سکینهی الهی
“هميشه دشمنان اسلام خواستهاند دل مسلمانان را مشوش و مضطرب كنند. در طول تاريخ اسلام موارد زيادى پيش آمده است، قبل از اسلام هم در مورد حركتهاى عظيم جهادى پيامبران قبل از نبى مكرم، مؤمنينى كه توانستند ايمان خودشان را استوار نگه دارند، آرامش روحى پيدا كردند. اين آرامش روحى حركات آنها را در اختيار جهت ايمانى قرار داد؛ مشوش نشدند، مضطرب نشدند، راه را گم نكردند؛ چون در حال تشويش و اضطراب، پيدا كردن راه درست دشوار ميشود. انسانى كه از آرامش روحى برخوردار است، درست فكر ميكند، درست تصميم ميگيرد، درست حركت ميكند. اينها نشانههاى رحمت الهى است.
امروز جامعهى انقلابى ما، مردم مؤمن ما، نياز به اين دارند كه اين آرامش را، اين سكينه را، اين طمأنينه و وقار را در خودشان هرچه بيشتر به وجود بياورند. «الا بذكر اللَّه تطمئن القلوب».(2) ياد خداست كه دلها را در ماجراهاى طوفانى دنيا و زندگى حفظ ميكند. ياد خدا را مغتنم بشماريد…”
مبادا از یاد خدا غافل شویم
“اين فضاى معنوىِ جامعه را قدر بدانيد، مبادا هيجانهاى سياسى ما را از خدا غافل كند؛ مبادا بگومگوهاى گوناگونى كه در يك كشور پيش مىآيد – كه در ميان يك ملت آزاد يك امر طبيعى است – ما را غافل كند، ندانيم به كجا ميخواهيم برويم، ندانيم چه جور ميخواهيم برويم. اين انقلاب از اول بر پايهى ايمانهاى پاك و صادق استوار شد و ادامهى اين راه هم بر همين پايهى استوار قرار خواهد داشت”
ابراز ادب نسبت به ملت
“دربارهى مطلب اول كه خطاب به شما مردم عزيز است، حرف من عبارت است از يك دنيا تجليل و تعظيم و تشكر. بنده دوست ندارم در سخنرانىها و خطابهها نسبت به مخاطبان خودم با مبالغه حرف بزنم يا تملق آنها را بگويم؛ اما در اين قضيهى انتخابات، خطاب به شما مردم عزيز عرض ميكنم كه هر چه با مبالغه صحبت بكنم، زياد نيست؛ حتّى اگر بوى تملق هم بدهد، ايرادى ندارد. كار بزرگى كرديد….در جمهورى اسلامى هم جز در همهپرسى سال 58 – فروردين 58 – هيچ نظيرى ديگر براى اين انتخاباتى كه در جمعهى گذشته شما انجام داديد، وجود ندارد؛ مشاركت حدود 85 درصد؛ چهل ميليون تقريباً جمعيت. انسان دست مبارك ولىعصر را پشت سر حوادثى با اين عظمت مىبيند. اين نشانهى توجه خداست. لازم ميدانم از اعماق دل نسبت به شما مردم عزيز در سراسر كشور ابراز ادب و ابراز تواضع كنم كه واقعاً جا دارد.”
پیش بینی دروغ تقلب
“من اول فروردين در مشهد گفتم هى دارند دائماً به گوشها ميخوانند، تكرار ميكنند كه بناست در انتخابات تقلب بشود. ميخواستند زمينه را آماده كنند. من آنوقت به دوستان خوبمان در داخل كشور تذكر دادم و گفتم اين حرفى را كه دشمن ميخواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگوئيد. نظام جمهورى اسلامى مورد اعتماد مردم است. اين اعتماد آسان به دست نيامده، سى سال است كه نظام جمهورى اسلامى با مسئولانش، با عملكردش، با تلاشهاى فراوانش توانسته اين اعتماد را در دل مردم عميق كند. دشمن ميخواهد اين اعتماد را بگيرد، مردم را دچار تزلزل كند.”
