جمعه 09 سپتامبر 11 | 09:18

امروز هم مسیح می‌گفت: قدس را به سگ‌ها و خوک‌ها وامگذاريد

سید موسی صدر

علّتى كه سبب مى ‏شد تا پيامبران با يهود بجنگند براى ما روشن مى ‏شود. پيكار ما نيز با آنان همچون جنگ با يك انسان يا جنگ با گروهى مؤمن نيست. بلكه با آنها مى‏ جنگيم زيرا كه ايشان به مصداق آيه قرآن، دستورات كتاب مقدّس خود را عمل نمى ‏كنند. بنابراين جنگ ما با آنها جنگ با يك مجموعه از انسانها نيست، بلكه اين جنگ در واقع نبرد با فساد، انحراف، ستم و انديشه تبعيض نژادى است


تریبون مستضعفین– این سخنرانی خواندنی سید موسی صدر در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان در جمع علمای اسلامی در اواخر سال 1968، بسیار دلنشین و خواندنی است. وقتی در روز قدس امسال،  انقلاب‌های منطقه صدای ملت‌ها را در حمایت از مبارزه مردم فلسطین فریاد زد. وقتی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان امسال، امیدی به تعیین سرنوشت این عالم مبارز پیدا شده است. آیا آنگونه که وی آرزو می‌کند، فتح فلسطین را به زودی خواهیم دید؟

متن این سخنرانی به این شرح است:

بِسم اللّهِ الرّحمن الرَّحيم

اِذا جآءَ نَصرُ اللّهِ وَ الفَتحُ، وَ رَاَيتَ النّاسَ يَدخُلونَ فى دينِ اللّهِ اَفواجاً، فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ وَ استَغفِرهُ اِنَّهُ كانَ تَوّاباً (110: 1-3)

برادران ارجمند، اجازه دهيد از شما به علت تحمل دشواريهاى بسيار براى حضور در مراسم امشب آن هم در اين ایام توفان ‏خيز، نه سپاسگزارى كنم و نه پوزش بطلبم؛ زيرا مكنونات قلبى و احساسات شما، كه از بدو ورود به اين مجلس در چهره‏ هايتان موج مى ‏زند، خود بهترين نشانه از آمادگى همه‏ جانبه شما براى يارى رساندن به اين جهاد مقدّس است، كارى كه خود مخلصانه و بدون هيچ گونه چشم ‏داشتى به پاداش و سپاسگزارى از جانب كسى بدان كمر بسته ‏ايد.

قانون‌های بین‌المللی حامی مبارزه مردم فلسطین

تصور نمى ‏كنم نياز باشد در اينجا بر «غيرقانونى» بودن اسرائيل در شكل ‏گيرى و اقدامات آن تأكيد كنم. درباره اسرائيل صدها كنگره بين ‏المللى تشكيل و بيانيه ‏هاى فراوانى صادر شده است، همچون آراء ديوان لاهه، پروتكل ژنو، قطعنامه ‏هاى شوراى امنيّت، تأكيدات مجمع عمومى سازمان ملل، قطعنامه ‏هاى كميته حقوق بشر، كنگره حقوق بشر و بسيارى موارد ديگر كه ذكر آنها نيازمند كتابى حجيم است. همچنين گمان نمى‏ كنم در اينجا لازم باشد بر «مشروعيت» مقاومت فلسطين، در داخل اراضى اشغالى و بيرون از آن، تأكيد كنم. پس از صدور قطعنامه شوراى امنيت، جهان عملاً به مشروعيّت و قانونى بودن مبارزه مردم فلسطين اعتراف كرد و صحه گذاشت. بنابراين، قوانين بين ‏المللى نيز بايد در حمايت از فلسطينيان به كار گرفته شود. مثلاً بايد با اسيران آنها همچون اسيران جنگى رفتار شود.

دین با جرثومه‌ی انسانی چه می‌کند؟

البته امشب اين بحثها همه از دايره گفتار ما بيرون است. سخن امشب من درباره دين و موضع ‏گيرى آن است. دين، هر انسانى راصرف نظر از مذهب يا انديشه يا اعتقادش محترم مى ‏شمارد. اما اگر انسانى در نتيجه اعتقادات زيان‏آور تبديل به جرثومه‏اى شود كه در زمين فساد و تباهى كند و جوامع را به انواع بيماريها مبتلا سازد در اين صورت دين ارج و حرمتى براى اين موجود قائل نيست، همان طور كه فرد انسانى نيز خود عضوى از بدنش را كه به بيمارى مسرى و بدخيمى دچار شده، از بدن خود جدا مى ‏كند.

