دوشنبه 20 فوریه 12 | 09:53

هوشنگ مرادی كرمانی: ما از بچه‌ها عقب مانده‌ايم!

هر وقت از کالایی استقبال می‌شود، عرضهٔ آن نیز زیاد می‌شود. ما به عنوان نویسندگانی که بچه‌ها کار‌هایمان را می‌خوانند، از بچه‌ها عقب مانده‌ایم، بچه‌ها بهتر از ما می‌دانند و حرف‌های ما کهنه شده‌اند؛ به همین دلیل بچه‌ها از ترجمه استقبال بیشتری می‌کنند و پدر و مادر‌ها هم که دوست دارند بچه‌هایشان داستان‌های شاد بخوانند، برایشان کتاب‌های ترجمه می‌خرند.


هوشنگ مرادی کرمانی معتقد است: نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان از بچه‌ها عقب مانده‌اند و کارهای آن‌ها کهنه شده است؛ در حالی‌که ترجمه‌ها داستان‌هایی شاد دارند که بچه‌ها به آن‌ها علاقه دارند.

این نویسندهٔ پیشکسوت ادبیات کودک و نوجوان ، دربارهٔ تأثیر ترجمه‌های بسیار در حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان، گفت: هر وقت از کالایی استقبال می‌شود، عرضهٔ آن نیز زیاد می‌شود. ما به عنوان نویسندگانی که بچه‌ها کار‌هایمان را می‌خوانند، از بچه‌ها عقب مانده‌ایم، بچه‌ها بهتر از ما می‌دانند و حرف‌های ما کهنه شده‌اند؛ به همین دلیل بچه‌ها از ترجمه استقبال بیشتری می‌کنند و پدر و مادر‌ها هم که دوست دارند بچه‌هایشان داستان‌های شاد بخوانند، برایشان کتاب‌های ترجمه می‌خرند.

او افزود: از سوی دیگر، کتاب‌های سفارشی در حوزهٔ تألیف ادبیات کودک و نوجوان زیاد است و موضوعاتی با عجله کتاب می‌شوند؛ در حالی که جذابیت و شیرینی ندارند.

مرادی کرمانی با اشاره به حضور شادی و هیجان در آثار ادبی ترجمه در حوزهٔ کودک و نوجوان، بیان کرد: بچه‌ها شیفتهٔ هیجان و تخیل هستند و اثری که این چیز‌ها را در خودش دارد، بیشتر مورد توجه آن‌ها قرار می‌گیرد. اگر بچه‌ها به سراغ کتاب‌های ترجمه می‌روند، به این دلیل است که هیجان و تخیل در کارهای ما کم است. خوشحالی‌، خوشبختی، بازی و شادی چیزهایی است که زندگی را از یکنواختی درمی‌آورد و بچه‌ها آن‌ها را دوست دارند؛ این مفاهیم در کارهای ترجمه وجود دارد. اما کتاب‌های ما پر است از پند، ‌ شعار و نصیحت که بچه‌ها زود از آن‌ها زده می‌شوند. خود من هم شاید از کسانی باشم که این‌گونه می‌نویسند.

این نویسنده در ادامه متذکر شد: عنصر دیگر، طنز است که در کتاب‌های تألیفی ما کم است و بچه‌ها برای یافتن آن به سراغ کتاب‌های ترجمه می‌روند و چیزهای شیرین‌تر می‌خوانند. وسایل ارتباط جمعی با خودشان فرهنگی را آورده‌اند که متأسفانه این فرهنگ کامپیوتری سبب شده بچه‌های ما دقت و علاقه‌ی‌ خودشان را به مسائل بومی از دست بدهند.

او با بیان این مطلب که نویسندگان ما پیچیده‌گو هستند، بیان کرد: نویسندگان ما باید از پیچیده‌گویی دوری کنند و با فرم بازی نکنند. این‌که نوشته‌هایشان را در یک قالب نو ارائه دهند، خوب است. اما تا چه اندازه می‌شود نو‌پردازی کرد که خواننده را فراری ندهد؟ این دست از کتاب‌ها که روی فرم متمرکز هستند، در جشنواره‌های مختلف تشویق می‌شوند؛ در نتیجه، نویسندگان ما به پیچیده‌گویی تشویق شده‌اند. آن‌ها چیزی را به بچه‌ها می‌دهند که سادگی و شیرینی ندارد و البته این موضوع آفت شیرینی و لطافت شعر بزرگسال هم است و در کل، یکی از مسائل جامعهٔ ادبی ما بیماری پیچیده‌گویی است که نویسندگان ما به آن دچار شده‌اند؛ در حالی‌که ادبیات جای معماگویی نیست. این‌ها همه مواردی است که سبب شده آثار ترجمه بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

مرادی کرمانی در ادامه دربارهٔ ترجمه‌های تکراری و هم‌زمان عنوان کرد: من ترجمه نمی‌کنم؛ ولی از بیرون می‌توانم به این قضیه نگاه کنم. آقای ابراهیمی الوند قرار بود خانهٔ ترجمه را راه بیندازد و ناشران و مترجمان آگاه شوند که چه اثری دارد ترجمه می‌شود و سراغ آن نروند. اما در جامعهٔ ما فقط مسألهٔ بی‌اطلاعی ناشران نیست؛ وقتی ناشری می‌بیند کاری از سوی جامعه مورد استقبال قرار می‌گیرد، به سراغ کار تازه نمی‌رود و آن کار را دوباره ترجمه می‌کند. «شازده کوچولو» بار‌ها ترجمه شده است و هنوز هم من معتقدم بهترین ترجمه متعلق به محمد قاضی است. البته ترجمهٔ احمد شاملو و ابوالحسن نجفی هم خوب است؛ اما کار قاضی هنوز هم پابرجاست، یا «هری‌ پا‌تر» که چند بار ترجمه شده و این نشان‌دهندهٔ آماده‌خواری ناشران ماست. چون چیز تازه ریسک دارد؛ بنابراین ناشران به سراغ اثری می‌روند که تضمین‌شده باشد؛ زیرا وقتی ارشاد به چاپ یکی از این کتاب‌های ترجمه‌شده مجوز داده باشد، ترجمه‌های بعدی هم مجوز می‌گیرند. گاهی مواقع هم یک کار با عنوان‌های چندگانه منتشر می‌شود و این قضیه را برای مخاطب پیچیده می‌کند.

او همچنین در پاسخ به این سؤال که ناشران کارهای ترجمه را ترجیح می‌دهند یا تألیف، گفت: ناشران ترجیح می‌دهند کارهای ترجمه را منتشر کنند. اگر توی کتاب‌فروشی‌ها هم نگاه کنید، اگر۴۰ ترجمه باشد، در مقابل آن، سه اثر تألیفی است. برای این‌که بچه‌ها هم اشکالات تألیف را می‌بینند و پدر و مادر‌ها هم نمی‌خواهند فشار پند‌ها و مسائل اخلاقی را به بچه‌هایشان وارد کنند. چون در مدرسه و کتاب‌های درسی و تلویزیون مسائل اخلاقی ترویج می‌شود؛ بنابراین بچه‌ها از چند طرف دارند نصیحت می‌شنوند و در کتاب‌های غیردرسی دیگر گوشی برای شنیدن نصیحت ندارند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.