یاسر عسگری
اشاره: این سخنان گزیده، ویراسته و تکلمه مباحثی است که در تاریخ ۹۰/۸/۲۵ در هیئت عاشقان اهل بیت (ع) بابل در جمع فعالان، دانشجویان و دانشآموزان این هئیت ارائه شده است. این هئیت از جمله هئیتهای فعال بابل است که غالب اعضای آن در دانشگاههای استان مازندران مشغول به تحصیل هستند.
بایستهها و فرصتهای فرهنگی و کاهلی ما – بخش اول: نیروسازی برای انقلاب در جلسات مذهبی
فرهنگ و علم؛ زیر بنای تمدنسازی
فرهنگ و علم، زیر بنای تمدنسازی است و هر تمدنی با برنامهریزی روی فرهنگ، توانسته است در دنیا مطرح شود. به خاطر اهمیت فرهنگ است که اگر آماری از نظرات و بیانات رهبر معظم انقلاب در دهه اخیر بگیریم در مییابیم بیشترین بیانات ایشان در حوزه فرهنگ و علم است چرا که زیربنای احیای تمدن اسلامی همان فرهنگ و تولید علم است. لذا میبینیم که آمار دیدار ایشان با دانشجویان، اساتید، حوزویان، نخبگان، هنرمندان، شاعران، جوانان و… به مراتب بیشتر از دیدارهای رسمی با مسئولان حکومتی و دولتمردان و نمایندگان مجلس است. این توجهات باید بسیار مورد تأمل ما باشد و ما به اهمیت این دیدارها پی ببریم و وظیفه خودمان را خوب تشخیص دهیم و رسالت تاریخی خودمان را به درستی انجام بدهیم.
رهبر معظم انقلاب پیش از این که یک شخصیت سیاسی باشند یک شخصیت فرهنگی و یک متفکر نواندیش است که با توجه ویژه به فرهنگ و تولید علم و استقلال اقتصادی، حضور و فعالیت اثرگذار در جامعه جهانی و زیر بنای ایجاد یا احیای تمدن اسلامی را مدنظر دارند. لذا خودمان هم باید توجه ویژهای به مقوله فرهنگ بدهیم. فقط شعار کار و دغدغههای فرهنگی ندهیم. به اهمیت فرهنگ در جامعه و زندگی امروزی قائل باشیم و به آن باور و اعتقاد داشته باشیم.
تجربه نشان داده است که با فعالیت فرهنگی و آموزشی میتوان در مدت طولانیتر فعالیت ماندگارتر و اثرگذارتری داشت. تجربهای که کشورهای مختلف دنیا مانند آمریکا و انگلیس و دیگران دارند انجام میدهند. نه تنها کشورهای اروپایی و آمریکایی، بلکه کشورهایی مثل چین، ژاپن و ترکیه و عربستان و… هم به چنین مسائلی روی آوردند و در مناطق مختلف جهان خصوصاً مسلماننشین، مسجد، درمانگاه، انجمنهای خیریه، NGO های فرهنگی و آموزشی و مدرسه و دانشگاه احداث میکنند تا بتوانند هم مردم را نسبت خودشان خوشبین کنند و هم اینکه نسلی، علاقمند به خود و فرهنگ و ارزشهای خودشان تربیت کنند. نه تنها کشورها، بلکه گروههای مختلف قومی یا مذهبی یا مکاتب انحرافی چون بهائیت، وهابیت، فرقههای نوظهور معنویتگرا هم چنین برنامههایی را در دستور کار خود قرار دادند و الآن به شدت در آسیا، کشورهای عربی، آسیای مرکزی، آفریقا، آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین فعال هستند. مناطقی که ما علیرغم فرصتهایی که برای ما وجود داشت، شعارها و ادعاهای خودمان، متأسفانه از فرصتهای موجود استفاده نمیکنیم.
حتی از فرصتهایی که خودمان ایجاد کردیم به درستی استفاده نمیکنیم و دیگران میآیند از فرصتها و امکاناتی که ما فراهم کردیم نهایت استفاده خودشان را میبرند. نمونههایش فراوانند. یکی از اساتید و متخصصان آفریقا میگفت ما در آفریقا کار میکنیم.، زمینهها را مهیا میکنیم امّا هنگام ثمردهی و نتیجهگیری که شد، محصولات را درو نمیکنیم. لذا ایشان میگفت که «ما میکاریم ولی درو نمیکنیم» متأسفانه این اتفاقات در بوسنی، افغانستان و آذربایجان و آسیای مرکزی و… هم افتاده است و آمریکا، ترکیه و عربستان و چین درو کردند. زحمت را ما کشیدیم ولی استفادهاش را دیگران بردند.