یهود حتی خدایش را از همه جدا کرد

ما از انسان بيزار نيستيم، ولى مى ‏گوييم از همان هنگامى كه نخستين دولت اسرائيل شكل گرفت يعنى پيش از ميلاد حضرت مسيح(‏ع)يهوديان نژادپرستى و افكار نژادپرستان‏اى مطرح مى‏ كردند، افكارى كه به آنها توهم برترى بر بشر را مى ‏بخشد. آنان براى خود امتيازاتى قائل بودند، خدايى را به خود اختصاص داده بودند كه با خداى ديگر مردمان و نيز با خداى يكتا تفاوت داشت. يهوديان تا جايى پيش رفتند كه بر تمايز و شكاف ميان خود و مردم بسيار عمق بخشيدند. بشريت را تجزيه كردند و خود را بالاتر از آنان جاى دادند، حتى در باب خدا و معبودشان. گفتنى است كه يهوديان نخستين كسانى نبودند كه به خداى يگانه ابراهيم(‏ع) گرويدند، بلكه پيش از آنان فينيقى ‏ها و كنعانى ‏ها به خداى يگانه ايمان آورده، او را «ايل» نام نهاده بودند، اما يهوديان خداى ديگرى را به خود اختصاص داده بودند و او را «يهوه» خواندند. بعد از آن تا زمان ما آراء، اخلاقيات و رفتار خود را از ديگر مردم جدا كردند.

قدس را به سگها و خوكها وامگذاريد

راز محاربه يهود با پيامبرانى كه پس از اين بدعت‏ گذارى در رسالت الهى و تحريف كلمه براى هدايت مردم از سوى خداوند مبعوث مى ‏شدند در همين مطلب نهفته بود. پيامبران هم درباره خطر يهود به مردم هشدار مى ‏دادند. حضرت مسيح(‏ع) مى‏فرمود: «قدس را به سگها و خوكها وامگذاريد.» منظور آن حضرت از كلمه «قدس» تنها شهر «بيت‏ المقدس» نبود، بلكه همه معانى قدس بود. همان حضرت، هنگامى كه بازرگانان و صنعت‏گران و فروشندگان را از هيكل بيرون مى ‏راند، به آنان مى‏ فرمود: «اين خانه پدر من، جايگاه عبادت است كه شما آن را تبديل به لانه دزدان كرده ‏ايد». اكنون من مى‏ پرسم: اگر مسيح(‏ع) امروز هم در ميان ما زندگى مى‏ كرد، آيا ممكن نبود همين سخن را تكرار كند؟ او مى ‏فرمود: اين خانه پدر من، جايگاه عبادت است كه شما آن را به لانه‏اى براى توطئه و دسيسه و پايگاهى براى استعمار و مكانى براى فساد و نافرمانى خدا و امثال آن تبديل كرده‏ ايد. بنابراين، انگيزه‏اى كه مسيح را به جنگ با يهود وامى ‏داشت اين نبود كه او همچون يكى از ابناى انسان با انسانى ديگر دشمنى داشته باشد، بلكه آن حضرت از بشرى بيزارى مى ‏جست كه بر اثر عقايد مغشوش و خطرناك خود به جرثومه فساد تبديل شده بود.

جنگ ما با یهود: جنگ با انحراف، ستم و تبعیض نژادی

همچنين به همين سبب است كه پيامبر اسلام(‏ص) در سوره جمعه دوبار به ما بيدارباش مى ‏دهد: «كه اى مسلمانان، اين يهوديان همان ستمگرانند». قرآن كريم در دو آيه از سوره جمعه مسلمانان را از يهود برحذر مى ‏دارد. خداوند در آن سوره مى ‏فرمايد:

مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوريةَ ثمَّ لَمْ يَحمِلُوها كَمَثَلِ الحِمارِ يَحمِلُ اَسفاراً بِئسَ مَثَلُ القَومِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِاياتِ اللّهِ وَ اللّه لا يَهدِى القَومَ الظّالِمين، قُل يآ اَيُّهَاالَّذينَ هادُوآ اِن زَعَمتُم اَنَّكُم اَولِيآءُ لِلّهِ مِن دُونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا المَوْتَ اِن كُنتم صادِقينَ، وَ لا يَتَمَنَّوْنَهُ اَبَداً بِما قَدَّمَت اَيديهِم وَ اللّهُ عَليمٌ بِالظّالِمين (62: 5-7)

