شنبه 10 سپتامبر 11 | 23:06

اولین بیانیه بخش نسوان، صادره از اتاق پشتی

سید مهدی شجاعی

راستش ما خسته‌ شدیم از بس مورد حمایت واقع گردیدیم، از بس حقوق‌مان احقاق شد، از بس در صحنه حضور پیدا کردیم و از بس شأن و منزلت‌مان بالا رفت. اگر می‌شد یک مدت همین گوشه و کنارها و پشت و پسله‌ها استراحت کنیم، خیلی خوب بود. خدا را چه دیدی؟ شاید وسیله دیگری برای اهل تبلیغ و سیاست…


«نیستان» ماهنامه‌ای بود که دو سال و نیم، هوای تازه‌ای به فضای مطبوعاتی سال‌های 74 تا 77 بخشید. «نیستان» مجله سید مهدی شجاعی بود، نیستان شبیه خود سید مهدی شجاعی بود.

برای من 23 ساله این‌که هر ماه سیدمهدی شجاعی را ببینم فرصت مغتنمی بود. هر ماه با نیستان می‌دیدم او را. «رزیتا خاتون» مطلب طنزی بود که خود آقا سید می‌نوشت.

«رزیتا خاتون» بعدها شد یکی از اسباب دادگاهی شدن «نیستان». بعد از این هر از گاهی بخشی از آن را در صفحه «طنز» سایت خواهید خواند. این روزها «رزیتا خاتون» 16 سال مسن‌تر شده اما هنوز هم دیدارش مغتنم است، ضمن اینکه شما با همان رزیتا خاتون 16 سال پیش دیدار می‌کنید.

چقدر دوست دارم بدانم رزیتا خاتون این روزها چه نظری در باب روزگارش دارد.

***

اگر ما نسوان، زنان و بانوان1 نخواهیم کسی از حقوق‌مان دفاع کند، به کجا باید مراجعه کنیم؟! به عبارت اُخری اگر ما بخواهیم هیچ‌کس از حقوق‌مان دفاع نکند، چه کسی را باید ببینیم؟! به بیان روشن‌تر اگر ما نخواهیم مورد حمایت واقع شویم، به کجا باید دخیل ببندیم؟!

راستش ما خسته‌ شدیم از بس مورد حمایت واقع گردیدیم،2 از بس حقوق‌مان احقاق شد، از بس در صحنه حضور پیدا کردیم و از بس شأن و منزلت‌مان بالا رفت.

اگر می‌شد یک مدت همین گوشه و کنارها و پشت و پسله‌ها استراحت کنیم، خیلی خوب بود. خدا را چه دیدی؟ شاید وسیله دیگری برای اهل تبلیغ و سیاست و مدیریت و مسئولیت پیدا شد و ما توانستیم چند صباحی را همچون ایام و لیالی ماضیه در محاق مظلومی خستگی در کنیم.

از آن زمان که آن رضا شاه بی‌پدر، ما را از محاق مظلومی بیرون آورد و حقوق مغصوبه ما را با حضور در مجالس عیش و طرب احقاق کرد و بعضاً اضافه‌کاری و فوق‌العاده هم پرداخت نمود، الی یومنا هذا ما استراحت درست و حسابی نداشتیم، الا همان چند صباح جنگ تحمیلی که درگیر کارهای پیش‌پاافتاده‌ای مثل تربیت و اعزام فرزندان‌مان برای جبهه‌های نبرد بودیم.

محمدرضای پدر نیامرزیده، در یکی از روزهای سرد زمستان، دستمال حریری به دست ما داد و قرار شد جهت اظهار وجود و بیرون آمدن از محاق مظلومیت، مطالبی را پیرامون خواص دستمال حریر با مردم درمیان بگذاریم3. البته با ابزار و وسایل و حرکات و سکنات مناسبی که این معنا را بهتر به مردم تفهیم کند.

حقوق ما – که سال‌ها معوق مانده بود – پس از اجرای این برنامه احقاق شد و برای برنامه‌های بعدی که ما پیرامون خواص اجناس و امتعه دیگری مثل ماشین لباسشویی و لوازم آرایش و صابون و شامپو و ادکلن و غیره با مردم مناظره می‌کردیم، علاوه بر حقوق، موفق به دریافت پاداش و اضافه‌کاری و حق مدیریت و بدی آب و هوا و …. هم شدیم و این حضور و حقوق و منزلت و اعتبار بود تا ظهور انقلاب.

با پیروزی انقلاب، ما دوباره در محاق مظلومیت قرار گرفتیم4. در حالی که کشورهای دیگر به خصوص غرب، چهار نعل – و بلکه بیشتر5- به سمت حضور هرچه بیشتر زن در صحنه پیش می‌رفتند و هر روز حق تازه‌ای از حقوق مغصوبه و معوقه را کشف، برملا و احقاق می‌کردند، ما همچنان در محاق مظلومی در‌جا می‌زدیم و … البته بعضاً استراحت می‌نمودیم.

در این چند سال اخیر اسنادی از حقوق ضایع شده و مزایای مالیده و مخفی مانده زنان، منکشف شده که تاکنون نه تنها بر ما که بر تمامی اهل فن و خبره این کار نیز مستور مانده بوده است.

شرح و تفسیر و تفصیل این حقوق و تبیین نتایج و تبعات آن، فرصتی دیگر می‌طلبد که در آتیه‌ای نزدیک بعون‌الله تعالی به کف خواهد آمد.

اما آنچه ما – یعنی اهالی اتاق پشتی مجله نیستان – را در این برهوت بیانیه و بحران سمینار و کمبود جلسات، وادار به صدور بیانیه نمود، عکسی است که در یکی از جراید کثیرالانتشار چاپ و در ذیل آن این عبارت شیرین و افتخارآفرین مندرج گردیده.

«زن ایرانی، نجابت همراه با شجاعت»

توقع بیجایی است اگر از ما انتظار داشته باشید که رابطه مستقیم میان نجابت و بالا رفتن از طناب را برای شما توضیح دهیم. این کار خارق‌العاده، نه‌تنها از ما که از مدافعین جهانی حقوق زن هم برنمی‌آید.

آنچه از ما برمی‌آید و انگیزه اصلی صدور بیانیه هم شده، این است که از مدافعین دلسوز حقوق زنان تقاضا کنیم که:
مرحمت فرموده ما را مس کنید
از طلا گشتن پشیمان گشته‌ایم

ما اگر همین پایین‌ها روی زمین باشیم و نان بخور و نمیری داشته باشیم، راضی‌تریم تا اینکه به مثابه فیل، هوا شویم و در آن بالاها به حقوق حقه و مزایای معوقه خود دست پیدا کنیم.

بی‌بی ‌مهوش، رزیتا خاتون، سهیلا بیگم نیستانی

***
1- نسوان، زنان و بانوان، هر سه به یک معناست. این مقدار رعایت ایجاز و اختصار، شیوه معمول بیانیه‌های امروزی است.

2- گردیدن در اینجا به معنی چرخیدن نیست. به معنی جست‌وجو کردن هم نیست. همان گردیدن عوامانه خودمان است به جای شدن.

3- ما در آنجا با کمال صداقت و شجاعت به خانم‌ها و آقایان اعلام می‌کردیم که «دستمال من حریره!»

4- این رفت و آمد به محاق مظلومیت از شدت تکرار برای ما تبدیل به عادت ثانویه شده است.

5- طبیعی است که غرب در این زمینه یعنی تعداد نعل‌ هم از ما جلوتر است.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.