فرصتهای جهانی انقلاب اسلامی
ما مانند ماهی، در درون آب، قدردان آب و انقلاب اسلامی نیستیم، ولی آنهایی که بیرون از گود هستند یا ارتباطات گسترده با خارج از کشور دارند، این فرصتها و ظرفیتها را بهتر میشناسند. شما تعابیری که انسانهای آزاده دنیا درباره انقلاب اسلامی میکنند را بخوانید. نمونهای از آنها در کتاب «عصر امام خمینی(ره)» توسط حجتالاسلام احمدرضا میرحاجتی تدوین شده است. آدم وقتی این تعابیر و تأثیرات جهانی انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) را میخواند متعجب میشود! که این انقلاب، این قدر تأثیرگذار بوده است! لذا پیشنهاد میکنم این نوع اظهار نظرات را که از روی فطرت پاک بیان شده است. مطالعه بکنیم و تأثیراتی که ایجاد شده ولی ما آنها را نمیدانیم یا به راحتی از آنها میگذریم، تأمل کنیم.
الآن گفتمان انقلاب اسلامی به واسطه خون شهدا، اخلاص و تیزبینی امام خمینی(ره) و رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری و خصوصاً منطقی بودن مکتب اهل بیت(ع) در همه جا صادر شده است و حالا در جایی به صورت کامل و موثر مانند حزبالله لبنان محقق شده و اگر در دهها جا محقق نشده، امّا تأثیراتش را گذاشته است. الآن رواج معنویتگرایی و احیای دین و مذهب، نه تنها دین اسلام، بلکه مسیحیت، هندویسم و بودیسم و… به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی است. لذا همه ادیان و مکاتب شبهدینی، قدرت و جان تازهای گرفتند و مردم جهان در اعتقاداتشان راسختر شدند. کلیساها و مساجد و مراکز عبادی و دینی فراوان شدند. لذا آمریکاییها و نظام استکباری درصددند این موج معنویتگرایی را منحرف کنند، لذا به انواع فرقههای معنویتگرای نوظهور و بودیسم و هندویسم دامن میزنند و آنها را ترویج میکنند تا جلوی موج صدور اسلام و مکتب اهل بیت(ع) را بگیرند.
الآن جهان اسلام و به ویژه گفتمان انقلاب اسلامی دشمنان فراوانی دارد. از نظام سلطه و برنامههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مبتذلشان گرفته تا برنامههای آموزشی و علمیشان. تا یکی دو دهه پیش عمده مراکز اسلامشناسی معتبر دنیا در دست یهودیان بود و الآن در دست بهائیان است. آنها در این مراکز علیه اسلام شبههافکنی میکنند و تَه دل کسانی که در غرب مسلمان شدند یا تمایل به اسلام دارند را خالی میکنند. غالب مستشرقان و اسلامشناسان مغرض، یهودی بودند. اما اینها الآن جای خودشان را به بهائیان دادند. در کنار اینها هم وهابیت، القاعده و طالبان هم هستند که تصاویر بسیار خشن و زشتی از اسلام ارائه میدهند و همسو با تبلیغات اسلامستیزانه کشورهای غربی و صهیونیسم، مردم را از اسلام دور میکنند. به راحتی میتوان همسویی کلان وهابیت، بهائیت، صهیونیسم و نظام سلطه جهانی را دید که چگونه همسو و هم جهت با همدیگر، درصدد حذف اسلام ناب محمدی(ص) و مکتب اهل بیت(ع) هستند.
البته در کنار همه این تلاشها و سرمایهگذاریها، حقانیت مکتب اهل بیت(ع) هنوز مشتاقان فراوانی دارد. عقلانیت مکتب اهل بیت(ع) باعث شده است که علیرغم این دشمنیها، همچنان گرایش به آن فراوان باشد. ایستادگی انقلاب اسلامی و حزبالله لبنان که برخاسته از تفکر اسلام شیعی است، باعث بیداری خیلی از آزادیخواهان و پاک فطرتان شده است.
برای مثال چند نمونه عرض میکنم. اسلام آفریقا، یک اسلام اهل بیتی(ع) است. یعنی با اینکه بیشتر اهل سنت هستند ولی به خاطر اینکه اسلام توسط صوفیه ـ که محب اهل بیت(ع) بودند ـ به آفریقا رفته است، عمدتاً محب اهل بیت(ع) هستند و به تشیع نزدیکاند، اگرچه اخیراً در دو سه دهه اخیر، وهابیت تلاش فراوانی علیه تشیع کرده است. ولی نتوانسته در منطقه ریشه بدواند. البته ما از تأثیرات فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و عمرانی و خدماتی و بهداشتی اینها غافل نیستیم، ولی با این وجود، فرصتهای بسیاری برای پذیرش گفتمان اهل بیت(ع) وجود دارد.
