تریبون مستضعفین- محمد تفرشی
مستند بی قرارگاه روایتی است از تحصن دی ماه ۱۳۸۷ دانشجویان در فرودگاه مهرآباد تهران در اعتراض به حمله ۲۲ روزه اسرائیل به غزه و اعلام آمادگی آنها جهت اعزام به این منطقه که در دومین جشنواره مردمی فیلم عمار برای اولین بار به روی پرده رفت.
مستند بیقرارگاه مهرآباد
کارگردان: محمدحسین خوشبیان
تهیهکننده: محمدصالح مفتاح
به سفارش جنبش عدالتخواه دانشجویی
مستند با بیانات رهبری در خصوص حرکت دانشجویان آغاز می شود . و صحنه هایی از حملات اسرائیل به مسلمانان غزه به نمایش گذاشته میشود. در ادامه پیام رهبری به مسلمانان جهان و مکلف ساختن همه مؤمنان به حمایت همه جانبه از مردم مظلوم غزه قرائت می شود.
«همهی مجاهدان فلسطین و همهی مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بیدفاع غزهاند و هر کس در این دفاع مشروع و مقدس کشته شود شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد در محضر رسولالله صلیاللهعلیهوآله محشور شود.»
روایت دانشجویان از تحصن، با شرح حمله اسرائیل به غزه آغاز میشود. دانشجویان از دغدغه های خود سخن می گویند. با توجه به جدیتر شدن اقدامات دشمن، آنها راهکارهایی نظیر تجمع در برابر سفارتخانههای خارجی را ناکافی میدانند و در پی اقداماتی تأثیر گذارتر هستند. پیام رهبری بار دیگر بازخوانی می شود.
فیلم در ادامه به شکل گیری شورای تحصن و معرفی اعضای آن میپردازد و دلایل انتخاب فرودگاه مهرآباد و مزایای این انتخاب را عنوان میکند. دانشجویان از سراسر کشور به یکدیگر پیوسته و با هم همراه می شوند. آنها در این همراهی تنها نیستند. نمایش صحنه هایی از حمایت اقشار مختلف مردم از مطالبات دانشجویان و مطرح شدن حرکت آنها در جامعه ، درستی انتخاب فرودگاه را برای تحصن تأیید میکند.
فیلم با نمایش حضور نخبگان فرهنگی در میان دانشجویان و فضای گفتمانی ایجاد شده، بعد دیگری از تحصن را به نمایش میگذارد : یعنی تبدیل ساختن فضای احساسی و زد و خورد بین دانشجویان و نیروی انتظامی که پیشتر در تحصن های مقابل سفارت خانه ها مشاهده می شد به فضای گفتمانی با بار آموزشی که منشأ برکات زیادی گردید.
مستند در ادامه به بررسی وضعیت اطلاع رسانی تحصن می پردازد. نکته قابل توجه این بخش، توجه به نقش جریان وبلاگنویسی به عنوان یک ابزار اطلاع رسانی مستقل و کارآمد و جریان ساز در قیاس با عملکرد رسانه های دولتی و رسمی می باشد که می تواند در حرکت های آتی مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
در بخش بعد به موضوع اعدام انقلابی حسنی مبارک و تعیین جایزه برای آن اشاره میشود. این اتفاق که از دل یک اعتراض دانشجویی شکل گرفته، در رسانه های جهان بازتاب وسیعی می یابد و لزوم توجه به استفاده از ظرفیتهای جنبش دانشجویی در جهت شکل دادن به حرکت های فرا ملی را گوشزد می نماید.
آخرین فصل فیلم به چگونگی پایان یافتن تحصن می پردازد. دانشجویان پس از پنج روز سرد و سخت، با دعوت گرم رهبری به مراسم عزاداری بیت رو به رو می شوند. مستند در این بخش، راهپیمایی ۱۴ کیلومتری متحصنین را از فرودگاه تا بیت را به تصویر می کشد. فیلم با قدردانی رهبری از حرکت مردم و به ویژه دانشجویان در حمایت از مردم مظلوم غزه و تشبیه نسل جوانان امروز به نسل جوانان کربلای ۵ و والفجر ۴ پایان می یابد.
ساختار مستند بی قرارگاه ساده و صریح است. فیلم در پی روایت تحصن فرودگاه است و ماجرا را در سه بخش ارائه می نماید. ابتدا روند شکل گیری تحصن و ریشه های آن را بررسی می نماید. در ادامه به ابعاد مختلف تحصن می پردازد و در انتها نحوه پایان یافتن تحصن را روایت می کند. کارگردان روایت را به خوبی جلو برده است.