التهابات بعد انتخابات، مؤثر از رقابت ها و مناظرات
“نكتهى سوم، مسئلهى رقابتها بود. اين رقابت ها كاملاً رقابت هاى آزاد، جدى و شفاف بين نامزدهاى مختلف بود؛ همه ديدند. به قدرى اين رقابتها و اين گفتگوها و اين مناظرهها شفاف و صريح بود، كه عدهاى به آن معترض شدند – حالا عرض خواهم كرد – حق هم تا حدودى با آنهاست. التهاباتى هم به وجود آورد كه الان هم هنوز آثارش را داريم مشاهده ميكنيم.”
جهت مثبت مناظره ها
“آن جهت مثبت، اين بود كه در اين مناظرهها و در اين گفتگوها و در اين گفتارهاى تلويزيونى، همه شفاف و راحت حرف زدند، حرف دلشان را بر زبان آوردند، يك سيلابى از نقد و انتقاد به راه افتاد و همه مجبور شدند پاسخگوئى كنند. به آنها انتقاد شد، آنها در مقام پاسخگوئى برآمدند و از خودشان دفاع كردند. مواضع افراد و مواضع گروهها بدون ابهام، بدون پيچيدهگوئى، عريان، در مقابل چشم مردم قرار گرفت؛ سياستهايشان چيست، برنامههايشان چيست، پابندىهايشان كدام است، تا چه حد است؛ اينها در مقابل چشم مردم قرار گرفت و مردم توانستند قضاوت كنند. مردم احساس كردند كه در نظام اسلامى بيگانه به حساب نمىآيند، نظام كشور اندرونى و بيرونى ندارد. همه چيز در مقابل مردم آشكار، همهى نظرات در مقابل مردم بيان شد و معلوم شد رأى مردم ناشى از همين دقتها و تأملات خواهد بود. رأى مردم زينتى نيست. حق انتخاب حقيقتاً متعلق به مردم است، مردم ميخواهند آگاهانه، هشيارانه انتخاب كنند. اين مناظرهها اين را نشان داد. يقيناً يكى از علل افزايش ده ميليونى آراء نسبت به آخرين حد نصابِ دورههاى قبل همين بود كه ذهن مردم، فكر مردم مشاركت داده شد، به عرصه آمد و آنها تشخيص دادند، وارد ميدان شدند. اين مناظرهها به سطح خيابانها هم كشيده شد، داخل خانهها هم رفت، كه اينها قدرت انتخاب مردم را بالا ميبرد. اينجور مباحثات و گفتگوها ذهنها را پرورش ميدهد، قدرت انتخاب را بالا ميبرد. اين از نظر جمهورى اسلامى چيز مطلوبى است.”
ادامه یافتن مناظره ها
“خيلى خوب است كه اينجور مناظرههائى در سطوح مديريتى ادامه پيدا كند – البته با حذف آن عيوبى كه بعد به آن اشاره خواهم كرد – و افراد، مسئولين، خودشان را در معرض نقد و انتقاد قرار بدهند و پاسخگو باشند و پاسخ بدهند و تبيين كنند. خيلى از اوقات اگر چنانچه يك انتقادى به كسى بشود، اين فرصتى است براى او كه بتواند ذهنها را روشن كند، تبيين كنند، حقيقت را بيان كنند؛ خيلى چيز خوبى است؛ البته با حذف آن عيوبى كه عرض خواهم كرد. اگر اين جور مناظرهها در طول سال و در طول چهار سال ادامه داشته باشد، ديگر وقتى در هنگام انتخابات پيش آمد، حالت انفجارى پيدا نميكند؛ همهى حرفها در طول زمان گفته خواهد شد، شنيده خواهد شد؛ نقدها، پاسخها، جوابها. اينها محسنات اين مناظرات بود كه خيلى خوب بود”
عیوب مناظره ها-1
“در مواردى انسان ميديد كه در اين مناظرهها جنبهى منطقى مناظره ضعيف ميشد؛ جنبهى احساساتى و عصبى پيدا ميكرد؛ جنبهى تخريبى غلبه پيدا ميكرد؛ سياهنمائى وضع موجود به شكل افراطى در اين مناظرهها ديده شد؛ سياهنمائى دورههاى گذشته هم در اين مناظرهها مشاهده شد؛ هر دو بد بود. اتهاماتى مطرح شد كه در جائى اثبات نشده است؛ به شايعات تكيه شد، بىانصافيهائى احياناً ديده شد؛ هم بىانصافى نسبت به اين دولت با اين همه حجم خدمت، و هم بىانصافى نسبت به دولتهاى گذشته و دوران سى ساله. آقايان در خلال صحبت احساساتى شدند و لابلاى حرفهاى خوب، حرفهائى هم كه خوب نبود، گفته شد.”
