جمعه 02 سپتامبر 11 | 12:00
فعالیت‌های نظامی صدر

موسی صدر به روایت ساواک؛ از سازمان محرومین تا گروه نظامی

فعاليت‌هاي اين سازمان هفت ماه به صورت مخفيانه ادامه داشت، ولي پس از گذشت هفت ماه سرنوشت آن تغيير يافت؛ زيرا در حين آموزش «مين ضد تانك»، ناگهان ميني در دست يكي از مربيان منفجر شد و 27 نفر از بهترين اعضاي سازمان را به شهادت رساند… در پي اين انفجارسید موسي صدر در يك كنفرانس مطبوعاتي به طور صريح به موجوديت يك سازمان نظامي بنام «اَمَل» اشاره كرد و آن را چنين معرفي نمود.


تریبون مستضعفین– سید موسی صدر شخصیتی بود كه ده‌ها سال از زمان خود جلوتر بود؛ حوادث و مشكلات را قبل از وقوع شناسایی كرده و در پی علاج و پیشگیری برمی‌آمد. او با توجه به حركت‌های مرموز سازمان‌های بین‌المللی و برخی دولت‌های سلطه‌گر، وابستگی ارتش و دولت لبنان به اجانب، خطرهای بزرگی را نسبت به لبنان احساس می‌نمود. مسأله فلسطین و آواره گی مردم آن كشور نیز رنج‌نامه ‌دیگری بود كه وی را همیشه به حزن و اندوه وا می‌داشت.

او در مدت چند سال اقامت خود در لبنان به این نتیجه رسیده بود كه جوانان این كشور زمینه‌های مساعدی برای فداكاری و سلحشوری در راه تحقق آرمان‌های مقدس اسلامی دارند. از این رو برای سازماندهی، تربیت و تشكل نیروهای بالقوه آنان و آگاهی هرچه بیشتر و بهتر جوانان از جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی، اقدام به تأسیس سازمانی به نام «حركه المحرومین» نمود،‌ تا برای مبارزه‌ اساسی با دشمنان اسلام در منطقه، از نیروهای كار آمد، با ایمان و جان بركف برخوردار باشد.

***

شهید دكتر مصطفی چمران كه از طرف آقای صدر به مسئولیت سازماندهی این جنبش منصوب شده بود، چنین می‌نویسد:

«… شیعیان فوج فوج وارد این نهضت می‌شدند، احزاب را رها می‌كردند و به این سازمان می‌پیوستند. سازمانی مكتبی و بر اساس ایدئولوژی اسلامی، بر اساس خط علی و حسین (علیهما السلام.) … نمی‌خواستیم سازمان به صورت دكان درآید و هر كس و ناكس و یا هر فكر غلطی وارد آن شود و خدای نكرده حزبی دیگر، مثل احزاب فاسد لبنانی به وجود آید كه كارشان دروغ و تهمت و كارچاق كنی و بردن اموال مردم و حكومت و تقسیم منافع است. از همان اول تأكید كردیم كه ما ایجاد حركت كرده‌ایم نه حزب، و حركت از مبارزه با نفس و تربیت نفس و اخلاق شروع می‌شود…»

این سازمان برای اولین بار طلسم وابستگی را شكست و با شعار «نه شرقی، نه غربی» حركت خود را آغاز كرد و با الهام از معارف اسلامی در كوتاه مدت، كادری با ایمان، زبده و نمونه‌ای را تربیت نمود كه هر كدام در میدان‌های مختلف علمی، صنعتی، نظامی، اخلاقی و… الگو و سرآمد بودند. به تدریج جنبش محرومان رو به گسترش نهاد و تمام قریه‌ها و شهرهای جنوب لبنان را فرا گرفت، به طوری كه مردم در مقابل دفاتر این جنبش صف می‌كشیدند تا در این نهضت و حركت اصیل اسلامی ثبت‌نام كنند. كار «حركت» به جایی رسیده بود كه از منطقه جنوب نیز پافراتر گذاشت و در شهرهای بزرگ دیگر مثل بیروت نیز مشتاقان زیادی پیدا نمود.

این سازمان بیشتر تلاش می‌كرد تا كمبودهای فكری، اعتقادی و اخلاقی جوانان را در حد توان برطرف كرده و آنان را با معارف عمیق اسلامی آشنا سازد. از این رو در طول هفته و ماه كلاس‌های مختلف و جلسات متنوعی تشكیل می‌یافت و از وجود عالمان بزرگ همچون سید محمد حسین فضل الله، شیخ محمد مهدی شمس الدین، خود سید موسی صدر و شهید چمران در این جلسات استفاده می‌شد، كه با سخنرانی، نقد و بررسی و پرسش و پاسخ، معارف مفید و مناسب آن روز را در اختیار جوانان قرار می‌دادند.

