«محمد العماره» نماینده حوثی ها در میدان «التغییر» صنعاء که محل تجمع جوانان انقلابی و عضو سابق کمیته سازمان دهنده انقلاب یمن است.
وی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در صنعاء، به تشریح حقیقت ماجرای درگیری‌های صورت گرفته در میدان «التغییر»، شایعات پراکنده شده علیه حوثی‌ها و جوانان انقلابی یمن، دیدگاه انقلابیون درباره سرنگونی رژیم حاکم و تمام ساختار فاسد آن و نیز طرح ابتکاری شورای همکاری یا اعطای مصونیت به جنایتکاران پرداخت.
آنچه در پی می‌آید متن کامل این مصاحبه است:
آیا دولت وفاق ملی یمن به نخست وزیری «محمد سالم باسندوه» به موفقیت خواهد رسید یا برای خود شکست را ثبت خواهد کرد؟
این دولت حاکمیت قبیحی را به دنیا آورد و دستاوردی نداشت. این دولت در درگیری های داخلی وارد خواهد شد به ویژه اینکه من ایمان دارم که طرف ها و نیروهای خارجی با تمام توان خود و نیز با صرف هزینه های متعدد تلاش خواهند کرد از این دولت حمایت کنند تا انقلاب یمن را ناکام بگذارند.
درگیری های کنونی در این دولت، امر ساده ای نیست به همین دلیل نیز نخواهد توانست چیزی از مطالبات جامعه یمنی را برآورده سازد. این دولت تنها ممکن است موجب بی ثبات شدن رژیم صالح شود که از سوی دیگر بدلیل حضور نیمی از عناصر این رژیم در دولت جدید، می توان گفت که این اقدام نیز بی اثر خواهد شد و آنها موجب تحکیم و تقویت رژیم صالح می شوند و تلاش های دولت باسندوه را خنثی خواهند کرد.
«انقلاب نهادهای دولتی» چه چیزی به انقلاب جوانان یمنی حاضر در میدان‌های استان های مختلف این کشور افزود؟
چه بسا که این یک بشارت برای انقلاب یمن باشد اما من شخصاً با این ساز و کار برای مقابله با فاسدان موافق نیستم. باید اقداماتی قانونی برای برکناری فاسدان و بازخواست آنها صورت گیرد. اگر من خدای نکرده یکی از همین سرکرده های فاسد بودم، در انقلاب نهادهای دولتی راه خروجی برای خود می یافتم و از محاکمه جان سالم به در می بردم. علاوه بر این، این مکانیسم همچنین موجب خواهد شد که مردم به آن به چشم جایگزین انقلاب جوانان یمنی تحصن کرده در میدان های مختلف نگاه کنند.
برخی پایگاه های خبری اعلام می کنند که حوثی ها در ماه رمضان از بسیاری از میدان های تحصن انقلابیون عقب نشینی کردند، آیا این صحت دارد؟
عقب نشینی از میدان های تحصن بطور مطلق صورت نگرفت. ما فقط در ماه های پنجم و ششم انقلاب در توافق با تمام گروه های شرکت کننده در انقلاب، موج انقلاب را تشدید کردیم و این توافقات نیز بر اساس تصمیم کمیته سازمان دهنده انقلاب صورت گرفت.
ما به منطقه «تور کنتاکی» رفتیم و در منطقه میان کنتاکی و “تور 20″، به مدت تقریباً 4 ماه و نیم مستقرشدیم و از کمیته سازمان دهنده انقلاب و نمایندگان حزب اصلاح خواستیم که ایست ها و موانع موجود میان این دو میدان را بردارند، من خود شخصا این در خواست را پیگیری کردم. بویژه این که تلاش هایی وجود داشت که چهره افراد مستقر در این منطقه را تخریب کند و اتهاماتی از این قبیل که آنها نفوذی هستند، از عناصر امنیت ملی هستند و غیره، علیه این افراد مطرح شده بود.