عیوب مناظره ها-2
“هر دو طرف در اين عيب متأسفانه مشترك بودند. از يك طرف صريحترين اهانتها به رئيس جمهورِ قانونى كشور شد. حتى از دو سه ماه قبل از مناظرات هم اين سخنرانىها را براى من مىآوردند و من ميديدم يا گاهى مىشنيدم؛ تهمتهائى زدند، حرفهائى گفتند؛ به كى؟ به كسى كه رئيس جمهور قانونى كشور است، متكى به آراء مردم است. نسبتهاى خلاف دادند، رئيس جمهور مملكت را كه مورد اعتماد مردم است، به دروغگوئى متهم كردند! اينها خوب است؟ كارنامههاى جعلى براى دولت درست كردند، اينجا آنجا پخش كردند، كه ما كه در جريان امور هستيم، مىبينيم ميدانيم كه اينها خلاف واقع است؛ فحاشى كردند؛ رئيس جمهور را خرافاتى، رمال، از اين نسبتهاى خجالتآور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زير پا گذاشتند.
اين از آن طرف. از اين طرف هم همين جور؛ از اين طرف هم شبيه همين كارها به نحو ديگرى انجام گرفت. كارنامهى درخشان سى سالهى انقلاب كمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضى از اشخاص برده شد كه اينها شخصيتهاى اين نظامند؛ اينهاكسانى هستند كه عمرشان را در راه اين نظام صرف كردند….”
اتهام فساد مالی در مناظرات
“بنده در نماز جمعه هيچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بياورم؛ اما اينجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بياورم. به طور خاص از آقاى هاشمى رفسنجانى، از آقاى ناطق نورى من لازم است اسم بياورم و بايد بگويم. البته اين آقايان را كسى متهم به فساد مالى نكرده؛ حالا در مورد بستگان و كسان، هر كس هر ادعائى دارد، بايستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نميشود اينها را رسانهاى كرد. اگر چيزى اثبات بشود، فرقى بين آحاد جامعه نيست؛ اما اثبات نشده، نميشود اينها را مطرح كرد و قاطعاً ادعا كرد. وقتى اينجور حرفها مطرح ميشود، تلقىهاى نادرست در جامعه به وجود مىآيد، جوانها چيز ديگرى خيال ميكنند، چيز ديگرى ميفهمند.”
هاشمی رفسنجانی
“آقاى هاشمى را همه ميشناسند. من شناختم از ايشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئوليتهاى بعد از انقلاب نيست؛ من از سال 1336 – يعنى 52 سال قبل – ايشان را از نزديك ميشناسم. آقاى هاشمى از اصلىترين افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزين جدى و پيگيرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پيروزى انقلاب از مؤثرترين شخصيتهاى جمهورى اسلامى در كنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در كنار رهبرى تا امروز. اين مرد بارها تا مرز شهادت پيش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب ميكرد و به مبارزين ميداد. اينها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ايشان مسئوليتهاى زيادى داشت: هشت سال رئيس جمهور بود؛ قبلش رئيس مجلس بود؛ بعد مسئوليتهاى ديگرى داشت. در طول اين مدت هيچ موردى را سراغ نداريم كه ايشان براى خودش از انقلاب يك اندوختهاى درست كرده باشد. اينها يك حقايقى است؛ اينها را بايد دانست. در حساسترين مقاطع ايشان در خدمت انقلاب و نظام بوده”
اختلاف هاشمی با رهبری و رئیس جمهور
“من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلافنظر داريم، كه طبيعى هم هست؛ ولى مردم نبايد دچار توهم بشوند، چيز ديگرى فكر كنند. البته بين ايشان و بين آقاى رئيس جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلافنظر بود، الان هم هست؛ هم در زمينهى مسائل خارجى اختلافنظر دارند، هم در زمينهى نحوهى اجراى عدالت اجتماعى اختلافنظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلافنظر دارند؛ و نظر آقاى رئيس جمهور به نظر بنده نزديكتر است.”