مَثَلِ كسانى  كه تورات به آنها داده شده و بدان عمل نمى‏ كنند مَثَلِ آن خر است كه كتابهايى را حمل مى ‏كند. بد مَثَلى است مثل مردمى كه آيات خدا را دروغ مى ‏شمرده‏اند. و خدا ستمكاران را هدايت نمى ‏كند. بگو اى قوم يهود، هرگاه مى ‏پنداريد كه شما دوستان خدا هستيد نه مردم ديگر پس تمناى مرگ كنيد اگر راست مى ‏گوييد. و آنان به سبب اعمالى كه پيش از اين مرتكب شده ‏اند، هرگز تمناى مرگ نخواهند كرد. و خدا به ستمكاران داناست.

بدين ترتيب، علّتى كه سبب مى ‏شد تا پيامبران با يهود بجنگند براى ما روشن مى ‏شود. پيكار ما نيز با آنان همچون جنگ با يك انسان يا جنگ با گروهى مؤمن نيست. بلكه با آنها مى‏ جنگيم زيرا كه ايشان به مصداق آيه قرآن، دستورات كتاب مقدّس خود را عمل نمى ‏كنند. بنابراين جنگ ما با آنها جنگ با يك مجموعه از انسانها نيست، بلكه اين جنگ در واقع نبرد با فساد، انحراف، ستم و انديشه تبعيض نژادى است.

به ما گفتند یهود را بیرون کنید، نشنیدیم

پيامبران به ما هشدار داده بودند كه يهود را از جزيرة العرب بيرون برانيد ولى ما، زمانى كه آنان هنوز پايگاهى براى خود نساخته بودند، اين هشدارشان را نشنيديم. اما اكنون كه اين خطرِ مجسم روياروى ما قرار گرفته، چه بايد بكنيم؟ اين مطالب نشانگر موضع دين در اين باره بود، كه به طور خلاصه عنوان شد. اما آيه قرآن تأكيد مى ‏كند كه ضُرِبَت عَليهِمُ الذِّلَةُ  وَ المَسكَنَة (2: 61) مقرر شد بر آنها خوارى و بيچارگى. اين آيه ساختارى انشائى و امرى دارد و از نوع جملات اخبارى و حكايتى به حساب نمى ‏آيد. اين آيه امرى واجب و مسئوليت‏ آور بر دوش مى ‏گذارد و اگر اين مسئوليت را به انجام نرسانيم، در آينده بر ما مُهر ذلت و بيچارگى خواهد خورد.

مبارزه مردم فلسطین، صیانت از اخلاق و ارزشها

مشروعیت مبارزه مردم فلسطين از ديدگاه دينى اصلاً نياز به بحث ندارد. چرا اين مبارزه از نظر دينى مشروعيت نداشته باشد، در حالى كه افراد اين مبارزه همان كسانى هستند كه راه انسانيّت را هموار مى ‏سازند و در صدد صيانت از اخلاق و ارزشها برآمده ‏اند؟ اينان همان كسانى هستند كه اراده مسيح (‏ع) و محمد (ص) را به اجرا در مى‏ آورند. اينان تحقّق ‏بخش اراده الهى ‏اند كه در مفهوم آيه ضربت عليهم الذلّة و المسكنة بيان شده است. آرى، اينان كسانى هستند كه اراده آسمانى را لباس تحقّق مى ‏پوشانند. دست خدا و دست مسيح‏(ع) و دست محمد(ص) و دست ارزشهاى والا از آستين اينان بيرون آمده و در قالب اسلحه و بذل خون و جهاد براى اجراى اين احكام آسمانى بسيج شده است.

اگر صد سال پیش به دستور دین عمل می‌کردیم

امروز هنگام حمايت است، نه فردا. اگر ما امروز به اين نهضت و اين حركت بزرگ و اين جهاد مقدس يارى رسانيم، چندين برابرِ كمكى كه در آينده به آن كنيم ارزش خواهد داشت. همان طور كه خود در گذشته ديديد، در همان هنگامى كه بحران فلسطين تازه آغاز شده بود، چون ما از دفاع و اتخاذ يك موضع درست شانه خالى كرديم، امروز به مصيبتها و دشواريهاى بى ‏شمارى دچار شده ‏ايم. شمار قربانيانى كه ما امروز در راه مبارزه با اسرائيل تقديم مى ‏كنيم، دهها برابر بيشتر از آن چيزى است كه مى ‏توانست در آغاز اشغال سرزمين ما فدا شوند. اگر ما از صد سال پيش، مطابق دستورات دينى عمل مى‏ كرديم، امكانات فراوان و ثروت هنگفتى ذخيره كرده بوديم. اگرچه در گذشته از تمام اينها غافل شديم، ولى امروز نبايد عقب بنشينيم. بايد هر چيزى كه به دست مى ‏آوريم و در هر چيزى كه تلاش مى ‏كنيم و درباره هرچه كه مى‏ انديشيم، همه در راه خدمت به اين مسأله مقدس باشد. برادران عزيز در اين راه تنها كافى نيست كه ما كف بزنيم و زبان به تحسين بگشاييم و تنها بذل عاطفه كنيم، بلكه برماست كه در اين راه تا آنجا كه در توان داريم از هيچ گونه يارى و مساعدت و تأييد، به تمام معنى كلمه، دريغ نورزيم. اين گونه است كه مى ‏توانيم تكليف خود را ادا كنيم.