در واقع می‌توان این بخش از فعالیت (تأسیس حركه المحرومین) توسط موسی صدر را، دومین مرحله از سری مراحل سازماندهی شیعیان لبنان به حساب آورد، اولین مرحله این كار قبلاً و با تأسیس مركزی بزرگ به نام «مجلس اعلای شیعیان»‌ توسط وی شروع شده بود.

«مجلس اعلای شیعیان» بیشتر در سطح رهبران و مجامع رسمی بین‌المللی فعالیت می‌كرد، ولی «حركه المحرومین» وظیفه سازماندهی توده‌های محروم مردم لبنان را به عهده داشت.

در آن زمان احزاب و گروه‌هاي چپي و راستي هر كدام براي خود ارتش كوچكي تشكيل داده و براي تحقق آرمان‌ هاي حزب متبوع خود، هر چند گاهي از آن استفاده مي‌كردند. اين ارتش‌ها غالباً به دليل تهي بودن از انگيزه و آرمان ديني و مذهبي، در برابر تهديدات نظامي كشورهاي بيگانه، از كارآيي لازم برخوردار نبودند؛ بدين خاطر امنيت مرزهاي كشور لبنان به آساني آسيب‌پذير مي‌شد. علاوه بر اين هر كدام از اين گروه‌هاي نظامي خود بزرگ‌ترين عامل گسترش ناامني و درگيري‌هاي قومي، قبيله‌اي، ديني و مذهبي در آن كشور محسوب مي‌شدند. براي از بين بردن چنين حالتي، و به خاطر ايجاد امنيت داخلي و خارجي كشور لبنان، تأسيس يك سازمان نظامي قوي، ضروري به نظر مي‌رسيد. سازماني كه افراد آن با داشتن آگاهي‌هاي سياسي، مذهبي و نظامي، پاسدار مرزهاي عقيده و نظام باشند.

سيد موسي صدر در روز هفتم محرم 1395 ق. در يك سخنراني پرشور كه به مناسبت قيام سالار شهيدان امام حسين (عليه السلام) ايراد كرد، مردم لبنان را اين‌گونه به تشكيل يك سازمان نظامي دعوت نمود: «دفاع از وطن تنها از وظايف و مسئوليتهاي دولت نيست، بلكه همة افراد وظيفه دارند كه از كشور، سرزمين و خانة ‌خويش دفاع كنند… و اگر حكومت، مسئوليت دفاع از مملكت را انجام نداد، ضرورت دفاع از گردن ملت ساقط نخواهد گرديد…» از اين تاريخ پايه‌هاي يك سازمان نظامي به نام «افواج مقاومت لبنان» (اَمَل)  پي‌ريزي گرديد.

نخستين كساني كه به نداي دلسوزانة رهبر دورانديش خود لبيك گفتند، جوانان پرشور مدرسة صنعتي جبل عامل بودند كه اولين گروه هفتاد نفره را تشكيل داده و شروع به آموختن فنون نظامي كردند. مركز آموزش اين سازمان، نخست در دهكده‌اي به نام «يمونه» در حومة بعلبك قرار داشت كه بعد از مدتي با توافق سازمانِ فتحِ فلسطين به مركز بزرگ آموزش نظامي آن، يعني محلي به نام «عين النبيه» منتقل گرديد و در آنجا زير نظر مربيان آن سازمان به تربيت نيروهاي خود پرداخت.

 در اين هنگام مزدوران ساواك در ايران كه از طريق سفارت ايران در بيروت فعاليت‌هاي صدر را توسط ايادي خود مرتب تحت نظارت و تعقيب داشتند در يكي از اين گزارشات چنين نوشتند:

گزارش خبر (خيلي فوري)

از: قزل آلا (112)          به: بامداد (334)

موسي صدر يك گروه مسلح زير نظر يك دكتر فيزيك، شيعه، ايراني به نام دكتر مصطفي چمران كه تحصيلات خود را در آمريكا به اتمام رسانيده و همسر آمريكائي دارد به وجود آورده است. اين شخص از عناصر فعال به اصطلاح كنفدراسيون دانش‌جويان خائن ايراني است كه فعلاً در صور اقامت دارد و رئيس آموزشگاه حرفه‌اي سيد موسي صدر مي‌باشد.

توضيح اداره كل دوم:  خبر فوق از عرض تيمسار رياست ساواك گذشت مقرر فرمودند:

«اداره كل سوم؛ بررسي و تحقيق كنيد كه دكتر مصطفي چمران در ايران بستگان و دوستاني دارد و آيا آنها را تحت كنترل داريد يا خير؟»

خواهشمند است دستور فرماييد در اجراي اوامر صادره اقدام لازم معمول دارند.