ناطق نوری
“در مورد آقاى ناطق نورى هم همين جور. آقاى ناطق نورى هم از شخصيتهاى خدوم انقلاب است؛ ايشان هم خدمات زيادى كرده و در دلبستگى ايشان به اين نظام و انقلاب هيچ شكى نيست.”
بدون شرح!
“مناظرههاى زندهى تلويزيونى خوب است؛ اما اين آسيبها بايد برطرف بشود. من همان وقت – بعد از مناظره – به آقاى رئيس جمهور هم تذكر دادم؛ چون ميدانستم ايشان ترتيب اثر ميدهند.”
فساد مالی در جمهوری اسلامی
“در مورد مبارزهى با فساد مالى، موضع نظام يك موضع روشنى است. در زمينهى مسائل مربوط به عدالت اجتماعى، موضع نظام يك موضع روشنى است. با فساد بايد در هر نقطهاى كه هست، مبارزه كرد. من ميخواهم اين را عرض بكنم: ما مدعى نيستيم در نظام ما فساد مالى و اقتصادى وجود ندارد؛ چرا، اگر وجود نداشت كه بنده آن نامهى هشت مادهاى را چند سال قبل خطاب به رؤساى محترم سه قوه نمينوشتم و اينقدر روى آن تأكيد نميكردم. چرا، هست؛ اما ميخواهم اين را بگويم: نظام جمهورى اسلامى، همين امروز يكى از سالمترين نظامهاى سياسى و اجتماعى در دنياست. اينكه ما بيائيم به استناد گزارش فلان مرجع صهيونيستى، نظام را و كشور را متهم كنيم به فساد، اين مطلقاً درست نيست. اين هم كه ما اشخاص را، مسئولين را بىجهت در زمينهى فساد زير سؤال ببريم، اين هم درست نيست. فساد مالى يكى از مسائل مهم در نظام اسلامى است و بايد با او جداً مبارزه كرد؛ هم در قوهى مجريه، هم در قوهى قضائيه، هم در قوهى مقننه. همه موظفند با اين مسئله مبارزه كنند. اگر مبارزه نشود، مهار نشود، توسعه پيدا خواهد كرد…”
تقلب
“مردم اطمينان دارند؛ اما برخى از طرفداران نامزدها هم اطمينان داشته باشند كه جمهورى اسلامى اهل خيانت در آراء مردم نيست. ساز و كارهاى قانونى انتخابات در كشور ما اجازهى تقلب نميدهد. اين را هر كسى كه دستاندركار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصديق ميكند؛ آن هم در حد يازده ميليون تفاوت! يك وقت اختلافِ بين دو رأى، صد هزار است، پانصد هزار است، يك ميليون است، حالا ممكن است آدم بگويد يك جورى تقلب كردند، جابه جا كردند؛ اما يازده ميليون را چه جور ميشود تقلب كرد!”
بنده زیر بار بدعت های غیرقانونی نخواهم رفت
“…بنده اين را گفتم، شوراى محترم نگهبان هم همين را قبول دارند كه اگر كسانى شبهه دارند و مستنداتى ارائه ميدهند، بايد حتماً رسيدگى بشود؛ البته از مجارى قانونى؛ رسيدگى فقط از مجارى قانونى. بنده زير بار بدعتهاى غيرقانونى نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهاى قانونى شكسته شد، در آينده هيچ انتخاباتى ديگر مصونيت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتى بعضى برندهاند، بعضى برنده نيستند؛ هيچ انتخاباتى ديگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونيت پيدا نخواهد كرد. بنابراين همه چيز دنبال بشود، انجام بگيرد، كارهاى درست، بر طبق قانون. اگر واقعاً شبههاى هست، از راههاى قانونى پيگيرى بشود. قانون در اين زمينه كامل است و هيچ اشكالى در قانون نيست.”
