کتاب «تپه جاویدی و راز اشلو» تالیف اکبر صحرایی در بخش زندگینامه داستانی دفاع مقدس جایزه شهید غنیپور به عنوان کتاب برگزیده انتخاب شد.
در این بخش چهار کتاب «سربازها به خانه بر نمیگردند»، «وداع یک مرد»، «پسرم یوسف» و «تپه جاویدی و راز اشلو» به عنوان نامزد دریافت جایزه کتاب سال شهید حبیب غنیپور معرفی شدهاند.
اکبر صحرایی نویسنده کتاب «تپه جاویدی و راز اشلو» در این باره در گفتگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس در خصوص انتخاب این اثر در بخش زندگینامه داستانی عنوان کرد: این اثر در خصوص یک شهید خاص به نام مرتضی جاویدی است؛ تنها شهیدی که امام پیشانی او را بوسیده است. به نظرم دلیل مهم این انتخاب به روایت ساده و روان این اثر باز میگردد که در طول ۶۰۰ صفحه این رمان به چشم میخورد و موجب میشود افراد بسیاری با آن ارتباط برقرار کنند. نکته دیگر به عملکرد شهید مربوط میشود که شاید اگر هر نویسنده دیگری هم به سراغ این شهید میرفت، میتوانست اثر جالب و زیبایی را بنویسد.
او در خصوص این فرمانده شهید گفت: مرتضی جاویدی یکی از فرمانده گردانهای تیپ لشکر المهدی بود. این تیپ در مواقعی که حملات ایرانیها در خط مقدم با مشکل مواجه میشد م کار گره میخورد یا احتیاج به کارگشایی بود مورد استفاده قرار میگرفت. در نوک پیکان این تیپ گردان فجر قرار داشت که فرمانده آن مرتضی جاویدی بود.
نویسنده کتاب «حافظ هفت» در خصوص شخصصیت این شهید افزود: مرتضی جاویدی خصوصیات خاصی داشت که از جمله آنها میتوان به دوستی و صمیمیت او با بچههای گردان اشاره کرد. این وضع به گونهای شده بود که بسیاری از کسانی که از استان فارس قصد داشتند به جبهه اعزام شوند، در خواست داشتند که در گردان فجر قرار بگیرند. از سوی دیگر افرادی که دوست داشتند به این گردان بپیوندند باید شرایطی را رعایت میکردند که یکی از آنها خواندن هر روزه سوره واقعه بود.
صحرایی در خصوص روایت داستان کتاب خود گفت: با توجه به اینکه زندگینامه نویسی پیرامون شهیدان، شیوهای تکراری شده بود تصمیم گرفتم روایتهای مختلفی در این رمان بگنجانم تا هر یک از این راویان به بخشی از زندگی مرتضی بپردازند و در خلال این روایتها شخصیت مرتضی شکل بگیرد. در این داستان ۴۰ راوی حضور داشتند و حتی کسانی چون مرتضی آوینی و محسن رضایی هم راویان این داستان هستند. این راویان به روایت زندگی مرتضی از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۶۵ میپردازند. بار عمده مسائل خانوادگی به عهده همسر ایشان بود و اوج داستان هم در تنگهای در عراق که به تنگه احد معروف میشود، رخ میدهد.
Sorry. No data so far.