ما از آنها خواستیم که ایست ها و موانع موجود را بردارند تا این گونه نشان داده نشود که دو میدان تحصن وجود دارد و راه برای ایجاد حرف و حدیث های مختلف بسته شود این حرف که تحصن کنندگان دو دسته شده‌اند، به وجود نیاید. همانگونه که من به شما گفتم، ما در داخل میدان های تحصن بودیم و به هیچ وجه از آن عقب ننشستیم. این امر برای همه روشن است…حوثی ها با جنبشی موسوم به «جنبش پایداری» (حرکه الصمود) در میدان های انقلابی یمن حضور پررنگ داشته اند. ما حاضریم با هر کسی که می گوید، این جنبش برای یک روز و تنها یک روز از میدان های تحصن بیرون آمده، بحث کنیم. جنبش حوثی های یمن در میدان «التغییر» حضور داشته و مراکز اطلاع رسانی، فرهنگی و سیاسی آن و حتی بخش های مربوط به رساندن غذا به انقلابیون آن همواره فعال بوده است.
چرا زمانی که حوثی‌ها با انقلاب یمن درگیر شدند، برخی از نیروها از شما ناراحت شدند؟
بالعکس، اگر به مواضع سیاسی جماعت حوثی از همان روزهای اول انقلاب یمن و حتی قبل از آن نگاه کنید، متوجه می شوید که سؤالتان اصلاً درست نیست. حوثی ها برخلاف سایر نیروها و احزاب سیاسی تنها گروهی بود که بعنوان یک گروه سیاسی شناخته شده رویکردی سیاسی متناسب با رویکرد جوانان انقلابی حاضر در میدان های تحصن و تظاهرات ارائه داد. جنبش حوثی یمن تنها گروه سیاسی بود که با جوانان انقلابی سند همکاری امضا کرد و خود را با رویکردی و دیدگاهی مشخص و تعریف شده به میدان های تحصن و اعتراض علیه رژیم صالح رساند.
این در حالی است که ما تا به امروز موضع انقلابی نیروها و احزاب سیاسی دیگر یمن را ندیده ایم. بلکه حتی دیدیم که احزاب معارض در مقابل طرح ابتکاری شورای همکاری خلیج فارس، پا پس کشیدند و جوانان انقلابی یمن این اقدام آنها را «توطئه ای جدید» خواندند.
دیدگاه شما درباره سرنگونی رژیم چیست؟
این یک دیدگاه سیاسی و انقلابی کامل است که یکی از اهداف و اصول اصلی آن سرنگونی رژیم فاسد با تمام اشکال و ابعادش است اما اول و آخرش این است که این امر همسو با دیدگاه جوانان انقلابی یمن است. جوانانی که خواستار تشکیل دولتی مدنی دموکراتیک و مدرن هستند.
آیا آنچنان که برخی می گویند، شما از راهپیمایی هایی که از سوی رژیم سرکوب شدند، عقب نشسته اید؟
این حرف صحیح نیست…ما دارای تعهداتی بودیم…من تا همین چند وقت پیش عضو کمیته سازمان دهنده انقلاب یمن بودم. این کمیته تلاش داشت که تمام نیروهای انقلابی را جذب کند. ما به تمام تصمیمات این کمیته پایبند بودیم و به هیچ وجه از راهپیمایی هایی که این کمیته سازماندهی کرده، خارج نشده ایم یا عقب نشینی نکرده ایم. اما در آن دسته از راهپیمایی هایی که بطور فردی یا با انگیزه های برخی طرف ها به راه می افتاد، شرکت نمی کردیم و تعاملی با آن نداشته ایم. با این حال برخی اعضای ما بطور کاملا فردی و شخصی در برخی از این راهپیمایی ها علیه رژیم صالح شرکت کردند.
حقیقت اختلاف و نزاع شما با حزب اصلاحات در میدان التغییر چیست؟
در ابتدا باید بگویم که برخی نیروهای وابسته به شیوخ و نیروهای نظامی در حزب اصلاحات از اسم این حزب سوء استفاده می کنند و آن را به سوی درگیری های قبیله ای، عقیدتی و طائفه ای می کشانند تا تلاش های اخیر این حزب برای نشان دادن خود بعنوان گروه و حزبی مدنی را ناکام بگذارند…به نسبت آنچه که در میدان التغییر نیز روی داد، برای همه روشن بود. این امر برای همه روشن است.
