سالن هتل مملو از افرادی است که برای شرکت در کنفرانس به ایران آمده اند. هرچند نفری بر سر میزی نشسته اند و با یکدیگر صحبت می کنند. انگار در این فضا همدیگر را پیدا کرده اند و حرف های بسیاری برای گفتن دارند. در گوشه ای از سالن دو خانم مانتویی نشسته اند که نوع لباس و چهره آنها نشان می دهد که لبنانی هستند.
با دوستی که قرار بود دیدار مرا با فاطمه مغنیه هماهنگ کند تماس گرفتم و متوجه شدم که او سر میز با آن نشسته و در حال صحبت است. همین که جلو رفتم مرا به آن دو خانم جوان معرفی کرد و متقابلا گفت ایشان دختر حاج عماد و دیگری خواهر حاج عماد هستند.
در اولین برخورد با تبسمی که داشت مرا یاد پدرش انداخت. هرچند که می خواستم با او بنشینم و ساعت ها از پدرش بشنوم. اما به دلیل خستگی که در چهره اش دیدم و نیز مهمتر از آن اطلاعات کم فاطمه از پدرش مرا بدان واداشت که مصاحبه ام را کوتاه کنم. نکته جالب آن است که اونیز در لابلای حرف هایش گفت من نیز می خواهم پدرم را بیشتر بشناسم. این مسئله بیانگر آن بود که این شهید حتی در خانه خود نیز کمتر شناخته شده بود.
گفتگوی ذیل حاصل مصاحبه مختصری با فاطمه مغنیه دختر حاج رضوان است:
سلام علیکم، اول ورود شما به ایران را خیر مقدم می گویم و تقاضا دارم که نظرتان را پیرامون ایران بفرمایید.
متشکر و ممنون، البته این بار اول من نیست که به ایران میام به همین دلیل نظرم پیرامون ایران مشخص است. من و هر لبنانی علاقه خاصی به ایران دارد.
با این وصف شما باید فارسی بلد باشید. با توجه به اینکه پدرتان نیز بلد بودند و خودتان چندین مرتبه ایران آمده اید.
تاحدودی متوجه می شوم اما نمی توانم صحبت کنم انشائ الله تلاش می کنم در لبنان از طریق رایزنی فرهنگی برای یادگیری زبان اقدام کنم.
فرزند چندم حاج عماد هستید؟
اول و بعد از من ۲ پسر و یک دختر است.
چندسال دارید؟
۲۷ سال دارم و صاحب دو فرزند یکی پسر و دیگری دختر
چند وقت است که ازدواج کردید؟
حدود ۱۱ سال است که ازدواج کرده ام و فرزند اول من ۱۱ سال سن دارد.
عماد مغنیه که به تازگی متولد شد چه نسبتی با شما دارد؟
برادر زاده من یعنی فرزند برادر بزرگتر است.
شهادت پدر شما چه تاثیر برنوع روابطتان با دوستانتان داشت؟
بسیاری از دوستان و همکاران من نمیدانستند که من دختر عماد مغنیه هستم و پس از شهادت پدر، توانستم این مساله را آشکار کنم. آنها مرا مورد عتاب قرار میدادند که چرا به ایشان نگفتهام. در واقع ما تا پیش از شهادت پدرم یک زندگی تقریبا مخفیانه داشتیم.
رابطه شما با شهید چگونه بود آیا خاطره ای برای ما نقل می کنید؟
رابطه من با پدرم یک رابطه بیشتر دوستانه بود تا پدر و فرزندی، حتی در خیلی از مسایل جزئی نیز از او مشورت میگرفتم. حاج عماد پدری مهربان و مسؤولیت پذیر، در خانه، دوستی واقعی و خیرخواه برای من و استادی دلسوز برای فرزندانش بود. قبل از شهادتش من مشغول امتحانات علوم سیاسی بودم. پدرم یک بار یکی از کتاب های درسی ام را خلاصه کرد و بعضی موارد را برایم تشریح و تفسیر کرد. وقتی از او درباره یک موضوع سؤال میکردم بسیار با حوصله برایم توضیح میداد.
آیا از حاج عماد دسنوشته ای هم هست؟
بله زیاد.البته بخش هایی که مربوط به مسائل امنیتی و عملیات های حزب الله است در اختیار ما نبوده بلکه موارد مربوط به دلنوشته های ایشان موجود است.
خوب نظر شما پیرامون کنفرانس بیداری اسلامی و جوانان چیست؟
به طور قطع این کنفرانس به دلیل ترکیب جمعیت از لحاظ کمی و کیفی و میانگین سنی در نوع خود بی نظیربود امیدوارم که این رویه ادامه پیدا کند و در عین حال نواقص طبیعی آن بهبود یابد ولی در کل کنفرانس بسیار مطلوبی بود.
