تریبون مستضعفین- میلاد نوریان
حالا دیگر چارهای نداریم جز پایین آوردن سطح انتظارات و سلیقهی خود از جشنوارهی امسال. با در نظر گرفتن این فاکتور روز چهارم جشنواره نسبت به روزهای گذشته، پیشرفت نسبتا خوبی داشت و بارقههایی از امید را در دلمان زنده کرد. هر چند فیلمهای خیلی خوب امسال تا این لحظه به پای فیلمهای متوسط سال گذشته هم نمیرسند! فیلمهایی که در روز چهارم به نمایش درآمدند، به لحاظ کیفی در سطح بهتری نسبت به برخی از فیلمهایی که در روزهای گذشته دیدیم قرار داشتند. در این روز فیلمهای پذیرایی ساده، روییدن در باد، شور شیرین، زندگی خصوصی، بوسیدن روی ماه و اکباتان به نمایش درآمدند.
شور شیرین
کارگردانی شور شیرین را جواد اردکانی به عهده داشته و تهیهکنندگی آن به طور مشترک توسط ابراهیم اصغری و بنیاد سینمایی فارابی صورت گرفته است. فیلمنامهی آن توسط جواد اردکانی، مجید ایافت و ماشاالله شاهمرادیزاده نوشته شده است. بازیگران این فیلم را حمیدرضا عمارلو، رضا رویگری، احمد نجفی، پردیس افکاری، شبنم قلیخانی، علی کشوری، مهرداد شیرعلی، مجتبی ودودی و حسین محسنیزاده تشکیل دادهاند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: حمید میرایی به همراه خانوادهاش عازم کردستان است تا در مراسم ازدواج پسرش شرکت کند. مینیبوس آنها گرفتار کمین ضد انقلاب شده و اسیر میشوند. کاوه و نیروهایش در تلاش هستند تا به شکلی آنها را آزاد کنند.
شور شیرین فیلمی دربارهی یکی از فرماندهان جنگ یعنی شهید محمود کاوه است. به خودی خود رفتن سراغ چنین سوژهای جسارت زیادی میخواهد که جواد اردکانی به عنوان کارگردان این فیلم پیش از این هم با ساخت فیلم به کبودی یاس که دربارهی شهید برونسی بود نشان داده که جسارت رفتن سراغ چنین سوژهها و ساختن فیلمهایی از این دست را دارد. اما فیلم شور شیرین دارای فراز و نشیب زیادی است و فیلم گاهی خوب پیش میرود و گاهی لنگ میزند. فیلم شروع خوبی دارد و برای تماشای فیلم در تماشاگر ایجاد انگیزه میکند. ضمن اینکه آهسته آهسته متوجه میشویم که فیلم دربارهی شهید محمود کاوه است و از همان لحظات نخست نمیدانیم که قرار است فیلمی با این موضوع ببینیم. خانوادهی یکی از دوستان همرزم محمود کاوه برای مراسم عقدکنان پسرشان راهی سقز میشوند که در میانههای راه توسط کومولهها اسیر میشوند. تا بیست، سی دقیقهی اول به خوبی با فیلم همراه میشویم و داستان فیلم تماشاگر را پا به پای خود میکشاند و فیلم از ریتم خوبی برخوردار است اما در میانهها با شروع صحنههای جنگی و درگیریها شاید به دلیل طولانی بودن پرداختن به این صحنهها فیلم از ریتم میافتد و تماشاگر را هم کمی خسته میکند. یکی از مشکلات اساسی در این فیلم ضعف در شخصیتپردازی بود. مخصوصا فیلمی که قرار است شخصیت محور باشد باید در پردازش شخصیتهای خود دقیقتر عمل کند. شخصیت محمود کاوه در این فیلم چندان ایدهآلهای ذهنی مخاطبان و توقعی که آنها از یک قهرمان دارند را برآورده نمیکند. فیلمی که قرار است دربارهی محمود کاوه باشد، در بسیاری از لحظات آن نام و نشانی از محمود کاوه وجود ندارد و فیلم درگیر داستانهای فرعی میشود. به گونهای که محمود کاوه به شخصیت دوم و فردی در حاشیه تبدیل میشود. کارگردان نکتهای که ما را درگیر شخصیت این شهید بزرگوار کند رو
Sorry. No data so far.