تجاوزات آشکاری از سوی برخی گروه های وابسته به حزب اصلاحات و در راستای سرکوب راهپیمایی زندگی معترضانی که از تعز تا صنعاء پیاده آمده بودند، صورت گرفت. علاوه بر آنها برخی از گروه های مستقل و برخی نیروهای مشخص نیز در کنار این گروه ها علیه انقلابیون قرار داشتند. تجاوزهای صورت گرفته از همان ابتدا و اولین شب ورود راهپیمایان تعزی به صنعاء کاملا
از قبل برنامه ریزی شده بود. به طوری که تلاش شد به برخی از شرکت کنندگان در این راهپیمایی حمله کنند یا مثلا خودروی دکتر «محمد عبدالعزیز» را شکستند و آن را تا ساختمان بیمارستان علوم فنآوری انتقال دادند.
در روز دوم، به جوانان انقلابی شرکت کننده در این راهپیمایی حمله شد و تقریبا 30 نفر از آنها زخمی شدند. در تجاوز آخر نیز نزدیک به 40 نفر زخمی شدند. این اقدامات علیه جوانان ما نیز روی داد زیرا راهپیمای کنندگان در چادرهای ما مستقر شده بودند.
به طور خلاصه من می توانم بگویم که انقلاب به انسان مجالی برای آزادی اندیشه و عمل می دهد. نه کمتر و نه بیشتر. اما درباره تجاوزهای مسلحانه و مشابه آن باید بگویم در این امر تردیدها و موارد مشکوک زیادی وجود دارد…من یکی از کسانی بودم که توافقنامه “الجوف” را امضا کرد و یکی از کسانی بودم که با برادرانمان در حزب اصلاحات به «حجه» رفتم و توانستیم درگیری ها را متوقف کنیم.
بدلیل اطلاعاتی که در این زمینه دارم، می توانم بگویم که موارد مشکوک زیاد و از جمله دخالت های بین المللی متعددی وجود داشت اما به حمدالله ما موفق شدم که درگیری ها را متوقف کنیم.
اگر حوثی ها به دنبال تداوم درگیری نظامی بودند، این تمایل به مدتها پیش باز می گردد نه زمانی که اکنون ما در آن به سر می بریم… اکنون ما تنها کسانی هستیم که در کنار نیروهای مستقل باقی مانده ایم اما برخی از گروه های به طرح ابتکاری شورای همکاری خلیج فارس پیوستند و اکنون در تلاش برای تخریب وجهه انقلاب واقعی و کنونی یمن هستند.
گفته می شود، درگیری هایی که اکنون در میدان های تحصن روی می دهد، به معنای عدم پذیرش یکدیگر است. نظر شما چیست؟
درباره رهبران حاضر در حزب اصلاحات یعنی شیوخ و نظامیان می توانیم این امر را تایید کنیم و بگوییم، آری این چنین است و آنها یکدیگر را قبول ندارند. آنها و نمایندگانشان ده ها سال بخش اصلی از بدنه رژیم حاکم یمن را تشکیل داده اند و بدلیل منافع مشخص خود از این رژیم جدا شده اند…اکنون و پس از سازش سیاسی که بر اساس طرح ابتکاری شورای همکاری روی داد، می توانیم بگوییم که آنها دشمنان کنونی خود را انقلابیون و گروه های سیاسی که در کنار این جوانان انقلابی همچنان پایداری می کند، قرار داده اند. به همین دلیل نیز این درگیری ها در میدان های تحصن روی می دهد. اما این امر موجب نخواهد شد که تمام این اتفاقات را بر گردن حزب اصلاحات بیاندازیم بلکه من می توانم بگویم که بسیاری از سیاستمداران این حزب از آنچه که واقع می شود، ناراحت و ناراضی اند.
