نقدی بر گفتمان روشنفکرمآبانه جمعی از دوستان حزب الهی پیرو انتخابات مجلس
تکلیف اسلامیمان فراموش نشود!
معمولاً با فرارسیدن ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی مشاهده میشود جمعی از فعالین سیاسی که تعلق خاطری به آرمانهای انقلابی دارند، پُز روشنقکری داده و از گروههای فعال در انتخابات تبری میجویند. ایشان نه تنها به گروههای سیاسی و نامزدهای شاخص طیفهای مختلف سیاسی ایراداتِ به زعم خود جدی را وارد میکنند، بلکه با نحوه برگزاری انتخابات و حتی ساختار مجلس شورای اسلامی هم مشکل دارند. نفسِ نگاه انتقادی به وضع موجود داشتن، امری پسندیده و ممدوح است؛ اما سؤالی که مطرح میشود اینکه آیا رسالت اصلی نخبگان جامعه در شرایط حساس انتخابات فقط محدود به همین ژست روشنفکری گرفتن است؟ آیا بدون در نظر گرفتن واقعیات موجود در فضای واقعی کشور میتوان سیل افکار عمومی جامعه را جهت دهی کرده و عامل به تکلیف شرعی امر به معروف خود بود؟ واقعیاتی که در فضای امروز انتخاباتی کشور چشم بستن به روی آنها مصداق «سر توی برف کردن کبک است» به شرح زیر است:
۱.نقش کلیدی خانه ملت در آینده یک کشور؛
به همان اندازه که مجلسی قوی و توانمند در رأس امور اداره کشور است، مجلسی ضعیف و بیپشتوانه مردمی عاملی است مؤثر در به وجود آمدن روحیه استبداد و ترویج بیقانونی در بدنه اجرایی و قضایی کشور و همچنین حرکات زیگزاگی که رهبری انقلاب سخن از آن راندند.
۲. حضور حتی یک نماینده نالایق، ضربه به انقلاب؛
مهمترین سرمایه نظام جمهوری اسلامی حمایت مردمی است که در سایه اعتماد به مجموعه نظام حاصل میشود. حضور نمایندهای که منش زندگی اشرافیش هیچ صنمی با رهبران نظام نداشته و یا در پروندههای فساد اقتصادی ردپایی از خود به جا گذاشته به اعتماد مردمی ضربه میزند. ضربه ایشان کمتر از خائنینی نیست که جاسوسی اجنبی را ملاک حقوق بشر میدانند و شرف خود را به بهایی ناچیز فروختهاند.
توجه به این نکته ضروری است که دشمنان، خائنین و دنیاپرستان، که همه در جرگه ضد انقلاب به حساب میآیند، دست روی دست نمیگذارند. نمایندگی مجلس امکان محقق شدن اهداف گروههای ضد نظام را فراهم کرده، پس اگر نتواند وارد معرکه انتخابات شوند، مطمئناً خود را پشت افراد نالایق و ضعیف پنهان میکنند.
۳. اکنون فرصت اصلاح ساختار مجلس و نحوهٔ انتخابات آن نیست؛
اصلاحات ساختاری نیازمند مطالعات و پژوهشهای دقیق کارشناسی است و باید پشتوانه آن اجماع خبرگان سیاسی کشور باشد. لازمه آن هم ایجاد گفتمان اصلاح ساختاری در فضای نخبگی کشور است. این توجیه، عاقلانه نیست که چون به ساختار مجلس و انتخابات آن ایراداتی وارد است، پس نباید مردم را در انتخاب اصلح راهنمایی کرد و جریانهای قدرت و ثروت را به مردم شناساند.
آیت ا… مدرس (رضوان ا.. علیه) نشان داد که یک نماینده مستقل میتواند در میان انبوهی از مزدوران، مواجب گیران و دنیاپرستان اثرگذار باشد. حضور یک نماینده بصیر و توانمند اگر نتواند به تنهایی در وظایف تقنینی و نظارتی مجلس مؤثر باشد، حداقل فایده حضورش این است که آگاه کننده نخبگان جامعه از واقعیات کشور و رخدادهای داخلی مجلس میباشد. نمایندهای که چشم بیدار جامعه باشد، میتواند نقش بازدارندهای را در به انحراف رفتن مجلس و دیگر قوا داشته باشد.
۴. لازمه نشستن بر کرسیهای مجلس، عصمت از گناه و اشتباه نیست؛
نکته مهمی که عدم توجه به آن خسران زاست؛ اینکه ما ندانیم برای چه جایگاهی قرار است نماینده معرفی کنیم! مطمئناً شاخصهها برای انتخاب یک نماینده مجلس شورای اسلامی متفاوت از نماینده مجلس خبرگان رهبری و یا ریاست جمهوری است. در ضمن باید برآیند نمره افراد مثبت باشد و قرار نیست یک نماینده مصون از گناه و اشتباه باشد تا در زمره نمایندگان مردم قرار گیرد. فراموش نشود که اگر شما لیست سفید بدهید، دیگران لیست خود را پر میکنند و شما خود را از انتخاب محروم کردهاید. پس لازم است شاخصهها را شناخت و به هر کدام ضریب داد و طبق آن بین خوب و خوبتر و بد و بدتر، اصلح را انتخاب کرد.
بدانید که اغلب رأی دهندگان چشم به فضای نخبگی کشور دوختهاند و به شدت از این فضا تأثیر میپذیرند. پس تکلیف شرعی خود را به بهانههای واهمی ترک نکنیم.
Sorry. No data so far.