فعاليت‌هاي اين سازمان هفت ماه به صورت مخفيانه ادامه داشت، ولي پس از گذشت هفت ماه سرنوشت آن تغيير يافت؛ زيرا روز 14/4/1354 در حين آموزش «مين ضد تانك»، ناگهان ميني در دست يكي از مربيان منفجر شد و 27 نفر از بهترين اعضاي سازمان را به شهادت رساند و بيش از پنجاه نفر را نيز زخمي كرد. اين جريان تأسف‌بار خود به خود موجب آشكارشدن سازمان اَمَل گرديد.  درتاريخ 27/4/1354 مأموران ساواك اين موضوع را چنين گزارش داده‌اند:

خيلي محرمانه

از: قزل آلا   به: نورافشان (312)    موضوع: انفجار مركز آموزش بعلبك.

در مورد انفجاري كه در مركز آموزش نظامي درمنطقه بقاع وابسته به جنبش محرومين كه زير نظر سيد موسي صدر قرار دارد، روي داد، تعبيرات گوناگوني شده است.

اين مركز آموزش سه سال است وجود دارد وچندين گروه دورة آن را طي كرده و با آموزش‌هاي خوب بيرون آمده‌اند.

كليه افراد آموزش ديده، شيعه و از پيروان موسي صدر مي‌باشند.

سوريه، جنبش اين گروه را از نظر نظامي حمايت مي‌كند و بر آن نظارت داشته و اسلحة سبك و سنگين در اختيار آن مي‌گذارد و برنامه‌هاي آموزشي زير نظر افسران سوري و فلسطيني (وابسته به فتح) و افسران بازنشستة شيعة لبنان اجرا مي‌شود و مسئول فلسطيني آموزش افراد، سروان موسي نام دارد.

اما سرپرست واقعي اين جنبش دكتر مصطفي چمران است كه همه اختيارات را در دست داشته و وسايل نظامي و اموال زير نظر او قرار دارد، ليكن چون ايراني است نامي از او برده نمي‌شود و فعاليت‌هاي خود را پشت پرده انجام مي‌دهد.

تعداد افرادي كه دوره‌هاي آموزشي را از سه سال قبل تاكنون به پايان رسانيده‌اند به 6 هزار نفر بالغ مي‌شود.

نظرية آزادگان: به صحت مفاد خبر مي‌توان اعتماد كرد.

نظرية خليفه: مراتب پيرو تلگراف فوق به منظور تكميل خبر ايفاد مي‌گردد.

در پي اين انفجار سید موسي صدر روز يكشنبه 26 جمادي الثاني 1395 ق. در يك كنفرانس مطبوعاتي به طور صريح به موجوديت يك سازمان نظامي بنام «اَمَل» اشاره كرد و آن را چنين معرفي نمود:

«… پايگاه جوانمردان، فداكاران و جانبازاني كه مي‌خواهند به فرياد مظلومانة وطن مجروح و خون‌آلود خود كه همواره و به طور مستمر، از هر سو و به هر وسيله مورد تعدّي قساوت‌بار اسرائيل قرار دارد، پاسخ مثبت و مناسب دهند…»

پس از حادثة انفجار، پايگاه «عين النبيه» كه زير نظر مبارزان فلسطيني اداره مي‌شد، تعطيل گرديد و مركز آموزش به محل ديگري به نام «جَنَتا» تغيير مكان داد. در آنجا خود اعضاي سازمان امل به اعضاي جديد آموزش مي‌دادند. به تدريج و در عرض چند سال سازمان مذكور تبديل به یك قدرت نظامي ممتاز شد و همه گروه‌ها، احزاب و دولت‌ها را به وحشت انداخت.

اين سازمان علاوه بر افراد لبناني، بسياري از جوانان كشورهاي مسلمان ديگر را نيز زير پوشش آموزشي خود قرار مي‌داد، از جمله حدود دويست نفر از فرزندان سلحشور ايراني در آن مشغول يادگيري فنون مختلف نظامي بودند و همين موضوع نيز هراس و خشم رژيم شاه را نسبت به موسي صدر شدت بخشيده بود، به طوري كه «منصور قَدَر» سفير وقت ايران در لبنان،‌ در اين باره به دولت لبنان اعتراض كرد. به دنبال اين اعتراض، نظام طايفه ای آن كشور هم كه دنبال چنين بهانه‌اين مي‌‌گشت به مخلفت گسترده‌اي عليه امام موسي صدر دست زد.

از طرف ديگر، چون با توسعة قدرت نظامي شيعيان به وسيلة اين سازمان، گروه‌ها و سازمان‌هاي راستي و چپي موجوديت خود را به روشني در خطر و نابودي مي‌ديدند، هر كدام با دولت لبنان دست همكاري داده و از هر سو و با روش‌هاي گوناگون در پي متزلزل كردن سازمان امل بر‌آمدند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.