تریبون مستضعفین- با توجه به همه کشمکش های صورت گرفته در ماجرای خانه سینما نمی توان از چند نکته چشم پوشی کرد :
– نیاز به صنفی برای رسیدگی به مسائل صنفی سینماگران ضروری و غیر قابل چشم پوشی است
– خانه سینما تا کنون تخلفات بسیاری داشته است و برخورد قانونی با این تخلفات لازم و ضروری است.
– سوء استفاده های سیاسی برخی از اعضای خانه سینما باعث بدبین شدن بسیاری از اهالی فرهنگ به آن شده است و باید مسببین این رفتار های پیش از این مورد پیگرد قرار می گرفتند. هر چند سکوت بدنه خانه سینما نیز در قبال چنین رفتار هایی به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
– به گفته وزیر محترم ارشاد اساسنامه ای که در سال ۷۲ برای خانه سینما به ثبت رسیده است اساس نامه مصوب شورای فرهنگ عمومی نمی باشد و همچنین ایشان به قریب به دوسال تلاش برای رفع این مشکل اشاره کردند، سوال اینجاست که چرا تا کنون که نزدیک به ۱۸ سال از تشکیل خانه سینما با اساس نامه غیر قانونی می گذرد، هیچ کدام از دست اندرکاران ذیربط در دوران مسئولیت به این امر توجه نکرده و نسبت به آن غفلت ورزیدند؟(این امر زنگ خطری برای دلسوزان فرهنگی کشور می باشد تا با اهتمام بیشتری به امور بپردازند.)
– تقارن حکم انحلال خانه سینما با ایام انتخابات مجلس شائبه برخورد سیاسی را در این موضوع افزایش می دهد.
– وزارت فرهنگ که به گفته وزیر نزدیک به دوسال در حال حل و فصل این مشکل بوده است، اما چرا از ابتدا این امر را در فضای جامعه مطرح نکرده است و با چراغ خاموش به حل این مسئله پرداخته است با وجود اینکه ساختار خانه سینما این امر را به ذهن مبادر می کرد که بدون استفاده از هجمه افکار عمومی راضی به گردن نهادن به قانون نخواهد شد، و ناگهان اعلام شکایت از خانه سینما و انحلال آن همه را در شوک فرو برد، در حالی که می شد از ابتدا با رسانه ای کردن مذاکرات انجام شده و آشنا کردن فضای افکار عمومی با قانون شکنی های انجام شده در خانه سینما فضا را برای برخورد قانونی با این نهاد آمده کرد.
– شائبه ی دولتی شدن فرهنگ و سایه سنگین دولت بر شورای عالی سینما امری نیست که به سادگی بتوان از آن گذشت و اکنون دغدغه بسیاری از دلسوزان عرصه فرهنگ کشور بیش از آنکه انحلال خانه سینما و جایگزینی آن باشد، سایه سنگین دولت بر این بخش مهم از بدنه فرهنگ کشور است.
ورود دولت و معادلات سیاسی حاکم بر آن به جریان فرهنگی سینما می تواند نتایج فاجعه باری را در فرهنگ بر جای گذارد که به سادگی قابل جبران نخواهد بود.
گسترش فرهنگ اسلامی و تولید محتوا در این عرصه نیاز مند رویکردی واحد و فراتر از جانب داری ها و مصلحت اندیشی های سیاسی دولت ها ست، همانگونه که رویکردهای سیاسی و اقتصادی دولت ها با یکدیگر تفاوت دارد رویکردهای فرهنگی نیز از این امر مستثنی نبوده و چه بسا تاثیر پذیر تر نیز باشد.
همچنین تصدی گری دولت می تواند احتمال استفاده از ابزار فرهنگ را برای رسیدن به مقاصد سیاسی موجب شود، شاید نتوان به صورت مستقیم انگشت اتهام را به سمت شخص و یا دولتی خاص نشانه گرفت اما در خوش بینانه ترین حالت به صورت بالقوه این امکان فراهم می آید.
امید است حل و فصل این امر بدور از فضای سیاسی و با در نظر گرفتن مقتضیات فضای فرهنگی صورت گیرد.
ایجاد بدنه ای ارزشی و پایسند به ارزش های نظام و انقلاب از نیاز های اولیه سینمای ایران است تا بتوان بوسیله آن سینمای آشفته کنونی در نیل به اهداف امام راحل و رهبر معظم انقلاب حرکتی درخور نماید.
Sorry. No data so far.