در آمریکای لاتین هم به علّت تبلیغات منفی شدید آمریکا و غرب علیه اسلام، اوضاع به گونهای است که همه میخواهند بدانند اسلام چیست؟ و اینگونه خیلیها با اسلام آشنا شدند و جذب تعالیم راستین اسلام شدند. گذشته از این ایستادگی و مقاومت جمهوری اسلامی ایران مقابل آمریکا و فشار کشورهای اروپایی سبب شده است مردم منطقه ایران را به عنوان یک کشور مقاوم بشناسند و در دل از ایران خوششان بیاید. در آفریقا هم این گونه است امّا متأسفانه برخی از آنها میترسند و میگویند اگر ارتباطمان را با شما ایرانیها گسترش بدهیم، تحت فشار قرار میگیریم و تحریم میشویم. لذا میگویند دلهایمان با شماست، ولی چه کنیم که آمریکا و کشورهای اروپایی زورگو هستند. آنچه که در این میان مهم است این که ما باید با عملمان مردم جهان را به انقلاب اسلامی و مکتب اسلام راستین نزدیک کنیم. نباید شعار بدهیم. اگر مردم، صداقت و پاککرداری را در ما ببینند جذب انقلاب و اسلام میشوند. متأسفانه برخی بدقولیهای ما باعث شده است که همین ارتباطاتی که داشتیم، را کمرنگ کنیم و خودمان را پیش آنها ضایع کنیم و آنها از خودمان مأیوس کنیم.
متأسفانه این بدقولیها و بد عمل کردنهای ما باعث شده است آبروی کشورمان برود و عوضش آمریکا، چین و ترکیه نهایت استفاده را ببرند و آن کشورها علیرغم مخالفت قلبیشان، با این کشورها، قراردادهای مختلف ببندند. هر گاه مسئولان ما درک درست و برنامهریزی دقیق برای یک منطقهای داشتند، توانستند مناطق مختلف جهان، موثر واقع شوند. جمعیت هلال احمر، جهاد سازندگی که الآن با عنوان جهاد کشاورزی فعالیت میکند، آموزشکدههای فنی و حرفهای و خدمات رفاهی و بهداشتی و… از جمله الگوهای موفقی هستند که ما در برخی از کشورهای آسیایی و آفریقایی انجام دادیم و توانستیم موفقیت زیادی کسب کنیم، ولی نتوانستیم استمرار بدهیم، لذا خیلی از فرصتهای ایجاد شده را هم از دست دادیم. الآن ژاپن با توجه به تجربه جهاد سازندگی ما، سازمانی به نام «جیکا» راه انداخت و طی ده پانزده سال، در بیش از یک صد کشور توانسته برنامه عمرانی و سازندگی با نگاه فرهنگی ایجاد کند حتی در کشور ما. فرقه آقاخانیه ـ از فرقههای فعال اسماعیلی ـ هم از این فعالیت نهاد انقلابی ما الگوی خاص خودش را استخراج کرده است و در کشورهای ضعیف و فقیر اسلامی از جمله افغانستان، هند، پاکستان، برخی کشورهای آسیای مرکزی و آفریقایی و… تبلیغ میکند.
