلاب تا کنون اجرا می شد بسیاری از مشکلات ما در زمینه های مختلف قابل حل بود.بنابراین تبیین قوانین اسلامی در جامعه می تواند کارگشای مناسبی در این زمینه باشد.
چرا در حال حاضر مشکلات جوانان تا حدی در کشور مغفول مانده است؟
مشکل اساسی در این زمینه اینست که نباید به نهادها و ارگان های رسمی دل خوش کنیم زیرا مراکز رسمی کارساز نیستند و در مهمترین موضوع که همان اوقات فراغت جوانان است نهادهای رسمی کارایی صحیحی ندارند.
همچنین گروه های مرجع که در رابطه با جوانان وظیفه زیادی دارند هیچ وقت هم دور هم جمع نشده اند تا به یک تجمیع و وحدت واقعی برسند و یک مدل زندگی تعریف کنند. یک مدل زندگی که مبتنی بر اخلاق و عقاید و رسوم کشورها باشد زیرا هیچ دو کشوری وجود ندارد که از لحاظ فرهنگی شبیه به یکدیگر باشد و ایران را حتی نمی توان با کشورهای اسلامی مقایسه کرد.
متاسفانه به زندگی جوانان کاریکاتوری نگاه می کنند و این نگاه جامعی به این موضوع نیست. ما به پنهان کاری عادت کرده ایم و زمانی که پنهان کاری می کنیم همه چیز به نابودی کشیده می شود. برداشت های نادرست از علوم انسانی نیز می تواند یکی دیگر از عوامل زمینه ساز مغفول ماندن مشکلات جوانان باشد.
تاثیر علوم انسانی غربی در مشکلات مربوط به جوانان تا چه اندازه است؟
خاستگاه علوم انسانی به برخی از تفکرات متفکران غربی باز می گردد. علوم انسانی جدید منشا و ریشه در تفکرات غربی دارد و این علوم به تازگی در میان جوانان اپیدمی پیدا کرده است. البته نمی توان گفت تمامی این تفکرات جنبه های سوء و منفی دارد و می توان برخی از این تفکرات را بومی سازی کرد تا بر اساس اندیشه و رسوم در جامعه نهادینه شود.
یکی از تئوری هایی که بر مکاتب انسان ساز تاثیرگذار است همین موضوع است. یعنی می تواند با تغییراتی در علوم انسانی جایگزینی مناسب برای جامعه خود به ارمغان آورد تا جوانان بتوانند استفاده مناسبی از آنها داشته باشند.
و سوال آخر اینکه تاثیر خانواده بر حل مشکلات لاینحل جوانان در جامعه تا چه اندازه است؟
یکی از اتفاقاتی که در کشور ما در حال حاضر نشخوار می شود قوانین غربی است زیرا ما آنها را از دهان آنها می گیریم و سپس نشخوار می کنیم. امروزه کشورهای غربی به دنبال زندگی بر مبنای خانواده محوری هستند و قوانین بر اساس آینده فرزندان تصویب می شود. پس از گذست سال ها تجربیات تلخ غربی ها، آنان تصمیم گرفته اند تا بر اساس قوانین دینی و خانواده مشکلات خود را حل کنند به عنوان مثال در برخی از کشورها به پدرها مرخصی زایمان می دهند تا اینها یک امتیازاتی بر پرورش نسل آینده داشته باشند.در برخی کشورهای غربی مانند فرانسه نیز معضل اخلاقی به جایی رسید تا مجلس قوانین جدیدی را برای این موضوع وضع کرد.
بنابراین نمی توان نسخه زندگی غربی ها را در جامعه نوشت زیرا آنها از راهی که رفته اند پشیمانند و باید زندگی سنتی و دینی ایرانی بر مبنای خانواده محوری را در جامعه نهادینه کرد تا افراد بر اساس آن هدفگذاری کرده و به تکامل شخصی و اجتماعی دست یابند.
Sorry. No data so far.