با این اوصاف آیا می توان گفت که احزاب دیدار مشترک و شورای کلی یمن امروز از انقلابیون می هراسند؟
من دوست ندارم این امر را تعمیم دهم اما برخی از رهبران سیاسی صاحب نفوذ وابسته به این احزاب و فرماندهان نظامی یمن تضمین های زیادی به طرف های خارجی برای اجرای طرح ابتکاری شورای همکاری داده اند. اظهارات سفیر آمریکا در یمن نیز بیانگر این حقیقت بود که این گزینه برگشت ناپذیر است. در همین زمان نیز برخی از رهبران این احزاب و بویژه احزاب چپ گرا تلاش دارند که حتی به قیمت از دست دادن شهرت خود موجب موفقیت انقلاب یمن شوند.
شما اکنون نماینده حوثی ها در میدان التغییر هستید. عملکرد کمیته سازماندهی انقلاب جوانان یمنی را چگونه ارزیابی می کنید؟
در این کمیته شخصیت های ملی حضور دارند که برای ایجاد وفاق و حفظ همبستگی در داخل کمیته تلاش می کنند. برخی از آنها از نمایندگان حزب اصلاحات یا احزاب دیدار مشترک هستند. اما مشکل اصلی به اختیارات آنها مربوط می شود..اختیارات این کمیته بسیار محدود و ضعیف است. این کمیته اختیاری بر سایر کمیته های حاضر در میدان التغییر ندارد.این کمیته سازماندهی درواقعا محرک اساسی در میدان التغییر است اما در حقیقت قدرت اجرایی و عملی خاصی ندارد.
آیا معتقد نیستید که بر کمیته مالی و امنیتی سیطره و هیمنه ای وجود دارد؟
بر روی کمیته امنیتی افرادی وابسته به حزب اصلاحات تسلط دارند اما کسانی که بر کمیته مالی سیطره دارند را من نمی شناسم و نمی دانم چه کسانی هستند. اما شنیده ایم که در میان آنها نمایندگانی از ناصری ها و حزب سوسیالیت حضور دارند.
آیا در میدان التغییر زندان وجود دارد؟ ازچه زمانی این زندان ها وجود داشته اند؟
در 4 ماه نخست عمر انقلاب یمن، زندان‌هایی در این میدان وجود داشت و اقدامات اشتباهی در آن صورت گرفت. تا اینکه اکثر اعضای کمیته سازمان دهنده انقلاب جوانان یمنی عضویت خود را در این کمیته به حالت تعلیق درآوردند تا در این کمیته تغییراتی ایجاد شود و تمام احزاب در آن سهیم شوند. امور بطور نسبی تعدیل شد تا این که دیگر ما از تجاوزهای کمیته امنیتی چیزی نشنیدیم. اما با رسیدن راهپیمایی زندگی از تعز به صنعاء و دادن اجازه به آنها برای بیان رویکردها و دیدگاه هایشان برخی از آنها راهی زندان شدند.
پیامدهای تحولات و درگیری ها در تعز، حصبه و دیگر شهرهای یمن بر انقلاب یمن را چگونه می بینید؟
در این خصوص باید بگویم که «علی عبدالله صالح» با آن زیرکی خاصی که به آن شهره است توانست احزاب، گروه های سیاسی، قبیله ای و نظامی را به چارچوب‌هایشان بازگرداند. زمانی که با علماء آمد؛ علماء وارد عمل شدند، زمانی که با نیروی نظامی آمد، نیروی نظامی وارد عمل شد. اما حقیقت این است که معارضان تنها دو سلاح داشتند که به خوبی از آن استفاده نکردند. سلاح نخست، تشدید انقلاب مسالمت آمیز بود و دومی سلاح اهداف، ارزشها و حفظ معیارهای انقلابی موجود بود.
چرا؟
العماره: دلیل این بود که در داخل معارضان اختلاف وجود داشت. در میان معارضان کسانی بودند که می دانستند این دو سلاح مسالمت آمیز بودن انقلاب یمن را که سر توانمندی آن است، می تواند جریان را تغییر دهد اما برخی از نیروهای اجرایی حاضر در میان معارضان از ایجاد تغییرات مسالمت آمیز می هراسیدند زیرا که ممکن بود روزی بخشی از این رژیم حاکم شوند.