خطاب به سیاسیون و نامزدها و گردانندگان احزاب و جریانات / مسئولیت خون ها
“ما و شما وظائف سنگينترى داريم. آن كسانى كه به يك نحوى يك نوع مرجعيتى در افكار مردم دارند؛ از اين سياسيون و رؤساى احزاب و كارگردانان جريانات سياسى، و يك عدهاى از اينها حرفشنوى دارند، اينها خيلى بايد مراقب رفتار خودشان باشند؛ خيلى بايد مراقب گفتار خودشان باشند. اگر آنها كمى افراطىگرى كنند، دامنهى اين افراطىگرى در بدنهى مردم به جاهاى بسيار حساس و خطرناكى خواهد رسيد كه گاهى خود آنها ديگر نميتوانند آن را جمع كنند، كه ما نمونههايش را ديدهايم. افراط وقتى در جامعه به وجود آمد، هر حركت افراطى به افراطىگرى ديگران دامن ميزند. اگر نخبگان سياسى بخواهند قانون را زير پا بگذارند، يا براى اصلاح ابرو، چشم را كور كنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرجها، آنهايند. من به همهى اين آقايان، اين دوستان قديمى، اين برادران توصيه ميكنم بر خودتان مسلط باشيد؛ سعهى صدر داشته باشيد؛ دستهاى دشمن را ببينيد؛ گرگهاى گرسنهى كمينكرده را كه امروز ديگر نقاب ديپلماسى را يواش يواش دارند از چهرههايشان برميدارند و چهرهى حقيقى خودشان را نشان ميدهند، ببينيد؛ از اينها غفلت نكنيد.”
انتخابات برای چیست؟!
“انتخابات اصلاً براى چيست؟ انتخابات براى اين است كه همهى اختلافها سر صندوق رأى حل و فصل بشود. بايد در صندوقهاى رأى معلوم بشود كه مردم چى ميخواهند، چى نميخواهند؛ نه در كف خيابانها. اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتى آنهائى كه رأى نياوردند، اردوكشى خيابانى بكنند، طرفدارانشان را بكشند به خيابان؛ بعد آنهائى كه رأى آوردهاند هم، در جواب آنها، اردوكشى كنند، بكشند به خيابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟ تقصير مردم چيست؟ اين مردمى كه خيابان، محل كسب و كار آنهاست، محل رفت و آمد آنهاست، محل زندگى آنهاست، اينها چه گناهى كردند؟ كه ما ميخواهيم طرفدارهاى خودمان را به رخ آنها بكشيم؛ آن طرف يك جور، اين طرف يك جور. براى نفوذىِ تروريست – آن كسى كه ميخواهد ضربهى تروريستى بزند – مسئلهى او مسئلهى سياسى نيست؛ براى او چه چيزى بهتر از پنهان شدن در ميان اين مردم؛ مردمى كه ميخواهند راهپيمائى كنند يا تجمع كنند. اگر اين تجمعات پوششى براى او درست كند، آنوقت مسئوليتش با كيست؟ الان همين چند نفرى كه در اين قضايا كشته شدند؛ از مردم عادى، از بسيج، جواب اينها را كى بناست بدهد؟ واكنشهائى كه به اينها نشان داده خواهد شد – تو خيابان از شلوغى استفاده كنند، بسيج را ترور كنند، عضو نيروى انتظامى را ترور كنند – كه بالاخره واكنشى به وجود خواهد آورد، واكنش احساسى خواهد بود. محاسبهى اين واكنشها با كيست؟ “
حمله به دانشجویان حزب اللهی در کوی دانشگاه
“…انسان دلش خون ميشود از بعضى از اين قضايا؛ بروند توى كوى دانشگاه، جوانها را، دانشجوها را – آن هم دانشجوهاى مؤمن و حزباللهى را، نه آن شلوغكنها را – مورد تهاجم قرار بدهند، آنوقت شعار رهبرى هم بدهند! دل انسان خون ميشود از اين حوادث”
زورآزمایی خیابانی/ مسئولیت تبعات هرج و مرج ها
“زورآزمائى خيابانى بعد از انتخابات كار درستى نيست، بلكه به چالش كشيدن اصل انتخابات و اصل مردمسالارى است.