ماه رمضان، ما فتح قدس

بنده، پيش از فرا رسيدن ماه مبارك رمضان، در عراق و در شهر نجف اشرف بودم. در آنجا مراسمى به مناسبت يادبود سيدالشهدا(ع) برپا شده بود. اين مراسم بسيار باشكوه است وهر ساله زير نظر مرجع بزرگ شيعيان، آيت‏اللّه سيد محسن حكيم، برگزار مى ‏شود. ديدم عده‏اى از جوانان فلسطينى هم در اين مراسم شركت كرده بودند و سخنرانى هم كردند.  همچنين در همان جا گروهى از عراقي ها را نيز مشاهده كردم كه كمكهاى مردمى براى فلسطينيان جمع‏ آورى مى ‏كردند. خيابانهاى نجف اشرف و به ويژه خانه ‏هاى اطراف مرقد حضرت على‏(ع) از شعارهايى كه فلسطينيان نوشته بودند پوشيده شده بود. حضرت آيت‏ اللّه حكيم نيز عده‏اى از فلسطينيها را به حضور پذيرفت و براى پيروزى و كاميابى آنان دعا كرد. از اين رو ما مى ‏توانيم موضعى دينى و درست اتخاذ كنيم كه به حمايت از اين نهضت در گوشه ‏گوشه جهان منجر شود. اين فريضه دينى و انسانى ما است. ما در اين مجلس مبارك كه به مناسبت حمايت از آرمان فلسطين در ماه مبارك رمضان ماه روزه و برترى، ماه صبر و آمادگى، ماه ليلة القدر و رقم خوردن سرنوشت، ماه فتح مكه و جنگ بدر كبرى و ماه پيروزيها برپا شده، حضور يافته ‏ايم. ما در پايان اين ماه مبارك در اين مراسم خجسته شركت جسته‏ايم و اميدواريم به چيزى دست يابيم كه خداوند را خشنود كند و از عميق ‏ترين و محكم‏ترين دستاوردهاى اين ماه مبارك باشد. چنان كه در آغاز نهضت اسلام هم همين گونه بود. ما مى ‏گوييم در همين ماه پيامبر گرامى اسلام(‏ص) به مكه قدم نهاد و به پيروزى نهايى دست يافت. آن حضرت در ماه رمضان وارد مكه شد و اين سوره مباركه بر او نازل گشت:

بِسمِ اللّهِ الرّحمَن الرَّحيمِ، اِذا جآءَ نَصرُ اللّهِ وَ الفَتح، وَ رَاَيتَ النّاسَ يَدخُلونَ فى دين اللّهِ اَفواجاً، فَسَبح بِحَمدِ رَبِّكَ وَ استَغفِرهُ اِنَّهُ كانَ تَوّاباً (110: 1-3)

به نام خداى بخشاينده مهربان، چون يارى خدا و پيروزى فراز آيد، و مردم را ببينى كه فوج ‏فوج به دين خدا درمى ‏آيند، پس به ستايش پروردگارت تسبيح گوى و از او آمرزش بخواه، كه او توبه‏ پذير است.

ما نيز آرزو داريم كه چنين سوره‏اى در چنين ماهى تلاوت كنيم، آن هم در وقتى كه مقاومت فلسطين و كمك ‏كنندگان به او و يارانش به قدس حرم دوم پاى مى‏ نهند، همچنان كه پيامبر ما حضرت محمد(ص)، در حرم نخست وارد شد. ما، در انتظار فرارسيدن يارى خداوند، چشم به دست اين جوانان دوخته ‏ايم، جوانان مؤمنى كه اراده الهى را تحقق مى ‏بخشند.