با فعالان جبهه فرهنگی شهر و استان و کشور مرتبط باشیم
یکی از نکات ضروری برای گفتمانسازی و گسترانیدن تفکر انقلاب اسلامی، آشنایی و ارتباط با فعالین فرهنگی شهر، استان و کشور است که این آشنایی خودش مقدمه فعالیتها و کارهای فرهنگی دیگر میشود و برای تربیت نیرو و رشد هم میتواند موثر واقع شود. مراکز فعال فرهنگی و انقلابی کشور را بشناسیم و سعی کنیم با آنها ارتباط داشته باشید و از پتانسیلها و ظرفیتهای آنها استفاده کنیم. مثلاً حوزه هنری، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب، مرکز فرهنگی میثاق، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، کنگره سرداران شهید استانهای مختلف، ستاد راهیان نور، موسسه روایت فتح، موسسه عماد و… را بشناسیم و در جریان فعالیتهای آنها باشیم. نشریات و سایتهای حزباللهی مانند راه، پنجره، سوره، زمانه، پلاک هشت، امتداد، خط، حاشیه و… را بشناسیم و در توزیع آنها بکوشیم و به دست اهلش برسانیم. توزیع محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (اعم از کتاب، CD، نشریه و پوستر و…) را دست کم نگیریم. این یکی از بهترین خدماتی است که میتوانیم به جبهه فرهنگ و فکر انقلاب بکنیم. قرار نیست از صفر تا صد برنامهای را خودمان انجام دهیم. اگر دیگران تا پله 4 تا 5 پیش آمدند، ما ادامه دهنده و تکمیل کننده راه یا کار آنها باشیم. لذا اگر نشریه یا نرمافزار یا کتاب خوبی تولید شد، هم خودمان استفاده کنیم و هم اینکه آنها را به دست دیگر فعالان برسانیم. شاید همه ما نتوانیم تولیدکننده باشیم، ولی در توزیع آثار گفتمان امام(ره) و انقلاب میتوانیم کمک کنیم. شاید نشریات و کتابهایی که در حوزههای مختلف مرتبط به گفتمان انقلاب منتشر میشود، در راستای کار و دغدغه مطالعاتی و درسی ما نباشد، ولی عادت کنیم که آنها را به دیگر دوستان و فعالان اطلاع دهیم. شاید که مورد استفاده آنها قرار بگیرد.
داشتن پاتوق فرهنگی خیلی موثر است. خوشبختانه این هیئت و کتابفروشی و موسسه حدیث مهتاب و دیگر مراکز فرهنگی میتوانند در گردهم آمدن نیروهای مذهبی شهر و منطقه موثر واقع شوند و از دل آنها گرد هم آمدنها و جمع شدنها، هم باعث تقویت ابعاد معرفتی و معنویتی ما شود و هم اینکه نیروهای خوبی تربیت شوند. لذا قدر همین فضاها و امکانات موجود را بدانیم و برای بهبود و تغییر شرایط فعلی آن به شرایط مطلوب کوشش کنیم. اهل صبر و استقامت باشیم. با دیدن یکی دو تا مشکل یا بد اخلاقی یا نقص، کار را رها نکنیم. سعی کنیم بیش از آن اقدامات انقلابی و چکشی انجام دهیم، اقدامات اصلاحی داشته باشیم. کار جمعی سخت است و لازمه کار جمعی، روحیه باز، تحمل نظرات مخالف و صبر و استقامت است.
اگر بتوانیم در یک جا تجربه موفقی داشته باشیم. هم میتوانیم برای دیگران الگو باشیم، هم در آینده راحتتر میتوانیم فعالیت جمعی داشته باشیم و موثر واقع شویم. با فعالان فرهنگی و مذهبی شهرهای آمل، ساری، بهشهر و بقیه شهرهای استان و حتی کشور مثلاً شیراز، خرم آباد، سبزوار، بیرجند، تبریز، قم، اهواز و… آشنا و مرتبط باشیم. از تجربیات آنها میتوانیم استفاده کنیم و تجربیات خودمان را به دیگر فعالان انتقال بدهیم. الآن شما فعالان فرهنگی که در بابل هستید باید از فعالیتهای اخیر دوستان فرهنگی و دانشجویی خود در بابلسر، آمل، ساری و نور و… ـ خبر داشته باشید. برای نمونه اخیراً فیلم «شکارچی شنبه» یا مستند «مهار نشده» در دانشگاههای کشور ـ حتی دانشگاه مازندران در بابلسر ـ پخش و توزیع شد حال شما هم در حمایت از این فعالیتهای فرهنگی در شهر یا دانشگاه خودتان آن را پخش کنید. یا مثلاً اخیراً نشریه «حاشیه» ویژه طلاب و همچنین ماهنامه «زمانه» از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است، ولی برای شما و خیلی از طلاب منطقه و استان هنوز شناخته شده نیست و توزیع نشده است یا دوره مطالعاتی صحیفه امام(ره) و آثار رهبر معظم انقلاب و شهید مطهری و… در برخی تشکلها و هئیتها برگزار میشود. کتاب «خلاف جریان» از دکتر سعید زیبا کلام، «جریانشناسی فکری معاصر ایران» حجتالاسلام خسروپناه یا «نفحات نفت» از رضا امیرخانی، نویسنده کتاب «داستان سیستان» و «من او» و دیگر کتب اساتید و فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی که اخیراً یا در گذشته، منتشر شده است، در بین تشکلهای دانشجویی مورد مطالعه قرار میگیرد، شما هم از این کارها الگو بگیرید و این نوع کارها را ادامه دهید. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
Sorry. No data so far.