طولانی نبودن صحبت های هر یک از دانشجویان و نحوه تنظیم آنها به گونه ای که صحبت هر کس مکمل صحبت نفر قبلی است، علاوه بر آنکه روایت را از یکنواختی و کسالت آوری دور نگاه داشته ، روح وحدت حاکم بین دانشجوها را به خوبی به نمایش گذاشته است. همچنین تدوین مناسب این صحبتها با تصاویر تحصن، تنوع، پویایی و ریتم خوبی به اثر بخشیده است. اما در کنار وجوه مثبت این مستند، به نظر نگارنده نواقصی نیز در آن مشاهده میشود.
۱- با وجود آنکه هدف اصلی تحصن ، حمایت از مردم مظلوم غزه بوده است اما تنها در آغاز فیلم برای لحظاتی کوتاه به ظلم ، سختی و رنج این مردم اشاره میشود که انتخاب نامناسب قطعه موسیقی با تم حماسی از تأثیر گذاری همین صحنههای اندک نیز کاسته است. حال آنکه با اندکی پرداختن بیشتر به مسئله درد و رنج مردم مظلوم غزه، بیان احساسات انسانی متحصنین نسبت به موضوع و انتخاب مناسب قطعه موسیقی در جهت متأثر ساختن مخاطب و درگیر شدن بیشتر وی با اثر ، ضرورت شکل گیری چنین حرکتی بیشتر به مخاطب القا می شد و وجه انسانی حرکت دانشجویان نیز به صورت پر رنگ تری مطرح میگردید.
۲- عدم پرداختن به بازتاب های بین المللی تحصن فرودگاه و نیز بازتاب تعیین جایزه برای اعدام انقلابی مبارک از دیگر نواقص اثر است. با توجه به اینکه یکی از اهداف متحصنین رساندن صدایشان به جامعه جهانی و نشان دادن اینکه مردم غزه تنها نیستند بوده است ، مستند در این زمینه حرفی برای گفتن ندارد. در حالیکه نمایش بازتاب این حرکت در شبکههای اجتماعی ، رسانه های بین المللی و حتی رسانه های داخلی رژیم صهیونیستی چندان دشوار نبود.
۳- پرداختن به ثمرات بعدی تحصن در فرودگاه ، نظیر شکل گیری اتحادیه امت واحده اسلامی و نیز به راه افتادن جریان های فرهنگی و هنری در قالب وبلاگ ها، نشر محتوا در شبکه های اجتماعی ، خلق آثار گرافیکی به صورت پوستر و کاریکاتور و … با موضوع مردم مظلوم غزه می توانست برکات دیگری از این رخداد را به نمایش بگذارد.
با وجود ایرادات مذکور، بی قرارگاه در مقام یک مستند دانشجویی تا حد زیادی در دست یابی به اهداف خود موفق بوده و توانسته است روایت تحصن دانشجویان در فرودگاه را در قالبی جذاب و پویا ثبت نماید و الگوی مناسبی از جریان سازی اجتماعی جنبش دانشجویی را به تصویر کشد.
برادر عزیزم جناب آقای تفرشی
سلام
بسیار از شرح و نقد دلسوزانه شما ممنونم .
معتقدم مهمترین رسالت حال حاضر قلم به دستان، نقد های درون گفتمانی است. نقد هایی که بر اساس معیار حقیقت اسلام و انقلاب اسلامی به تبع آن، به تبیین فضا و تذکر کسانی هستند که وقتشان بیشتر به تولید محصولات فرهنگی است که مخاطب اولش توده های فراموش شده مردم هستند.
توده هایی که در تمامی فیلم ها و مستند های حاکم بر روی پرده سینما و تلویزیون همیشه نادیده گرفته می شوند.
توده هایی که رسانه های مذکور امروز آنان را عوام می خوانند! و جرم عوام بودنشان این است که گفته اند: ربنا الله! در نظر آنان این گویش، گویش واقعی نیست! و چون در عالم انتزاع و خیال است پس هرگز به خواص تبدیل نمی شوند!
این رسانه ها حتی اگر سریال بابایی را می سازند صحنه های شهادت را “واقعی به زعم خودشان” نشان می دهند و در نظر آنان «عند ربهم یرزقون » غیر واقعی است! اگر مختار می سازند روایت را با روایت فیلم های وسترن اشتباه میگیرند! و نهایت فیلم های آنان انسانی است اما نه انسانی که نقطه اول برای رسیدن به خداست! که انسانی که خود خداست! روایت الهی در این مجموعه ها شعار است! انتزاع است! غیر واقعی است! .. خواه آواز گنجشک و قناری باشد خواه چه و چه…
شرمنده که کمی سفره دلم را باز کردم.
از نقد شما بسیار سپاس گذارم و قطعا نکاتی که فرمودید در آینده پیش روی ذهن بنده خواهد بود و دوست می داشتم که همه کار های رسیده در جشنواره عمار نقد جدی و صریح شون.د
که لازمه حیات و ادامه راه و پیشرفت حقیقی ما همین باز شدن فضای نقد صریح و نقد حداکثری درون گفتمان انقلاب اسلامی است.
با احترام
محمد حسین خوش بیان