من از همه ميخواهم به اين روش خاتمه بدهند. اين روش، روش درستى نيست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئوليت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهدهى آنهاست.”
تن دادن به مطالبات غیر قانونی، آغاز دیکتاتوری
“اين تصور هم غلط است كه بعضى خيال كنند با حركات خيابانى، يك اهرم فشارى عليه نظام درست ميكنند و مسئولين نظام را مجبور ميكنند، وادار ميكنند تا به عنوان مصلحت، زير بار تحميلات آنها بروند. نه، اين هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غير قانونى، زير فشار، خود اين، شروع ديكتاتورى است. اين اشتباه محاسبه است؛ اين محاسبهى غلطى است. عواقبى هم اگر پيدا كند، عواقبش مستقيماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد. اگر لازم باشد، مردم آنها را هم در نوبت خود و وقت خود خواهند شناخت.”
ایران گرجستان نیست
“…خط تخريب خيابانى شروع شد؛ خط تخريب، خط آتشسوزى، اموال عمومى را آتش بزنند، حريم كسب و كار مردم را ناامن كنند، شيشههاى دكان مردم را بشكنند، اموال بعضى از مغازهها را به غارت ببرند، امنيت مردم را از جانشان و مالشان سلب كنند؛ امنيت مردم مورد تطاول اينها قرار گرفت. اين ربطى به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، اين مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دستنشاندگان سرويسهاى جاسوسى غربى و صهيونيست است. اين كارى كه در داخل، ناشيانه از بعضى سر زد، اينها را به طمع انداخت، خيال كردند ايران هم گرجستان است (!) يك سرمايهدار صهيونيست آمريكائى چند سال قبل از اين، طبق ادعاى خودش كه در رسانهها و در بعضى از مطبوعات نقل شد، گفت من ده ميليون دلار خرج كردم، در گرجستان انقلاب مخملى راه انداختم؛ حكومتى را بردم، حكومتى را آوردم. احمقها خيال كردند جمهورى اسلامى، ايران و اين ملت عظيم هم مثل آنجاست. ايران را با كجا مقايسه ميكنيد؟! مشكل دشمنان ما اين است كه هنوز هم ملت ايران را نشناختند.”
مولا! تو ما را ببخش که نائبت باید از جسم و جان و آبرویش بگذرد…
“يك خطاب آخرى هم عرض كنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه): اى سيد ما! اى مولاى ما! ما آنچه بايد بكنيم، انجام ميدهيم؛ آنچه بايد هم گفت، هم گفتيم و خواهيم گفت. من جان ناقابلى دارم، جسم ناقصى دارم، اندك آبروئى هم دارم كه اين را هم خود شما به ما داديد؛ همهى اينها را من كف دست گرفتم، در راه اين انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم كرد؛ اينها هم نثار شما باشد. سيد ما، مولاى ما، دعا كن براى ما؛ صاحب ما توئى؛ صاحب اين كشور توئى؛ صاحب اين انقلاب توئى؛ پشتيبان ما شما هستيد؛ ما اين راه را ادامه خواهيم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهيم داد؛ در اين راه ما را با دعاى خود، با حمايت خود، با توجه خود، پشتيبانى بفرما.”
خطبه های نماز جمعه تهران ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ / مقام معظم رهبری / لینک مستقیم دانلود
http://mobinmedia.ir/1389/03/29/خطبه-های-نماز-جمعه-تهران-۲۹-خرداد-۱۳۸۸/
کاری از : سایت مبین مدیا