خانم مغنیه! ما بیشتر با ابعاد مبارزاتی شخصیت حاج عماد مغنیه آشنا هستیم، با عنایت به اینکه این روزها در آستانه فرارسیدن سالگرد شهادت مظلومانه این سردار رشید مقاومت هستیم، توضیحاتی درباره اخلاق و جایگاه ایشان در میان اعضای خانواده بفرمایید؟
یکی از ویژگی های بارزی که در زندگی خانوادگی پدرم، حاج عماد مغنیه به چشم می خورد، تواضع ایشان بود. ایشان با اعضای خانواده بسیار مهربان بودند و هر وقتی که در خانه بودند، ما احساس امنیت می کردیم. البته این برخورد تنها منحصر به افراد خانواده نمی شد، بلکه حتی کسانی که ایشان را نمی شناختند و از بیرون به خانه ما می آمدند و با ایشان همنشین می شدند، در برخورد با پدرم احساس غریبی نمی کردند چون محبت زیادی به آنها می کرد. پدرم، شهید مغنیه، در عین حال که فردی مبارز بود، صفت تواضع در ایشان بسیار برجسته بود.
موج بیداری اسلامی این روزها اکثر کشورهای عربی – اسلامی را در برگرفته است، به نظر شما مقاومت جوانان لبنانی و شهادت شهید بزرگوار، حاج عماد مغنیه، چه تأثیری بر بیداری جوانان مسلمان در سراسر جهان اسلام داشته است؟
به نظرم شهادت حاج عماد مغنیه تأثیر زیادی بر جوانان مسلمان در جهان اسلام داشته است. خون ایشان جریان بیداری اسلامی را به اینجا رسانده است. قطعاً مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین نقش بزرگی در بیداری اسلامی داشته است. شهادت پدرم، سبب آشنایی بیشتر جوانان مسلمان با مظلومیت خود و تشویق آنان به مبارزه با استبداد و دیکتاتوری در کشورهای اسلامی گردید و امروز ثمرات این خون های مقاومت در لبنان و فلسطین را در سرتاسر جهان اسلام مشاهده می کنیم.
خانم مغنیه! شما به عنوان فرزند یکی از شهدای سرافراز مقاومت اسلامی در لبنان، در کنفرانس جوانان و بیداری اسلامی شرکت کرده اید و در دیدار با مقام معظم رهبری، در محضر ایشان صحبت کردید، لطفاً نظرتان را درباره این کنفرانس و همچنین دیدار با ولی امر مسلمین جهان بفرمایید؟
به نظرم این کنفرانس فرصت بسیار خوبی بود و من از شرکت در این کنفرانس بسیار خرسندم. دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی، برای من یک دیدار بسیار معنوی و خوبی بود. این دیدار نشاط و روحیه فوق العاده ای در من ایجاد کرد. مقام معظم رهبری همواره با بینش عمیقی که نسبت به مسائل جهان اسلام و بیداری اسلامی دارند، به همه روحیه می دهند. هم بنده و هم سایر مهمانان از این جلسه و بیانات ارزشمند ایشان خیلی استفاده کردیم. آن قدر از این دیدار خوشحال هستم که نمی توانم با کلمات آن را بیان کنم. جمهوری اسلامی ایران خانه ماست و ما همگی فدایی رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای هستیم.
از احساس خودتان بعد از شهادت پدر و در شرایطی که ایشان در کنار شما نیستند برای ما بفرمایید؟
بعد از شهادت پدر و در شرایطی که پدر در میان ما نیست، ما دلتنگ ایشان می شویم زیرا بودنشان برای ما احساس امنیت به همراه داشت اما بعد از شهادتش نیز ما احساس می کنیم که خون ایشان به ما امنیت می دهد. ما معتقدیم که پدرمان، حاج عماد مغنیه، برای دفاع از وطن و اسلام در مقابل رژیم صهیونیستی مبارزه کرده است و در راه مقاومت به شهادت رسیده است و به اینکه فرزندان این چنین پدری هستیم، افتخار می کنیم.
برای انتقال تفکرات و شخصیت این شهید بزرگوار برنامه خاصی ندارید؟
به دنبال آن هستیم که کتابی پیرامون ایشان بنویسیم. اما این مسئله بنا به دلایل متعدد دشوار است. در عین حال که شخصیت ایشان ابعاد ناشناخته زیاد دارد. موسسه ای فرهنگی نیز در همین راستا تاسیس شده است.
به عنوان آخرین سؤال، به نظر شما حاج عماد در ایران چقدر مورد توجه است؟
در دیدار هایی که در این چند سال داشتم به خصوص بعداز شهادت پدرم، علاقه مردم ایران به حزب الله و همچنین شخص حاج عماد به عینه دیده ام که نمونه بارز آن پیام تسلیت امام خامنه ای است. در این کنفرانس نیز افراد زیادی را دیدم که نسبت به پدر شهیدم ابراز لطف نموده اند. حتی از یکی دوستان حاضر در کنفرانس شنیدم که بعد از شهادت حاج عماد بسیاری از ایرانی ها بر روی فرزندان خود پیشوند عماد و نام رضوان را گذاشته اند…
Sorry. No data so far.