پایه‌های جهاد مردم فلسطین

اما شما اى جوانان عزيز فلسطينى اى كسانى كه پنجره آرزوها را به روى قلبهاى ما گشوديد، اى دستان خداوند در ميان مردم و اى دريچه‏هاى اراده و خواست او، بر بركات خداوند سير كنيد. اميدها به شماست. چرا كه جهاد شما نشأت ‏گرفته از سه پايه است.

پايه نخست ايمان است. ايمان به خداوند آفريننده هستى. خدا همه جا هست. خدايى يكتا، خدايى كه از آن شماست در زندگى و مرگ. و مرگ براى شما زندگى جديد است. على بن ابى‏طالب‏(ع)، نخستين فدايىِ اسلام، هنگامى كه پسرش محمد حنفيه را در جنگ نصيحت مى‏ كند، از اين اصل يعنى ايمان به خدا چنين تعبير مى‏ كند: «پسرم، اگر كوهها از جا بجنبند، تو پابرجا باش.» سپس در ادامه گفتارش مى‏ فرمايد: «جمجمه ‏ات را به خدا وامده.» و شما نيز جمجمه‏ ها، آرزوها و احساسات خود را به خداوند وام دهيد و بدانيد پيروزى براى شما از جانب خداوند محقّق است.

پايه دوم اين است كه شما بايد، با آگاهى كامل و دقت و سنجيدگى، اقدامات و خط مشى خود را برنامه ‏ريزى و طراحى كنيد. حركت علمى و درست مبتنى بر آگاهى، قرين پيروزى است. ما اطلاعاتمان از شما كمتر است اما مى ‏دانيم كه شما بر چارچوبهاى علمى و درست در روش و جهاد و جنگ و تبليغاتتان تكيه داريد.

پايه سوم، شما بايد در حركت خود از ستيزه‏ گريهاى جنبى بپرهيزيد. اين كار به شما امكان مى ‏دهد تا از توانهاى مطلوب اعراب و مسلمانان و مسيحيان و نيز هر انسان آزاده در هر كجاى جهان كه باشد استفاده كنيد. براين اساس، موضع شما ما را به ياد موضع جنبش آزادى ‏بخش الجزاير مى‏ اندازد كه توانسته بود از تمام نيروهاى انسانى در جهان حتى نويسندگان و مؤلفان فرانسوى و بسيارى از كشورهاى ديگر، به خوبى بهره‏ بردارى كند. ما پيروزى شما را آرزومنديم و از خداوند موفقيّت شما را مسألت داريم.

لبنان باز هم باید از فلسطین حمایت کند

ولى ما در اين كشور عزيز، با آنكه افتخار مى‏ كنيم كه لبنان تكليف خود را ادا كرده و پس از اين هم در ميان جامعه عرب و رهبرى عربى نيز به تكليف خود عمل خواهد نمود، باز از فرصت استفاده مى ‏كنيم و در مجلس امشب، كه برخى از آقايان نماينده هم حضور دارند، درخواست مى ‏كنيم كه مسئولان كشور آمادگي هاى لازم را براى جامعه لبنان فراهم سازند. اين كشور را از جو كنونى خارج كنند و آن را از عواملى كه به سوى ضعف و سستى و فساد و بى ‏تفاوتى و مسئوليت‏ ناپذيرى مى‏ برَد دور نگه دارند. با آنكه ما قانون تقويت ارتش لبنان را تأييد مى ‏كنيم، اما باز خواستاريم كه از همين رهگذر به قانون خدمت سربازى اجبارى به عنوان مقدمه‏اى براى آماده ساختن جوانان لبنانى براى پايدارى و مقاومت و ورود در قلمرو احساس مسئوليت و جديت و بيرون آمدن از بطالت و بى ‏مسئوليتى توجه شود. همچنين اميدواريم كشور ما به اندازه توش و توان خود به اين حركت كمك كند و باز هم اميدواريم در اين مجلس و امثال آن بتوانيم با همه توان خود به اين حركت يارى رسانيم.

برادران عزيز، آنچه گفته شد تعابير مختصرى بود از آنچه در قلب من و شركت كنندگان نهفته بود. شما اى جوانان فلسطين، مطمئن باشيد كه در قلب هر مؤمن و هر مسلمان و هر مسيحى و هر كسى كه به خداوند و به انسانيّت ايمان دارد، از كوچك و بزرگ و زن و مرد، جايگاهى والا به شما اختصاص داده شده است. پس شما هم، با اتكا به بركات الهى، حركت كنيد. خداوند شما را تأييد كند و موفق بدارد. و السلام عليكم

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.