من از سخنان شما این گونه برداشت کردم که این نیروها و احزاب از مسالمت آمیز بودن انقلاب خود غفلت کردند. زمانی که این انقلاب در «ارحب»، «نهم»، «حصبه»، «تعز» و سایر مناطق با خشونت شدید مواجه شد. آیا این درست است؟
در برخی از مراحل می توانم بگویم که آنها تنها از خود دفاع کردند اما در برخی مواقع نیز خود این درگیری ها را ساختند، آنچنان که در تعز روی داد. تا جایی که این گونه نمایانده شد که آنچه در تعز روی می دهد، جنگ میان گروهکهای مختلف با فراکسیون مدنی حافظ انقلاب مسالمت آمیز یمن در تعز است که هنوز فعالیت دارد. آنها نیازی به این نیروهای مسلح و شبه نظامیان نداشتند…همین درگیری ها به مسالمت آمیز بودند انقلاب یمن و مدنی بودن اعتراض های مردمی ضربه وارد کرد.
شعارهایی که معارضان درباره محاکمه صالح تغییر دادند، را چگونه می بینید؟
این امر را می توان به دوگونه تعبیر کرد: نخست این که یک نفاق و دورویی سیاسی آشکار به وجود آمده است. رهبران احزاب مشترک با بدست گرفتن کرسی قدرت تضمین هایی را به گردن گرفتند که به موجب آنها و امضای طرح ابتکاری شورای همکاری باید به صالح مصونیت می دادند. دوم این که طرفهای خارجی که طرح ابتکاری شورای همکاری را بر احزاب دیدار مشترک تحمیل کردند، به هرحال، اول و آخر می خواستندف منافع خود را حفظ کنند.
لذا می خواستند ایده بزرگ انقلاب یمن مبنی بر محاکمه یک فرد یا گروه جنایتکار را کمرنگ کنند. اما من پیش بینی می کنم که همین نیروهای خارجی که نماینده آمریکا هستند، روزی صالح را به دادگاه خواهند کشاند. نه برای خدمت کردن به انقلاب یمن بلکه برای ایجاد این آگاهی کاذب که ملتی که از یک فرد و یک مشکل در یک مرحله رهایی یابد می تواند [به تدریج] تمام اهداف انقلاب خود را محقق سازد.
اما این یک فهم نادرست از انقلاب یمن است. هدف از این انقلاب سرنگونی یک رژیم با تمام اصول و ارکان و دست نشانده های آن بود نه سرنگونی یا تغییر شخص صالح و یا نمایندگانی که او برای سازمان های و نهادهای مختلف یمنی تعیین کرده بود بلکه انقلابیون یا ساختار حاکمیتی که صالح در راس آن قرار گرفته بود، مشکل دارند. هیچ قطره خونی نباید از جوانان یمنی ریخته می شد ما از یک رژیم و حاکمیت فاسد ناراضی هستیم و باید تمام عناصر آن محاکمه شوند.
شما همچنین می خواهید که «علی محسن الاحمر» که به انقلابیون پیوسته است و از نزدیکان صالح نیز به شمار می رود، کنار برود. چرا؟
تمام ارکان رژیم یمن باید کنار روند. همه آنها در مقابل ملت یمن مسئولند..این حق ما نیست که اهداف انقلاب را محدود کنیم و اهداف خود را به محاکمه صالح محدود کنیم..متاسفانه – همانگونه که گفتم ـــ برخی تلاش دارند آن را محدود کنند.
شعار کنونی این است که « ملت یمن سرنگونی رژیم حاکم را می خواهد» و شعارهای دیگر نیز ممنوع است این که گفته شود همه چیز 50، 50 محقق شود، کاملا ممنوع است…من به جرات می توانم بگویم: کسانی که می خواهند اهدافی که به خاطر آن انقلاب یمن آغاز شد را محدود کنند و به محاکمه یک فرد رضایت دهند گویی که تنها با یک شخص دشمنی داشته اند، افرادی هستند که بدنبال طرح های ملی برای پیشرفت یمن نیستند.
Sorry. No data so far.